شعر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح ویرایشی |
نجات ۴ منبع و علامتزدن ۰ بهعنوان مرده.) #IABot (v2.0 |
||
خط ۱۰:
== تاریخچهٔ سرایش شعر ==
قدیمیترین سرودههای بهجامانده به [[ودا|وِداهای]] هندوان باستان بازمیگردد. از تاریخ سرایش وِداها اطلاع دقیقی دردست نیست و تاریخ قدیمیترین سرودهٔ ''ریگودا'' را از هزار تا پنجهزار سال پیش از میلاد مسیح پنداشتهاند.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=جلالی نائینی، سیدمحمدرضا |نشانی=http://noorportal.net/90/152/32939/55961.aspx |عنوان=قدیمترین کتاب مقدس قوم آریایی ادبیات مقدس هندو |ناشر=نشریه فکر و نظر شماره 6 و 7 |تاریخ=
* در [[یونان]]؛ [[ایلیاد]] و [[ادیسه]] اثر [[هومر]]
* در [[هند]]؛ [[مهابهاراتا]] و [[رامایانا]]
خط ۱۶:
* در [[ایران]]؛ [[شاهنامه]] اثر [[حکیم ابوالقاسم فردوسی]]
که تمامی این حماسهها در بزنگاههای خطیری از تاریخ هر ملت ساخته شدهاند».<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=مجتبایی، فتحالله |نشانی=http://hamshahrionline.ir/details/13856 |عنوان=حماسه و شکوفایی هویت ملی |ناشر=خبرگزاری کتاب ایران |تاریخ=1387| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6CydRBpwq | تاریخ بایگانی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲}}</ref>
چینیهای باستان نیز به شعر علاقه نشان دادهاند و آثاری در این زمینه خلق کردهاند. [[شی چینگ]] یا کتاب شعر یا کتاب سرودها، از جمله آثار بهجامانده از چین باستان در زمینهٔ شعر است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=مبلغی آبادانی، عبداللّه |نشانی=http://alaam.tahoor.com/page.php?id=12037 |عنوان=تاریخ ادیان و مذاهب جهان ج. 1 |ناشر=انتشارات منطق (سینا) |تاریخ=1373 |
== دیدگاه ارسطو ==
در میان منطقدانان و فلاسفهٔ قدیم، کسی که بهطور مدوّن و مشروح به شعرشناسی منطقی پرداخته، [[ارسطو]] است. اگر چه کسانی قبل از او هم چون [[بقراط]]، [[اریستوفانس]] و [[افلاطون]] دربارهٔ شعر، سخن گفتهاند. اما [[فن شعر]] ارسطو تنها رسالهٔ مستقل و منطبق بر منهج نقد در این باره میباشد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = زرین کوب، عبدالحسین |نشانی = |عنوان = یادداشتها و اندیشهها | ناشر = نشر جاودان | تاریخ= 1362 | صفحه= ص 64}}</ref>
ارسطو نظریهٔ ادبی خود را بر پایهٔ «محاکات» (تقلید واقعیت) بنا میکند و سه عنصر وزن (ایقاع)، [[لفظ]] و هماهنگی را رکنهای شعر و ابزارهای محاکات میشمارد. بر این اساس در طبقهبندی ارسطو، انواع اصلی شعر، یعنی [[حماسه]]، [[تراژدی]]، [[کمدی]]، و انواع وابسته به آن مانند آواز [[دیتیرامب]]، موسیقی و شعر غنایی و [[رقص]]، همگی در جوهر هنریِ تقلید مشترک هستند و تمایز آنها از یکدیگر به سبب تفاوت در ابزارهای تقلید (عناصر سهگانه)، مضمون تقلید و شیوهٔ تقلید است.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=ارسطو |نشانی=http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5179 |عنوان=بوطیقا، جلد: 13 |ناشر=مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی |تاریخ=1362 |صفحه=ص 64. |
ارسطو در بخشی از توضیحات خود دربارهٔ ماهیت شعر و عملکرد شاعر چنین میگوید: «کار شاعر آن نیست که امور را آن چنانکه روی دادهاست به دقت نقل کند، بلکه کار او این است که امور را به روشی که ممکن است اتفاق افتاده باشد، روایت کند. تفاوت شاعر و مورخ در این نیست که یکی روایت خود را در قالب شعر درآورده است و آن دیگری در قالب نثر، زیرا ممکن است تاریخ هرودت به رشته نظم درآید. اما همچنان تاریخ خواهد بود. شعر، فلسفیتر از تاریخ است و بیشتر از امر کلی حکایت میکند؛ در صورتی که تاریخ از امر جزئی حکایت میکند. مقصود از امر کلی در شعر این است که شخص چنین و چنان فلان کار یا فلان کار دیگر را به حکم احتمال یا بر حسب ضرورت در شرایط و احوالی خاص انجام دهد. در تاریخ هدف همین است اما امر جزیی، مثلاً کاری که شخص معینی چون الکیبیادس کردهاست یا ماجرایی برای او اتفاق افتادهاست».<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=احمدیسعدی، عباس |نشانی=http://www.hawzah.net/fa/ArticleView.html?ArticleID=79649&ParentID=82697 |عنوان=جایگاه شعر در منطق(1) |ناشر=پایگاه اطلاعرسانی حوزه |تاریخ=1388| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6CydT0bp3 | تاریخ بایگانی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲}}</ref>
== دیدگاههای سنتی دربارهٔ شعر ==
پس از [[نهضت ترجمه]] و انتقال نظریهٔ شعری یونانی به حوزهٔ اسلامی، رسالههای شعری یونانیان موجی از نظریهپردازی را در میان فیلسوفان مسلمان ایجاد کرد؛ چنانکه فارابی، ابن سینا، [[ابوالبرکات بغدادی]]، [[ابن رشد]] و خواجه نصیر طوسی هرکدام بخشی از آثارشان را به نظریهٔ شعر اختصاص دادند. نظرگاه فیلسوفان از طریق کسانی چون حازم قرطاجنی وارد آثار مدرسه [[بلاغیون]] مسلمان هم شد.<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=زرقانی، سیدمهدی |نشانی=http://www.magiran.com/view.asp?Type=pdf&ID=1034475&l=fa |عنوان=کارکردهای شعر در نظر فیلسوفان مسلمان |ناشر=فصلنامهٔ ادبپژوهی، شماره ۱۹ |تاریخ= |
* [[خواجه نصیرالدین توسی|خواجه نصیرالدین طوسی]] ملهم از سخن [[ابنسینا]] در کتاب ''[[کتاب شفا|شفا]]''، به پیروی از [[ارسطو]]، شعر را «سخنی خیالانگیز که از اقوالی موزون و متساوی ساخته شده باشد» میداند. خواجه نصیر در رابطهٔ شعر با [[موسیقی]] چنین میگوید: «و نظر در وزن حقیقی بهحسب [[ماهیت]]، تعلق به علم موسیقی دارد و بهحسب اصطلاح و تجربه تعلق به علم [[عروض]] دارد؛ و نظر منطقی خاص است به تخیّل و وزن را از آن جهت اعتبار کند که به وجهی اقتضاء تخیّل کند. پس شعر در عرف منطقی، کلام مخیِّل است و در عرف متأخران، کلام موزون مقفّی… اما قدما، شعر را کلام مخیِّل گفتهاند و اگرچه موزون حقیقی نبودهاست و اشعار یونانیان بعضی چنان بودهاست و در دیگر لغت قدیم مانند [[عبری]] و [[سریانی]] و فرس هم وزن حقیقی اعتبار نکردهاند».<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=فشارکی، محمد |نشانی=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/2514/174/text |عنوان=ابتکارات خواجه نصیر در عروض و فنون شعری |ناشر=پایگاه مجلات تخصصی |تاریخ=۱۳۸۱ |صفحه=44| پیوند بایگانی = http://www.webcitation.org/6CydTvG0d | تاریخ بایگانی = ۱۸ دسامبر ۲۰۱۲}}</ref>
* [[شمس قیس رازی]] در کتاب [[المعجم فی معاییر اشعار العجم]] در تعریف شعر مینویسد: «بدان که شعر در اصل لغت، دانش است و ادراک معانی به حدس صایب و استدلال راست و از روی اصطلاح سخنی است اندیشیده، مرتّب، معنوی، موزون، متکرّر، متساوی (مصراعهای برابر)، حروف آخر آن به یکدیگر ماننده (قافیه دار)».<ref>{{یادکرد وب|نویسنده = شمس قیس رازی |نشانی = |عنوان = المعجم فی معاییر اشعار العجم | ناشر = انتشارات زوار | تاریخ= ۱۳۷۳ | صفحه= ص۱۶۹}}</ref>
|