[[پرونده:Fridtjof Nansen LOC 03377u-3.jpg|چپ|160px|بندانگشتی|[[فریتیوف نانسن]] که با رانش به سمت قطب شمال در سالهای ۱۸۹۳ تا ۹۶، الهامبخش و پایهگذار سفر آمونسن گردید]]
در سال ۱۸۹۳، نانسن با کشتی خودش موسوم به [[فرام]] را به سمت منطقهٔ یخبندانِ سواحلِ شمالی [[سیبری]] هدایتسفر کردنمود و با کشتیرانی در یخ، به طرف گرینلند حرکت نمود،نمود. او امیدوار بود که این تصمیم مسیری برای رسیدن به قطب شمال باشد. در این عملیات، رانِش کشتی حاصلی نداشت و نزدیکی به قطب میسر نگردید و تلاش نانسن و {{پم|یالمار یوهانسن|Hjalmar Johansen}} برای رسیدن از طریق راهپیمایی پیاده نیز ناموفق بود.<ref>See {{harvnb|Scott, J.M.|pp=140–94}} for a summary account of Nansen's ''Fram'' expedition.</ref> با این وجود، این استراتژی نانسن پایهگذار طرحهای قطبی خود آمونسن گردید.{{sfn|Huntford (''The Last Place on Earth'')|1985|p=۱۹۴}} استدلال او چنین بود که اگر از طریق [[تنگه برینگ]] وارد [[اقیانوس منجمد شمالی]] گردد، به خوبی میتواند به سمت شرقِ نقطهٔ شروع نانسن برسد. کشتی او میتوانست با رانش به سمت شمالیترین نقطه، به دو هدف عمده و مهم دست یابد. که عبارت بودند از اینکه یا به خود قطب برسد و یا از نزدیکی آن گذرعبور کند{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}}
آمونسن، ضمن مشورت با نانسن به این نتیجه رسید که «فرام» تنها کشتی موجود و مناسب برای انجام چنین عملیاتی است. فرام در تاریخ ۱۸۹۱ تا ۱۸۹۳ توسط {{پم|کالین آرچر|Colin Archer}} کشتیساز برجسته و معمار برجستهٔ [[نیروی دریایی]] نروژ طراحی و ساخته شده بود. با توجه به شخصیت و خلق و خوی سخت نانسن، چنین برآورد شد که کشتی میبایست در معرض سختترین شرایط قطبی برای مدتهای مدید مقاومت نماید.{{sfn|Huntford|2001|pp=۱۸۳–۸۶}} یکی از ویژگیهای متمایز کشتی بدنهٔ گِرد آن بود که به گفتهٔ نانسن؛ به کشتی اجازه میداد تا مثل مارماهی در آغوش یخها بلغزد.{{sfn|Nansen | loc=Vol. I | pp=۶۲–۶۸}} برای مقاومت فوقالعادهٔ بدنهٔ کشتی از غلاف چوب {{پم|گرینهارت|Chlorocardium}} [[آمریکای جنوبی]] استفاده شد که در حقیقت سختترین الوار چوب قابل دسترس بود. تقاطعهای متقابل و پرانتزهای کار شدهٔ داخلی در سراسر طولِ بدنهٔ آن نصب شده بود.{{sfn|Nansen | loc=Vol. I | pp=۶۲–۶۸}} شعاع عرض کشتی {{convert|۳۶|ft|m}} در برابر طول کلی {{convert|۱۲۸|ft|m}} بود که به آن ظاهر قابل توجهی همچون کُندهٔ درخت میداد. این طراحی و شکل خاص کشتیخاص، باعث بهبود استحکام در یخ میگردید اما عملکرد آن در دریای باز تا حدودی ظاهری و متأثر از نوع طراحیاش بود که باعث میگردید به سُستی حرکت کند و فرمانبُرداری (چرخشپذیری سکان) چندان موفقی نداشته باشد.{{sfn|The Fram Museum}} با این حال، به نظر میرسد،میرسید که سرعت و کیفیت قایقرانی کشتی در مناطق ویژه و در طول سفر میتوانست در طولبرای سالها ارائه دهندهٔمتضمن یک پناهگاه امن و گرم برای خدمه باشد.{{sfn|Fleming|p=۲۴۰}}
کشتی فرام پس از نزدیک به ۳ سال کاوش در یخهای قطبی به واسطهٔ سفر نانسن صدماتی ندیده بود. این کشتی پس از بازگشت، مختصراً بازسازی و آماده به کار شد.{{sfn|The Fram Museum}} تا پیش از آن نیز در حدود ۴ سال تحت فرمان [[اتو سوردروپ]]، وظیفه نقشهکشی و بررسی {{convert|۱۰۰۰۰۰|sqmi}} از قلمرو خالی از سکنهٔ مناطق جزایر شمالی کانادا را بر عهده داشت.{{sfn|Fairley|pp=۲۶۰–۶۱}} پس از پایان سفر سوردراپ در ۱۹۰۲ کشتی فرام مدتی را به تأخیر و به بطالت در کریستیانا سپری کرد.{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}} اگر چه کشتی از لحاظ فنی جزئی از اموال دولت بود اما بهطور ضمنی اذعان شده بود که به نانسن تعلق دارد،دارد. پس از بازگشت او از سفر قطب شمال در سال ۱۸۹۶، آرزویش این بود که بتواند به وسیلهٔ فرام به سفر قطب جنوب برود اما در سال ۱۹۰۷ امیدهای او پژمرده گردید.{{sfn|Huntford|2001|pp=۵۴۷–۴۹}} در اواخر ماه سپتامبر همان سال، آمونسن به خانهٔ نانسن احضار شد و در آنجا از او شنید که میتواند کشتی را در اختیار داشته باشد.{{sfn|Scott, J.M.|pp=۲۴۴–۴۵}}