الکتریسیته: تفاوت میان نسخه‌ها

یک مدار الکتریکی اتصالی داخلی از اجزای الکتریکی است تا بارهای الکتریکی در مسیر بسته به منظور هدفی معین جریان یابند.

اجزای یک مدار الکتریکی می‌تواند شکل‌های مختلفی داشته باشد،باشد که می‌تواند شامل عناصری چون [[مقاومت (قطعه الکتریکی)|مقاومت]]ها، [[خازن]]ها، [[کلید (مدار)|کلیدها]]، [[ترانسفورماتور]]ها [[الکترونیک|وسایل الکترونیکی]] می‌باشداست. [[مدار الکتریکی|مدارهای الکتریکی]] حاوی اجزای [[کنش‌پذیری (مهندسی)|فعال]] به ویژه [[نیم‌رسانا]]ها می‌باشندهستند و رفتاری [[سامانه خطی|غیر خطی]] نشان می‌دهند که نیازمند آنالیز پیچیده‌ای است. سادهترینساده‌ترین اجزای الکتریکی آنهایی هستند که نامشاناجزای [[کنش‌پذیری (مهندسی)|غیرفعال]] و [[سامانه خطی|خطی]] اندبه شمار می‌رود: اگرچه ممکن است به‌طور موقت انرژی را ذخیره کنند، ولی شامل هیچ منبعی از آن نمی‌شوند و به تحریک‌ها، پاسخ‌های خطی می‌دهند.<ref name=Alexander dir=ltr>{{Citation |last=Alexander |first=Charles |last2=Sadiku |first2=Matthew |title=Fundamentals of Electric Circuits |publisher=McGraw-Hill |year=2006 |edition=3, revised |isbn=978-0-07-330115-0}}</ref>{{Rp|15–16}}

شاید مقاومت ساده‌ترین عنصر غیرفعال مدار باشند:باشند؛ همان‌طور که نامش نشان می‌دهد، او در مقابل جریان مقاومت نشان می‌دهد و انرژی را به صورت گرما به هدر می‌دهد. مقاومت حاصل حرکت بار در یک رساناست: برای مثال، ردر فلزات، مقاومت ناشی از برخورد بین الکترون‌ها و یون‌هاستیون‌ها با هم حاصل می‌شود. [[قانون اهم]] قانون ابتدایی [[نظریه مدارها]] می‌باشداست و بیان می‌کند که جریان گذرا از یک مقاومت، با اختلاف پتانسیل دو سر آن متناسب است. مقاومت بیشتر مواد در طیف‌های مختلف دما و جریان تقریباً ثابت است؛ موادی که از این شرایط پیروی می‌کنند، مواد «اهمی» نام دارند. [[اهم]]، واحد مقاومت بوده و به افتخار [[گئورگ زیمون اهم]] انتخاب شده‌است و علامتش با توجه به حروف یونانی، به شکل Ω است. یک Ωاهم مقاومتی است که در پاسخ به جریان یک آمپری، اختلاف پتانسیل یک ولتی ایجاد می‌کند.<ref name=Alexander/>{{Rp|30–35}}

[[خازن]] حاصل توسعه [[بطری لیدن]] است و وسیله‌ایست که می‌تواند بار را ذخیره کند، او بدینبه وسیلهشکل انرژی الکتریکی را در میدان حاصل ذخیره می‌کندکند. خازن از دو صفحه رسانا ساخته شده که به وسیله یکوسیله‌ی [[عایق الکتریکی|عایق]] [[دی‌الکتریک]] از یکدیگر جدا شده‌اند. در عمل، ورقه‌های فلزی نازک به یکدیگر چسبیده‌اند تا سطح تماس در واحد حجم و در نتیجه [[ظرفیت خازنی]] را افزایش دهند. واحد ظرفیت خازن [[فاراد]] است، که بعد از [[مایکل فارادی]] این نام اختصاص داده شد و با علامت F نشان داده می‌شود: یک فاراد عبارتست ازحاصل اختلاف پتانسیل یک ولتی حاصله به هنگام ذخیره یک کولن بار الکتریکی در خازن. یکاست. خازن متصل به منبع تغذیه در ابتدا به این دلیل که بار الکتریکی انباشته می‌کند، جریانی ایجاد می‌نماید. این جریان رفته رفته با پر شدن خازن کم می‌شود و در انتها به صفر می‌رسد؛ لذا یک خازن جریان

[[شرایط پایدار|پایدار]] ایجاد نمی‌کند، بلکه مسیر آن را می‌بندد.<ref name=Alexander/>{{Rp|216–20}}

[[القاگر]] یکبا رساناستقابلیت کهرسانش اغلب به شکل سیم پیچ است و در میدان مغناطیسی حاصل از جریان عبوری انرژی ذخیره می‌کند. زمانی که جریان تغییر می‌کند، میدان مغناطیسی و همچنین ولتاژ بین دو سر رسانا نیز دچار تغییر و تحول می‌گردد. ولتاژ حاصله با [[مشتق زمانی]] جریان متناسب است. ثابت تناسب [[القاوری|آندوکتانس]] نام دارد. واحد آندوکتانس [[هانری (یکا)|هانری]] است که به افتخار [[جوزف هانری]]، هم دوره فارادی انتخاب شده‌است. یک هانری آندوکتانسی است که اگر جریان گذرا از آن القاگر در هر ثانیه یک آمپر تغییر کند، اختلاف پتانسیل یک ولتی را ایجاد می‌کند. از برخی جهات رفتار القاگر برعکس خازن است: القاگر بهدر جریان نامتغیرمستقیم تبدیل به مقاومت اجازهعادی می‌دهدمی‌شود اما در مقابل جریان در حال تغییر ایستادگی می‌کند.<ref name=Alexander/>{{Rp|226–29}}