تهاجم عراق به ایران (۱۳۵۹): تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
گسترش مقاله
←‏پیش‌زمینه: بهبود مقاله
خط ۹:
نقشه اولیه صدام، یک پیروزی سریع در حداکثر چند هفته بود. بسیاری هرگز پیش‌بینی شکست عراق در دستیابی به این اهداف و آغاز یک جنگ فرسایشی طولانی را نمی‌کردند.<ref>{{پک|Sonnenberg|۱۹۸۵|ک=The Iran-Iraq War}}</ref>
==پیش‌زمینه==
در سال ۵۸ تعداد ۸۴ مورد در ۶ ماهه اول سال ۵۹ نیز ۵۵۲ مورد (جمعا ۶۳۶) مورد تجاوزمرزیتجاوز مرزی از سوی عراق به خاک ایران انجام شد. که ۴۹۰ مورد از این تجاوزها را از سوی وزارت امور خارجه وقت [[علی اکبر ولایتی]] با اسناد معتبر به سازمان ملل گزارش شد.
 
==آمادگی ایران==
خط ۱۵:
===گزارش‌های ارتش===
 
علیرغم اینکه تدارکات مالی و تسلیحاتی عراق که نشان از برنامه‌ریزی و قصد آغاز جنگ بود بارها از سوی ارتش ایران به مقامات سیاسی گزارش داده شد، این گزارش‌ها به دلیل بی‌اعتمادی که نسبت به ارتشی که به عنوان [[ارتش شاهنشاهی ایران|یادگار دوران شاهنشاهی]] شناخته می‌شد هرگز از سوی انقلابیون تازه به حکومت رسیده جدی تلقی نگشته و حتی مشکوک در نظر گرفته شد. در آبان ۱۳۵۸(۱۰ ماه پیش از حمله عراق) نیروی زمینی ارتش، طرحی مقابله‌ای را برمبنای اطلاعاتی که از رصد تحرکات مالی و تسلیحاتی عراق به دست آورده بود تدوین می‌کند. این گزارش‌ها شامل اطلاعاتی از اقدامات ارتش عراق در سازماندهی نیروهایش بود که شامل خرید ۵/۹ میلیارد دلار تجهیزات جدید نظامی از شوروی، خرید بالگرد از ایتالیا و خرید هواپیمای نظامی از فرانسه و نیز کمک‌های مالی دریافتی عراق از دیگر کشورهای عربی بود. عراق ۱۵ میلیارد دلار از [[عربستان]]، ۵ میلیارد دلار از [[قطر]]، ۵ میلیارد دلار از [[امارات]] و ۱۲ میلیارد دلار از کویت کمک مالی گرفت. [[مصر]] نیز تجهیزات بسیاری به عراق داده بود. در آن زمان دشمنان اصلی که برای عراق در منطقه می‌شد متصور بود، ایران و سوریه بودند، و نارضایتی صدام از انعقاد اجباری [[عهدنامه ۱۹۷۵ الجزایر|معاهده ۱۹۷۵ الجزایر]] در سال ۱۳۷۵ و [[انقلاب ۱۳۵۷ ایران|انقلاب ایران]] علنی بود.
 
بعدها بارها در بولتن‌های نظامی و در زمان‌هایی نزدیک‌تر به موعد آغاز حمله گزارش‌هایی از قبیل پیشروی توپخانه ارتش عراق، ثبت تیر، حرکت تانک‌ها و تقویت پاسگاه‌ها از دیگر نشانه‌هایی بودند که گویای تک (حمله) عراق به خاک ایران بودند از سوی ارتش به دولت و مجلس گزارش شد، از جمله در در خردادماه سال ۵۹، اما مورد اعتنا قرار نگرفت. ارتش بیکار نماند و در غیاب توجه از سوی مرکز، «طرحاقدام ابوذر»به توسطتدوین نیروی۷۶ زمینیصفحه‌ای در«طرح ۷۶ابوذر» صفحهکرد. نگارشاز شد.سوی نیروی هوایی (هم «طرح البرز)» واز سوی نیروی دریایی (نیز «طرح ذوالفقار) هم» به طور جداگانه طرح‌های خود راتدوین داشتندگشته و این طرح‌ها به لشکرها ارائه شدند. حتی نسخه‌‌ای این طرحطرح‌ها نیز در اختیار [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه]] نیز قرار گرفت.
 
در خرداد ماه سال ۵۹ سرهنگ [[محمدمهدی کتیبه]] رئیس وقت [[اداره دوم ارتش]]، به مجلس رفت و اعلام کرد که براساس قرائن و شواهد حمله صدام به ایران حتمی است و ایران با توجه به شرایط موجود آماده مقابله نیست. در مجلس اما کسی به این گزارش توجهی نکردنکرده و پاسخ دادند که شیعیان عراق هرگز به صدام اجازه حمله نخواهند داد.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=۴ مهر ۱۳۹۶|وبگاه=خبرگزاری دفاع مقدس|نشانی=https://defapress.ir/fa/news/259512/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%DA%A9-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B4-%D8%A7%D8%B2-%D8%AC%D9%86%DA%AF|عنوان=خاطرات یک فرمانده ارتشی از جنگ و روزهای پیش از جنگ}}</ref>
در آن زمان به واسطه شرایط انقلابی حاکم بر جو آن روزگار تعداد بسیاری را افسران ارتش بازنشست کرده‌بودند، برخی اعدام شده و تعداد بسیاری از ایران رفتند و بسیاری از خدمه تخصصی نیز به واحدهای غیرتخصصی خودشان منتقل شدند. در عین حال در نبود مستشاران نظامی فشار زیادی بر پرسنل ارتش برای سرپا نگه داشتند تجهیزات نظامی بود. در همین حال مدت زمان خدمت سربازی هم کاهش یافته بود. با این همه پیش در فاصله میان فروپاشی نظام پادشاهی در ایران تا آغاز حمله عراق ارتش نیمه از هم پاشیده ایران موفق شده بود به استعداد ۵۰ گردان نیروی زمینی به همراه [[هوانیروز]] و [[گردان ۱۳۵ هوابرد]] و دو گردان تانک از «[[لشکر ۱۶ زرهی قزوین]] در [[شورش ۱۳۵۷ کردها در ایران|درگیری‌های کردستان]] حضور داشته باشد و طی مدت ۱۸ ماه امنیت را به آنجا بازگرداند.
در نهایت روز ۲۲ شهریورماه ۵۹ رییس جمهور [[ابوالحسن بنی‌صدر]]،‌ [[محمدعلی رجایی]] نخست وزیر، تیمسار [[ولی‌الله فلاحی]] رئیس ستاد مشترک، سرلشگر [[قاسمعلی ظهیرنژاد]] فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرلشکر [[جواد فکوری] وزیر دفاع برای بازدید از شرایط مرز به منطقه غرب می‌روند. در این تاریخ دو نقطه از خاک ایران توسط عراقی‌ها گرفته شده بود. «[[عین خوش]]» و «[[میمک]]» که ۲۵ کیلومترمربع وسعت داشت اما همچنان برخی سیاست‌مداران وقت تهدید و تهاجم را باور نمیک‌ردند.
 
در آن زمان به واسطه شرایط انقلابی حاکم بر جو آن روزگار تعداد بسیاری را افسران ارتش بازنشست کرده‌بودند،کرده بودند، برخی اعدام شده و تعداد بسیاری از ایران رفتندرفتند، و بسیاری از خدمه تخصصی نیز به واحدهایواحدهایی غیرتخصصینامرتبط خودشانبه تخصصشان منتقل شدند. در عین حال در نبود مستشاران نظامی فشار زیادی بر پرسنل ارتش برای سرپا نگه داشتند تجهیزات نظامی بود. در همین حال مدت زمان خدمت سربازی هم کاهش یافته بود. با این همه پیش در فاصله میان فروپاشی نظام پادشاهی در ایران تا آغاز حمله عراق ارتش نیمه از هم پاشیده ایران موفق شده بود به استعداد ۵۰ گردان نیروی زمینی به همراه [[هوانیروز]] و [[گردان ۱۳۵ از [[تیپ ۵۵ هوابرد|تیپ ۵۵ هوابرد شیراز]] و دو گردان تانک از «[[لشکر ۱۶ زرهی قزوین]] در [[شورش ۱۳۵۷ کردها در ایران|درگیری‌های کردستان]] حضور داشته باشد و طی مدت ۱۸ ماه امنیت را به آنجا بازگرداند.
افراد یاد شده از هلی‌کوپتر پیاده می‌شوند و با خودرو به نقطه دیگری می‌روند. پس از پیاده شدن از خودرو، عراق آن را با موشک مورد هدف قرار می‌دهد و منهدم می‌کند. پنج دقیقه بعد رادیو بغداد به اشتباه اعلام می‌کند که فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران و رئیس ستاد مشترک‌اش کشته شده‌اند. بنی‌صدر از همان جا با دفتر [[روح الله خمینی]] رهبر انقلاب تماس می‌گیرد و کسب تکلیف می‌کند. او پاسخ می‌دهد که به ازای هر گلوله هشت گلوله بزنید، اما به روستاها و شهرهای عراق حق ندارید حمله کنید. تا این لحظه خط مرزی هنوز در اختیار ارتش نبود چرا که بر اساس قوانین، پاسگاه‌های ژاندارمری مسئولیت مرزها را بر عهده داشتند.
 
در نهایت روز ۲۲ شهریورماه ۵۹ رییس جمهور [[ابوالحسن بنی‌صدر]]،‌ [[محمدعلی رجایی]] نخست وزیر، تیمسار [[ولی‌الله فلاحی]] رئیس ستاد مشترک، سرلشگر [[قاسمعلی ظهیرنژاد]] فرمانده نیروی زمینی ارتش و سرلشکر [[جواد فکوری]] وزیر دفاع برای بازدید از شرایط مرز به منطقه غرب می‌روند. در این تاریخ دو نقطه از خاک ایران توسط عراقی‌ها گرفته شده بود. «[[عین خوش]]» و «[[میمک]]» که ۲۵ کیلومترمربع وسعت داشت اما همچنان برخی سیاست‌مداران وقت تهدید و تهاجم را باور نمیک‌ردندنمی‌کردند.
از همین تاریخ فرماندهان ارتش به رئیس جمهور بنی‌صدر که فرماندهی کل قوا را نیز در آن زمان بر عهده داشت پیشنهاد می‌دهند نیاز به آماده باش درجه یک است، در این شرایط بود که ارتش می‌توانست طرح‌های خود را اجرایی کند. بنی‌صدر در روز ۲۳ شهریورماه، یک روز بعد از این حادثه دستور آماده‌باش را صادر می‌کند. با اعلام این آماده‌باش به لشکرهای ۸۱، ۹۲و ۲۸ که بیشتر در مرزها مورد خطر بودند دستور داده می‌شود که طرح‌های خود را ارائه کنند. لشکر ۲۸ طرح دفاعی «داوود» را ارائه می‌دهد. لشکر ۸۱ طرح «حر» و لشکر ۹۲ طرح «ابوذر» را در عرض ۲ روز در ۲۶ شهریورماه ارائه می‌شوند. در همین روز، صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرده و رئیس مجلس عراق نیز آن را تصویب و اعلام می‌کند.
 
افراد یاد شده از هلی‌کوپتر پیاده می‌شوند و با خودرو به نقطه دیگری می‌روند. پس از پیاده شدن از خودرو، عراق آن را با موشک مورد هدف قرار می‌دهد و منهدم می‌کند. پنج دقیقه بعد [[رادیو بغداد]] به اشتباه اعلام می‌کند که فرمانده نیروی زمینی ارتش ایران و رئیس ستاد مشترک‌اش کشته شده‌اند. بنی‌صدر از همان جا با دفتر [[روح الله خمینی]] رهبر انقلاب تماس می‌گیرد و کسب تکلیف می‌کند. او پاسخ می‌دهد که به ازای هر گلوله هشت گلوله بزنید، اما به روستاها و شهرهای عراق حق ندارید حمله کنید. تا این لحظه خط مرزی هنوز در اختیار ارتش نبود چرا که بر اساس قوانین، پاسگاه‌های ژاندارمری مسئولیت مرزها را بر عهده داشتند.
در واقع تهاجم عراق علیه ایران از ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹ آغاز شد، هرچند که حمله علنی در روز ۳۱ شهریورماه صورت گرفت. تا آن زمان جنگ به نوعی محرمانه بود اما با بمباران شهرها جنگ افشا شد و تازه آن تعداد از مسئولان که باور نمی‌کردند، عمیقا متوجه شدند که کشور مورد حمله واقع شده است. در همین تاریخ یعنی ۲۶ شهریور تانک‌های ارتش آرایش گرفته بودند که پیشروی کنند اما واحدهای لشگرها در شهرها مستقر بودند. به عنوان مثال لشکر ۱۶ در شهر قزوین بود. لشکر ۷۷ در مشهد حضور داشت، لشکر ۳۰ در گرگان بود و تعدادی نیز در کردستان انجام وظیفه می‌کردند.
 
از همین تاریخ فرماندهان ارتش به رئیس جمهور بنی‌صدر که [[فرمانده کل قوا|فرماندهی کل قوا]] را نیز در آن زمان بر عهده داشت پیشنهاد می‌دهند نیاز به [[آمادگی رزمی|آماده باش]] درجه یک است، در این شرایط بود که ارتش می‌توانست طرح‌های خود را اجرایی کند. بنی‌صدر در روز ۲۳ شهریورماه، یک روز بعد از این حادثه دستور آماده‌باش را صادر می‌کند. با اعلام این آماده‌باش به لشکرهای ۸۱، ۹۲و ۲۸ که بیشتر در مرزها مورد خطر بودند دستور داده می‌شود که طرح‌های خود را ارائه کنند. [[لشکر ۲۸ پیاده کردستان|لشکر ۲۸]] طرح دفاعی «داوود» را ارائه می‌دهد. [[لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه|لشکر ۸۱]] طرح «حر» و [[لشکر ۹۲ زرهی اهواز|لشکر ۹۲]] طرح «ابوذر» را در عرض ۲ روز در ۲۶ شهریورماه ارائه می‌شوند. در همین روز، صدام قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر را پاره کرده و رئیس مجلس عراق نیز آن را تصویب و اعلام می‌کند.
 
در واقع تهاجم عراق علیه ایران از ۲۶ شهریورماه ۱۳۵۹ آغاز شد، هرچند که حمله علنی در روز ۳۱ شهریورماه صورت گرفت. تا آن زمان جنگ به نوعی محرمانه بود اما با بمباران شهرها جنگ افشا شد و تازه آن تعداد از مسئولان که باور نمی‌کردند، عمیقا متوجه شدند که کشور مورد حمله واقع شده است. در همین تاریخ یعنی ۲۶ شهریور تانک‌های ارتش آرایش گرفته بودند که پیشروی کنند اما واحدهای لشگرهالشکرها در شهرها مستقر بودند. به عنوان مثال [[لشکر ۱۶ زرهی قزوین|لشکر ۱۶]] در شهر قزوین بود. [[لشکر ۷۷ پیاده خراسان|لشکر ۷۷]] در مشهد حضور داشت، [[لشکر ۳۰ پیاده گرگان|لشکر ۳۰]] در گرگان بود و تعدادی نیز در کردستان انجام وظیفه می‌کردند.
 
فرآیند آغاز انتقال نیروهای ارتش به مرزها به دلیل بی‌اعتمادی به ارتش تا ۳۱ شهریور (روز حمله علنی) آغاز نشد و مشکلات ارتش کماکان تا روز ۳۱ شهریور که عراق به شهرها حمله کرد باقی بود. زمانی که ارتش قصد داشت لشکر ۱۶ را به خط مقدم بفرستد، تجهیزات و نیرو سوار قطار شدند اما آن‌ها را پیاده کردند. [[لشکر ۲۱ پیاده آذربایجان|لشکر ۲۱]] را اجازه ندادند از تهران حرکت بدهند و عده‌ای عنوان می‌کردند که این لشکر می‌خواهد کودتا کند. در نیروی هوایی هم شرایط به گونه‌ای بود که فقط افراد مورد اعتماد حق پرواز داشتند و حتی نصب هر گونه جنگ‌افزای بر روی جنگنده‌ها می‌بایستی توسط افراد معتمد انقلابیون انجام می‌شد. به لشکر ۹۲هنگامی که درارتش اواخرقصد خردادداشت و[[لشکر تیرماه۷ نیروهایشزرهی راولی درعصر مرزهاخوزستان|لشکر مستقر۷۷ کردهزرهی]] بودرا دستوربه دادهمرز بودندبفرستد کهاستاندار تمامخراسان نیروهامانع راشده بازگرداندبود و همچنان به ارتش اتهام کودتا وارد می‌کردند.کرده پسبود ازکه ۵ارتش روزقصد نبرددارد سهمگینبا وتخلیه انهدامنظامی بخششمال عظیمیشرق ازکشور نیروهایزمینه ارتشرا دربرای غربحمله و[[اتحاد جنوب،جماهیر دستورشوروی حرکتسوسیالیستی|شوروی]] لشکرهایآماده ۲۷،کند. ۲۱لشکر پیاده،۱۶ زرهی۹۲ وکه ۸۸از زرهیاواخر بهخرداد منطقهو دادهتیرماه نشد،نیروهایش ورا در بعدمرزها هممستقر یگان‌هایکرده نیرویبود زمینیدستور راداده به‌ صورت گردانیبودند که هدفتمام بسیارنیروها مناسبیرا برایبازگرداند نابودیو توسط دشمن بود،همچنان به مناطقارتش اعزاماتهام می‌کردند<refکودتا name="اقدامات ارتش"وارد />می‌کردند. صدامسرهنگ اعلاممنوچهر کرده بودفرزانه که تماماز سرزمین‌های۱۰ خودماه راپیش از ایرانآغاز پس خواهیم گرفت و وارد شدن به خاک ایران برای ارتشتهاجم عراق فرماندهی آسانلشگر دانست.۹۲ بهزرهی تصوررا اوبر درعهده مقابل ارتشش هیچ ارتشی موجود نخواهدگرفته بود. می‌گوید:<ref name="ایسنا">{{Citeیادکرد webوب|نویسنده=|کد زبان=|تاریخ=۱۳۹۶/۷/۴|وبگاه=خبرگزاری دفاع مقدس|urlنشانی=https://www.isnadefapress.ir/fa/news/97012810445259512/%D8%B5AE%D8%AFA7%D8%A7B7%D9D8%85-B1%D8%A7%D8%B2AA-%DADB%A98C%D8DA%AF%D8%A7%D9%85A9-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%ADA7%D8%B4B2-%D8%AA-AC%D9%85%DB%8C-86%DA%A9%D8%B1%D8%AF |title= صدام از کدام فرمانده ارتشی وحشت می‌کرد؟ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹ |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷ |website=ایسنا}}{{Cite web |url=https://www.isna.ir/news/97012810445/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%8588-%D9%81%D8%B1%D9%8588%D8%A7%D9%86%D8%AFB2%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88BE%D8DB%AD8C%D8%B4-%D8%AA-A7%D9D8%85%DB%8CB2-%DAD8%A9AC%D8D9%B186%D8DA%AF |titleعنوان=خاطرات صدام از کدامیک فرمانده ارتشی وحشتاز می‌کرد؟جنگ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹و |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷روزهای |website=ایسناپیش از جنگ}}</ref>
 
<br />{{نقل قول|در اولین مراسم صبحگاه نفراتم مرا هو کردند. آنقدر ایستادم تا از رو رفتند و ساکت شدند. گفتم برادران! کشور و انقلاب ما دشمنانی قدرتمند دارد. نابسامانی و بهم ریختگی زیاد است، اگر کوتاهی کنیم بر ما غلبه پیدا می‌کنند و آبرویمان خواهد رفت. بیایید لشگر را از نو بسازیم.
 
صلوات فرستادند و استقبال کردند. متخصصان تانک و نفربر پراکنده و گاه در ژاندارمری محل تولدشان مشغول به کار بودند. با حمایت تیمسار فلاحی همه را برگرداندم.
 
آموزشهای نظامی و رزمایش ها برقرار و لشکر داشت عملیاتی می­شد که معاونم تلفن زد و گفت تعدادی از افسران و درجه داران ما را دستگیر کرده­ اند. گفتم می‌آیم ببینم چه خبر است. در راه پادگان عده ای مسلح نقاب‌دار از خودرو پیاده‌ام کردند و مرا با خود بردند و بعد از فشارهای روحی بسیار، دو هفته بعد از جنگ آزادم کردند.
 
از همه بدتر چند روزی به آغاز جنگ تعدادی از متهمان را به میدان صبحگاه لشکر می آورند و در مقابل همرزمانشان به رگبار می‌بندند. یکی از آنان در حال فوران خون از بازوانش فریاد می زده: «به خدا قسم ما خائن نیستیم». اگر آمریکا و شوروی عقل‌هایشان را روی هم می‌گذاشتند نمی‌توانستند یک چنین صحنه وحشتناکی را برای تخریب روحیه ارتش پیاده کنند. با این برخورد خشونت بار نه تنها لشکر که تمامی ارتش درهم می‌شکند. کودتای نقاب آخرین حلقه از زنجیره توطئه‌های آشکار و پنهان علیه ارتش بود که صدام جرات پیدا کند و بگوید سه روزه کار خوزستان و هفت روزه کار تهران را تمام خواهم کرد.||}}
 
 
پس از ۵ روز نبرد سهمگین و انهدام بخش عظیمی از نیروهای ارتش در غرب و جنوب، هنوز دستور حرکت لشکرهای ۲۷ و ۲۱ پیاده، ۱۶ زرهی و ۸۸ زرهی به منطقه داده نشد، و بعد هم یگان‌های نیروی زمینی را به‌ صورت گردانی که هدف بسیار مناسبی برای نابودی توسط دشمن بود، به مناطق اعزام می‌کردند<ref name="اقدامات ارتش" />. صدام اعلام کرده بود که تمام سرزمین‌های خود را از ایران پس خواهیم گرفت و وارد شدن به خاک ایران برای ارتش عراق آسان دانست. به تصور او در مقابل ارتشش هیچ ارتشی موجود نخواهد بود. <ref name="ایسنا">{{Cite web |url=https://www.isna.ir/news/97012810445/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF |title= صدام از کدام فرمانده ارتشی وحشت می‌کرد؟ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹ |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷ |website=ایسنا}}{{Cite web |url=https://www.isna.ir/news/97012810445/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF |title= صدام از کدام فرمانده ارتشی وحشت می‌کرد؟ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹ |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷ |website=ایسنا}}</ref>
 
فرآیند آغاز انتقال نیروهای ارتش به مرزها به دلیل بی‌اعتمادی به ارتش تا ۳۱ شهریور (روز حمله علنی) آغاز نشد و مشکلات ارتش کماکان تا روز ۳۱ شهریور که عراق به شهرها حمله کرد باقی بود. زمانی که ارتش قصد داشت لشکر ۱۶ را به خط مقدم بفرستد، تجهیزات و نیرو سوار قطار شدند اما آن‌ها را پیاده کردند. لشکر ۲۱ را اجازه ندادند از تهران حرکت بدهند و عده‌ای عنوان می‌کردند که این لشکر می‌خواهد کودتا کند. در نیروی هوایی هم شرایط به گونه‌ای بود که فقط افراد مورد اعتماد حق پرواز داشتند و حتی نصب هر گونه جنگ‌افزای بر روی جنگنده‌ها می‌بایستی توسط افراد معتمد انقلابیون انجام می‌شد. به لشکر ۹۲ که در اواخر خرداد و تیرماه نیروهایش را در مرزها مستقر کرده بود دستور داده بودند که تمام نیروها را بازگرداند و همچنان به ارتش اتهام کودتا وارد می‌کردند. پس از ۵ روز نبرد سهمگین و انهدام بخش عظیمی از نیروهای ارتش در غرب و جنوب، دستور حرکت لشکرهای ۲۷، ۲۱ پیاده،۱۶ زرهی و ۸۸ زرهی به منطقه داده نشد، و بعد هم یگان‌های نیروی زمینی را به‌ صورت گردانی که هدف بسیار مناسبی برای نابودی توسط دشمن بود، به مناطق اعزام می‌کردند<ref name="اقدامات ارتش" />. صدام اعلام کرده بود که تمام سرزمین‌های خود را از ایران پس خواهیم گرفت و وارد شدن به خاک ایران برای ارتش عراق آسان دانست. به تصور او در مقابل ارتشش هیچ ارتشی موجود نخواهد بود. <ref name="ایسنا">{{Cite web |url=https://www.isna.ir/news/97012810445/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF |title= صدام از کدام فرمانده ارتشی وحشت می‌کرد؟ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹ |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷ |website=ایسنا}}{{Cite web |url=https://www.isna.ir/news/97012810445/%D8%B5%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%AF%D8%A7%D9%85-%D9%81%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%B4%DB%8C-%D9%88%D8%AD%D8%B4%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%DA%A9%D8%B1%D8%AF |title= صدام از کدام فرمانده ارتشی وحشت می‌کرد؟ |date=۱۳۹۷/۱/۲۹ |accessdate=۱۳۹۸/۷/۲۷ |website=ایسنا}}</ref>
===طرح‌های عملیاتی ارتش ایران===