سوگیری تأییدی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
فاصله اصلاح شد.
Javanfard (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
'''سوگیری تأییدی''' {{به انگلیسی|confirmation bias}} گرایش به جستجو در اطلاعات یا تعبیر کردن آن به نحوی است که باورها یا فرضیه‌های خودِ شخص را تأیید کند. سوگیری تأییدی یکی از انواع [[سوگیری شناختی]] محسوب می‌شود و از جمله خطاهایی است که به شکل سیستماتیک، در [[استقرا|استدلال‌ورزی استقرایی]] مشاهده می‌شود. زمان‌هاییسوگیر کهتاییدی اینرا سوگیرینخستین خودبار راپیتر بیشترواسن از(۱۹۲۴-۲۰۰۳)، همهروانشناس نشانبرجسته دانشگاه کالج لندن استفاده کرد. می‌دهد،وی یکی زمانیاز استپیشگامان کهروانشناسی فرداستدلال، هنگامیکی جمع‌آوریاز یاشاخه‌های یادآوریعلوم اطلاعاتشناختی بهاست. شکلاین گزینشیشاخه عملاز می‌کندعلوم ذهنی نحوه تفکر و دیگریاستدلال وقتیرا استدر کهافراد فردمطالعه شواهدمی‌کند؛ مبهمفرایندهایی راکه منجر به عنواننتیجه‌گیری تأییدیدر برذهن موضعمی‌شود فعلی‌اشو تعبیرچگونه می‌کند.این سوگیریفرایندها تأییدیروند درحل خصوصمسئله موضوعاتو [[هیجانتصمیم‌گیری (روان‌شناسی)|هیجان‌برانگیز]]را یاشکل درمی‌دهند. مورداز باورهاییدید کهواسن، فردافراد نسبتبلافاصله به آن‌هااطلاعات تعصبو دارد،دانشی بهتمایل شکلپیدا شدیدتریمی‌کنند مشاهدهکه می‌شودپیش‌فرض‌ها، دریافت‌ها و باور‌های‌‌شان را تایید می‌کند.<ref>{{یادکرد-ویکی وب|پیوندنویسنده =بهمن شهری|نشانی = https://enwww.wikipediabbc.orgcom/wpersian/index.php?title=Confirmation_bias&oldid=627746599science-42109666|عنوان =Confirmationچگونه biasاز شر تعصبات ذهن خلاص شویم؟؟|زبان ناشر =انگلیسی بی‌بی‌سی فارسی|بازیابیتاریخ = ۴ آذر ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۴ آذر ۱۳۹۶}}</ref>
 
 
زمان‌هایی که این سوگیری خود را بیشتر از همه نشان می‌دهد، یکی زمانی است که فرد هنگام جمع‌آوری یا یادآوری اطلاعات به شکل گزینشی عمل می‌کند و دیگری وقتی است که فرد شواهد مبهم را به عنوان تأییدی بر موضع فعلی‌اش تعبیر می‌کند. سوگیری تأییدی در خصوص موضوعات [[هیجان (روان‌شناسی)|هیجان‌برانگیز]] یا در مورد باورهایی که فرد نسبت به آن‌ها تعصب دارد، به شکل شدیدتری مشاهده می‌شود.<ref>{{یادکرد-ویکی|پیوند=https://en.wikipedia.org/w/index.php?title=Confirmation_bias&oldid=627746599|عنوان=Confirmation bias|زبان=انگلیسی|بازیابی=}}</ref>
 
از این سوگیری برای توضیح پدیده‌های [[روان‌شناسی شناختی|شناختی]] مختلفی استفاده می‌شود که این پدیده‌ها از آن جمله‌اند: [[قطبی شدن گروه|قطبی شدنِ نگرش]]<ref group="انگلیسی">attitude polarization</ref> (که در آن اختلاف نظر اعضای گروه، با مراجعه به مجموعهٔ یکسانی از شواهد بیشتر می‌شود)، [[ثبات باور|ثباتِ باور]]<ref group="انگلیسی">belief perseverance</ref> (که در آن، باور فرد به یک گزاره، با ارائه شواهد نقض، مستحکم‌تر می‌شود)، [[اثر تقدم|اثر تقدم غیرمنطقی]]<ref group="انگلیسی">primacy effect</ref> (که در آن فرد به اطلاعاتی که زودتر با آن‌ها مواجه شده بیشتر اتکا می‌کند) و [[همبستگی خیالی]]<ref group="انگلیسی">illusory correlation</ref> (که در آن فرد بین متغیرها یا رویدادهای غیرمرتبط، نوعی از همبستگی را پیدا می‌کند).
 
در پژوهشی مشترک، مارتی جی. هَسِلتِن (استاد روانشناسی و علوم ارتباطات در دانشگاه کالیفرنیا در لس‌آنجلس)، پاول اندروز (استاد روانشناسی و علوم اعصاب و رفتار در دانشگاه اونتاریو)، و دنیِل نِتِل (استاد علوم رفتاری در دانشگاه نیوکاسل) نشان دادند که چگونه جهت‌گیری‌های ذهنی در افراد تکامل پیدا می‌کنند و انسان‌ها همچون حیوانات از دریچه سازگاری با محیط اطرافشان به قضاوت و واکنش می‌پردازند. به باور این پژوهشگران جانب‌داری ذهن الگویی نظام‌مند دارد که با رشد و تکامل جهت‌گیری‌های ذهنی می‌تواند قضاوت نادرست و تفسیر غیرمنطقی از امور جهان را در پی داشته باشد. با شناخت فرایند‌هایی که طی آنها ذهن به جانبداری از قسمتی از اطلاعات ورودی می‌پردازد و قسمتی دیگر از دانش را نادیده می‌گیرد، می‌توانیم فرایند خردورزی، قضاوت و تصمیم‌گیری را بهینه کنیم. جهت‌‌گیری تاییدی یکی از مشهورترین‌ انواع جهت‌گیری‌های ذهنی است.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده =بهمن شهری|نشانی = https://www.bbc.com/persian/science-42109666|عنوان =چگونه از شر تعصبات ذهن خلاص شویم؟؟| ناشر = بی‌بی‌سی فارسی|تاریخ = ۴ آذر ۱۳۹۶|تاریخ بازدید = ۴ آذر ۱۳۹۶}}</ref>
 
ما معمولاً برای برای چیزهایی که قبلاً درستیِ آن‌ها برای‌مان اثبات و تأیید شده و به آن باور داریم پِی شاهد و مدرک می‌گردیم. این تعصب بر درستیِ چیزهایی که برای ما اثبات شده گاهی ممکن است منجر شود که شواهدی را علیه باورهای‌مان نادیده بگیریم و وقتی به شاهد و مثالی برمی‌خوریم که با نتیجهٔ ما متناقض است، آن را نمی‌پذیریم و معمولاً حتی سراغ بررسی آن هم نمی‌رویم. بلکه سراغ منابع جای‌گزینی می‌رویم که اهمیت این شواهد را زیر سؤال می‌برند. به‌طور مثال اگر کسی مطلقاً بر این عقیده باشد که تغییرات آب و هوایی توطئه و دروغ است و واقعیت ندارد، و سپس با مستندی برخورد کند که نام آن «شواهد انکارناپذیر تغییرات آب و هوایی» باشد احتمالاً عصبانی می‌شود. اگر بعد از آن سراغ گوگل برود و دربارهٔ موضوع جستجو کند، احتمالاً چیزی که برای آن جستجو خواهد کرد مطالب مرتبط با عقیدهِ خود (که تغییرات اقلیمی دروغ است) خواهد بود نه مطالبی که شواهد علمی و مستدل راجع به این موضوع ارائه دهند.