قرون وسطی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
افزودن داده
خط ۶۶:
 
=== تجارت و اقتصاد ===
{{main|Medievalتاریخ economicاقتصادی historyقرون وسطی}}مهاجرت‌ها و یورش‌های سده‌های چهارم و پنجم میلادی باعث گشت تا شبکه‌های تجاری پیرامون دریای مدیترانه درهم بریزد. یکی از این آسفتگی‌ها، توقف واردات محصولات آفریقایی به اروپا بود؛ در آغاز این محصولات در تمامی مناطق مرکزی و داخلی اروپا ناپدید شدند و این روند تا آنجا ادامه یافت که در سده هفتم میلادی تنها در چندین شهر مانند رُم یا [[ناپل]] یافت می‌گردیدند. در پایان سده هفتم و در اثر فتوحات مسلمانان، تولیدات آفریقایی دیگر در هیچ نقطه‌ای از اروپای غربی یافت نمی‌گردیدند. جایگزینی محصولات خارجی و محصولاتی که از نواحی دور دست وارد می‌گردیدند و در سراسر سرزمین‌های روم به یک روند بدل شده‌بود با کالاهای محلی در دوران قرون وسطای آغازین به‌وقوع پیوست. این دگرگونی‌ها بیشتر در سزمین‌های غیر مدیترانه‌ای همانند شمال گُل و بریتانیا، نمود یافت. کالاهای غیر محلی که در جریان کاوش‌های باستان‌شناسانه کشف می‌گردند، معمولاً کالاهایی تجملاتی هستند. در بخش‌های شمالی اروپا نه تنها شبکه‌های تجاری به تجارت محلی محدود بودند، بلکه کالاهایی که مورد داد و ستد قرار می‌گرفتند نیز بسیار ابتدایی بودند، همانند ظروف سفالی کوچک یا ساخته‌های پیچیده‌تر. در کرانه‌های مدیترانه، سفالگری صنعتی رایج بود علاوه بر مصرف داخلی، از راه‌های تجاری با مناطق دیگری که در فاصلهٔ بسیار دوری قرار نداشتند، مورد داد و ستد قرار می‌گرفت.<ref name="Wickham218">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 218–219</ref>
 
[[سکه|مسکوکات و ضرب سکه‌ها]] در همهٔ دولت‌های گوناگون ژرمن‌ها در غرب به تقلید از انواع رومی و بیزانسی آن صورت می‌پذیرفت. ضرب سکه‌های طلا، تا پایان سده هفتم و هنگام جایگزینی آن با سکه‌های نقره ادامه یافت. سکه‌های نقره فرانکی به نام [[دناریوس]] یا [[:en:French denier|denier]] و در همان هنگام نوع انگلوساکسونی آن، [[:en:Penny|پنی]] نامیده گردید. در میان سال‌های ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ م سکه‌های denier یا penny، از این مناطق در همهٔ اروپا گسترش یافتند. هیچ‌یک از سکه‌های برنزی و مسی ضرب نگردیدند و تنها در جنوب فرانسه بود که سکه‌های طلا نیز ضرب می‌شد. همچنین هیچ سکهٔ نقره‌ای در واحدهای گوناگون ضرب نگردید.<ref name="Coin">Grierson "Coinage and currency" ''Middle Ages''</ref>
خط ۸۱:
=== اروپای کارولنژی ===
{{main|امپراتوری فرانک|امپراتوری کارولنژی}}
[[Fileپرونده:Frankish_Empire_481_to_814Frankish Empire 481 to 814-en.svg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Frankish_Empire_481_to_814-en.svg|چپ|بندانگشتی|نقشه سرزمین‌های تسخیر شده بوسیله فرانک‌ها در میان سال‌های ۴۸۱ تا ۸۱۸ میلادی]]
در میان سده‌های ششم و هفتم، پادشاهی فرانک‌ها در شمال سرزمین گل شامل سه پادشاهی به نام‌های [[اوسترازیا]]، [[نوستریا]] و [[پادشاهی بورگوندی|بورگوندی]] می‌گردید، که همهٔ آنان تحت فرمانروایی [[مروونژی‌ها|خاندان مروونژی]] قرار داشت که همگی آنان از جانشینان و وارثان تاج و تخت [[کلوویس یکم]] محسوب می‌گردیدند. سدهٔ هفتم دورانی آشفته از جنگ‌های میان [[اوسترازیا|اوسترازیایی]]<nowiki/>ها و [[نوستریا|نوستریایی]]<nowiki/>ها بود.<ref name="Bauer2462">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 246–253</ref> این نبردها باعث قدرت‌گیری پپن یکم (درگذشتهٔ ۶۴۰ م) و تبدیل شدن او به عنوان [[شهرداران کاخ‌ها|شهردار کاخ]] و خوان‌سالار بزرگ [[اوسترازیا]] گردید و قدرت او تا آنجا افزایش یافت که به قدرتمندترین نیروی پشت تاج‌وتخت اوسترازیا بدل شد. پس از او، فرزندانش در این جایگاه قرار گرفتند و برای مدت‌ها عنوان‌های نمایندگی پادشاه و مشاوران او را در اختیار داشتند. یکی از نوادگان او، [[شارل مارتل]] (درگذشتهٔ ۷۴۱) توانست در سال ۷۳۱ سپاه مسلمانانی را که از [[پیرنه|رشته‌کوه پیرنه]] گذر کرده‌بودند را در [[نبرد تور]] درهم بکوبد.<ref name="Bauer347">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 347–349</ref>{{efn-ua|Muslim armies had earlier [[Umayyad conquest of Hispania|conquered the Visigothic kingdom]] of Spain, after defeating the last Visigothic King [[Ruderic]] (d. 711 or 712) at the [[Battle of Guadalete]] in 711, finishing the conquest by 719.<ref name=Bauer344>Bauer ''History of the Medieval World'' p. 344</ref>}} بریتانیای کبیر به ایالت‌های کوچکی تقسیم شده‌بود که بیشتر آن‌ها زیر فرمانروایی پادشاهی‌های [[پادشاهی نورثامبریا|نورثامبریا]]، [[مرسیا]]، [[وسکس]] و [[:en:East_Anglia|East Anglia]] قرار داشتند. اینان همگی از نسل فرزندان مهاجمان انگلوساکسون به‌شمار می‌آمدند اما همچنان پادشاهی‌های کوچکتری که امروزه ولز و اسکاتلند نامیده می‌شوند در کنترل [[بریتون‌های سلتی|بریتون‌های]] محلی و [[پیکت]]‌ها باقی ماندند.<ref name="Wickham158">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 158–159</ref> ایرلند نیز به واحدهای سیاسی بسیار کوچکتری تکه‌تکه شده‌بود که اغلب به عنوان پادشاهی‌های قبایلی شناخته شده‌اند و به وسیلهٔ پادشاهان اداره می‌گردیدند. تخمین زده می‌شود که در حدود ۱۵۰ پادشاه با درجه اهمیت‌ها و میزان قدرت‌های مختلفی در ایرلند حکومت می‌کردند.<ref name="Wickham164">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 164–165</ref>
 
خط ۹۹:
{{main|امپراتوری بیزانس تحت حکومت سلسله مقدونیه‌ای|Byzantine Empire under the Isaurian dynasty|امپراتوری نخست بلغارستان|مسیحی‌سازی بلغارستان|پادشاهی آلمان
|مسیحی‌سازی اسکاندیناوی|مسیحی‌سازی روس‌های کیفی}}{{see also|جنگ‌های عرب‌ها و بیزانس (۱۱۸۰–۷۸۰)|جنگ‌های بیزانس و بلغارها}}
[[Fileپرونده:Europe_in_814Europe in 814,_Charlemagne Charlemagne,_Krum Krum,_Nicephorus_I Nicephorus I.png|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Europe_in_814,_Charlemagne,_Krum,_Nicephorus_I.png|بندانگشتی|اروپا در ۸۱۴ میلادی|جایگزین=|280x280پیکسل]]
تلاش پادشاهان محلی برای مبارزه با مهاجمان منجر به ایجاد موجودیت‌های سیاسی تازه‌ای گردید. در [[انگلستان در عهد آنگلوساکسون‌ها|انگلستان عهد آنگلوساکسون‌ها]]، پادشاه [[آلفرد بزرگ]] (درقدرت ۸۷۱–۸۹۹) تفاهم‌نامه‌ای را در اواخر سده نهم با مهاجمان وایکینگ برقرار نمود که نتیجه آن [[:en:Danelaw|اسکان دانمارکی‌ها]] در نورثامبریا، مرسیا و بخش‌هایی از انگلیای خاوری بود.<ref name="Collins378">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 378–385</ref> در میانه سده دهم میلادی، جانشینان آلفرد توانستند نورثامبریا را تسخیر کنند و کنترل انگلیسی‌ها در بر بیشتر بخش‌های جنوبی بریتانیای کبیر بازیابی نمایند.<ref name="Collins387">Collins ''Early Medieval Europe'' p. 387</ref> در بریتانیای شمالی [[:en:Kenneth_MacAlpin|Kenneth MacAlpin]] (درگذشته‌ی ۸۶۰) توانست پیکت‌ها و [[مردم اسکاتلندی]] را تحت عنوان [[:en:Kingdom_of_Alba|پادشاهی Alba]] متحد نماید.<ref name="Davies309">Davies ''Europe'' p. 309</ref> در ابتدای سده دهم [[دودمان اتونی]] توانست [[پادشاهی آلمان]] را بنیان نهند و سرگزم عقب راندن مجارها شوند. تلاش‌های آنان در سال ۹۶۲ و تاج‌گذاری [[اتوی یکم]] (درقدرت ۹۳۶–۹۷۳) به عنوان [[امپراتور مقدس روم]] به اوج خود رسید.<ref name="Collins394">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 394–404</ref> در ۹۷۲، او با به ازدواج در آوردن پسرش [[اتوی دوم]] (درقدرت ۹۶۷–۹۸۳) با [[:en:Theophanu|Theophanu]] (درگذشته‌ی ۹۹۱)، دختر امپراتور تازه‌ی بیزانس، [[رومانوس دوم]] (درقدرت ۹۵۹–۹۶۳) توانست به عنوان خود مشروعیت بخشد و آن را استوارتر سازد.<ref name="Davies317">Davies ''Europe'' p. 317</ref> در اواخر سده دهم میلادی [[:en:Kingdom_of_Italy_(medieval)|ایتالیا]] پس از پشت سر گذاشتن دوره‌ای از بی‌ثباتی به زیر نفوذ دودمان اتونی درآمد.<ref name="Wickham435">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 435–439</ref> [[اتوی سوم]] (درقدرت ۹۹۶–۱۰۰۲) بیشتر عمر کوتاه خود را به عنوان پادشاه گذراند.<ref name="Whitton152">Whitton "Society of Northern Europe" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' p. 152</ref> پادشاهی فرانک غربی بیشتر دچار فروپاشی گردیده‌بود و گرچه پادشاه به‌طور اسمی در جایگاهش قرار داشت اما بیشتر قدرت سیاسی در دست لُرد‌های محلی قرار گرفته بود.<ref name="Wickham439">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 439–444</ref>
[[مسیحی سازی اسکاندیناوی|اعزام مبلغان مسیحی به اسکاندیناوی]] در طول سده نهم و دهم به نیرومند شدن رشد پادشاهی‌هایی همانند [[تاریخ سوئد (۸۰۰-۱۵۰۰)|سو‌ئد]]، [[تاریخ دانمارک|دانمارک]] و [[تاریخ نروژ|نروژ]] کمک نمود و باعث قدرتمند شدن و به دست آوردن قلمروهای بیشتر برای آنان گردید. تا سال ۱۰۰۰ میلادی برخی از پادشاهان آن مناطق به مسیحیت گرویدند. همچنین اسکاندیناویایی‌ها درون خاک اروپا نیز دست به گسترش و ایجاد مستعمره‌هایی برای خود نمودند. در کنار سکونت در ایرلند، انگلیس و نورماندی آنان در مناطقی که بعدها [[روس کیف|روسیه]] و [[سکونت در ایسلند|ایسلند]] نام گرفت نیز ساکن گردیدند. تجار و مهاجمان سوئدی از راه رودهای استپ روسیه به سوی جنوب سرازیر گردیدند و حتی در سال‌های [[محاصره قسطنطنیه (۸۶۰)|۸۶۰]] و [[جنگ روس–بیزانس (۹۰۷)|۹۰۷م]] تلاش نمودند تا قسطنطنیه را به تصرف خویش درآورند.<ref name="Collins385">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 385–389</ref> مسیحیان اسپانیا، که در ابتدا به قسمت‌های شمالی شبه‌جزیره ایبری محدود گردیده‌بودند توانستند به آهستگی قلمروی خود را به سمت جنوب گسترش داده و در سده‌های نهم و دهم دو [[پادشاهی آستوریاس]] و [[پادشاهی لئون]] را پایه‌ریزی نمودند.<ref name="Wickham500">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 500–505</ref>
<br />[[پرونده:Christ Magdeburg Cathedral Met 41.100.157.jpg|بندانگشتی|اثری از هنر قدیم المان در قرن دهم که مسیح را در حال تحویل گرفتن کلیسا نشان می‌دهد.]]
[[File:Christ Magdeburg Cathedral Met 41.100.157.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Christ%20Magdeburg%20Cathedral%20Met%2041.100.157.jpg|جایگزین=|راست|بندانگشتی|208x208پیکسل|یک کنده‌کاری بر روی عاج از [[هنر اتونی|هنر دودمان اتونی]]، مربوط به سده دهم میلادی که مسیح را در حال پذیرش یک کلیسا از [[اتوی یکم]] نشان میدهد.]]
در اروپای شرقی، بیزانس توانست قدرت و ثروت خود را زیر فرمانروایی [[باسیلیوس یکم]] (درقدرت ۸۶۷–۸۸۶) و جانشینانش [[لئوی ششم]] (درقدرت ۸۸۶–۹۱۲) و [[کنستانتین هفتم]] (درقدرت ۹۱۳–۹۵۹)، که از اعضای [[دودمان مقدونیه‌ای]] بودند، بازیابی نماید. تجارت از سر گرفته شد و امپراتوران تلاش کردند تا سیستم یکسانی را برای اداره‌ی همه‌ی مناطق پیاده‌سازی نمایند. قدرت نظامی امپراتوری دوباره سازماندهی گردید که این توانایی را به امپراتوران [[ژان یکم (امپراتور بیزانس)|ژان یکم]] (درقدرت ۹۶۹–۹۷۶) و [[باسیل دوم]] (درقدرت ۹۷۶–۱۰۲۵) بخشید تا بتوانند مرزهای امپراتوری را در تمامی جبهه‌ها گسترش دهند. دربار امپراتوری مرکز احیای فراگیری آموزه‌های کلاسیک گردید که این فرآیند به نام [[رنسانس مقدونیه‌ای]] معروف گشت. نویسندگانی همانند [[:en:John_Geometres|John Geometres]] (اوایل سده دهم) آثاری همانند سرود و شعر و غیره از خود برجای گذاشتند.<ref name="Davies318">Davies ''Europe'' pp. 318–320</ref> تلاش مبلغان هر دو کلیسای شرقی و غربی باعث گسترش مسیحیت در میان مردم [[موراویای بزرگ|موراویایی‌]]، [[بلغارها]]، [[بوهمی‌ها]]، [[لهستانی (قوم)|لهستانی‌ها]]، مجارها و اسلاوهای ساکن [[روس کیف|روس کیِف]] گردید. این تغییر دین‌ها باعث ایجاد واحد‌های سیاسی تازه‌ای در سرزمین‌های این مردمان گردید که از آنان میتوان به [[موراویای بزرگ]]، [[امپراتوری نخست بلغارستان|بلغارستان]]، [[بوهم]]، [[لهستان در قرون وسطی آغازین|لهستان]]، مجارستان و روس‌ کیف، اشاره نمود.<ref name="Davies321">Davies ''Europe'' pp. 321–326</ref> بلغارستان، که در حدود سال ۶۸۰ پایه‌ریزی گشته بود، به بزرگترین وسعت خود رسید که که مرزهایش از بوداپست تا دریای سیاه و از رود دنیپر در اوکراین امروزی تا دریای آدریاتیک میرسید.<ref name="Crampton12">Crampton ''Concise History of Bulgaria'' p. 12</ref> در سال ۱۰۱۸، آخرین نجیب‌زادگان بلغار، به امپراتوری بیزانس تسلیم گردیدند.<ref name="Curta246">Curta ''Southeastern Europe'' pp.&nbsp;246–247</ref>
 
<br />
=== هنر و معماری ===
{{main|هنر قرون وسطی|معماری قرون وسطی}}{{see also|هنر دوران مهاجرت|Pre-Romanesque art and architecture|هنر کارولنژی}}
سطر ۱۶۰ ⟵ ۱۶۳:
 
=== خیزش دولت‌ها ===
[[Fileپرونده:Europe 1360.jpg|thumb|upright= 1.5|نقشه اروپا ۱۳۶۰|left]]
چندین [[دولت ملی]] قدرتمند مبتنی بر سلطنت در سراسر اروپا در اواخر قرون وسطی، به ویژه در انگلستان، فرانسه و پادشاهی مسیحی [[شبه جزیره ایبری]]، در [[تاج آراگون]]، [[کاستیل]] و [[پرتغال]] رشد یافتند. درگیری‌های طولانی در این دوران، کنترل سلاطین بر سرزمینشان را تقویت کرد که به شدت بر دهقانان سخت می‌گرفتند. پادشاهان از جنگ بهره‌مند می‌شدند چرا که جنگ قوانین سلطنتی را گسترش می‌داد و زمین‌هایی را که مستقیماً تحت کنترلشان بود افزایش می‌داد.<ref name=Watts201>Watts ''Making of Polities'' pp. 201–219</ref>
پرداخت هزینه‌های جنگ‌ها نیازمند روش‌های مالیاتی مؤثرتر و کارآمدتر بود و در نتیجه نرخ مالیات اغلب افزایش می‌یابد.<ref name=Watts224>Watts ''Making of Polities'' pp. 224–233</ref>
الزام به دست آوردن رضایت مالیات دهندگان، نمایندگان مجلس مانند پارلمان انگلیس و اجلاس عمومی فرانسه را به قدرت و اقتدار رساند.<ref name=Watts233>Watts ''Making of Polities'' pp. 233–238</ref>
[[Fileپرونده:Joan of Arc miniature graded.jpg|thumb|right|[[ژاندارک]] تصویری از قرن پانزدهم]]
 
در طول قرن ۱۴، پادشاهان فرانسوی تلاش کردند نفوذ خود را با هزینه املاک اشراف گسترش دهند.<ref name=Watts166>Watts ''Making of Polities'' p. 166</ref> اما وقتی تلاش کردند املاک پادشاهان انگلیسی در جنوب فرانسه را تصرف کنند به مشکلاتی برخوردند که نهایتاً به [[جنگ صد ساله]] راه برد.<ref name=Watts169>Watts ''Making of Polities'' p. 169</ref> که از سال ۱۳۳۷ تا ۱۴۵۳ به طول کشید.<ref name=MA100>Loyn "Hundred Years' War" ''Middle Ages'' p. 176</ref> . [۲۸۰] در اوایل جنگ انگلیسی‌ها تحت فرماندهی [[ادوارد سوم]] (۱۳۲۷ تا ۷۷) و پسرش [[ادوارد، شاهزاده سیاه]] (سال۱۳۷۶)،<ref name=BP242>Barber ''Edward'' pp. 242–243</ref> درجنگ‌های [[کرسی]] و [[نبرد پواتیه]] به پیروزی رسیدند، شهر [[کاله]] را تصرف کردند و کنترل بخش بزرگی از فرانسه را به دست آوردند. فرانسه دوباره به وضعیت انحلال رسید. اما در اواخر دهه ۱۴۲۰، موفقیت‌های نظامی [[ژاندارک]] (دسامبر ۱۴۳۱) منجر به پیروزی فرانسه و ضبط آخرین اموال انگلیسی‌ها در جنوب فرانسه در سال ۱۴۵۳ شد.<ref name=Watts317>Watts ''Making of Polities'' pp. 317–322</ref> قیمت گرفته شده بسیار بالا بود، چرا که جمعیت فرانسه در پایان جنگ تقریباً نصف جمعیتی بود که در آغاز درگیری‌ها بود. اما برعکس جنگ‌ها تأثیر مثبتی بر هویت ملی انگلیس گذاشتند. کار زیادی انجام شد تا هویت‌های مختلف محلی در یک آرمان ملی انگلیسی ترکیب شدند.
سطر ۱۷۸ ⟵ ۱۸۱:
=== درگیری در کلیسا ===
{{Main|Western Schism|Bohemian Reformation|Hussites}}
[[Fileپرونده:07 Grégoire XI (couronné par Guy de Boulogne).jpg|thumb|left|گی بولون تاج را بر سر پاپ گریگوری یازدهم می‌گذارد. یک کار مینیاتوری از «تواریخ فرویسارت»'']]در طول قرن پر آشوب چهاردهم، اختلافات درون رهبری کلیسا به پاپاسی آوینیون (۷۶–۱۳۰۹ منجر شد.<ref name="Thomson170">Thomson ''Western Church'' pp. 170–171</ref> که همچنین «اسارت بابلیان پاپیون» نامیده می‌شد که اشاره به [[اسیران یهودی در بابل]] بود<ref name="MAAvignon">Loyn "Avignon" ''Middle Ages'' p. 45</ref> سپس به [[دو دستگی غرب]] رسید که از سال ۱۳۷۸ تا ۱۴۱۸ ادامه داشت، زمانی که دو پاپ و سه پاپ رقیب وجود داشت که هر کدام را چندین ایالت پشتیبانی می‌کردند.<ref name="MAGreat">Loyn "Great Schism" ''Middle Ages'' p. 153</ref> مقامات کلیسایی در شورای کنستانس در سال ۱۴۱۴ جمع شدند. در سال بعد شورا یکی از پاپ‌های رقیب را کنار گذاشت و تنها دو نفر از متقاضیان را باقی گذاشت. پس از استماعات بیشتر، در ماه نوامبر ۱۴۱۷ شورا [[مارتین پنجم]] (پاپ ۱۴۱۷–۳۱) را به عنوان پاپ انتخاب کرد.<ref name="Thomson184">Thomson ''Western Church'' pp. 184–187</ref>
 
علاوه بر دو دستگی کلیسای غرب از درگیری‌ها در الهیات هم رنج می‌برد. برخی از آن‌ها به الحاد متمایل شدند جان الیزابت وایکلیف (درگذشته ۱۳۸۴)، خداشناس انگلیسی، آز آنجایی که می‌گفت مردم عامه می‌بایست به متن کتاب مقدس دسترسی داشته باشند و همچنین برای اعتقاداتش به [[عشای ربانی]]، که بر خلاف دکترین کلیسا بود، در سال ۱۴۱۵ محکوم به ارتداد شد.<ref name=Thomson197>Thomson ''Western Church'' pp. 197–199</ref> تعالیم ویکلیف دو جنبش بزرگ مرتدین را که در سال‌های بعد قرون وسطی واقع شد تحت تأثیر قرار داد. لولاردی در انگلستان و [[هوسی‌ها]] در بوهمیا.<ref name=Thomson218>Thomson ''Western Church'' p. 218</ref> جنبش بوهمیان با تعالیم [[یان هوس]] آغازیدن گرفت که خود او در سال ۱۴۱۵ پس از اینکه توسط شورای کنستانس محکوم شد، در آتش سوزانده شد. کلیسای هوسیت، گرچه یک هدف جنگ‌های صلیبی بود اما بعد از قرون وسطی برجای ماند.<ref name=Thomson213>Thomson ''Western Church'' pp. 213–217</ref> ارتدادهای دیگری نسبت به کلیسا از جمله اتهامات علیه شوالیه تمپلار به وجود آمد، که منتهی به سرکوب آن‌ها در سال ۱۳۱۲ و تقسیم ثروت کلان بین پادشاه فرانسه [[فیلیپ چهارم فرانسه]] (۱۳۱۴ – ۱۲۸۵) و هاسپیتالرها شد.<ref name=Templars>Loyn "Knights of the Temple (Templars)" ''Middle Ages'' pp. 201–202</ref>