اسطوره‌شناسی یونانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 26935790 از 37.129.225.27 (بحث)
برچسب: خنثی‌سازی
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۳ منبع و علامت‌زدن ۰ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
خط ۳۵:
کشف [[تمدن میسنی]]، به دست [[باستان‌شناسی|باستان‌شناس]] مشهور آلمانی، [[هاینریش شلیمان]] در سده ۱۹ام میلادی، و کشف [[مینوسی‌ها|تمدن مینوسی]] در [[کرت]] به دست [[آرتور ایوانس]]، باستان‌شناس بریتانیایی، در سده ۲۰ام، به توصیف بسیاری از حماسه‌های هومر کمک کرد و گواهی باستان‌شناسی برای بسیاری از جزئیات اسطوره‌ای دربارهٔ خدایان و قهرمانان فراهم نمود. متأسفانه بسیاری از مدارک دربارهٔ اسطوره‌ها و مراسم میسنی‌ها و مینوسی‌ها در مکان‌های غیرقابل دست‌رس قرار دارند، زیرا سندهای [[خطی بی (سند)|خطی بی]] (یک شکل باستانی یونانی که هم در کرت و هم در سرزمین یونان اصلی بافت شده‌است)، در اصل برای ثبت فهرست‌ها به کار می‌رفتند، اگرچه برای نمونه نام‌های برخی از خدایان و قهرمانان شناسایی شده‌اند.<ref name="Br"/>
 
طراحی‌های هندسی روی مصنوعات سفالی مربوط به سده ۸ام قبل از میلاد، صحنه‌هایی از ماجراهای هرکول و وقایع جنگ تروآ را نشان می‌دهند.<ref name="Br"/> این نمایش بصری اسطوره‌ها به دو دلیل اهمیت دارد. اولاً، بسیاری از اساطیر یونانی، قبل از منابع ادبی، بر روی گلدان‌ها نقش شده‌اند: از دوازده خوانی که هرکول گذرانده‌است، تنها ماجرای [[سربروس]] در متون ادبی معاصر قید شده‌است.<ref name="HomerIliad366-369">Homer, ''Iliad'', 8. An epic poem about the Battle of Troy. [httphttps://archive.is/20120526194909/http://www.perseus.tufts.edu/cgi-bin//ptext?doc=Perseus:text:1999.01.0134&layout=&loc=8.366 366–369]</ref> ثانیاً، گاهی اوقات منابع بصری اسطوره‌ها یا صحنه‌هایی اسطوره‌ای را نشان می‌دهند که در هیچ منبع ادبی موجودی بیان نشده‌است. در برخی شرایط، اولین نمایش یک اسطوره در هنر هندسی، چندین قرن، قبل‌تر اولین نمایش آن در متون ادبی اتفاق افتاده‌است.<ref name="Graf200"/> در دوران باستان (۷۵۰–۵۰۰ قبل از میلاد)، کلاسیک (۴۸۰–۳۲۳ قبل از میلاد) و هلنیتسی (۳۲۳–۱۴۶ قبل از میلاد) صحنه‌های اسطوره‌ای هومری و غیره، ظاهر شدند و شواهد موجود ادبی را تکمیل نمودند.<ref name="Br"/>
 
به‌طور کلی می‌توان گفت اصلی‌ترین منابعی که اسطوره‌های یونانی را معرفی می‌کنند، عبارتند از:
خط ۷۸:
زئوس نیز گرفتار همین نگرانی شد، و بعد از پیش‌گویی دربارهٔ فرزند اولین همسرش [[متیس]]، که قرار بود خدایی بزرگ‌تر از زئوس را به دنیا آورد، او را بلعید. .<ref>{{cite book|author=Guirand, Felix|year=1987|origyear=1959|title=New Larousse Encyclopedia of Mythology|chapter=Greek Mythology|others=Trans. Richard Aldington and Delano Ames|editor=Guirand, Felix|publisher=Hamlyn|isbn=0-600-02350-8|page=98}}</ref> متیس در آن زمان [[آتنا]] را در شکم خود داشت، و در نهایت بعد از رشد کامل به صورت زنی کامل و سراپا پوشیده در زره و اسلحه، از پیشانی زئوس خارج شد.<ref>Guirand, p. 108</ref>
 
کهن‌ترین اندیشه یونانی دربارهٔ شعر با توجه به تئونوگیا، سبک شاعرانه اولیه (اساطیر اولیه) بود و نیرویی جادویی بدان نسبت داده می‌شد. [[اورفئوس]]، شاعر سبک کهن، همچنین خواننده کهن نسبت‌نامه‌های خدایان بود. او در [[آرگونائوتیکا|آرگونائوتیکای آپولونیوس]]، می‌کوشد دریا و طوفان را با این آوازها آرام کند، و در هبوطش به [[هادس]] قلب‌های سنگی خدایان زیرزمین را به حرکت درآورد. زمانی که [[هرمس]] در «سرودهای هومری برای هرمس»، [[چنگ رومی]] را اختراع می‌کند، اول از همه آوازی دربارهٔ تولد خدایان می‌خواند.<ref name="Hermes">''Homeric Hymn to Hermes'', [http://omacl.org/Hesiod/hymns.html 414–435] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20081025121210/http://omacl.org/Hesiod/hymns.html |date=۲۵ اکتبر ۲۰۰۸ }}</ref> تئونوگیا هزیود، نه تنها کامل‌ترین متن باقی‌مانده دربارهٔ خدایان است، بلکه کامل‌ترین متن باقی‌مانده از اشعار کهن می‌باشد که دارای نیایش‌های طولانی برای [[موز (اسطوره)|موزها]] است. تبارنامه ایزدان موضوع بسیاری از اشعار از بین رفته نیز می‌باشد که از جمله آن‌ها می‌توان به موارد نسبت داده شده به اورفئوس، [[موسایئوس]]، [[اپیمنیدس]]، [[آباریس]]، و سیار شاعران بلندپایه اشاره کرد. نشانه‌هایی وجود دارند که بیان می‌کنند [[افلاطون]] با تبارنامه ایزدان اورفئوس آشنایی داشته‌است.<ref name="Betegh147">G. Betegh, ''The Derveni Papyrus'', 147</ref> اغلب افراد نسبت به اعتقادات مذهبی خود سکوت می‌کردند، و زمانی که این اعتقادها وجود دارد طبیعت فرهنگ به وسیله اعضای یک جامعه بروز نخواهد یافت. بعد از آن که آن‌ها دیگر اعتقاداتی مذهبی نبودند، کمتر کسی از این آیین‌ها و مراسم آگاه خواهد بود.
 
تصاویری که در اشعار و آثار هنری مذهبی یافت می‌شوند، تفسیر شده و احتمالاً، در بسیاری از اسطوره‌ها و داستان‌ها به غلط تفسیر شده‌اند. با توجه به [[فلسفه نوافلاطونی]] و [[پاپیروس|اوراق پاپیروسی]] از زیر خاک بیرون آمده، بخش اندکی از آن‌ها جان سالم به در برده‌اند. یکی از این اوراق، به نام [[پاپیروس درونی]] اکنون ثابت می‌کند که دست‌کم از سده پنجم پیش از میلاد، اشعار خداشناسی-کیهان‌شناسی اورفئوس وجود داشته‌اند.<ref name="BurkertBetegh">W. Burkert, ''Greek Religion'', 236{{سخ}}* G. Betegh, ''The Derveni Papyrus'', 147</ref>
خط ۱۰۰:
[[پرونده: Dionysos satyrs Cdm Paris 575.jpg|بندانگشتی|دیونیسوس با [[ساتیر]]ها. این تصویر در داخل لیوان و به دست [[باریگوس نقاش]] رسم شده‌است.]]
 
داستان‌های عاشقانه اغلب شامل رابطه جنسی با محارم، فریب یا تجاوز خدای مذکر به زن فانی، و در نتیجه ایجاد فرزند قهرمان می‌باشد. این داستان‌ها در حالت کلی بیان می‌کنند که باید از روابط بین خدایان و انسان‌های فانی جلوگیری کرد؛ حتی روابط موافق به ندرت پایان خوشی داشتند.<ref name="Mile39">G. Mile, ''Classical Mythology in English Literature'', 39</ref> در موارد معدودی، زن الهی با مرد فانی رابطه برقرار می‌کند، نمونه‌ای از آن در سرود هومری آفرودیته ذکر شده‌است. این الهه با [[آنخیسس]] رابطه جنسی برقرار می‌کند و در نتیجه [[آینیاس]] به دنیا می‌آید.<ref>''Homeric Hymn to Aphrodite'', [http://courses.dce.harvard.edu/~clase116/txt_aphrodite.html 75–109] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20030202153600/http://courses.dce.harvard.edu/~clase116/txt_aphrodite.html |date=۲ فوریه ۲۰۰۳ }}</ref>
 
نوع دوم (داستان‌های مجازات) شامل تخصیص یا اختراع برخی از مصنوعات مهم فرهنگی می‌باشد، مانند زمانی که [[پرومته]] آتش را از خدایان می‌دزدد، زمانی که [[تانتالوس]]، شهد را از جام زئوس می‌دزدد و به افراد خود می‌دهد، راز خدایان را برای آنان آشکار می‌سازد، زمانی که [[پرومته]] یا [[لیکائون]] قربانی‌کردن را کشف می‌کند، زمانی که [[دمتر]] کشاورزی و اسرار را به [[تریپتولموس]] می‌آموزد، یا زمانی که [[مارسواس]]، [[درشت‌نی]] را اختراع می‌کند و با [[آپولون|آپولو]]، وارد مسابقه‌ای در موسیقی می‌شود. ایوان موریس، ماجراهای پرومته را با عنوان "مکانی، میان تاریخ خدایان و انسان‌هاً بیان می‌کند.<ref name="Morris291">I. Morris, ''Archaeology As Cultural History'', 291</ref> قطعه‌ای از یک پاپیروس بی‌نام، که به قرن سوم مربوط است، مجازات [[لیکورگوس تراکیه|لیکورگوس]]، پادشاه [[تراکیه]] را به دست [[دیونیسوس]] نشان می‌دهد، که خیلی دیر خدای جدید را به رسمیت می‌شناسد و در نتیجه دچار مجازاتی مخوف می‌شود که تا زندگی پس از مرگ نیز برایش ادامه می‌یابد.<ref name="Weaver335">J. Weaver, ''Plots of Epiphany'', 50</ref> داستان رفتن دیونیسوس به تراکیه، باری برپایی آیین خود، موضوع یکی از تراژدی‌های سه‌گانه آن دوران است.<ref name="Bushnell28">R. Bushnell, ''A Companion to Tragedy'', 28</ref> در داستانی دیگر، یعنی [[باخا (اوریپید)|باخای اوریپید]]، پادشاه [[تبای]]، [[پنتئوس]]، به دست دیونسیوس مجازات می‌شود، زیرا او به این خدا بی‌احترامی و از [[مایندادس]]ها ([[پرستش|پرستندگان]] مونث خدا) جاسوسی کرده بود.<ref name="Trobe195">K. Trobe, ''Invoke the Gods'', 195</ref>