انتخاب طبیعی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
1 ویرایش Meysam1753 (بحث) خنثی‌سازی شد: نظریات حاشیه‌ای. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
Meysam1753 (بحث | مشارکت‌ها)
←‏تکامل از راه انتخاب طبیعی: افزودن دیدگاه های جدید درباره نارسایی های نظریه انتخاب طبیعی در توجیه ساختار اندام بدن
برچسب‌ها: متن دارای ویکی‌متن نامتناظر ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۴:
=== به‌وجود آمدن گونه‌های جدید ([[گونه‌زایی]])<ref>Speciation</ref> ===
به‌وجود آمدن گونه‌های تازه نیازمند جفت‌گیری به صورت انتخابی است زیرا این روند باعث کاهش [[جریان ژن]] می‌شود ([[جریان ژن]] همان انتقال آلل‌های ژن از یک جمعیت به جمعیتی دیگراست. به آن مهاجرت ژن نیز می‌گویند). جفت‌گیری انتخابی به عنوان مثال، می‌تواند در اثر تغییر محیط فیزیکی (مثلاً در اثر جدایی فیزیکی یک گروه بدنبال ایجاد یک سد خارجی) یا در اثر [[انتخاب جنسی]] رخ دهد. باگذشت زمان زیر گروه‌های ایجاد شده ممکن است چنان متفاوت گردند که [[گونه (زیست‌شناسی)|گونه]]‌های تازه‌ای را تشکیل دهند. این تفاوت‌ها می‌تواند در اثر اختلاف فشارهای انتخابی روی زیرگروه‌های مختلف، بروز جهش‌های جدید در زیر گروه‌ها یا [[اثر بنیان‌گذار]]<ref>founder effects</ref> (کاهش تنوع ژنتیک در اثر ایجاد یک جمعیت جدید از تعداد بسیار اندکی از افراد) به وجود آیند. تغییرات ژنتیک به وجود آمده در زیر گروه‌ها، ناهمگونی بین ماده ژنتیکی دو زیرگروه را افزایش می‌دهد و به همین دلیل [[جریان ژن]] بین گروه‌ها کم می‌شود. هنگامی که [[جهش]]‌های شناخته شده‌ای که نمایشگر خصوصیات هر زیرگروه هستند به حالت تثبیت شده‌ای برسند، [[جریان ژن]] به صورت عملی متوقف خواهد گردید. باید در نظر داشت که حتی تعداد اندکی جهش نیز می‌تواند به ایجاد گونه‌های تازه بینجامد و برای چنین تغییری حتی بروز دو جهش نیز می‌تواند کافی باشد. تصور کنید که یک جهش که اثری مثبت یا خنثی بروی اعضای یک گروه دارد رخ دهد و جهش مثبت یا خنثی دیگری نیز درون اعضای دیگر گروه بوقوع بپیوندد. حال تصور کنید که این جهش‌ها که به خودی خود سودمند یا بی‌اثرند، در صورت حضور هم‌زمان در یک [[ارگانیسم]] مضریا کشنده باشند. این مشکل مانعی برای زاد و ولد بین دو گروه خواهد بود. اگر ژن‌های نامبرده در این دو گروه حالت تثبیت شده‌ای پیدا کنند، دو گروه جمعیتی که از نظر تولید مثلی مجزا هستند تشکیل خواهند گردید. بر پایه تعریف زیست شناختی گونه‌ها، این دو گروه دو گونه مجزا را تشکیل خواهند داد.
 
 
 
== بعضی از ایرادات وارد شده بر انتخاب طبیعی ==
۱)عدم توجیه پذیری پیدایش [[اعضای حیاتی]] بدن با انتخاب طبیعی و فرگشت تدریجی:
[["ویلیام جینزِ"]] زیست شناس، در کتاب [["فرگشت]] و [[انتخاب طبیعی واقعگرایانه"]] <ref> جینز، فرگشت و انتخاب طبیعی واقعگرایانه ، ۱۱۰ </ref> مینویسد: «نظریه فرگشت، در توجیه چگونگی پیدایش اعضای بدن، خصوصا اعضای حیاتی ناتوان است؛ زیرا بدن به اعضای حیاتی نیاز مبرم دارد و بدون آنها می‌میرد. این مسئله با تدریجی بودن فرگشت و انتخاب طبیعی قابل توجیه نمیباشد.
توضیح بیشتر آنکه، اگر پیدایش اعضای بدن را بصورت تدریجی و تکاملی قبول کنیم، باید قبول کنیم که این اعضا زمانی ناقص بوده و بعد از قرنها به تکامل رسیده اند، مثلا؛ [[قلب]] زمانی ناقص و معیوب بوده و بعد به تکامل رسیده است. در این حالت سوالی که پیش میاید این است که بدن با قلب ناقص چگونه قرنها زنده مانده است. درحالی که بدن بدون قلب نمیتواند [[زنده]] بماند و [[مرگ]] بدن با قلبی ناقص قطعی است.
 
حال به فرض که قلب به تکامل برسد، اما هنوز رگها و سلولهای خونی به تکامل نرسیده باشند. در این حالت، قلب بدون رگها و [[خون]] چه فایده ای برای بدن خواهد داشت. حالا باید صبر کرد تا چند قرن دیگر سپری شود تا رگها و سپس خون بوجود آید. اما سوالی که باز هم وجود دارد این است که در طی این قرنها، جاندارانی که قلب و رگها وخونشان هنوز به تکامل نرسیده است چگونه [[زنده]] مانده اند.
 
این مسئله درباره سایر اعضای حیاتی بدن نیز صدق میکند که بدن بدون آنها نمیتواند زنده بماند مثل: [[مغز]]، [[کلیه]]ها ، [[شش]] ، [[کبد]]، [[معده]]، [[روده]] و...
 
که وجود اینها برای بدن بسیار لازم و حیاتی است و بدن بدون اینها میمیرد و نسل چنین جاندارانی نابود میشود. اگر کسی [[کلیه]] هایش ناقص و معیوب باشند آیا میتواند زنده بماند؟ چنین کسی اگر [[دیالیز]] نشود بیش از چند روز زنده نخواهد ماند.
 
سوال دیگر:موجودی که [[شُش]] ها یا [[آبشش]] هایش ناقص باشند آیا میتواند [[تنفس]] کند و زنده بماند؟
»<ref> جینز، فرگشت و انتخاب طبیعی واقعگرایانه ، ۱۱۰ </ref>
 
۲) خطوط سه گانه کف دست:
[["برنارد لوییس"]] در کتاب "فرگشت انسان" مینویسد: «در نظریه تکامل، اعتقاد بر این است که [[جهش]] های اتفاقی و انتخاب طبیعی موجب پیدایش خطوط سه گانه کف [[دست]] شده اند. اگر این مسئله را قبول کنیم سوالی که پیش میاید این است که اگر این خطوط سه گانه اتفاقی به وجود آمده اند، چرا دقیقا به بهترین شکل ممکن اند. به این معنا که این خطوط دقیقا با جمع شدن [[کف دست]] هماهنگی کامل دارند. وقتی کف دست به داخل جمع شود، خطوط سه گانه دقیقا باحالت جمع شدگی [[کف دست]] وفق دارند ؛ آنهم به بهترین شکل ممکن.
 
در پیدایش این خطوط انتخاب طبیعی هیچ تاثیری ندارد زیرا در اینجا تنازع بقاء وجود ندارد. اگر کسی بگوید این خطوط به دلیل جمع کردن کف دست به وجود آمده اند یعنی بگوید این خطوط جزو [[صفات اکتسابی]] اند، در جوابش گفته میشود منشأ این خطوط ژن و [[DNA]] است نه صفات اکتسابی. و از نظر [[علمی]] ثابت شده است که [[صفات اکتسابی]] به نسل بعد به ارث نمیرسند. پس توجیه پیدایش این خطوط سه گانه با نظریه فرگشت ممکن نیست. <ref> لوییس ، فرگشت انسان ، ۱۰۵ </ref>
 
== پیشرفت‌های تاریخی ==