فریدریش انگلس: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
UnitedPowers (بحث | مشارکتها) 1 ویرایش 5.116.253.192 (بحث) خنثیسازی شد: غیردانشنامهای. (توینکل) برچسب: خنثیسازی |
جز اضافه کردن پیوند برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش پیشرفتهٔ همراه |
||
خط ۳۷:
|Soure_id =
}}
'''فریدریش انگلس''' {{آلمانی|Friedrich Engels}} (زادهٔ ۲۸ نوامبر ۱۸۲۰ در [[ووپرتال]] - درگذشتهٔ ۵ اوت ۱۸۹۵ در [[لندن]]) [[فیلسوف]] و انقلابی [[کمونیسم|کمونیست]] [[آلمان]]ی و نزدیکترین همکار [[کارل مارکس]] است. او بههمراه [[کارل مارکس]] «[[مانیفست حزب کمونیست]]» و آثار تئوریک دیگری نوشتهاست. آثار تئوریک او و [[کارل مارکس]] را اوّلین آثار تئوری کمونیستی میدانند.
انگلس دوشبهدوش مارکس، برای پایهگذاری تئوری علمی [[سوسیالیسم]]، تدوین برنامهٔ مبارزاتی کارگران اروپایی و ایجاد حزب طبقهٔ کارگر، پیگیرانه شرکت کرد.
== زندگی ==
وی در شهر [[ووپرتال|بارمن]] [[پادشاهی پروس]] به دنیا آمد. از آغاز جوانی مشتاقانه میخواست در پیکار علیه وضع موجود شرکت فعّالانهای داشته باشد. در سال ۱۸۴۱ به هنگام گذراندن سربازی، در اوقات فراغت در جلسات سخنرانی دانشگاهها حضور مییافت و با افکار نو آشنا میشد. در همین سالها همانند مارکس، انگلس نیز به جناح چپ پیروان [[گئورگ ویلهلم فریدریش هگل|هگل]] پیوست و به دنبال آن، در سن ۲۲ سالگی اوّلین اثر انتقادی خود زیر عنوان «[[شلینگ و اشراق]]» نوشت و طی آن از نتیجهگیریهای محافظهکارانه و نیز تناقضات مربوط به [[دیالکتیک]] غیرمادّی [[فریدریش ویلهلم یوزف شلینگ|فریدریش شلینگ]] انتقاد کرد.
بنا به خواست پدرش، انگلس عازم [[انگلستان]] شد تا در آنجا علم تجارت بیاموزد. انگلستان که در آن عصر پیشرفتهترین [[کشور صنعتی]] بهشمار میرفت و خاستگاه اصلی طبقهٔ جدید، یعنی [[پرولتاریا|طبقهٔ کارگران صنعتی]]، محسوب میشد، تجارب ارزندهای در اختیار انگلس گذاشت. او در این کشور فرصت یافت تا از نزدیک شاهد زندگی و کار مرارتبار و جانکاه کارگران صنعتی باشد. متأثّر از این استثمار بیرحمانه، انگلس به ریشههای درد و علل شرایط تحمّلناپذیر کارگران اندیشید و به مطالعهٔ نقایص جنبش [[منشورگرایی]]، که سادهلوحانه و خیالپردازانه، برکناری داوطلبانهٔ قدرت سرمایهداری را تبلیغ میکردند، آغاز کرد.
=== زندگی فکری ===
نتیجهٔ این مطالعات بهصورت کتابی تحت عنوان «یاری به نقد اقتصاد سیاسی» (۱۸۴۴) انتشار یافت. در ۱۸۴۵ مارکس آن را اثری درخشان در زمینهٔ طبقهبندیهای اقتصادی و «شرایط زیست طبقهٔ کارگر در انگلستان» نامید. انگلس در این اثر آیندهٔ تابناک طبقهٔ کارگر و نیز رسالت تاریخساز آن را بیان کرد. انگلس نخستین کسی بود که اظهار داشت کارگران صنعتی تنها یک طبقهٔ زحمتکش نیستند، بلکه طبقهای هستند که در راه رهایی خود و زحمتکشان دیگر پیکار میکنند. بدینسان انگلس در انگلستان بهجای آموختن فنون مالاندوزی از راه تجارت، بینش [[سوسیالیسم]] و نابودی استثمار فرد از فرد را پذیرفت. پس از اندکی او [[انگلستان]] را ترک کرد و رهسپار [[پاریس]] شد. او در این شهر با مارکس آشنا شد. آشنایی انگلس با مارکس آغاز یک پیوند عمیق فکری، عاطفی، کاری، مبارزاتی و حتّی خانوادگی شد. در تاریخ مدوّن جهان چنین جفت اندیشمند و مبارزی را سراغ نداریم که بدینحد اندیشه، بینش، مبارزه و خلّاقیت مشترکشان در هم عجین شده باشد.
طی سالهای ۱۸۴۴ تا ۱۸۴۶ این دو بهطور مشترک کتاب «[[خانواده مقدس|خانوادهٔ مقدّس]]» و «[[ایدئولوژی آلمانی]]» را نوشتند. هدف از انتشار این کتابها انتقاد از [[فلسفه هگل|فلسفهٔ هگل،]] [[لودویگ فویرباخ|فویرباخ]] و پیروان دیگر آنان بود. انگلس با هماندیشی مارکس، «[[مادیگرایی تاریخی]] و مادّیگرایی ([[ماتریالیسم دیالکتیک]])» را بنا نهاد و در ضمن در سازمان کارگری «[[اتحادیه کمونیست|اتّحادیهٔ کمونیستها]]» به فعّالیت پرداخت. در سال ۱۸۴۷ انگلس خطوط اصلی مرامنامهٔ «اتّحادیّهٔ کمونیست» را تحت عنوان «اصل مکتب اشتراکی» نوشت. بر اساس همین مرامنامه بود که اندکی بعد با همکاری [[مارکس]] [[مانیفست]] [[حزب کمونیست]] (۱۸۴۸) تدوین شد.
انگلس بهعنوان روزنامهنگار نقش فعّالی در پراکندن آرا و افکار مربوط به تئوری و عمل مبارزات طبقاتی زحمتکشان ایفا کرد. در وقایع انقلاب ۱۸۴۸ تا ۱۸۴۹ وی دوشبهدوش نیروهای انقلابی به نبرد پرداخت و عملاً در میدان انقلاب با تجربههای انقلابی آبدیده شد. پس از شکست انقلاب، ناچار انگلس [[آلمان]] را ترک گفت. در سال بعد وی تجارب، مشاهدات و نظرات خود را در دو کتاب تحت عناوین «[[جنگ دهقانی در آلمان]]» و «[[انقلاب و ضدانقلاب در آلمان]]» منتشر کرد. در این دو اثر انگلس نقش دهقانان را بهعنوان همرزم و همسنگر کارگران صنعتی توصیف کرده و از دسیسهها و حیلههای [[سرمایهداری]] پرده برداشت.
|