بزرگ علوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۲ منبع و علامت‌زدن ۴ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
خط ۸۰:
[[پرونده:Qasr Prison in Tehran.jpg|220px|بندانگشتی|بزرگ علوی چهارسال در [[زندان قصر]] محبوس بود؛ این دوران تأثیری آشکار بر بخشی از آثارش به‌جای گذاشت و او را مبدع ادبیات داستانی زندان در ایران می‌دانند.]]
بزرگ علوی را بنیانگذار [[w:en:Prison literature|ادبیات داستانی زندان]] در [[زبان فارسی]] دانسته‌اند.<ref name="بهارلو">{{یادکرد وب |عنوان= بهارلو: شرح خاطرات زندان، تازگی ملموس آثار بزرگ علوی در ادبیات معاصر است/ نویسنده‌ای که قربانی سیاست شد |نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/longint/215891/بهارلو-شرح-خاطرات-زندان-تازگی-ملموس-آثار-بزرگ-علوی-ادبیات-معاصر-نویسنده-ای-قربانی-سیاست |تاریخ= |ناشر= خبرگزاری کتاب ایران}}</ref><ref>{{یادکرد وب |عنوان= داستان‌های کوتاه بزرگ علوی بررسی شد |نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/32772/داستان-های-كوتاه-بزرگ-علوی-بررسی|تاریخ= ۲۷ بهمن ۱۳۸۷ |ناشر= خبرگزاری کتاب ایران}}</ref> گرایش علوی به اثرآفرینی اجتماعی او را برجسته کرد. [[محمد بهارلو]] در این باره گفت:
{{نقل قول| منظور از ادبیات اجتماعی به‌دست‌دادن احساسِ خاص زمان نویسنده از حیث اجتماعی و تاریخی و فرهنگی است؛ به‌این معنی که خواننده حس کند نویسنده در کانون یک صحنه عمومی، یک کش‌مکش، ظاهر شده‌است و دارد شهادت می‌دهد و بنای این شهادت بر انتقاد اجتماعی است. در نوشته‌های دوره دوم نویسندگی علوی ـ بعد از مجموعه داستان «چمدان» ـ در آثاری مانند «ورق‌پاره‌های زندان» و «نامه‌ها»، این تمایل یا گرایش کاملاً محسوس است، و در خاطرات رمان‌گونه او «پنجاه‌وسه نفر» به اوج خود می‌رسد. در این آثار آنچه تازگی دارد نوشتن دربارهٔ زندان است، از زندانی و زندان‌بان و خاطرات ایام حبس؛ چیزی که می‌توان آن را «ادبیات زندان» نامید و علوی مُبدع آن است.<ref name="بهارلو" />}} بنا به گفتهٔ بهارلو، [[احمد محمود]] و [[نسیم خاکسار]] و [[علی‌اشرف درویشیان]] از بزرگ علوی تأثیرگرفتند.<ref name="بهارلو" /> او گفته که علوی در واپسین سال‌های زندگی، خود را قربانی سیاست می‌دانسته و در یکی از آخرین مقاله‌هایش با عنوان «می‌خواستم نویسنده شوم» توضیح می‌دهد که مدت‌ها میان دو گروه نوسان می‌کرده یا در واقع سرگردان بوده‌است؛ یکی گروه پنجاه‌وسه نفر]] و مبارزان سیاسی به رهبری [[تقی ارانی]] و دیگری [[گروه ربعه|گروه «ربعه»]] و روشن‌فکران ادبی به رهبری صادق هدایت. او با تأسف و حسرت آشکاری می‌نویسد که کاش صرفاً در جرگه هدایت سر می‌کرد و قادر بود در همان فضای ادبی جولان بدهد و زندگی خود را وقف نوشتن کند.<ref name="بهارلو" />{{سخ}}
جمال میرصادقی بیان کرده که بزرگ علوی همواره روحیهٔ مبارزه‌جویانهٔ خود را در آثارش حفظ کرده و از این حیث به کلی با هدایت متفاوت است. آثار هدایت رو به ناامیدی است؛ ولی علوی در داستان‌هایش نگاهی منفعل ندارد و آدم‌های داستانی‌اش مانند شخصیت‌های هدایت سرخورده نیستند.<ref>{{یادکرد وب |عنوان=شخصیت‌های داستانی بزرگ علوی برخلاف کارکترهای صادق هدایت منفعل نیستند |نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/report/232868/شخصیت-های-داستانی-بزرگ-علوی-برخلاف-کارکتر-های-صادق-هدایت-منفعل-نیستند |تاریخ=۱۳ بهمن ۱۳۹۴ |ناشر= خبرگزاری کتاب ایران}}</ref> [[جمال میرصادقی]] او را همراه [[احمد محمود]] و [[صادق چوبک]]، تنها سه نویسندهٔ موردعلاقهٔ خود بیان کرد.<ref>{{یادکرد وب |عنوان=روایت 83 سال زندگی و کارگاه‌های داستان‌نویسی «جمال میرصادقی» در کتاب هفته خبر/ نویسندگان بافضیلت و شاگردی که از کلاس اخراج شد! |نشانی=http://www.ibna.ir/fa/doc/tolidi/232343/روایت-83-سال-زندگی-کارگاه-های-داستان-نویسی-جمال-میرصادقی-کتاب-هفته-خبر-نویسندگان-بافضیلت-شاگردی-کلاس-اخراج |تاریخ= ۳۰ دی ۱۳۹۴ |ناشر= خبرگزاری کتاب ایران}}</ref> بزرگ علوی به سبک [[واقع‌گرایی اجتماعی]] می‌پرداخت و در داستان‌هایش به [[مسائل اجتماعی|نابسامانی‌های اجتماعی]] روی می‌آورد.<ref name="ibna.ir" />