حمله اعراب به ایران: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بازگردانی به ویرایش 27037379 توسط AhmadWikiBot (بازگردان) برچسب: خنثیسازی |
نجات ۱ منبع و علامتزدن ۰ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
||
خط ۲۵۷:
* [[عبدالحسین زرینکوب]] در بارهٔ تأثیرات دینی حملهٔ اعراب به ایران میگوید طی دو سده نخستین بسیاری از ایرانیان، از ابتدا دین اسلام را با شور و شوق پذیرا شدند، زیرا دین تازه را از آیین دیرین نیاکان خویش برتر مییافتند و [[ثنویت]] زرتشتی را در برابر [[توحید (اسلام)|توحید]] اسلام، [[شرک (دین)|شرک]] و [[کفر]] میشناختند. با این همه در عین حال که دین اعراب را پذیرفتند، آنان را تحت نفوذ و تأثیر فرهنگ و تربیت خویش گرفتند و به تمدن و فرهنگ خویش برآوردند. اما گروهی دیگر از ایرانیان، از دین عرب هم روی برتافتند و آن را تنها از این رو، که چیزی ناآشنا و تازه و ناشناس بود نپذیرفتند. برخی، هجرت کردند و به [[ایالت سند|سند]] و [[سنجان]] رفتند تا دینی را که از نیاکان آموخته و بدان سخت دل بسته بودند از دست ندهند. برخی نیز رنج تحقیر و آزار مسلمانان را پذیرفتند و ماندند و جزیه پرداختند و از کیش نیاکان خویش دست برنداشتند. برخی دیگر، هم از اول با آیین مسلمانی به مخالفت و ستیزه برخاستند. از این رو اگر در ظاهر خود را مسلمان مینمودند، در نهان از عرب و آیین او به شدت بی زار بودند و آنان را پستترین مردم میشمردند و هر جا فرصتی دست میداد شورش میکردند و عربان و مسلمانان را امی کشتند. هر روزی به بهانهای و در جایی قیام و شورش سخت میکردند و میکوشیدند عرب را با دینی که آوردهاست از ایران برانند. بعضی دیگر هم بودند که اسلام را نه برای آنکه چیزی ناشناس است و نه برای آنکه آوردهٔ تازیان است، بلکه فقط برای آنکه دین است رد میکردند و با آن به مبارزه برمیخاستند. [[زندیق|زنادقه]] که در اوایل عهد عباسی عدهٔ زیادی از آنها در [[بغداد]] و شهرهای دیگر وجود داشت از این گروه بودند. به هر حال وجود این فرقهها و آرای مختلف، بازار بحثها و جدلهای مذهبی را بین اعراب و ایرانیان گرم میداشت و نبردی سخت را در روشنی عقل و دانش سبب میشد که بسی دوام یافت و نتایج مهم داشت.<ref>{{یادکرد|نویسنده = عبدالحسین زرینکوب |کتاب = دو قرن سکوت| ناشر = |صفحه = ۲۴۳ و ۲۴۴|تاریخ =}}</ref>
* به گفته [[برنارد لوئیس]] ظهور اسلام همانند انقلابی بود که فقط تا حدی موفقیتآمیز بود. دلیل این امر تنشهایی بود که بین مذهب جدید و ساختارهای اجتماعی موجود در سرزمینهای فتح شده توسط مسلمانان وجود داشت. یک حوزه عمده تنش ناشی از ماهیت تساوی گرایانه عقاید اسلامی بود. اسلام از ابتدا اختلافات طبقاتی و مزیتهای طبقه اشرافی را رد کرد و روشی را برگزید که در آن ورود به شغلهای مختلف برای افراد مستعد باز بود. لوئیس میگوید که البته برابری کامل در اسلام محدود به مسلمانان مرد آزاد بود، ولی حتی همین پیشرفت بسیار قابل ملاحظهای در مقابل آنچه در ایران باستان، یونان و رم مرسوم بود، به حساب میآمد. لوئیس معتقد است که در اکثر مسائل سیاسی و عمومی سنتهای قدیمی در لباس مبدل اسلامی جان سالم به در برده و تداوم یافتند، به ویژه در تداوم شکل پادشاهی و استبدادی حکومت.<ref>{{یادکرد|فصل=|کتاب=|ناشر= |شهر= |کوشش= |ویرایش= |سال=|شابک=|نویسنده=Lewis, {{چر}}Bernard |نویسندگان سایر بخشها=|ترجمه=|صفحه= |زبان=en |عنوان = Islamic Revolution | پیوند = http://www.nybooks.com/articles/4557 |ژورنال= |نشریه=The New York Review of Books |تاریخ=۱۹۹۸-۰۱-۲۱ |دوره= |شماره= |شاپا=}}</ref>
* به گفته [[برنارد لوئیس]]<ref>Bernard Lewis, [http://www.tau.ac.il/dayancenter/mel/lewis.html Iran in History] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20070429144545/http://www.tau.ac.il/dayancenter/mel/lewis.html |date=۲۹ آوریل ۲۰۰۷ }}</ref>
<blockquote>حمله اعراب در ایران به طرق مختلف دیده شده: توسط برخی به عنوان واقعهای بابرکت، ورود دین صحیح، و پایان عصر جاهلیت و بتپرستی؛ توسط دیگران به عنوان یک شکست ملّی تحقیرآمیز، فتح و تسلط نیروهای بیگانه بر کشور. البته هر دو دیدگاه، بسته به دیدگاه، معتبر هستند… ایران در واقع اسلامی شد، اما عربی نشد. ایرانیان ایرانی ماندند. پس از بازهای سکوت، ایران به عنوان بخشی مجزا و متفاوت در درون اسلام ظهور کرده و نهایتاً بُعد جدیدی به خود اسلام افزود. مشارکت فرهنگی، سیاسی - و چشمگیرتر از همه - مذهبی ایرانیان در تمدن اسلامی دارای اهمیت خارقالعادهاست… به معنایی، اسلام ایرانی ورود مجدد اسلام است، اسلامی جدید که برخی اوقات با نام ''اسلام عجم'' از آن یاد میشود. این اسلام ایرانی - و نه اسلام عربی - بود که به نواحی جدید و مردمان جدید برده شد.</blockquote>
* به گفته التون دانیل، حمله اعراب به ایران به همان میزان که محرک خلاقیت بود، فاجعهای تخریبآمیز بود. بهعلاوه ایرانیان حداقل به همان میزان بهرهای که دریافت کردند، در شکلدادن تمدن اسلامی مشارکت کردند، چنانچه میتوان صحبت از فرهنگ مجزای ایرانی-اسلامیکرد. فرایند عبور از دوره ساسانی به [[دوره اسلامی]] ترکیبی از پیوستگی و تحول است.<ref name="Daniel64">Elton L. Daniel, ''The history of Iran'', p. 64, Greenwood</ref>
|