بابیه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Rezabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات ردهٔ همسنگ (۳۰.۱) +املا+مرتب (۱۴.۹ core): + رده:دین در ایران
خط ۵:
'''بابیت''' یا '''آیین بابی''' ('''بیانی''')، به دینی گفته می‌شود که در سال ۱۲۶۰ قمری توسط [[سید علی‌محمد باب]] در [[ایران]] پدید آمد و پیروانی از تمامی قشرها و اصناف جامعه و از مناطق مختلف ایران به خود جذب کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|صفحات=240|زبان=English}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=0-8014-2098-9|مکان=Ithaca|صفحات=332-368|زبان=English}}</ref> [[سید علی‌محمد باب]] خود را پیامبری جدید و بشارت دهندهٔ دینی که قرار است پس از او توسط «من یُظهِره‌الله» (آنکه خداوند او را ظاهر خواهد ساخت)، ظاهر شود خواند و بارها در آثار خود به ظهور او اشاره کرد.<ref name="Iranicaa">{{یادکرد|فصل=|نویسندگان سایر بخش‌ها=|ژورنال=|کوشش=|ترجمه=|ویرایش=|تاریخ=|سال=|ناشر=|زبان=en|شابک=|صفحه=|کتاب=|شهر=|نویسنده=MacEoin, {{چر}}D. M.|عنوان = BAYĀN | پیوند = http://www.iranicaonline.org/newsite/index.isc?Article=http://www.iranicaonline.org/newsite/articles/unicode/v3f8/v3f8a073.html(English)|نشریه=Encyclopedia of Iranica|دوره=|شماره=|شاپا=}} Retrieved on 2009-09-05.</ref><ref>BÁBISM, By Edward G. Browne.p338</ref>
 
پس از تیرباران [[باب]]، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب به دنبال «[[من یظهره الله]]» می‌گشتند.<ref name="Iranicaa" /> در سال ۱۸۶۳ [[بهاءالله]] خود را «[[من یظهره الله]]» یا همان موعود کتاب بیان خواند.<ref name=":1014">{{یادکرد کتاب|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=246|زبان=English}}</ref> اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نام گرفتند.<ref name=":1014" /> گروه کوچک که به پیروی از میرزا یحیی [[صبح ازل]]، بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند که تعداد آن‌ها اکنون اندک است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The New Believers|نام خانوادگی=Barrett|نام=David|ناشر=Cassell & Co|سال=2001|شابک=0304355925|مکان=London, UK|صفحات=246|زبان=English}}</ref><ref name="DBE">{{یادکرد وب | تاریخ بازبینی = ۲ مه ۲۰۱۴ | عنوان=بابیه | ناشر=دانشنامه بزرگ اسلامی | نام=علیرضا | نام خانوادگی=سجادی | نشانی=http://cgie.org.ir/fa/publication/entryview/6053}}</ref>
 
سید علی محمد باب در ابتدا ادعای باب بودن و سپس ادعای امام زمان بودن داشت و پس از چندی ادعای پیامبری کرد و سخنانی گفت که بی شباهت به ادعای الوهیت نیست. ریشه دیدگاه‌های او را در برخی عقاید صوفیه، نقطویه و شیخیه دانسته‌اند که مسبوق به سابقه نیز بوده‌است.<ref name="DBE" />
 
== از دعوی باب تا مهدویت ==
ادعاهای برخواسته از دیدگاه‌های شیخیه از جمله آنکه امامان را مظاهر الهی و دارای صفات باری‌تعالی و علل اربعه موجودات می‌پنداشتند و معتقد بودند که در دوران غیبت فردی وجود دارد که بلاواسطه با حجه ابن الحسن در ارتباط بوده و واسطه فیض باشد و آن را رکن رابع می‌نامیدند؛ زمینه را برای ظهور دیدگاه‌های علی محمد باب هموار کرد. احمد احسایی و سید کاظم رشتی که از دید شیخیه همان رکن رابع بودند ظهور حجه بن الحسن را نوید می‌دادند.<ref name="DBE" />
 
باب دعاوی خود را به تدریج، طی چند مرحله ظاهر می‌کند. در آغاز خود را باب یا واسطه امام غائب می‌خواند، بعد اعلام می‌کند که خود مهدی موعود است و در نهایت اظهار می‌دارد که پیامبری جدید است از جانب خداوند که دیانتی تازه آورده تا مردم را برای ظهور موعودی جهانی که از او با عنوان «مَن یُظهرُه الله» (کسی که خداوند او را ظاهر خواهد ساخت) یاد می‌کند، آماده کند.<ref>{{یادکرد ژورنال|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Báb|ژورنال=Nova Religio|ناشر=Waterloo, Ont. : Wilfrid Laurier Press|تاریخ=2010-08|زبان=English|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> دلیل اینکه او از ابتدا ادعای نهائی خود را آشکار نکرد به گفته وی آماده کردن مردم برای پذیرش دعوتش بوده‌است تا به تدریج مردم با آموزه‌ها و دیانت جدید آشنا شوند و آن را بپذیرند،<ref name=":1">{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=Momen|نام=Moojan|عنوان=Momen Messianic Concealment and Theophanic Disclosure|ژورنال=OJBS|ناشر=|تاریخ=2007|زبان=English|شاپا=1177-8547|doi=|پیوند=http://www.ojbs.org|تاریخ دسترسی=}}</ref> چه که گسست ناگهانی آئین جدید از اسلام می‌توانست منجر به اضطراب شدید مردم و روی گرداندن از آن شود.<ref name=":1" /> باب در آثار اولیه اش خود را باب (وسیله ارتباط) و نائب (نماینده) امام غایب شیعیان دوازده امامی می‌خواند.<ref name=":2">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-035-4|مکان=Canada|صفحات=83-110|زبان=English}}</ref> لقب دیگری که به کار می‌برد، ذکر یا ذکرالله الاعظم بود.<ref name=":1" /> در ابتدا ادعایش این بود که از طرف امام غایب فرستاده شده تا فرارسیدن ظهورش را اعلان کند.<ref name=":2" /> باب بعدتر در دوران زندانی بودنش در [[ماکو« \o|ماکو]] با صراحتی بیشتر ادعایش را فراتر از نیابت یا جانشینی امام اعلام می‌کند و خود را شخص [[مهدی» \o|مهدی موعود]] می‌خواند.<ref name=":2" /> در دادگاهی که کمی بعد از ورودش به چهریق در [[تبریز" \o|تبریز]] برگزار شد، همین ادعا را علنی می‌کند و از سوی شماری از علمای حاضر محکوم به مرگ می‌شود.<ref name="Iranicaa" /><ref>BÁBISM, By Edward G. Browne.p338</ref> در سال ۱۸۴۷ میلادی در مهم‌ترین اثر خود به نام بیان فارسی به پایان دوره اسلام اشاره می‌کند، خود را «مظهر الهی» و پیامبری جدید می‌خواند که احکام و تعالیم تازه ای به نام آئین بیان آورده‌است. در همین اثر به کرّات سخن از موعودی جهانی می‌راند که نتیجه و ثمره آئین جدیدِ بیان باید ایمان به وی باشد، وی از این موعود با عنوان «مَن یُظهرُه الله» یاد می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-035-4|مکان=Canada|صفحات=241-242|زبان=English}}</ref>
 
با اینکه باب دعوتش را بتدریج ظاهر کرد اما در عین حال از همان ابتدا می‌توان از لابلای آثارش دعوی رسالت و وحی را به وضوح دید. وی آثار خود را وحی از سوی خداوند و مترادف با قرآن می‌داند. در آثار حاجی محمد کریم خان کرمانی پیشوای مکتب شیخیه (شعبه رکنیه) که با باب مخالفت شدید می‌کرده، به این دعوی باب اشاره شده‌است.<ref name=":3">{{یادکرد کتاب|عنوان=ازهاق الباطل|نام خانوادگی=کرمانی|نام=محمد کریم|ناشر=مکتبة السعادة|سال=1845 میلادی|شابک=|مکان=کرمان، ایران|صفحات=}}</ref> به نظر کریم خان از همان اثر نخستین باب به نام قیوم الاسماء برمی آید که باب ادعای رسالت داشته‌است.<ref name=":3" /> در همان زمان در کربلا نیز عده ای از علمای شیعی و سنی و شماری از پیشوایان شیخیه و اهل تصوف در فتوائی دست جمعی به همین نتیجه رسیده بودند.<ref name=":12">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=Moojan Momen|عنوان=The Trial of Mullá 'Alí Bastámí: A Combined Sunní-Shí'í Fatwá against The Báb|ژورنال=Iran: Journal of the British Institute for Persian Studies, 20, pages 113-143|ناشر=|تاریخ=1982|زبان=English|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref>
 
== اعلام آغاز شریعت بیانی در بدشت ==
خط ۳۹:
 
== عقیده باب دربارهٔ آیین اسلام ==
یکی از آموزه‌های اساسی باب تداوم و تکامل ادیان است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Cornell University Press|سال=1989|شابک=|مکان=Ithaca|صفحات=245|زبان=English}}</ref> با پیشرفت انسان در طول تاریخ، تجلی الهی به تدریج در ادیان ظاهر می‌شود و جلوه ای کاملتر و جامعتر از خود به منصّه ظهور می‌گذارد.<ref name=":1019">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=243-245|زبان=English}}</ref> هر دینی در زمان خود و به نسبت به گذشته کامل است و در عین حال کمالِ بالقوه اش ظهور دیانتِ بعد است که شکوفائی کمالات بالقوه دیانت و مدنیت قبل در آن ممکن می‌شود.<ref name=":1020">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saieidi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=256|زبان=English}}</ref> بر اساس همین منطق، هیچ دینی به گفته باب آخرین دین نیست، بلکه برای نیازهای دوره ای محدود از تاریخ بشر ظهور یافته‌است.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = Stenstrand'S| نام =August J | پیوند نویسنده =آگوست استنسترندز | نام خانوادگی۲ = Browne| نام۲ = Edward G| پیوند نویسنده۲ =ادوارد براون | نام ویراستار =Muhammad Abdullah | نام خانوادگی ویراستار = al-Ahari| پیوند ویراستار =محمدعبدالله الاهری | فصل = BABISM| نویسندگان سایر بخش‌ها = Daltaban Peyrevi | عنوان = THE COMPLETE CALL TO THE HEAVEN OF THE BAYAN| سال =۲۰۰۶| ناشر = Magribine Press| مکان =Chicago | زبان = en| شابک =1-56316-953-3| صفحه = 27| صفحات =۲۰۰}}</ref> باب دوره [[اسلام]] را فقط هزار سال می‌داند.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 311| صفحات =505}}</ref> وی با کمال ایمان و صداقت دربارهٔ [[اسلام]] و بزرگان این آیین صحبت می‌کند و همه جا با احترام شایسته از آنان نام می‌برد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 311| صفحات =505}}</ref> به باور باب، آثار وی برای اولین بار حقایق نهفته و باطنی مفاهیم اسلامی و آیات قرانی را آشکار می‌کند، حقایقی که به عقیده او با باور رایج میان مسلمانان تفاوت بسیار دارد.<ref name=":1026">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=227|زبان=English}}</ref><ref name=":104" />
 
=== مفهوم قیامت ===
مفهوم قیامت و معاد از نظر باب نه پایان تاریخ بلکه پایان یک مرحله از تکامل بشر یعنی پایان دوران یک دین و آغاز ظهور دین بعدی است.<ref name=":1023">{{یادکرد کتاب|عنوان=Saiedi, Nader. Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9.|مکان=. Canada|صفحات=254-255|زبان=English}}</ref><ref name=":1024">{{یادکرد کتاب|عنوان=Logos and Civilization: Spirit, History, and Order in the Writings of Baha'u'llah|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=University Press of Maryland|سال=2000|شابک=1-883053-63-3|مکان=|صفحات=68-69|زبان=English}}</ref> پس قیامت مسیحیت با ظهور پیامبر اسلام به وقوع پیوست و قیامت اسلام در سال ۱۲۶۰ هجری قمری با ظهور باب اتفاق افتاد.<ref name=":1023" /> دوزخ و بهشت نیز نه محلی برای شکنجه ابدی برخی مردم یا محلی برای تمتّع جسمی و جنسی برخی دیگر است بلکه معانی روحانی دارد. بهشت شناخت و رضای خدا از طریق ایمان به فرستاده خداوند و عمل به ارزش‌های نوین او برای شکوفائی کمالات روحانی است و دوزخ محرومیت از این تکامل.<ref name=":1024" /> باب، عدل الهی را مستلزم اختیار بشرو نیز استمرار فیض هدایت الهی بر طبق تکامل وقفه ناپذیر انسان و جامعه می‌داند و در نتیجه اعتقاد به انتهای نبوت و رسالت نفی کامل عدل الهی است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=220-221|زبان=English}}</ref>
 
[[باب]] در این باره می‌گوید: «مراد از یوم قیامت یوم ظهور شجره حقیقت<ref>ظهور پیامبر الهی.</ref> است و مشاهده نمی‌شود که احدی از شیعه یوم قیامت را فهمیده باشد. بلکه همه موهوماً امری را توهّم نموده که عند الله حقیقت ندارد؛ و آنچه عند الله و عند عرف اهل حقیقت مقصود از یوم قیامت است اینست که از وقت ظهور شجره حقیقت در هر زمان بهر اسم الی حین غروب آن یوم قیامت است. مثلاً از یوم بعثت عیسی تا یوم عروج آن، قیامت موسی بود که ظهور اللّه در آن زمان ظاهر بود به ظهور آن حقیقت که جزا داد هرکس مؤمن به موسی بود بقول خود و هرکس مؤمن نبود جزا داد بقول خود. زیرا که ما شهد اللّه در آن زمان ما شهد اللّه فی الانجیل بود؛ و بعد از یوم بعثت رسول اللّه تا یوم عروج آن، قیامت عیسی بود که شجره حقیقت ظاهر شده در هیکل محمّدیّه و جزا داد هر کس که مؤمن به عیسی بود و عذاب فرمود بقول خود هرکس که مؤمن به آن نبود؛ و از حین ظهور شجره بیان الی ما یغرب قیامت رسول اللّه هست که در قرآن خداوند وعده فرموده .»<ref>کتاب بیان - باب ۷ - از واحد ۲.</ref>
خط ۵۳:
{{یادکرد وب|نام خانوادگی=electricpulp.com|کد زبان=en|وبگاه=www.iranicaonline.org|نشانی=http://www.iranicaonline.org/articles/bayan-declaration-elucidation-term-applied-to-the-writings-of-the-bab-q|عنوان=BAYĀN (2) – Encyclopaedia Iranica|بازبینی=2018-08-04}}</ref>
 
دکتر نادر سعیدی استاد دانشگاه کالیفرنیا در لوس آنجلس در کتاب «باب الفؤادباب‌الفؤاد» که به بررسی جامع آثار باب می‌پردازد آثار وی را به سه دسته کلی تقسیم می‌کند که این تقسیم‌بندی تا حدودی ترتیب زمانی آن آثار نیز بوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=27-28|زبان=English}}</ref> اولین مرحله از آثار باب بیشتر معطوف به تفسیر سوره‌ها یا آیات قرانی است.<ref name=":104">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=30-32|زبان=English}}</ref> مشهورترین این آثار تفسیر سوره یوسف است که از طریق آن باب اول بار دعوی خود را آشکار نمود و آئین بابی متولد گردید.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=227|زبان=English}}</ref>
 
[[بهاءالله]] از این اثر به عنوان اولین و بزرگترین کتاب‌ها یاد می‌کند و [[شوقی افندی]] آن را قرآن دوران بابی می‌داند.<ref name="Lawson" /> اما این اثر اولین نوشته باب نیست بلکه اولین نوشته او پس از آغاز دعوتش است.<ref name=":105">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=30|زبان=English}}</ref> به عنوان مثال قبل از آن باب نوشتن تفسیری بر سوره بقره را آغاز کرده بود.<ref name=":105" /> اما این تفسیر از دو بخش تشکیل می‌شود که بخش اول از آغاز سال ۱۲۶۰ هجری قمری شروع و در انتهای سال به پایان رسیده‌است در حالیکه بخش دوم همگی پس از آغاز دعوتش بوده‌است.<ref name=":105" /> دسته دوم بیشتر آثار فلسفی است که در آن به بحث‌های مابعدالطبیعه و الهیات تأکید می‌گردد.<ref name=":106">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=32-35|زبان=English}}</ref> از مهم‌ترین این آثار صحیفه عدلیه، توقیع میرزا سعید (جواب سؤال‌های ثلاثه)، تفسیر هاء، فی الغناء، شرح دعاء غیبت، و اثبات نبوت خاصه است.<ref name=":106" /> برخی از تفاسیر باب نیز مانند تفسیر کوثر و والعصر که در این مرحله نوشته شده‌اند به این نوع مباحث تأکید می‌کنند.<ref name=":106" /> آثار دو مرحله اول بیشتر در سه سال اول رسالت باب نوشته شده‌اند.<ref name=":107">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=29|زبان=English}}</ref> مرحله سوم آثار باب مرحله تشریع است که در آن تعالیم اجتماعی و احکام بابی به عنوان یک دیانت نوین مورد برسی قرار می‌گیرد.<ref name=":108">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=35-36|زبان=English}}</ref> بیان فارسی، بیان عربی، دلائل سبعه، لوح خطاب به ملا باقر، کتاب الاسماء و کتاب پنج شأن جزو این گروه هستند.<ref name=":108" /> کتاب بیان فارسی ام‌الکتاب آئین بابی است، که باب در آن خود را موعود اسلام و پیامبری جدید معرفی می‌کند، شریعت اسلام را منسوخ اعلام می‌کند و قوانین و احکام جدیدی وضع می‌کند با این هدف که مردم برای پذیرش موعودی جهانی که پس از وی می‌آید آماده شوند، وی از این موعود با نام من یظهره الله یاد می‌کند.<ref name=":108" /> پس آثار باب از سه مرحله تشکیل می‌شود: اول تنزیل به عنوان تفسیر، دوم تنزیل به عنوان تبیین فلسفی، و سوم تنزیل به عنوان تشریع.<ref name=":107" /> بعضی از مهترین آثار باب عبارتند از:
 
{{چندستونه|ستون‌ها=۳}}
خط ۱۰۱:
 
از اساسی‌ترین آموزه‌های سید علی محمد باب این نکته است که نتیجه و ثمره آیین او باید شناخت و ایمان به «مَن یُظهره الله» باشد.<ref name=":1016">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=344-351|زبان=English}}</ref> باب به کرّات در آثار خود به ظهور «مَن یُظهره الله» اشاره می‌کند<ref>BÁBISM
By Edward G. Browne.p۳۳۸</ref> و از پیروان خود می‌خواهد که شناخت و ایمان خود را به تصدیق هیچ‌کس حتی خود باب و هیجده حوّاری اولیه وی (حروق حی) مشروط نکنند و موعود را از آثار و صفات خود او بشناسند و نه از اشاره و دلالت دیگران.<ref name=":1030">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=290-291|زبان=English}}</ref> باب حتی پیروانش را برحذر می‌دارد که مبادا مانند ادیان قبل که با استدلال به کتاب آسمانی خود از پیامبر بعدی محروم شدند با استدلال به آثار باب از ایمان به «مَن یُظهره الله» محروم شوند،<ref name=":1030" /> مقام موعود به گفته باب بالاتر از آنست که حتی آثار خود باب لیاقت اشاره به وی را داشته باشد.<ref name=":1030" />
باب در آثارش از نزدیکی ظهور موعود می‌گوید و برای زمان ظهور او به سال نه و سال نوزده اشاره می‌کند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=۳۴۸–۳۵۷|زبان=English}}</ref> اندکی پس از یک دهه از آغاز دعوت باب در سال ۱۸۴۴، یعنی چند سال پس از اعدام وی در سال ۱۸۵۰، بیش از ۲۵ نفر ادعای من یظهره‌اللهی کردند.<ref name="autogenerated3">Smith, Peter (۲۰۰۰). «He whom God shall make Manifest". A concise encyclopedia of the Bahá'í Faith. Oxford: Oneworld Publications. pp. 180–181. {{ISBN|1-85168-184-1|en}}.</ref> دنیس مکین نام بیست نفر از مدعیان را فهرست کرده‌است.<ref name="IranicaDivisions">Denis MacEoin, "Divisions and Authority Claims in Babism (1850-1866)," Studia Iranica 18:1 (1989), p. 94-101</ref> نوزده سال بعد از دعوت باب، بهاءالله در سال ۱۸۶۳ در جمع یارانش و بعدتر در سال ۱۸۶۶ به صورت عمومی تر ادعای من یظهره اللهی کرد و عموم بابیان به وی ایمان آوردند.<ref name="Balyuzi 1973">* {{cite book|title=The Báb: The Herald of the Day of Days|last=Balyuzi|first=Hasan|publisher=George Ronald|year=1973|isbn=978-0-85398-054-4|location=Oxford, UK|pages=|language=English}}</ref><ref name=":1014" /> گروه اندکی که به طرفداری از میرزا یحیی ازل بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند. ازلیان ظهور [[من یظهره الله]] را در فاصله ای خیلی دور پیش‌بینی می‌کردند و معتقد بودند ظهور موعود زودتر از دست کم ۲۰۰۰ سال از ظهور باب و قبل از مورد قبول گرفتن دین باب در بسیاری از کشورها رخ نخواهد داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی|نام خانوادگی=ترابیان فردوسی|نام=محمد|ناشر=صحیفه خرد|سال=1383|شابک=5-5-95414-946|مکان=ایران|صفحه=425|صفحات=505|زبان=پارسی|پیوند نویسنده=محمد ترابیان فردوسی}}</ref><ref name=":1011">Hierarchy, Authority and Eschatology in Early Bábí Thought
by Denis MacEoin
published in In Iran: Studies in Bábí and Bahá'í History vol. 3,p۱۲۹٬۱۳۰</ref> با این وجود ازلیان در پی تبلیغ و جهانگیر کردن آئین بابی بر نیامدند و با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":1018">{{یادکرد کتاب|نشانی=https://books.google.com/books?id=omo3DwAAQBAJ&printsec=frontcover&dq=iran+a+modern+history&hl=en&sa=X&ved=0ahUKEwjPoLu1rNHcAhUHjq0KHX4KB28Q6AEILzAB#v=onepage&q=assimilated&f=false|عنوان=Iran: A Modern History|نام خانوادگی=Amanat|نام=Abbas|ناشر=Yale University Press|سال=2017|شابک=0300112548|مکان=|صفحات=330|زبان=English}}</ref>
خط ۱۱۵:
[[پرونده:صبح ازل.jpeg|چپ|بندانگشتی|200px|میرزا یحیی نوری جانشین منتخب سید علی محمد باب، ملقب به صبح ازل، ثمره، وحید]]
 
باب در آثارش به نزدیکی ظهور مَن یُظهِرُهُ الله، کسی که نتیجه و ثمره آئین بابی باید شناخت و ایمان به او باشد، اشاره می‌کند.<ref name=":1016" /> وی همچنین از بابیان می‌خواهد که در شناسایی و ایمان خود کاملاً مستقل عمل کنند و موعود را به خود او بشناسند و نگذارند افراد دیگر، حتی خود باب و حروف حیّ، یا آثار باب مانع شناسایی آنان شوند.<ref name=":1030" /> از این رو در آئین بابی وصیّ (جانشین) و [[مفسّر]] آثار به آن مفهوم که در سایر ادیان هست وجود ندارد و جانشینی که باب تعیین کرد در واقع رهبر اسمی جامعه بابی بعد از وی بود.<ref name=":1016" />
 
کمی قبل از اعدام سید علی‌محمد باب عبدالکریم قزوینی، یکی از کاتبان باب توجه او را به اهمیت تعیین جانشین جلب کرد و باب تعداد مشخصی لوح نوشته آن‌ها را به عبدالکریم داد تا به دست میرزا یحیی و بهاءالله برساند.<ref name="Amanat2">Amanat, Abbas (1989). Resurrection and Renewal: The Making of the Babi Movement in Iran. Ithaca: Cornell University Press p.384</ref>
 
باب در لوحی که معمولاً به عنوان [[وصیت‌نامه]] باب از آن یاد می‌شود، میرزا یحیی به عنوان رهبر بابیان پس از بنیان‌گذار جنبش تعیین نمود.<ref>{{cite book|url=http://www.h-net.org/~bahai/diglib/books/K-O/N/Succeseur/Succeseur.htm|title=Qui est le succeseur du Bab?|last=Nicolas|first=A.L.M|publisher=Librairie d'Amerique et d'Orient|year=۱۹۳۳|location=Paris|page=۱۵}}</ref><ref name="autogenerated1" /><ref name="MacEoin, Dennis 1989">MacEoin, Dennis (1989). "Azali Babism". Encyclopædia Iranica.</ref> در همین لوح به وی دستور داده شده‌است که از [[من یظهره‌الله]] در زمان ظهورش پیروی کند.<ref name="Manuchehri 2004">{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=2004|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|volume=Vol. 7|issue=No. 2}}</ref> رهبری وی جنجال‌برانگیز بود. وی کمتر در میان بابی‌ها حاضر می‌شد. منوچهری ادعا می‌کند که دلیل در خفا ماندن او بخشی از وصیت‌نامه سید علی محمد شیرازی است که او را به محافظت از خویش توصیه کرده‌بود.<ref>{{cite journal|last=Manuchehri|first=S.|year=2004|title=The Primal Point’s Will and Testament|url=http://www.h-net.org/~bahai/notes/vol7/BABWILL.htm|journal=Research Notes in Shaykhi, Babi and Baha'i Studies|volume=Vol. 7|issue=No. 2}}</ref> براوان معتقد است رهبری میرزا یحیی در عراق رهبری اسمی بود و در عمل ساماندهی امور را بهاءالله، برادر ناتنی وی انجام می‌داد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=A Year Amongst the Persians|نام خانوادگی=Browne|نام=Edward|ناشر=|سال=1893|شابک=32044004437067|مکان=London|صفحات=64|زبان=English}}</ref> دنیس مکین بر این نظر است که تعیین میرزا یحیی به عنوان جانشین رسمی باب، تنها برای حفظ بهاءالله از خطر و با پیشنهاد بهاءالله و عبدالکریم قزوینی و موافقت باب بوده‌است.<ref name="IranicaDivisions" /> خطری که بهاءالله را تهدید می‌کرد از جانب امیر کبیر بود.<ref name=":1017">{{یادکرد کتاب|عنوان=Gate of the Heart: Understanding the Writings of the Bab|نام خانوادگی=Saiedi|نام=Nader|ناشر=Wilfrid Laurier University Press|سال=2008|شابک=978-1-55458-056-9|مکان=Canada|صفحات=349|زبان=English}}</ref> به گفته سعیدی اگر امیر کبیر به نقش کلیدی بهاءالله در جامعه بابی پی می‌برد حتماً او را به قتل می‌رساند.<ref name=":1017" /> این تحلیل اول بار توسط عباس افندی در «مقاله شخصی سیاح» مطرح شد.<ref name="IranicaDivisions" /> شوقی افندی نیز می‌گوید باب میرزا یحیی را به عنوان «مرجع اسمی» جامعه بابی انتخاب کرده بود و به نقل از «مقاله شخصی سیاح» تحلیلی مشابه تحلیل فوق ارائه می‌دهد.<ref name="IranicaDivisions" />
 
پس از تیرباران [[باب]]، پیروانش که به «بابی» مشهور بودند بر طبق بیانات باب در [[کتاب بیان]] به دنبال [[مظهر ظهور]] بعدی که در این کتاب به «ظهور [[من یظهره الله]]» اشاره شده‌است، می‌گشتند.<ref name="Iranicaa" /> [[بهاءالله]] در سال ۱۸۶۳ و بعد از یک دهه تبعید در عراق و در آستانه سرگونیش به استامبول خود را من یظهره‌الله موعود کتاب بیان معرفی کرد. اکثر بابیان به او ایمان آورده و بهائی نامیده شدند.<ref name="MacEoin, Dennis 1989" /><ref name="autogenerated3" /><ref name=":1014" /><ref name="Balyuzi 1973" /> گروه اندکی که به طرفداری از میرزا یحیی ازل بابی باقی ماندند ازلی نام گرفتند.<ref name=":1018" /> ازلیان با تقیه و پنهان کردن هویت دینی خود عملاً در جامعه اسلامی حل شدند.<ref name=":1018" /> تعداد این‌ها اکنون اندک است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=The New Believers|نام خانوادگی=Barrett|نام=David|ناشر=Cassell & Co|سال=2001|شابک=0304355925|مکان=London, UK|صفحات=246|زبان=English}}</ref><ref>سجادی، صادق؛ بابیه، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج11</ref>
 
== بعضی احکام آیین بیان ==
خط ۱۲۸:
سید علی محمد باب در مورد حلال و حرام می‌گوید: حلال [[محمد]] تا [[روز قیامت]] حلال است و حرام او نیز تا روز قیامت حرام است.<ref>کتاب حضرت نقطه اولی، محمد علی فیضی، ناشر:Baha'i Verlag، صفحه ۱۶۷ [http://reference.bahai.org/fa/t/o/HNU/hnu-171.html.utf8 پیوند به کتاب]</ref>
به اعتقاد بابیان، ظهور باب همان قیامت است، یعنی حلال و حرام محمد و دیانت اسلام تا زمان اظهار امر باب پابرجا بوده‌است و از زمان ظهور باب و شروع دیانت بابی، بسیاری از موارد تغییر کرده‌است.<ref>نفحات ظهور حضرت بهاءالله، ادیب طاهرزاده، ناشر:مؤسسه معارف بهائی، صفحه ۲۰۲ [http://reference.bahai.org/fa/t/o/NZHB/nzhb-206.html.utf8 پیوند به کتاب]</ref> برخی از احکام آئین بابی از این قرار است:
* در باب نوزدهم از واحد پنجم کتاب بیان فارسی بهترین عبادتها شاد کردن و بدترین کارها محزون کردن افراد است: ''در بیان هیچ عبادتی نزد خداوند محبوب تر نبوده از نفع نفسی به نفسی اگرچه با دخال سروری در قلب او باشد و هیچ عملی ابعد تر نبوده به ضر نفسی نفسی را اگر چه بادخال حزنی در قلب او باشد.''<ref name="ReferenceB" />
* در باب هیجدهم از کتاب بیان نهی شدید شده‌است از ''شرب مسکرات حتی برای مریض. خوردن [[مشروبات الکلی]] و هر چیز بدبو و کریه و تریاک و انواع دخانیات حرام'' است.<ref name="ReferenceB">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ترابیان فردوسی| نام =محمد | پیوند نویسنده =محمد ترابیان فردوسی | عنوان = حالات و مقالات استاد شهاب فردوسی| سال =1383| ناشر = صحیفه خرد| مکان =ایران | زبان = پارسی| شابک =5-5-95414-946| صفحه = 316| صفحات =505}}</ref>
* در در باب پنجم از واحد چهارم صراحتاً ''قتل نفس حرام'' شده‌است در باب شانزدهم از از واحد یازدهم، نهی از قتل و قطع اعضای [[بدن انسان]] شده‌است.
خط ۱۳۸:
* در باب نهم از واحد یازدهم کتاب بیان ذکر شده که در مجالسی که در آن ابهاج و سروری مهیا نباشد و ''در شأن و مقام فرد نباشد باید دوری نمود.''
* در باب هفتم از واحد نهم ''نهی اکید شده‌است از ابیع و شرای انقوزه و تنباکو'' که آن را ورق زقوم خطاب کرده‌اند.
* ''زنا حرام'' و شخص زانی از رحمت خدا بی نصیب است.<ref name="ReferenceB" />
* در باب چهاردهم از واحد پنجم بیان به طهارت، لطافت و نظافت تأکید فراوان شده‌است: و ''هیچ شیئیی در بیان احب نزد خداوند نیست از طهارت و لطافت و نظافت'' - و خداوند در بیان دوست نمی‌دارد که شاهد شود بر نفسی دون روح و ریحان را و دوست می‌دارد که کل با منهای طهارت معنوی و صوری در هرحال باشند که نفوس ایشان از ایشان کره نداشته باشد چگونه و دیگری.
* در باب هیجدهم از واحد سوم بیان امر شده که باید هر چیز را به ''منتهی درجه کمال'' خود رسانید.
خط ۱۴۷:
 
=== نماز ===
دیانت بابی، به عنوان دینی مستقل از دیگر ادیان الهی دارای [[نماز]] مخصوص به خود است، این نماز، نمازی ۱۹ رکعتی می‌باشد که بر هر فرد بابیِ بالغ فرض واجب بوده‌است که آن را ادا کند.<ref name=autogenerated1>اهل بیان و احکام بابی</ref><ref name="ReferenceB" />
 
=== روزه ===
خط ۱۵۵:
 
== گاهشمار آئین بیانی ==
گاه‌شمار آئین بیانی بر اساس تقویم شمسی تنظیم شده‌است.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=Rituals in Babism and Baha'ism|نام خانوادگی=McEoin|نام=Denis|ناشر=British Academic Press|سال=۱۹۹۴|شابک=|مکان=|صفحات=۱۰۷|زبان=English}}</ref> نوروز مبدأ سال است و سال به ۱۹ ماه نوزده روزه تقسیم شده‌است به همراه ۴ یا ۵ روز اضافه. هر ۱۹ سال یک «واحد» نام دارد و هر نورزده واحد یک «کل شی».<ref name=":0" />
*[http://www.bayanic.com/cal/bay.html تقویم آئین بیانی]
*[http://www.bayanic.com/dispCal.php تبدیل تقویم آئین بیانی به میلادی]
خط ۲۱۱:
 
=== اعدام سید علی محمد باب و محمدعلی زنوزی ===
[[میرزا تقی‌خان امیرکبیر]] که در زمان [[ناصرالدین شاه]]، صدر اعظم دولت ایران بود و با قتل و آزار بابیان نتوانسته بود از گسترش آئین بابی که به زعم وی موجب اشاعه کفر و وهن بر دستگاه دولت و روحانیت شده بود جلوگیری کند و تبعید باب را در کوه‌های آذربایجان بی‌نتیجه و اثر می‌دید،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=A Most Noble Pattern: Collected Essays on the Writings of the Báb|نام خانوادگی=Terry|نام=Peter|ناشر=George Ronald|سال=2012|شابک=0853985561|مکان=Oxford|صفحات=248|زبان=English}}</ref> به شاه پیشنهاد اعدام باب را داد.<ref name="Brown" />
 
بدین ترتیب از سوی شاه به [[تبریز]] امر شد که باب را از زندان خارج کنند و او را حسب الظاهر محاکمه کنند و سپس به قتل برسانند. بنا به این دستور ناصرالدین شاه، باب را چند ساعت در کوچه و بازار تبریز گرداندند و نوکرهای حکومت و بعضی از مردم و طبقه روحانیون او را مورد انواع تحقیر قرار دادند و قبل از غروب آفتاب او را به محل اعدام بردند.<ref>یکسال در میان ایرانیان، پروفسور ادوارد براون، ترجمه ذبیح‌الله منصوری، صفحهٔ ۷۷</ref>
 
باب را به همراه [[محمدعلی زنوزی]] یکی از مریدانش، در فاصله چند قدمی یکدیگر آویزان نمودند. پس از شلیک تفنگ‌ها، دود چند لحظه آن دو نفر را از نظرها پنهان نمود. پس از متفرق شدن دود باروت مردم توانستند محل اعدام را مشاهده کنند، ندای حیرت و وحشت از مردم بلند شد، چون باب آنجا نبود؛<ref name="Brown" /> زیرا گلوله‌ها فقط به طناب‌ها خورده بود و سبب باز شدنبازشدن طناب و نجات باب شده‌بود.<ref name="Brown" /> باب را در اتاقی یافتند و دوباره به محل اعدام آوردند و مثل سابق بستند. اما این بار سربازان از امر شلیک سرباز زدند.<ref name="Brown" /> گروهی دیگر را آوردند و فرمان شلیک دادند و این بار باب کشته شد.<ref name="Brown" />
 
=== واقعه بدشت ===
خط ۲۵۷:
در سال ۱۸۵۲ میلادی پس از ترور نافرجام [[ناصرالدین شاه]] در تهران، کشتار وحشیانه‌ای در تهران صورت پذیرفت و در طی آن انسان‌هایی بواسطه عقایدشان به فجیع‌ترین شکل ممکن کشته شدند.
سلخ [[ذی قعده]] سال ۱۲۶۸ قمری زمان این [[نسل‌کشی]] می‌باشد.
در طول این سال‌ها، باب اعدام شده بود و عده‌ای از هواداران او به قصد انتقام، به ناصرالدین شاه در [[نیاوران]] و در روز ۲۸ شوال ۱۲۶۸ هجری قمری تیراندازی کردند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی =http://www.loghatnaameh.org/dehkhodaworddetail-6382df5267044d43aa2606cde947d765-fa.html|عنوان =طاهره |تاریخ بازدید = ۱۵ فوریه ۲۰۱۲|زبان = | پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/67UVgJh2y | تاریخ بایگانی = ۷ مه ۲۰۱۲}}</ref> این ترور نافرجام ماند. شاه نیز در عوض دستور کشتار بابی‌ها را صادر کرد.<ref name="پک |Najmabadi|۲۰۰۳|ص=۱۵–۱۶" />[[سلیمان خان]] یکی از پیروان [[کتاب بیان]] بود. او در هنگام '''کشتار بابی‌ها در تهران'''، [[شمع‌آجین]] و کشته شد.
 
[[ادوارد براون]] می‌نویسد: دو بابی زنده مانده تحت شکنجه قرار گرفتند گر چه مجبور شدند دین و نیت خود را آشکار کنند اما از گفتن نام هر یک از هم دینان خود یا فاش کردن محل تجمعشان امتناع کردند. توداری سرسختانه آنان به هر حال بی‌فایده بود و تحقیق و بررسی شدیدی که توسط پلیس مخفی تهران آغاز شده بود منجر شد به دستگیری حدوداً [[چهل تن]] از بابیون که در خانه [[سلیمان خان]] غافلگیر شدند. پنج یا شش تن از این‌ها به انضمام [[بهاءالله]] که اکنون ادعای بیعت با اکثریت بزرگی از بابی‌ها را می‌کنند بخشیده شده اما بقیه همگی به مرگ محکوم شدند.
خط ۲۷۵:
[[ملا محمد جعفر کرمانی]] که از بابیان نخستین بود و پسرش، [[شیخ احمد روحی]]، داماد [[صبح ازل]] بود، در [[کرمان]]، کرسی فقه و اصول داشت و در مسجد خود دفن شد.
 
[[ملا محمد جعفر نراقی]] که از سوی [[صبح ازل]] مرجع بابیان [[کاشان]] بود<ref name="ReferenceD" />{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = دهجی| نام =سیدمهدی| پیوند نویسنده =سید مهدی دهجی| عنوان = رساله| زبان = فارسی|صفحه = 189}}<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رساله|نام خانوادگی=دهجی|نام=سیدمهدی|صفحه=61 و 72|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=سید مهدی دهجی}}</ref> بر فراز منبر به گونه‌ای سخن می‌گفت که مردم او را یک شیعه اثنی عشری راسخ تصور می‌کردند و به هم دین‌های بیانی خود سفارش می‌نمود که در کمال مستوری، سلوک و رفتار نمایند تا منجر به فتنه نباشد. وی از جانب صبح ازل دستور داشت تا همه جا به شکل شیعیان رفتار نماید.<ref name="ReferenceC" />{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = شریف کاشانی| نام =شیخ محمد مهدی| پیوند نویسنده =شیخ محمد مهدی شریف کاشانی| عنوان = تاریخ جعفری| زبان = فارسی|صفحه = 24}}
 
برادرش [[ملا محمد تقی نراقی]] هم که از سوی صبح ازل مرجع بابیان [[نراق]] تعیین شده بود، در تهران امام جماعت یکی از مساجد بود.<ref name="ReferenceC" />
 
میرزا نورالله (فرزند صبح ازل) در رشت طبابت می‌کرد و با علمای آنجا مراوده داشت<ref name="ReferenceD" /><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جعفری|نام خانوادگی=شریف کاشانی|نام=شیخ محمد مهدی|صفحه=136|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=شیخ محمد مهدی شریف کاشانی}}</ref>
 
بابیان گاه ایمان خود را با فرزندان خود در میان نمی‌گذاشتند و تنها در زمان رشد عقلی با ایشان موضوع را مطرح می‌کردند. میرزا مهدی امین (داماد صبح ازل) در شرح حالش نگاشته‌است، زمانی که به سن رشد رسید، دانست که پدرش بابی بوده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=دلیل المتحیرین|نام خانوادگی=امین|نام=میرزا مهدی|صفحه=1 تا 28|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=میرزا مهدی امین}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ جعفری|نام خانوادگی=شریف کاشانی|نام=شیخ محمد مهدی|صفحه=136|زبان=فارسی|پیوند نویسنده=شیخ محمد مهدی شریف کاشانی}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ مکتوم|نام خانوادگی=نبوی رضوی|نام=سید مقداد|ناشر=پردیس دانش|سال=1393|شابک=|مکان=تهران|صفحه=24|صفحات=333|زبان=فارسی|فصل=مقدمه تاریخی|پیوند نویسنده=سید مقداد نبوی رضوی}}</ref>
خط ۳۲۸:
[[رده:ادیان توحیدی]]
[[رده:بابیت]]
[[رده:دین در ایران]]
[[رده:دین‌های ایرانی]]
[[رده:سازمان‌های مذهبی بنیان‌گذاری‌شده در ۱۸۴۴ (میلادی)]]