نیکلای یکم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز تمیزکاری |
جز جایگزینی با اشتباهیاب: خانبابابیانی⟸خان بابابیانی، راگرفت⟸را گرفت |
||
خط ۵۱:
دولتهای اروپایی از تسلط روسیه بر [[خاورمیانه]] وحشت داشتند. نیکلای در روز ۱۸ فوریه ۱۸۵۵ میلادی وقتی از خواب برخاست بدون اینکه صبحانه صرف کند زهری را که با التماس در طی دو هفته قبل از پزشک خود گرفته بود خورد، و بعد پسرش الکساندر را طلبید و به او گفت که کنار تخت وی بنشیند، انگاه گفت فرزندم، من در تمام عمر فاتح بودم ولی امروز نمیتوانم مقابل فاتحین بیگانه سر تسلیم فرود بیاورم و اگر هم خود را برای این خفت آماده کنم آنها حاضر نیستند که با شرایط سهل با من صلح کنند بلکه سنگینترین شرایط را به من تحمیل خواهند کرد ولی اگر من از بین بروم تو میتوانی با آنها صلح کنی و آنها به تو سخت نخواهند گرفت. من برای حفظ حیثیت خود، و این که کشور روسیه مورد تهاجم قرار نگیرد و ویران نشود تصمیم گرفتم به زندگی خود پایان بدهم و امروز بعد از بیدار شدن زهر نوشیدم.{{مدرک|date=اکتبر ۲۰۱۹}}
به محض اینکه ولیعهد الکساندر فهمید پدرش زهر نوشیده برخاست که از اتاق خارج شود و اطبا را صدا زند که پدرش را نجات دهند ولی نیکلای اول محکم دست او
== منابع ==
|