تصوف: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۲ منبع و علامت‌زدن ۱ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
خط ۲۲۷:
* [[نقشبندیه|سلسله نقشبندیه]] منسوب به خواجه [[بهاء الدین محمد نقشبند]] (متوفی ۷۹۲ ه). نقش بندیه خود شاخه‌ای بوده‌اند منشعب از سلسله خواجگان که منسوب بوده‌است به خواجه [[احمد عطاسیوی]] معروف به حضرت ترکستان. بعدها این سلسله در هند، مخصوصاً در دوره اقتدار مغول هند، نفوذ داشت. پیروان این طریقت در آغاز، طرفدار زهد و فقر و سادگی بودند و اندیشه وحدت وجودی داشتند، اما بعدها برخی از آنان به مدح گویی و مال‌اندوزی روی آوردند.
* [[چشتیه|سلسله چشتیه]]: این سلسله را [[معین الدین چشتی]] (۶۳۳) به وجود آورد؛ که [[شیخ فرید الدین شکر گنج]] (متوفی ۶۷۰ ه) و [[شیخ نظام الدین اولیاء]] (متوفی ۷۲۵ ه) از اخلاف وی هستند.
* [[اویسی|سلسله اویسی]]: در مورد فردی که بانی این طریقت بوده چندان اطلاع دقیقی در دست نیست. [[هجویری]] در کتاب [[کشف المحجوب]] و [[جامی]] در [[نفحات الانس]] آورده‌اند که اویسی تحت مراقبت یکی از روحانیون به ریاضت و مجاهده نفس مشغول شد. این فرد را [[شیخ خاقانی]] ذکر کرده‌اند. اینان پیوند خود را به [[اویس قرنی]] می‌رسانند که از دوستداران [[محمد]] پیامبر اسلام بود در حالیکه هر گز او را ندید اما در دل از او بهره جست و مورد تربیت و ارشاد بیواسطه ایشان قرار گرفت. اویس در جنگ [[صفین]] کشته. از نامداران سلسله اویسی در دوره [[قاجار]] [[جلال الدین علی میرزا ابوالفضل عنقا]] می‌باشد که مرید [[سیدحسین قزوینی]] بود و بعد به سوی [[سید حسین دزفولی]] متمایل شد و در طریقت [[ذهبیه]] قرار گرفت سپس به [[محمد جاماسبی]] گروید و در نهایت بi سوی [[عبدالقادر جهرمی]] دست ارادت دراز کرد و در لباس روحانیت مدعی ارشاد و دستگیری گردید. در سلسله اویسی تظاهر به درویشی نمی‌کنند و خانقاه نیز ندارند و پیر دلیل هم در طریقت آنان موجود نیست. اینان در سلوک معتقد به نفوذ روحی ائمه یا بزرگی از بزرگان طریقت را در فرد و دریافت صورت ذهنی از ایشان در وجود سالک را ملاک سیر و سلوک می‌دانند.<ref>{{یادکرد وب|نشانی=http://moridenur.ir/?page_id=525|عنوان= مرید نور - اویسی|accessdate=۱۷ آوریل ۲۰۱۲|archiveurl=https://web.archive.org/web/20111012093825/http://moridenur.ir/?page_id=525|archivedate=۱۲ اکتبر ۲۰۱۱|dead-url=yes}}</ref>
* سلسله شطاریه: منسوب به [[عبدالله شطار]] [[:en:Muhammad Ghawth]] (متوفی بین ۸۱۸ و ۸۳۲ ه) است سخنان او یادآور سخنان [[بایزید بسطامی]] و [[منصور حلاج]] است. این طریقه در [[سوماترا]] و [[جاوه]] نیز پیروانی دارد.
* [[مولویه|سلسله مولویه]] منسوب به [[جلال الدین محمد بلخی رومی]] معروف به مولوی (متوفی ۶۷۲) که دو فرقه پوست‌نشینان و ارشادیه از آن برخاسته‌اند. پیروان این طریقت، معتقد به [[وحدت وجود]] هستند و توجه به [[وجد]] و [[سماع]]، قول و ترانه از مختصات این طریقت است. مولویه در عهد دولت عثمانی‌ها کسب نفوذ کردند و بعد از روی کار آمدن [[جمهوری ترکیه]] نفوذ خود را از دست دادند و اکنون فقط در حلب و بعضی بلاد کوچک باقی‌ماندند.
خط ۲۵۶:
 
اکثریت متصوفه این بدعت را پذیرفتند و همین معنا به آن‌ها اجازه داد که برای سیر و سلوک رسم هائی و آدابی که در شریعت نامی و نشانی از آن‌ها نیست باب کنند، و این سنت تراشی همواره ادامه داشت، آداب و رسومی تعطیل می‌شد و آداب و رسومی جدید باب می‌شد، تا کار بدانجا کشید که شریعت در یک طرف قرار گرفت و طریقت در طرف دیگر، و برگشت این وضع بالمال به این بود که حرمت محرمات از بین رفت، و اهمیت واجبات از میان رفت، شعائر دین تعطیل و تکالیف ملغی گردید، یک نفر مسلمان صوفی جائز دانست هر حرامی را مرتکب شود و هر واجبی را ترک کند، کم‌کم طائفه‌ای بنام قلندر پیدا شدند، و اصلاً تصوف عبارت شد از بوقی و منتشایی و یک کیسه گدائی، بعداً هم به اصطلاح خودشان برای اینکه فانی فی الله بشوند، افیون و بنگ و چرس استعمال کردند.<ref>محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۵، ص ۲۸۲، قم: انتشارات مؤسسهٔ نشر اسلامی، بیتا</ref><ref>{{یادکرد وب
|نشانی = http://www.ghadir.ca/multimedia/e-books/almizan/data/Almizan05/html/almiza22.htm#link278
|عنوان = ترجمه تفسیر المیزان - جلد ۵ صفحهٔ ۲۸۲
|نویسنده = محمد حسین طباطبایی
}}{{پیوند مرده|date=اکتبر ۲۰۱۹ |bot=InternetArchiveBot }}</ref><ref>{{یادکرد وب
|نشانی=http://borhan.ir/NSite/FullStory/News/?Id=2750
|عنوان= آیا تصوف در اسلام اصالت دارد؟
خط ۳۱۹:
== منابع ==
* [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3585 تصوف، دانشنامه جهان اسلام]
* [httphttps://wwwweb.archive.org/web/20101125132254/http://cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=5957 تصوف، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی]
* چیتیک، ویلیام. ''درآمدی بر تصوف'' ترجمه محمدرضا رجبی مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب چاپ اول ۱۳۸۶
* دکتر [[جواد نوربخش]]، چهل کلام و سی پیام، جلد اول، چاپ دوم، تهران ۱۳۸۱، شابک ۸-۲۶-۵۷۴۵-۹۶۴