پسامدرنیسم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←پست مدرنیسم در ایران: تعیین دقیق بخش ارجاع از کتاب برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
←پست مدرنیسم در ایران: ویرایش ارجاع درون متنی برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۸۳:
== پست مدرنیسم در ایران ==
محمود طیب در کتاب مدرنیزم و پست مدرنیزم در غزل امروز ایران در رابطه با ظهور جدی پست مدرنیزم در ایران می نویسد: «از آخِرهای دوران [[قاجار]] و همزمان با جنبش [[مشروطه]] (مشروطه: ۱۲۸۴، ۱۲۸۵–۱۳۰۴. خ) با نام تجدد آغاز شد اما هیچگاه نتوانست ـ حتی در یک وجه ـ به عرصهٔ زندگی اجتماعی یا صنعت، آموزش و تولید یا هر بخش دیگری وارد شود. تلاشهای رضاشاه (حکومت: ۱۳۰۴–۱۳۲۰. خ)، تنها توانست در حد پیشزمینهها و جرقههایی کارایی داشته باشد و بعد از او در دورهٔ محمدرضا پهلوی (حکومت: ۱۳۲۰–۱۳۵۷. خ) نیز حرکتها و کوششهایی در این زمینه صورت گرفت ـ از جمله فعالیتهای محدود هستهای که در انحصار آمریکا بود و از منابع ایرانی استفاده میشد ـ اما با روی دادن انقلاب ۵۷ ایران و براندازی حکومت [[پهلوی]] (۱۳۰۴–۱۳۵۷. خ) همهٔ پروژهها و در رأس آنها فعالیتهای اتمی به دلیل تغییرهای بنیادین در ساختارهای همهجانبهٔ کشور در آغاز کار از دست آمریکا خارج شد و چندی بعد وقوع یورش نظامی کشور عراق به ایران و جنگ هشت ساله (۱۳۵۹–۱۳۶۷. خ) همهٔ امیدها را در جهت رقم خوردن مدرنیزم و پیشرفت همه سویه به یأس مبدل کرد.»<ref>طیّب، محمود، مدرنیزم و پست مدرنیزم در غزل امروز ایران (با مقدمهای بر غزل فارسی از آغاز تا دورهٔ مدرن)، تهران، نشر زیتون سبز با همکاری نشر فرهنگ مانا، ۱۳۹۴، صص 152ـ153</ref>{{سخ}}
«میانههای دههٔ ۷۰ ـ خرداد ۱۳۷۶ ـ با روی کار آمدن [[سید محمد خاتمی]] (۱۳۲۲ـ. خ) در دورهٔ [[ریاستجمهوری سید محمد خاتمی|هشت سالهٔ ریاست جمهوری]] او (۱۳۷۶–۱۳۸۴. خ) کارهایی صورت گرفت که به دلیلهای سیاسی هیچگاه فراتر از سطح ـ جز در حوزهٔ اندیشه ـ نتوانست از خود کارایی نشان دهد. در این دوره(۱۳۷۶–۱۳۸۴. خ) تنها حرکت سودمندی که انجام شد آزادیهای نِسبی اجتماعی، تغییر نگرشها در بارهٔ زندگی و اشیا، مطرح شدن اصطلاحها و واژههای مدرن و به چالش کشیدن سنت بود و از آنجا که پیشرفت و دگرگونی ادبیات و فرهنگ محصول تحول و دگرگونی در همهٔ عرصههای اجتماعی، فرهنگی، صنعتی و سیاسی و تجدید نظر در مبانی سنت با حفظ عصارهٔ آن است، تاکنون اجتماع و محیط فرهنگی و سیاسی ایران به هیچ وجه نتوانستهاست از زیرِ بار قاعدههای سنگین و کهنهٔ سنتی شانه خالی کند! ولی با اینهمه، به واسطه توسعهٔ وسیلههای ارتباط جمعی بهویژه شبکههای جهانی اینترنت و خدمات به روز و به دور از هرگونه محدودیت رسانهای(!) فرهنگ اجتماعی، سیاسی و فرهنگی (و ادبی) ایران جدای از میل حاکمّیت از مجموعهٔ کشورهای [[جهان سوم]]، بیرون آمده به زیر مجموعهٔ کشورهای در حال توسعه پیوست!{{سخ}}جریان [[مدرنیسم]] به تأثیر از چنین جوّی از آغاز دههٔ ۸۰ خورشیدی رسماً به حوزهٔ ادبیات و فرهنگ ایران وارد شد. اگرچه انبوه جوانانی که با روی باز به پیشباز چنین جنبشی رفتند برخی عجولانه و بدون تجزیه و تحلیلهای منطقی برخوردهایی مسامحهآمیز با آن داشتهاند و از همان آغاز به مطرح کردن مباحثی فراتر از آن پرداختند که به زودی با نام جریان پستمدرنیسم مطرح و نامآور شد، امّا بهطور کلی این جنبش سابقهٔ چند سالهٔ درخشانی را در ایران از خود به جا گذاشتهاست.{{سخ}}در ایران که ـ در نگاهی کلی ـ کشوری توسعه نیافتهاست و از نزدیک به یک دهه پیش، آهنگهای توسعهٔ (همهجانبه) در آن به گوش میخورد، از حوالی پس از سال ۱۳۷۰خ (نزدیک به سال ۱۹۹۰. م) بهگونهٔ بسیار کمرنگ رگههایی از این جنبش دیده میشود{{سخ}}با وجود بافت سنتی جامعه، اقتصاد و… اندیشهها متحول و دیگرگون شدهاست و بیشتر افراد در درون خود دنیایی نو و جلوتر از زمان دارند ـ اما نه آنچنان جلو که از زمان و زمانه و مردم خود گم شوند! به قولی (آشوری، ۱۳۸۴: ۱۸۷) ما با تکانههای سختی که خوردهایم بنیانهای جهانبینی سنتی و نیز مدرننمای ما درهم ریخته و وارد مرحلهٔ دیگری از مسائل و نیز شکلِ طرح و فهم آنها شدهایم.»<ref>طیّب، محمود، مدرنیزم و پست مدرنیزم در غزل امروز ایران (با مقدمهای بر غزل فارسی از آغاز تا دورهٔ مدرن)، تهران، نشر زیتون سبز با همکاری نشر فرهنگ مانا، ۱۳۹۴، صص: 291ـ293</ref>
|