هلموت فن مولتکه (بزرگ‌تر): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: بصورت⟸به‌صورت، اشاده⟸اشاره
ویرایش و تصحیح، تمیزکاری
خط ۱۶:
| relations = [[هلموت فون مولتکه(جوانتر)]] به عنوان برادرزاده
}}
'''هلموت کارل برنهارت گراف فون مولتکه''' {{به آلمانی|Helmuth von Moltke the Elder}}؛ '''(''' ۲۶ اکتبر ۱۸۰۰_۲۴ آوریل ۱۸۹۱''')''' فیلدمارشال آلمانی بود. برای سی سال وی فرمانده ستاد ارتش پروس بود و به عنوان خالق شیوه‌های جدید و مدرن تر هدایت ارتش‌ها در میدان جنگ شناخته می‌شود. وی سابقه رهبری نیروهایش را در اروپا و خاورمیانه و نیز هدایت ارتش پروس در جنگ دوم شلزویگ، [[جنگ اتریش و پروس]] و [[جنگ فرانسه و پروس]] را در کارنامه دارد. مولتکه به عنوان تجسم "«سازمان نظامی پروس و نبوغ تاکتیکی"» توصیف شده‌است.<ref>{{cite news|author=|title=Optimism has made wars likelier and bloodier|url=https://www.economist.com/news/books-and-arts/21730133-lawrence-freedman-traces-long-history-predictionsrarely-correctthat-fighting-would-be|work=[[The Economist]]|date=12 October 2017}}</ref> او شیفته راه‌آهن و از پیشگامان استفاده نظامی از آن بود.<ref name=":0"/> اغلب برای تمییز اسمی وی از برادرزاده‌اش که [[هلموت فون مولتکه(جوانتر)]] نام داشت و در بدو [[جنگ جهانی اول]] رئیس ستاد ارتش بود، او را '''مولتکه بزرگتر''' می‌نامند.
 
== سالهای اولیه ==
خط ۲۴:
 
== افسری جوان ==
برای یک سال مولتکه متصدی مدرسه نظامی کادت در فرانکفورت شد و سپس برای سه سال به عنوان بازرس و گزارشگر نظامی در سیلزیا و پوزن استخدام گردید. در ۱۸۳۲ برای خدمت در ستاد ارتش در برلن تأیید شد و در ۱۸۳۳ با ارتقا به مقام ستوان یکمی بدانجا منتقل گشت. در اینجا بود که برای اولین بار به عنوان یک افسر درخشان مورد توجه مافوق‌هایش از جمله شاهزاده ویلهلم (بعدها [[ویلهلم یکم، امپراتور آلمان]]) قرار گرفت. او در دربار پادشاه فردریش ویلهلم سوم و طبقات عالیرتبهٔ برلن مورد تکریم قرار گرفت. ذوق و قریحه اش وی را متمایل به ادبیات، مطالعه تاریخ و مسافرت نمودند. در ۱۸۲۷ یک رمان کوتاه به نام "«دو دوست"» منتشر ساخت. در ۱۸۳۱ نوشته کوتاهی با عنوان "«هلند و بلژیک در روابط متقابلشان، از جدایی شان بدست فیلیپ دوم تا اتحاد مجددشان توسط ویلیام یکم"» را نوشت. سال بعد نوشته‌ای در مورد شرایط داخلی و اوضاع اجتماعی لهستان نوشت، نوشته‌ای که هم برپایه مطالعاتش و هم مشاهدات شخصی زندگی و خلق و خوی لهستانی‌ها بود.
 
او به انگلیسی روان تکلم می‌کرد و در نوشتن به آلمانی مستعد بود،<ref name=":0">{{Cite book|title=A genius for war: the German army and general staff 1807-1945|last=Dupuy|first=Trevor|publisher=Hero Books Ltd.|year=1984|isbn=|location=United Kingdom|pages=}}</ref> برای همین در ۱۸۳۲ برای ترجمه کتاب [[انحطاط و سقوط امپراتوری روم]] به زبان آلمانی با او قراردادی به ارزش ۷۵ مارک منعقد کردند و او هم قصد داشت این پول را خرج خرید یک اسب کند. ظرف هیجده ماه وی نه مجلد از دوازده مجلد را ترجمه نمود اما ناشرش در چاپ کتاب ناموفق بوده و مولتکه هرگز بیش از ۲۵ مارک دریافت ننمود.
خط ۴۴:
 
== به عنوان رئیس ستاد ارتش ==
در ۱۸۵۷ مولتکه ریاست ستاد ارتش پروس را عهده‌دار شد، سمتی که تا سه دهه آنرا در پنجه گرفت (هر چند پس از تشکیل [[امپراتوری آلمان]] در ژانویه ۱۸۷۱ نام "«ستاد ارتش پروس"» به "«ستاد بزرگ ارتش"» تغییر یافت<ref>Arden Bucholz, ''Moltke, Schlieffen, and Prussian War Planning''</ref>). به محض آنکه این ریاست را عهده‌دار شد، شروع به اقدامات اصلاحی نمود که از جمله آنها میتوانمی‌توان به تغییراتی در روش‌های استراتژیکی و تاکتیکی ارتش پروس، تغییراتی در تجهیزات نظامی و ارتباطات؛ تغییراتی در آموزش افسران ستاد (از جمله ابتکار جدیدی به نام "اردوهای ستادی" یا "staff rides"){{citation needed|date=June 2019}}{{نشان|یک}} و نیز تغییراتی در نحوه بسیج نیروها اشاره کرد. وی هم چنین مطالعهٔ سیاست کشورهای اروپایی در طراحی نبردها_ که ممکن بود لازم شوند_ را به برنامه واحدهای درسی اضافه نمود. به‌طور خلاصه، او به سرعت شالوده یک ستاد ارتش مدرن و امروزی را پایه گذاشت.{{citation needed|date=June 2019}}
 
در ۱۸۵۹ جنگ پادشاهی ساردنی و امپراتوری اتریش در ایتالیا منجر به بسیج ارتش پروس گردید، هرچند که وارد جنگ نشدند. پس از این بسیج، ارتش سازمان مجددی یافته و توان آن دو برابر گردید. این بسیج نیروها نه از سوی مولتکه بلکه توسط شاهزاده و نایب السلطنه شان به نام ویلهلم (بعدها با عنوان [[ویلهلم یکم، امپراتور آلمان]]) و وزیر جنگ [[آلبرشت فن رون]] انجام شد. مولتکه نبرد در ایتالیا را از نزدیک دیده و آن را به‌صورت مکتوب تاریخ‌نگاری نمود (در ۱۸۶۲ منتشر شد)؛ هرچند در صفحهٔ عنوانِ این کتاب، تألیف آن را به بخش تاریخیِ ستاد ارتش نسبت دادند.
خط ۵۶:
 
== تئوری جنگ مولتکه ==
بر خلاف آنتوان آنری ژومینی، استراتژیست فرانسوی که به پرداخت مجموعه ای خشک از قواعد و قوانین بسنده کرد، آقای مولتکه پیرو [[کارل فون کلاوزویتس]] بوده و همانند او استراتژی را به منزله هنر عملیِ به کارگیریبه‌کارگیری ابزارها برای به پایان بردن جنگ می‌دید. وی شیوه‌های [[ناپلئون]] را با شرایط عصرش منطبق نموده و گسترش داد. وی در درک قدرت دفاعیِ عظیمِ جنگ‌افزارهای مدرن پیشگام بود{{citation needed|date=October 2013}} و این نتیجه را حصول کرد که یک حمله محاصره ای اکنون بیش از تلاش برای رخنه در خط مقدم دشمن، خوفناک تر شده‌ استشده‌است.
 
یکی از استراتژی‌های ممیزهٔ این نابغه نظامی، که در تمامی نقشه‌هایش برای جنگ با روسیه و فرانسه دیده می‌شدند، چیزی بود که استراتژی هجومی_دفاعی نامیده شد، یعنی مانور دادن ارتش برای قطع خطوط ارتباطی دشمن و سپس در هم کوباندن تلاش دشمن برای بازسازی این خطوط طی یک عملیات دفاعی.<ref name=":0"/>
خط ۶۸:
وی این ایده نو را با عبارت directives stating his intentions یا به فارسی"دستورهای[ستاد کل تنها] اهداف را معین می‌کنند[نه چیزی بیشتر]" تبیین نمود، وی بر این نیت بود که انحرافات و تخطی‌های جزئی از اوامر ستاد را به شرطی که از چارچوب کلی مأموریت و دستورهای ستاد فراتر نروند، به رسمیت بشناسد. مولتکه بر این ایده اصلاح طلبانه اش پافشاری کرده و بعدها شالودهٔ تمامی نظریات نظامی آلمان شد.{{نشان|سه}}
 
اساس تز مولتکه این بود که استراتژی نظامی باید به صورت سیستمی از گزینه ها[ی محتمل] در نظر گرفته شود چرا که طراحی هر عملیات نظامی فقط با احتمالات سر و کار دارد. به اعتقاد او وظیفه اساسی فرماندهان نظامی باید آماده سازیِ وسیعِ همۀهمهٔ پیشامدها و نتایج احتمالی باشد (یعنی همه پیشامدهای احتمالی_ولو نامطلوب_ را در نظر داشته باشند. م). نظریه مولتکه را میتوانمی‌توان در دو جمله خلاصه نمود که یکی شهرت بیشتری دارد و دیگری شهرتی کمتر: نخست اینکه توسعه و طراحی هر عملیات جنگی بستگی تام به اولین رویارویی با بخش اعظم نیروی دشمن دارد (یا مواجهه با قدرت اصلی دشمن باعث تغییر در نقشه جنگی میشودمی‌شود) و دوم اینکه استراتژی را باید به مثابه مجموعه ای از اقدامات کارا و عملی در نظر گرفت.
 
== جنگ پروس و اتریش 1866۱۸۶۶ ==
راجع به استراتژی این جنگ، نکات مهم بدین قرارند. اول اینکه مولتکه تلاشهای متمرکزی را از خود بروز داد. دو دشمن بودند که پروس را تهدید میکردند؛می‌کردند؛ اولین آنها ارتش اتریش_ساکسونی با استعداد 270,000۲۷۰٬۰۰۰ نیرو و دیگری ارتش هایارتش‌های شاهزاده نشین هاینشین‌های شمالی و جنوبی آلمان با استعداد 120,000۱۲۰٬۰۰۰ نیرو بودند. ارتش پروس از این نیروها کوچکتر بود. ارتشی که در برابر اتریش قرار داده شد برابر 278,000۲۷۸٬۰۰۰ نیرو داشت که تنها 48,000۴۸٬۰۰۰ نفر از اینان برای دفاع در برابر متفقین آلمانیِ اتریش ذخیره شدند. این نیروی کوچک تحت فرماندهی فالکنشتاین ارتش هانوور (هانوفر در شمال آلمان. م) را در کمتر از دو هفته شکست داده و سپس نیروهای شاهزاده نشینان جنوبی را در جنوب آلمان عقب راندند.
 
در تقابل با ارتش اتریش_ساکسونی مسئله این بود که ارتش پروس باید سریعتر از دشمنش آماده شود که کار آسانی نبود زیرا پادشاه ویلهلم یکم تا پیش از بسیج اتریشیان، فرمان بسیج نیروهای خودش را صادر نمیکردنمی‌کرد [اما] اطلاعات و دانش مولتکه در مورد راه آهنراه‌آهن به وی کمک کردند تا زمان را صرفه جویی کند. پنج خط راه آهنراه‌آهن از استان هایاستان‌های مختلف پروسی به یک سری مواضع مرزی در جنوب هدایت شدند. با استفاده فوری از این خطوط ریلی مولتکه توانست سپاهیانش را به‌صورت همزمان از خانه هایخانه‌های سازمانی شان در زمان صلح به مرز بفرستد.
 
پس از پیاده رویپیاده‌روی به سوی ساکسونی، ارتش ساکسونی به بوهم (اکنون در چک. م) عقبگرد زد. مولتکه اکنون دو ارتش داشت که در فاصله ای 100۱۰۰ مایلی نسبت به یکدیگر قرار داشتند. مسئله این بود که چگونه این دو ارتش را هدایت کرد که یک ارتش اتریشی که بین شان قرار داشت را به دام اندازند؛ همانطورهمان‌طور که فرانسویان توسط ارتش هایارتش‌های ولینگتن و بلوشر به دام افتادند. او تصمیم گرفت این دو ارتش را تا گیتشین (اکنون جیسین در چک. م) پیش براند. او پیش بینیپیش‌بینی کرد که پیشروی ارتش ولیعهد باعث برخوردش با یکی از ارتش هایارتش‌های اتریش خواهد شد؛ اما ولیعهد 100,000۱۰۰٬۰۰۰ نیرو داشت و احتمال نمی رفتنمی‌رفت ارتشی که در برابرش قرار گیرد، از آن بزرگتر باشد.
[[پرونده:BismarckRoonMoltke.jpg|بندانگشتی|286x286پیکسل|سه چهرۀچهرهٔ کلیدی پروس در دهه 1860۱۸۶۰:بیسمارک و رون و مولتکه (راست)]]
 
اتریشیان تحت هدایت لودویگ فون بِنِدک بیش از آنچه مولتکه توقع داشت، پیشروی می کردندمی‌کردند و احتمال میرفتمی‌رفت با چهار یا پنج سپاهش با ارتش یکی از شاهزادگان پروسی تصادم یابد؛ اما حواس بندک متوجه ارتش ولیعهد شد و هر چهار سپاهش به کل تار و مار شدند. در یکم ژوئیه بندک نیروهای لرزانش را در موضعی دفاعی در جلوی کونیگراتز جمع نمود. دو ارتش مولتکه که پیشتر 100۱۰۰ مایل از یکدیگر دور بودند حالا هم نسبت به خودشان و هم نسب به دشمن در فاصله ای کم قرار داشتند. در سوم ژوئیه، این دو ارتش مولتکه وارد عمل شدند؛ ارتش اول در برابر اتریشیان و ارتش دوم در مقابل جناح راست آنان موضع گرفت. ارتش اتریش به کل شکست خورده و نبرد به پیروزی پروس منجر شد. ژنرال مولتکه اما به نتیجه نبرد کونیگراتز بسنده نکرد. وی کوشید که ارتش پروس در الب را به بالای کونیگراتز برساند تا از عقب نشینیعقب‌نشینی اتریش جلوگیری نماید، اما فرماندۀفرماندهٔ این ارتش در رساندن به موقع ارتشش خود ناکام ماند. پس مولتکه کوشید به این امید که دشمن در همان موضعی که هست بماند ارتش اولش را از رخنه بیش از حد در مواضع دشمن باز دارد،بازدارد، با اینکار وقت خریده تا ارتش ولیعهد خودش را برساند و عقب نشینیعقب‌نشینی اتریش را قیچی کند، اما این اتفاق هم نیفتاد.
[[پرونده:1868 Bleibtreu Schlacht bei Koeniggraetz anagoria.JPG|بندانگشتی|296x296پیکسل|ویلهلم یکم (سوار بر اسب سیاه) نبرد در کونیگراتز را مشاهده میکندمی‌کند. بیسمارک و رون و مولتکه وی را همراهی میکنندمی‌کنند]]
در طول مذاکرات، صدر اعظم آهنین پروس [[اتو فن بیسمارک]] با اراده پادشاه مبنی بر انضمام پادشاهی ساکسونی و قلمروهایی که فراتر از فتوحات ارتش پروس بودند، مخالفت نمود زیرا ترسش از مداخله عملی فرانسه در صورت زیاده خواهی پروس بود. مولتکه اما در صورت مداخله فرانسویان، نسبت به مغلوب ساختن هردوی اتریش و فرانسه اطمینان داشت و به بیسمارک نقشه هایشنقشه‌هایش را در مورد جنگ دو جبهه ای با فرانسه و اتریش ارائه نمود اما چنین جنگی تا چهار سال بعد رخ نداد.
 
پس از صلح، حکومت پروس ژنرال نابغه اش را با مبلغ 30,000۳۰٬۰۰۰ مارک پاداش داد (تقریباً معادل 225,000۲۲۵٬۰۰۰ دلار آمریکا در سال 2016۲۰۱۶) و مولتکه با آن بخش کریساو (اکنون با نام روستای کرژیزووا در لهستان امروزی. م) در استان سیلزیا را خریداری کرد. در سال 1867۱۸۶۷ کتاب "«نبرد 1866۱۸۶۶ در آلمان"» به چاپ رسید. این تاریخچه تحت نظارت شخصی مولتکه تألیف شده و در عصر خودش به صورت اثری کاملاً دقیق مورد استقبال قرار گرفت. در دسامبر 1868۱۸۶۸ همسر مولتکه در برلن وفات یافت و در کلیسایی کوچک که مقبره خانوادگی ای بود که مولتکه ایجاد کرده بود، به خاک سپرده شد.
اتریشیان تحت هدایت لودویگ فون بِنِدک بیش از آنچه مولتکه توقع داشت، پیشروی می کردند و احتمال میرفت با چهار یا پنج سپاهش با ارتش یکی از شاهزادگان پروسی تصادم یابد؛ اما حواس بندک متوجه ارتش ولیعهد شد و هر چهار سپاهش به کل تار و مار شدند. در یکم ژوئیه بندک نیروهای لرزانش را در موضعی دفاعی در جلوی کونیگراتز جمع نمود. دو ارتش مولتکه که پیشتر 100 مایل از یکدیگر دور بودند حالا هم نسبت به خودشان و هم نسب به دشمن در فاصله ای کم قرار داشتند. در سوم ژوئیه، این دو ارتش مولتکه وارد عمل شدند؛ ارتش اول در برابر اتریشیان و ارتش دوم در مقابل جناح راست آنان موضع گرفت. ارتش اتریش به کل شکست خورده و نبرد به پیروزی پروس منجر شد. ژنرال مولتکه اما به نتیجه نبرد کونیگراتز بسنده نکرد. وی کوشید که ارتش پروس در الب را به بالای کونیگراتز برساند تا از عقب نشینی اتریش جلوگیری نماید، اما فرماندۀ این ارتش در رساندن به موقع ارتشش خود ناکام ماند. پس مولتکه کوشید به این امید که دشمن در همان موضعی که هست بماند ارتش اولش را از رخنه بیش از حد در مواضع دشمن باز دارد، با اینکار وقت خریده تا ارتش ولیعهد خودش را برساند و عقب نشینی اتریش را قیچی کند، اما این اتفاق هم نیفتاد.
[[پرونده:1868 Bleibtreu Schlacht bei Koeniggraetz anagoria.JPG|بندانگشتی|296x296پیکسل|ویلهلم یکم(سوار بر اسب سیاه) نبرد در کونیگراتز را مشاهده میکند. بیسمارک و رون و مولتکه وی را همراهی میکنند]]
در طول مذاکرات، صدر اعظم آهنین پروس [[اتو فن بیسمارک]] با اراده پادشاه مبنی بر انضمام پادشاهی ساکسونی و قلمروهایی که فراتر از فتوحات ارتش پروس بودند، مخالفت نمود زیرا ترسش از مداخله عملی فرانسه در صورت زیاده خواهی پروس بود. مولتکه اما در صورت مداخله فرانسویان، نسبت به مغلوب ساختن هردوی اتریش و فرانسه اطمینان داشت و به بیسمارک نقشه هایش را در مورد جنگ دو جبهه ای با فرانسه و اتریش ارائه نمود اما چنین جنگی تا چهار سال بعد رخ نداد.
 
== پانویس ==
پس از صلح، حکومت پروس ژنرال نابغه اش را با مبلغ 30,000 مارک پاداش داد(تقریباً معادل 225,000 دلار آمریکا در سال 2016) و مولتکه با آن بخش کریساو(اکنون با نام روستای کرژیزووا در لهستان امروزی.م) در استان سیلزیا را خریداری کرد. در سال 1867 کتاب "نبرد 1866 در آلمان" به چاپ رسید. این تاریخچه تحت نظارت شخصی مولتکه تألیف شده و در عصر خودش به صورت اثری کاملاً دقیق مورد استقبال قرار گرفت. در دسامبر 1868 همسر مولتکه در برلن وفات یافت و در کلیسایی کوچک که مقبره خانوادگی ای بود که مولتکه ایجاد کرده بود، به خاک سپرده شد.
{{پاورقی|یک}}" «اردوهای ستادی"» اشاره به فرستادن سربازان به محل‌هایی دارد که احتمال وقوع جنگ در آنجا می‌رود؛ هدف این بود که افسران ستاد با طرح‌ریزی‌های عملیاتی از نزدیک آشنا شوند. این نوع از اردوها در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط ژنرال مولتکه به شهرت رسیده و فراگیر شدند و از آنجا که تنها مشمول افسران شاغل در ستاد می شود،می‌شود، آنرا اردوهای ستادی مینامندمی‌نامند. م
 
{{پاورقی|دو}}منظور این است که در قرن نوزدهم بر اثر ازدیاد حجم ارتش ها،ارتش‌ها، محاصره و دور زدن جناحین یا عقب دشمن با تاکتیک هایتاکتیک‌های محاصره ای، مؤثرتر از حمله مستقیم(Direct attack) شده استشده‌است. م
 
{{پاورقی|سه}} به عقیده برخی تاریخ نگاران همین ایده انقلابی مبنی بر دادن آزادی عمل به زیردستان در بدو جنگ اول جهانی باعث عدم کنترل کامل ستاد ارتش آلمان بر نیروهایش و متعاقباً شکست در نبرد اول مارن گردید. م (رجوع شود به [[هلموت فون مولتکه(جوانتر)]] بخش نبرد مارن)
 
 
 
 
 
 
==پاورقی==
{{پاورقی|یک}}"اردوهای ستادی" اشاره به فرستادن سربازان به محل‌هایی دارد که احتمال وقوع جنگ در آنجا می‌رود؛ هدف این بود که افسران ستاد با طرح‌ریزی‌های عملیاتی از نزدیک آشنا شوند. این نوع از اردوها در نیمه دوم قرن نوزدهم توسط ژنرال مولتکه به شهرت رسیده و فراگیر شدند و از آنجا که تنها مشمول افسران شاغل در ستاد می شود، آنرا اردوهای ستادی مینامند. م
 
{{پاورقی|دو}}منظور این است که در قرن نوزدهم بر اثر ازدیاد حجم ارتش ها، محاصره و دور زدن جناحین یا عقب دشمن با تاکتیک های محاصره ای، مؤثرتر از حمله مستقیم(Direct attack) شده است.م
 
{{پاورقی|سه}} به عقیده برخی تاریخ نگاران همین ایده انقلابی مبنی بر دادن آزادی عمل به زیردستان در بدو جنگ اول جهانی باعث عدم کنترل کامل ستاد ارتش آلمان بر نیروهایش و متعاقباً شکست در نبرد اول مارن گردید.م(رجوع شود به [[هلموت فون مولتکه(جوانتر)]] بخش نبرد مارن)
 
<br />
 
== جستارهای وابسته ==