پارسی سره: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Breakspear Baelor (بحث | مشارکت‌ها)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
به نسخهٔ 27020859 ویرایش ArefKabi برگردانده شد: سره‌نویسی. (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۱:
[[پرونده:پارسی سره.gif|thumb|left|300px|پارسی سره با دبیرهٔ [[نستعلیق]]]]'''فارسی سَره''' یا '''پارسی سَره'''، گونه‌ای از [[زبان فارسی]] است که بدون واژگان غیرفارسی یا دارای کمینه‌ایکمینه ایی از آنهاآن‌ها باشد.
 
[[زبان پارسی|زبان فارسی]] کنونی بازماندهٔ زبانی کهن است که در طول تاریخ واژگان بسیاری از زبان‌های دیگر وام گرفته و بسیاری از واژگانش فراموش شده‌اند؛ به همین دلیل بخش بزرگی از دستور زبان [[پارسی|فارسی]] کنونی و واژگان آن، ریشه در زبان‌های [[پارسی میانه]] و [[پارسی باستان]] دارد.<ref>دانشنامهٔ بریتانیکا [http://www.britannica.com/EBchecked/topic/452817/Persian-language زبان فارسی]، Encyclopædia Britannica, Persian language (انگلیسی) بازبینی در ۱۱ ژوئن ۲۰۱۱</ref><ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://www.encyclopedia.com/topic/Persian_language.aspx|عنوان=Persian language|تاریخ بازدید=۱۱ ژوئن ۲۰۱۱|نویسنده=Jazayery, M. A|نشانی نویسنده=|نویسندگان دیگر=|تاریخ=|سال=۲۰۰۴|ماه=|قالب=|اثر=|ناشر=Encyclopedia of the Modern Middle East and North Africa|صفحه=|زبان=انگلیسی|نشانی بایگانی=|تاریخ بایگانی=|نقل قول=Persian has changed little in the last thousand years or so: a person who knows Persian can understand tenth-century Persian}}</ref>
 
زبان فارسی دچار دگرگونی‌های بسیاری بوده‌ استبوده‌است که یکی از علل آن، پیوند نزدیک با مردم کشورهای دیگر به دلیل گسترش [[ایران]] از [[یونان]] تا [[هند]] و علت دیگر چیرگی [[مردم عرب|اعراب]] و [[مغولان]] بر ایران است و اگر کوشش کسانی چون [[فردوسی]] نبود، بیم از میان رفتن زبان فارسی می‌رفت.
 
می‌توان گفت تنها مردمی که کشورشان به دست اعراب افتاد ولی زبانشان را به دلیل رخنهٔرخنه بسیار زبان عربی به واسطهٔ پشتیبانی دینی از آن از دست ندادند، [[ایرانیان]] بودند؛ هر چند که برخی از نویسندگان واژگان بسیاری را از [[عربی]] به [[پارسی|فارسی]] آوردند ولی آن اندازه نبوده‌ استنبوده‌است که نتوان با گذشت زمان آن را بازسازی کرد.
 
سره‌گرایان مدعی هستند که سره‌گرائی،سره‌گرایی، با گوناگونی زبانی در جهان مشکلی ندارد و اینکهاین که در سره‌گرائیسره‌گرایی تلاش می‌شود تا از بکار بردنبه‌کاربردن واژگان دیگر زبان‌ها پرهیز شود به معنای دشمنی با ملت‌های دیگر و زبانشان نیست. بلکه هر زبانی در جای خود بسیار ارزشمندستارزشمند است و گویشورانگویش‌وران این زبان‌ها نیز باید بر توانمندسازی زبان خود و زدودن آسیب‌هائیآسیب‌هایی که به آن زبان رسیده‌ استرسیده‌است کوشا باشند.<ref name="ReferenceA">{{یادکرد |کتاب = واژه‌نامه پارسی سره |نویسنده = گروه گردآورندگان |ترجمه = |فصل = |صفحه = | ناشر = فرهنگستان زبان پارسی| سال = |شابک = ۹۷۸–۹۶۴–۰۰–۷۸۱۴–۷}}</ref>
 
<br />
 
== فرهنگستان زبان ایران و سره‌نویسی ==
ایدهٔ پالایش زبان پارسیفارسی از عربی در نیمهٔ دوم سدهٔسده نوزدهم به دست گروه کوچکی از روشنفکران [[ملی‌گرایی|ناسیونالیست]] [[رمانتیسم|رومانتیک]] آغاز شد. نخستین تلاش سازمان یافته برای یافتن واژگان پارسیفارسی برای واژه‌های فنی نو، در آستانهٔ [[جنبش مشروطه ایران|انقلاب مشروطه]] روی داد و پَد (به) شکل‌گیری [[مجلس آکادمی]] انجامید که در سال ۱۲۸۲ خورشیدی۱۲۸۲ش. (۱۹۰۳ م.۱۹۰۳م) نشست‌های ماهانه برپا می‌کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=از صبا تا نیما: تاریخ 150 سال ادب فارسی|نام خانوادگی=آرین‌پور|نام=یحیی|ناشر=کتاب‌های جیبی|سال=1350|شابک=964-401-007-8|مکان=تهران|صفحات=جلد سوم، ص 16}}</ref>
 
چند سازمان دیگر نیز که عمر کوتاهی داشتند و در دورهٔ سال‌های ۱۳۰۳ تا ۱۳۱۴ خورشیدی۱۳۱۴ش. (۱۹۲۴–۱۹۳۵ م.۱۹۲۴–۱۹۳۵م) گردتشکیل همشدند، آمدند، پَد (به) جست‌وجوجستجو برای واژگانکلمات پارسیفارسی پَد (به) ویژه در پهنه‌های نوینجدید نظامی و فنی ایستادند (ادامه دادند). این مادَگوَر (مهم) پَد (به) نوآوریابداع واژه‌های اَنامچیشتیگِ (نامشخص) بسیار و اُسکارِش‌های (بحث‌های) داغ به سود و جُد (ضد) جنبش پالایش منجر شد. این تلاش‌ها پس از دیدار [[رضاشاه|رضا شاه]] از [[ترکیه]] در ۱۳۱۳ خورشیدی۱۳۱۳ش. (۱۹۳۴م) پَد (به) اوج خود رسید و تحت تأثیر یک پروژهٔ همتا (مشابه) از سوی [[مصطفی کمال آتاترک|آتاتورک]] قرار گرفت.
 
در این شرایط بود که [[فرهنگستان زبان ایران]] در سال ۱۳۱۴ خورشیدی۱۳۱۴ش. به ابتکار [[محمدعلی فروغی|محمد علی فروغی]] [[فهرست نخست‌وزیران ایران پس از مشروطه|نخست‌وزیر ایران]] بنیان‌گذاری شد و کامَش (هدفش) جایگزینی واژگان پارسیفارسی به به‌جایجای عربی بود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=جنبش ملّی ادبی|نام خانوادگی=تقی‌زاده|نام=حسن|ناشر=ارمغان|سال=1321|شابک=|مکان=|صفحات=شمارهٔ 22}}</ref> [[فرهنگستان اول]] در جریان شش سال تکاپوی (فعالیت) خود تا سال ۱۳۲۰ خورشیدی۱۳۲۰ش. بیش از ۳۵۰۰ واژه،کلمه، از جمله نام جای‌ها (مکان‌ها) را هویدا (عرضه) کرد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فرهنگستان و تغییر اسامی جغرافیایی در ایران|نام خانوادگی=بیات|نام=کاوه|ناشر=نشر دانش|سال=1370|شابک=|مکان=|صفحات=شمارهٔ 11، ص 172- 184}}</ref> پس از یک دورهٔمرحلهٔ طولانی تعطیلی که با برکناری رضا شاه در ۱۳۲۰ خورشیدی۱۳۲۰ش. آغاز شد، فرهنگستان زبان در سال ۱۳۴۹۱۳۴۹ش. خورشیدی پَد (به) سرپرستیریاست [[صادق کیا]] دوباره کار خود را آغاز کرد. کیا که شاگرد [[ذبیح بهروز|ذبیح‌الله بهروز]] بود، یکی از طرفداران سرسخت پالایش زبان پارسیفارسی از عربی به‌شمار می‌رفت. [[فرهنگستان دوم]] تا زمان [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران|انقلاب ۱۳۵۷]]، ۱۴۷۰ واژهٔ فنی را گردآوری و تصویب کرد.
 
== سره‌نویسی از دیدگاه صاحب‌نظران ==
سَره‌نویسی و سَره‌گرایی، همراهان و جُد-دادِستان‌های (مخالفان) خود را داشته و دارد که در اینجا به‌شماری از آنان اشاره شده‌ استشده‌است:
 
=== همراهان ===
بسیاری بر این باورند که همین سره‌گرائیستسره‌گرایی‌ست که مانع نابودی زبان پارسیفارسی در دوران پس از تازش (هجوم) اقوام بیگانه و بیابانگرد شده وگرنه زبان پارسیفارسی شکست خورده زبان تازندگان (مهاجمان) می‌گشت.
* دکتر [[میر جلال الدین کزازی]] از پیشروان سره‌گرایی بر این باورستباور است:
{{نقل قول|یکی از هدف‌های سره‌گویی و سره‌نویسی اینستاین است که از زیان‌هائیزیان‌هایی که واژگان بیگانه به ساختار آوائیآوایی و گوشنواز زبان پارسی، و همچنین رسائی،رسایی، پختگی و استواریواستواری آن وارد می‌کنند، جلوگیری کنیم. اینکه زبان پارسی نمی‌باید وام‌واژه‌هاوامواژه‌ها را در خود راه دهد، دیدگاهی دانشورانهدانشوارانه و بر پایهٔپایه برهان‌های زبان‌شناختی‌ستزبان شناختی است. زبان پارسی بسیار پیشرفته‌ استپیشرفته‌است. زبانی بوده‌ استبوده‌است بسیار پویا. از دید زبان‌شناسی تاریخی، پیشرفته‌ترین زبان کنونی‌ستکنونی است. این از آنجاست که زبان آئینهٔآیینه فرهنگستفرهنگ است. فرهنگی که پویاست، زبانی هم‌سنگهم سنگ و همسازهم ساز با خویش را پدید می‌آوردپدیدمی‌آورد. فرهنگ ایرانی چون فرهنگی پویا و پیشتاز بوده‌ است،بوده‌است، زبان پارسی هماهنگ با آن بسیار دگرگون شده و پیشرفت کرده‌ استکرده‌است. زبان پارسی امروز ساختاری دارد که با بسیاری از دیگر زبان‌های جهان هم‌روزگارهم روزگار نیست. به سخن دیگر، آن زبان‌ها از دید کاربردهای سرشتین و بنیادین، در روزگاران و در ساختارهائیساختارهایی مانده‌اند که دیریستدیری است زبان پارسی از آنها گذشته‌ استگذشته‌است.<ref name="ReferenceA">{{یادکرد |کتاب = واژه‌نامه پارسی سره |نویسنده = گروه گردآورندگان |ترجمه = |فصل = |صفحه = | ناشر = فرهنگستان زبان پارسی| سال = |شابک = ۹۷۸–۹۶۴–۰۰–۷۸۱۴–۷}}</ref>}}
* فریده رازی نویسندهٔنویسنده معاصر و نویسندهٔنویسنده [[فرهنگ واژه‌های فارسی سره (کتاب)|فرهنگ واژه‌های فارسی سره]] بر این باورستباور است:
{{نقل قول|سره‌گرایی مربوط به همهٔ زبان‌هاست؛ یعنی پالایش زبان از واژه‌های بیگانه. ساختار زبان فارسی پیوندی‌ستپیوندی است و می‌توان با آن واژه‌های جدیدی ساخت. زبان فارسی جایگاه رفیع و استواری دارد؛ والا هر زبان دیگری که بود، تا حالا از بین رفته بود. بعد از پیروزی اسلام، کتابی به زبان فارسی نداریم و نیمهٔ سدهٔ سوم هجری به‌طور کلی، نقطهٔ عطفی برای سره‌نویسی بود و نخستین کسانی که به واژه‌سازی دست زدند، پورسینا، ابوریحان بیرونی و ناصرخسرو بودند که در نوشته‌های خود در برابر واژه‌های بیگانه تلاش بسیاری کردند.<ref name=autogenerated5>{{یادکرد وب| |نشانی = http://www.aftabir.com/news/view/2009/jan/14/c5c1231936465_art_culture_literature_verse_language.php/موافقان-و-مخالفان-از-سره-گرایی-زبانی-گفتند |عنوان = موافقان و مخالفان از سره گرایی زبانی گفتند| ناشر = آفتاب | تاریخ = ۲۵ دی ۱۳۸۷}}</ref>
 
:او نسبت به کسانی که سره‌گرایی و پاک‌سازیپاکسازی واژگانکلمات بیگانه را موجب لاغری زبان می‌دانند، بر این باورستباور است:
زبان هرقدر ساده‌تر باشد، مردم برای یادگیری راغب‌تر می‌شوند. زبان وسیلهٔ وحدت‌ستوحدت است و بیش از هر چیز تحت تأثیر تغییرستتغییر است و نیاز به گسترش دارد. زبان امروز ما با زبان سعدی فرق دارد. به کار بردن واژه‌های تازه واجبستواجب است. واژه‌های پرطمطراق دردی را دوا نمی‌کند. نثر امروز با نثر سعدی فرق کرده‌ استکرده‌است و آنهاآن‌ها که بخواهند سعدی بخوانند، می‌خوانند.<ref name=autogenerated5 />}}
 
=== دیدگاه مخالفان ===
مخالفان خالص‌سازی زبان معتقدند که هیچ زبانی - جز زبان‌های ابتدائیابتدایی- خالص نیست. زبان فارسی و دیگر زبان‌های فرهنگی و علمی، هیچ‌گاههیچگاه خالص نبوده‌اند که اکنون عده‌ای سعی کنند به شکلبشکل تحمیلی و با کلمات خودساخته که در تاریخ زبان وجود نداشته، آن را خالص کنند. هیچ پروژهٔپروژه مخربی بهتر از خالص‌گردانی منجر به نابودی یک هویت نخواهد شد. به عبارت دیگر، تلاش برای خالص کردن زبان (که عملاً ممکن نیست)نیست، منجر به نابودی زبان می‌شود و نه واژگان دخیل در آن.
* [[داریوش آشوری]] می‌گوید:
{{نقل قول|این نکته درست است که زبان سره، یعنی زبانی که هیچ آمیختگی‌ایآمیختگی با واژه‌های زبان دیگر نداشته باشد، زبانیستزبانی است تنگ میدان و چه بسا جز زبان‌های قبیله‌های فروبسته در جنگل‌های آمازون یا آفریقا نتوانیم چنین زبانی را در تمام پهنهٔ متمدن و تاریخ‌دار جهان بیابیم. فارسی و عربی چه به عنوان دو زبان همسایه،همسایه چه به عنوان دو زبان در قلمرویقلمرو یک فرهنگ دینی می‌بایست با یک‌دیگریکدیگر رابطه و داد و ستد داشته باشند، چنانچه داشته‌اند، و می‌بایست بسیاری از واژه‌ها را از یک‌دیگریکدیگر بگیرند، چنانچه گرفته‌اند. اما، همچنان کههمچنانکه همهٔ آشنایان می‌دانند، این جریان در مورد زبان عربی به غنای آن زبان یاری کرده و در مورد زبان فارسی روند دیگری در کار بوده که به ریشهٔ زبان فارسی آسیب رسانده و آن را سترون و دست و پا بسته و نازا کرده‌ استکرده‌است. اگر بپذیریم که زبان انبوهی از تکواژه‌ها نیست بلکه جمله‌ها و ساختمان نحوی زبانستزبان است که یکایک واژه‌ها را معنادار می‌کند، در می‌یابیم که مسأله،مسئله، مسألهٔمسئلهٔ ریشهٔ یکایک واژه‌ها و اینکه از کجا آمده‌اند نیست. بسیاری از کسانی که در زمینهٔ بِه‌کردبه‌کرد و بازسازی زبان فارسی در این چند دهه گام زده‌اند، دچار یک خطای بنیادی شده‌اند و آن اینکه یک بارهیکباره و یکسره با هر واژهٔ «بیگانه» به دشمنی برخاسته‌اند و چه بسا دست و پایی نیز زده‌اند که برای یکایک آنها چاره‌ای بیندیشند. بی‌گمان ریشهٔ واژه‌ها مهمستمهم است اما نه چندان که از همهٔ واژه‌های «بیگانه» چشم پوشیم، زیرا به بسیاری از آنها نیاز واقعی داریم. ملاک فارسی بودن یا نبودن واژه‌ها نیز آنست که گردش آنها در دستگاه صرفی زبان چگونه‌ استچگونه‌است و چگونه جذب شده‌اند. برای مثال، واژه‌ای مانند «خبر» مهم نیست که از ریشهٔ عربی است، در حالی که با این واژه کوتاه دو سیلابی می‌توانیم ترکیب‌های گوناگون بسازیم، مانند: خبردار، خبرگیر، خبرچین، خبرگزار، خبرگزاری، خبرساز، خبرسازی، خبردهی، خبررسانی، خوش‌خبر، بدخبر، بی‌خبر، باخبر و… ولی اِخبار (از باب اِفعال) و استخبار و مخابره و مخبر و هر واژهٔ دیگری از اینازین دست فارسی نیست، زیرا پیروی خود را از زبان اصلی از دست نداده و با هویت دستوری زبان اصلی وارد شده‌ استشده‌است. آری، مشکل اساسی، همچنان کههمچنانکه امروزه بسیاری از اهل نظر و صاحبان قلم متوجه شده‌اند آنست که زبان فارسی زبانیستزبانی است از نظر دستگاه صرفی پیرو دو دستور زبان جداگانه [عربی و پارسی] که به علت ساختمان ناهمگونشان با هم جوش خوردنی نیستند وو، در واقع، برای آموختن زبان نوشتاری فارسی باید دو زبان را آموخت.<ref>[http://www.aariaboom.com/index.php?option=com_content&task=view&id=2354&ac=0&Itemid=246 پایگاه پژوهشی آریابوم - بازاندیشی زبان فارسی - بخش دوم]</ref>}}
 
با این حال برخی نیز به کل با هرگونه سره‌گرایی و تغییر در زبان مخالفند. از جمله پرویز ناتل خانلری و به خصوصبخصوص علامه علی‌اکبر دهخدا:
* [[پرویز ناتل خانلری]] می‌نویسد:
{{نقل قول|آوازهٔ عیب و نقص فارسی از آن روز برخاست که گروهی، از جهل و تعصب، وجود لغات «عربی اصل» را در این زبان ناپسند شمردند و خواستند فارسی را پاک و خالص کنند. تا آنجا که از ایران‌دوستی بود بخشودنی و سُتودَنیستستودنی است. اما قصهٔ دوستی خاله خرسه را هم البته شنیده‌اید… چه شد که علم و فن را رها کرده و در همین یک راه غیرت نشان می‌دهید؟ این غیرت دروغین از تنبلی برخاسته است… تحصیل علم و کسب هنر دشوارستدشوار است و دیر می‌توان از این راه شهرت یافت. اما سنگ لغت و زبان را به سینه زدن و به جای کلمه‌ای معمول و متداول، که محتملستمحتمل است اصل عربی داشته باشد، لفظی ساختگی و غالباً نادرست از خود درآوردن، کار آسانیستآسانی است و از هر شاگرد مکتبی ساخته‌ استساخته‌است. وقتی شوق خودنمائی با تنبلی و بی‌مایگی درآمیخت، چنین نتیجه‌ای از آن حاصل می‌شود… امروز کار به جائی رسیده‌ استرسیده‌است که هر کس خواندن و نوشتن می‌داند اگر چه سر و کارش با ادبیات نیست، از روی تفنن لغت هم می‌سازد و در قواعد زبان فارسی تصرفی می‌کند.<ref>خانلری، نمونه‌هایی از نثر فصیح معاصر، برگه ۲۹۳</ref>}}
* علامه [[علی‌اکبر دهخدا]] می‌نویسد:
{{نقل قول|هر کس بگوید زبان فارسی باید خالص باشد، اول در قیافهٔ او تفرس و نظر باید کرد. اگر آثار حُمق و گولی پیداست جای ترحم است و اگر پیدا نیست، بی‌هیچ شک و شبهه مزدور دشمنان ملیت و قومیتَستقومیت است.<ref>دهخدا، لغتنامه، جلد اول (مقدمه)</ref>}}
 
== فرهنگ‌های فارسی سره ==
=== پارسی بگوئیمبگوییم تازی نگوئیمنگوییم ===
پارسی بگوئیمبگوییم تازی نگوئیم،نگوییم، نام کتابیستکتابی نوشتهٔاست نوشته حمید رمضانی که در سال ۱۳۹۳ به چاپ رسید و با استقبال بسیار خوبی در بازار روبه‌روروبرو شد. در این کتاب که تلاش شده به ساده‌ترین دیسه ارائه شود، حمید رمضانی با خوانش فرهنگ دو پوشینه‌ایپوشینه ای عمید، فرهنگ پنج پوشینه‌ایپوشینه ای نفیسی، فرهنگ‌های پهلوی به پارسی و به وارون، برای تک تک واژه‌های تازی واردشدهوارد شده به پارسی، واژهٔواژه شایسته‌ای که نیاکان ما به کار می‌بردند را یافته، و سخن گفتن و نوشتن به پارسی سره را از کنجی دیگر به کنش درآورده است.
 
== فرهنگ واژه‌های فارسی سرهٔسره فریده رازی ==
'''[[فرهنگ واژه‌های فارسی سره]]''' کتابیستکتابی است که در آن به معرفی واژه‌های [[فارسی|فارسی‌ای]] که در گذشته به‌طور متداول در [[ادبیات]] نوشتاری و در فرهنگ‌های قدیم فارسی استفاده می‌شده،می‌شده ولی به‌ تدریجبه‌تدریج جای خود را به واژه‌های [[عربی]] داده‌اند، پرداخته‌ استپرداخته‌است. این واژه‌ها کاربرد کمتری در زبان گفتاری و نوشتاری پیدا کرده‌اند. در این کتاب هدف واژه‌سازی نیست، بلکه منظور شناساندن واژه‌هائیستواژه‌هایی کهاست به‌که مروربه‌مرور فراموش شده یا کاربرد خود را از دست داده‌اند و کاربرد کمتری در زبان گفتاری و نوشتاری دارند.
 
این کتاب برای اولین بار تحت عنوان ''فرهنگ عربی در فارسی'' در سال ۱۳۶۶ منتشر شد، ولی این نام گویای مضمون و هدف کتاب نبود، از این‌ روازاین‌رو در چاپ‌های بعدی نام کنونی جایگزین آن شد. این کتاب توسط [[فریده رازی]] گردآوری شده‌ استشده‌است.
 
معین‌الدین آل‌تقی در نشریهٔ ''رشد معلّممعلم'' از این کتاب به‌ سبببه‌سبب بی‌کاربرد بودن بسیاری از واژگان عربی این فرهنگ در فارسی امروز، ریشهٔ عربی نداشتنِ بسیاری دیگر از واژگان ([[معرب]] واژگان عربی، [[زبان سریانی|سریانی]]، [[زبان یونانی|یونانی]]، فارسی و… هستند)، تفاوت معنائیمعنایی زیاد برابرهای یک واژه، التباس میان برابرهای واژگان مختلف و سره نبودن برابرها انتقاد کرده‌ استکرده‌است.<ref>{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=آل تقی|نام=معین الدین|عنوان=کتابخانهٔ معلم: فرهنگ واژه‌های فارسی سره (نقد و معرفی کتاب)|ژورنال=رشد معلم|شماره=۱۲۷|سال=۱۳۷۶|صفحه=ص۳۸|پیوند=http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/257671|زبان=fa|تاریخ بازبینی=2014-09-27}}</ref>
 
== فرهنگ پارسی سرهٔسره محسن پاکروان ==
'''[[فرهنگ پارسی سره]] [[محسن پاکروان]]''' فرهنگ ۲۴ پاره‌ایپاره ای پارسی به پارسی چاپ شد. در این فرهنگ تمامی واژگان عربی و غیرپارسیغیر واردشدهپارسی وارد شده به زبان پارسی حذف و به جای آنهاآن‌ها واژه‌های ناب پارسی آورده شده‌ استشده‌است و هرکس با خواندن این فرهنگ دردرمی می‌یابدیابد که بیشتر واژه‌های عربی ریشهٔریشه پارسی دارند و پس از تغییر به فرهنگ زبانی ما وارد شده‌اند. در این فرهنگ نزدیک به ۳۰۰ هزار واژهٔواژه نوین پارسی ساخته شده‌ استشده‌است که تمامی واژگان ریشهٔریشه پارسی دارند.<ref>http://parsianjoman.org/?p=698</ref>
 
[[محسن پاکروان]] در دیباچهٔمقدمه این کتاب آورده‌ استآورده‌است: زبان پارسی (پارسیک) یا دری از دیرباز و گذشته تا کنون جاورها و چگونگی‌های گاسویی و گاهویی (=گاسوییک =کلاسیک) خود را ستوا و استوار نگه داشته‌ استداشته‌است و یکی از پایدارترین و پایسته‌ترین زبان‌های گاسوییکِگاسوییک (=کلاسیک) این کرهٔکره خاکیست.خاکی است، زبان پارسی باستان در زمان هخامنشیان با زبان پارسی دری اندکی دگرش و دگرگونی یافته اما ریشهٔ فرواژه‌ها چندان دگرینش نیافته است،نیافته‌است، سروده‌های فرزانگان فردوسی و رودکی چنانستچنان است که گوئیگویی هم‌اکنون سروده شده‌اند و با اینکه بیش از یک هزار سال از سروده شدن آنهاآن‌ها می‌گذرد اینیا (=اما) تازگی دارد و برای سالیان دراز آینده نیز درخور هوشش و دریافتست،دریافت است، زبان پارسی یکی از بهترین و نیرومندترین زبان‌ها برای برآوردن نیازهای زبانی یک زبان و نیز پارسی‌زبانانپارسی زبانان است، اگر زبان پارسی را از واژه‌های بیگانه پالایش نمائیمنماییم و به پارسی سره و ناب بخوانیم و بنویسیم،بنویسیم به بالش و بالندگی آن یاری رسانده‌ایم و این زبان باستانی و شیرین را به جای نخست آن بازگردانیده‌ایمبازگردانیده ایم. در زبان پارسی کنونی واژگان، دو دستور زبان پارسی و تازی دارند و این بهان و سازین این شده‌ استشده‌است که زبان پارسی بالندگی خود را در زمان کنونی از دست بدهد و به یک زبان ایستا پچینش شود. زبان پارسی ریشه از زبان‌های پارسی باستان و اوستائیاوستایی و پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی و دیگر زبان‌های ایرانی مانند سغدی و خوارزمی و … دارد. زبان‌های بومی لری و کردی و بلوچی و پشتو و برخی زبان‌های دیگر از زبان‌های پارسی کهن و ایرانی سرچشمه گرفته‌اند و از خویشاوندان بسیار نزدیک زبان پارسی هستند، این نزدیکی و خویشاوندی زبان‌های بومی ایرانی و بالستان (=فلات) ایران را در هیچ‌یک از زبان‌های دیگر جهان نمی‌توان یافت پس ارزش و ارجمندی این زبان اهورائیاهورایی را بدانیم و به بالندگی و سرافرازی آن بیفزاییم. تاکنون ۳۶ سال کار بر روی فرهنگ پارسی سره گذشته و چکیدهٔ ۸ پاره‌ای وزیری آن آماده چاپ شده‌ استشده‌است. در این فرهنگ پارسی سره واژگان بسیاری از زبان‌های ایرانی کهن و واژه‌های نوین بهبکار کار رفته‌ استرفته‌است و زبان پارسی را بسیار نیرومند و پرتوان ساخته و آن را از واژه‌های بیگانه بی‌نیاز ساخته‌ استساخته‌است. نویسنده هرگاه سوهش (=دریافت) خستگی و دلتنگی پیدا کندپیداکند با خواندن واژه‌های فرهنگی این واژه‌نامه و فرهنگ همهٔ خستگی‌های میسوانی و روانی خود را فراموش می‌کند و به جهان شور و شادی فرو می‌رودفرومی‌رود. در این فرهنگ بر روی بستر فرهنگ‌سازیفرهنگ سازی بسیار کار شده و نیازهای فرهنگی پارسی‌زبانانپارسی زبانان را تا اندازهٔ بسیاری برآورده ساخته‌ استساخته‌است. با خواندن این فرهنگ پارسی‌زبانانپارسی زبانان در می‌یابند که بسیاری از واژه‌های زبان تازی برگرفته از زبان‌های ایرانیستایرانی است که با دگرینش‌ها و دگرگونی‌هائیدگرگونی‌هایی باز به زبان پارسی کنونی رسیده‌ استرسیده‌است. زبان آرامی که مادر زبان‌های تازی و اِبری
(عبری) می‌باشد واژه‌های بسیاری از زبان‌های اوستائیاوستایی و پارسی باستان و پهلوی ساسانی وام گرفته و این واژگان به زبان‌های «تازی» و «ابری» راه یافته‌ استیافته‌است و از زبان تازی با دگرگونی‌هائیدگرگونی‌هایی باز به زبان پارسی کنونی رسیده‌ استرسیده‌است.<ref>https://www.gisoom.com/book/11119370/کتاب-فرهنگ-پارسی-سره-حرف-آ-و-الف-جلد-1/</ref><ref>http://ketab.ir/modules.php?name=News&op=pirbook&bcode=1939238</ref>
 
== جستارهای وابسته ==