مرتضی صمدیه لباف: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴:
'''مرتضی صمدیه لباف''' از اعضای برجستهٔ [[سازمان مجاهدین خلق ایران]] به ویژه در دورهٔ تغییر ایدئولوژی سازمان در سال ۱۳۵۴ بود.
وی به همراه [[مجید شریف واقفی]] که در آن دوره از رهبران سازمان بود به دلیل پافشاری بر عقاید اسلامی خود که همان راه و روش اصلی سازمان قبل از تغییر ایدئولوژی سازمان به [[مارکسیسم-لنینیسم|مارکسیسم]] بود با رهبر اصلی سازمان [[تقی شهرام]] به اختلاف برخوردند و بهطور مخفیانه به ایجاد و عضوگیری در شاخهٔ اسلامی سازمان (همان روش اولیه و اصیل سازمان) پرداختند و همین عامل ترور هر دوی آنها را توسط راس سازمان [[تقی شهرام]] در اردیبهشت ۱۳۵۴ رقم زد. در این ترورها و تصفیههای خونین درون سازمانی [[مجید شریف واقفی]] به قتل رسید اما '''مرتضی''' که از ناحیه فک دچار آسیب شده بود ترورش ناکام میماند جسم زخمیش را
== زندگینامه ==
خط ۱۰:
پس از طی مسافتی، مرتضی که از حدود ۵۰ متری یک نفر را دیده بود که از داخل کوچهای به این سو سرک میکشید به [[وحید افراخته]] گفت: «منطقه پلیسی است برگردیم.» وحید قبول نکرد بالاخره صمدیه گفت: «من بر میگردم.» هنگام برگشتن [[وحید افراخته]] برای از دست ندادن فرصت، اسلحه اش را کشید و به سوی او شلیک کرد. تیراندازی وحید در سازمان شهرت داشت ولی سرعت انتقال صمدیه لباف فرصتهای دیگر را از وحید گرفت. صمدیه خود در این زمینه میگوید: «در همان تاریکی، دیدم وحید دست به اسلحه برد. من هم پیش دستی کردم و تیراندازی کردم و چون صدای شلیک تیر بلند شد، او فرار کرد.» در این ماجرا فک و صورت مرتضی صمدیه تیر خورد. وحید بعداً در کمیته مشترک گفت: «مرتضی میتوانست مرا بزند، ولی به دور و بر من شلیک میکرد» وقتی مأموران از صمدیه پرسیدند که چرا وحید را نزدی؟ پاسخ داد: «تیراندازی ام فقط برای ترساندن او بود.» مرتضی پس از مجروح شدن، سوار یک وانت شد سلاح خود را ضمن حرکت در جوی خیابان انداخت و به منزل برادرش رفت. چون وضع جسمانی اش وخیم بود، برادرش او را به [[بیمارستان سینا]] رساند و طبق قراری که با مرتضی گذاشت، منطقه را ترک کرد. مرتضی وانمود کرد که خودش به بیمارستان آمدهاست. مرتضی با این ترفند که سارق مسلح بوده و با همکارانش اختلاف پیدا کرده و آنها او را زدهاند در آنجا بستری شد. پلیس مستقر در بیمارستان به وی مشکوک شده، به ساواک اطلاع داد. ساواک که عکسهای فراریها را در اختیار داشت، وی را شناسایی و پس از معالجات اولیه مرتضی را به کمیته مشترک منتقل کرد.<ref name="hvm91">{{یادکرد وب | نام خانوادگی=امیری | نام=هوشنگ | عنوان= نمیخواهم تفنگ شما باشم- مرتضی صمدیه لباف و پایداری بر اندیشه دینی | وبگاه=ensani.ir | تاریخ=2012-09-04 | سال=2012 | پیوند=http://www.ensani.ir/fa/content/124838/default.aspx | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2018-08-03}}</ref><ref name="ch8lp">{{یادکرد وب | نام خانوادگی=احمدزاده| نام=رضا|عنوان=گفتگوی مهر نامه با سعید شاهسوندی درباره تغییر ایدئولوژی مجاهدین خلق و نقش تقی شهرام | وبگاه=انجمن نجات | پیوند=http://www.nejatngo.org/fa/posts/16911 | کد زبان=fa | تاریخ بازبینی=2018-08-03}}</ref>
== محاکمه و اعدام ==
|