جنبش مشروطه ایران: تفاوت میان نسخهها
[نسخهٔ بررسینشده] | [نسخهٔ بررسینشده] |
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
اصلاح ویرایشی |
|||
خط ۱۵:
| side1a = '''{{small|جنبش:{{سخ}}ژوئن ۱۹۰۵–اوت ۱۹۰۶}}'''
{{فهرست ساده}}
[[مرکز مخفی]]<ref name="PUP">{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=76–77}}</ref>{{سخ}}[[اجتماعیون عامیون]]<ref name="PUP"
ج [[جامعه بشریت]]<ref name="PUP"
{{endplainlist}}
گروههای نیمه سازمان یافته:
{{فهرست ساده}}
[[عالم (اسلام)|علما]] و طلاب<ref name="PUP2"
کمیته بازرگانان<ref>{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=81}}</ref>{{سخ}}
کمیته بزرگان انجمن<ref name="PUP84">{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=84}}</ref>{{سخ}}
دانش جویان [[دارالفنون]]، [[مدرسه علوم سیاسی تهران|مدرسه علوم سیاسی]] و [[مدرسه کشاورزی مظفری|دانشکده کشاورزی]]<ref name="PUP84"
{{endplainlist}}
| side1b = '''{{small|مبارزه و جنگ داخلی:{{سخ}}اوت ۱۹۰۶–جولای ۱۹۰۹}}'''
{{فهرست ساده}}
{{تصویر پرچمها|Flag of Persia (1907).svg}} [[دوره نخست مجلس شورای ملی]]{{سخ}}[[شورای ولایتی جمهوری آذربایجان|شورای تبریز]]<ref name="PUP97">{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=97}}</ref>{{سخ}}
عشایر [[لر بختیاری]]<ref name="PUP95"
انجمن صنفی<ref name="PUP95"
انجمن فارغ التحصیلان دانشگاه<ref name="PUP95">{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=95}}</ref>
{{endplainlist}}
| side2a =
{{فهرست ساده}}{{سخ}}{{سخ}}
{{تصویر پرچمها|Early 20th Century Qajar Flag.svg}} [[قاجاریان]]{{سخ}}[[شهربانی]]<ref name="PUP2">{{cite book|last=Abrahamian|first=Ervand|author-link=یرواند آبراهامیان|year=1982|title=Iran Between Two Revolutions|isbn=0-691-10134-5|publisher=[[انتشارات دانشگاه پرینستون]]|pages=83}}</ref>{{سخ}}[[قوای قزاق]]<ref name="PUP2"
{{endplainlist}}
| side2b =
{{فهرست ساده}}{{سخ}}{{سخ}}
{{تصویر پرچمها|Flag of Persia (1910-1925).svg}} [[قاجاریان]]{{سخ}}[[قوای قزاق]]{{سخ}}
{{پرچمک|امپراتوری روسیه}} [[امپراتوری روسیه]]<ref>Jack A. Goldstone. [https://books.google.nl/books?id=Gre5CAAAQBAJ&pg=PT289&dq=persian+constitutional+revolution+russian+involvement&hl=nl&sa=X&ved=0CDwQ6AEwBDgKahUKEwjHmKidooXGAhWEECwKHfZkAmE#v=onepage&q=persian%20constitutional%20revolution%20russian%20involvement&f=false ''The Encyclopedia of Political Revolutions''] Routledge, 29 apr. 2015 {{ISBN|1-135-93758-3|en}} p 245</ref>{{سخ}}[[شاهسونها]]<ref name="PUP97"
{{endplainlist}}
| side3 =
خط ۹۷:
[[پرونده:Roshdieh.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|[[حسن رشدیه]] فعال ضد قاجار و عضو انجمن باغ سلیمان خان میکده<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی رضوی| نام =سید مقداد | پیوند نویسنده =سید مقداد نبوی رضوی| فصل = مقدمه تاریخی| عنوان = تاریخ مکتوم| سال =1393| ناشر = پردیس دانش| مکان =تهران | زبان = فارسی| شابک = | صفحه = 43| صفحات =333}}</ref>]]
میرزا نصرالله [[ملک المتکلمین|ملکالمتکلمین]]، [[سید جمال الدین واعظ|سیدجمالالدین واعظ]]، حاج میرزا [[یحیی دولتآبادی]] و دیگر تکاپوگران مشروطه با هممسلکانشان در مخالفت با حکومت قاجار، در باغ میرزا [[سلیمان خان میکده]] جمع میشدند تا با تمرکز بیشتری به فعالیتهای انقلابی خود بپردازند. تکاپوهای ایشان، سرانجام، به نقشآفرینی اساسی در تکوین [[جنبش مشروطه]] و نیز دخالت در پیشرفت آن انجامید.<ref name="ReferenceA"
گروه مؤسس، در تاریخ۶ خرداد ۱۲۸۳ (۱۲ ربیعالاول ۱۳۲۲) در اقدامی بیسابقه و جسورانه اقدام به دعوت عدهای مورد اطمینان نمودند. برای محل تجمع باغ [[سلیمان خان میکده|سلیمانخان میکده]] را انتخاب نمودند. چند نفر از جمله [[سید جمال الدین واعظ|سید جمالالدین واعظ]] و [[ملک المتکلمین|ملکالمتکلمین]] و شیخ [[محمدمهدی شریف کاشانی]] سخنرانیهایی نموده و سپس قطعنامهای در ۱۸ ماده خوانده و تصویب گردید، مطالب مهم آن در ارتباط با نحوه مبارزه با دربار، جلب نظر روحانیان، روشن کردن افکار عمومی با سخنرانیها در مجالس مختلف و نوشتن و ارسال شرایط و وضع ایران به مطبوعات خارج از کشور بود. مطابق منابع مختلف تاریخی، حدود نیمی از اعضای این انجمن [[بابی]] بودهاند. سید جمال الدین واعظ میگوید:تفکرات بابی [[ازلی]] بر آن انجمن حاکم بود و بیشتر حاضران، آن گونه میاندیشیدند.<ref name=ToolAutoGenRef1>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی رضوی| نام =سید مقداد | پیوند نویسنده =سید مقداد نبوی رضوی| فصل = زندگی ملک المتکلمین| عنوان = تاریخ مکتوم| سال =1393| ناشر = پردیس دانش| مکان =تهران | زبان = فارسی| شابک = | صفحه = 264| صفحات =333}}</ref>
خط ۱۰۷:
=== نفرات کلیدی ===
در میان اعضای این انجمن، افراد برجستهای چون شیخ [[محمدمهدی شریف کاشانی]]، [[ملک المتکلمین]]، [[جمالالدین واعظ اصفهانی|سید جمال واعظ]]، [[سید محمدرضا مساوات شیرازی|سید محمدرضا مساوات]]، [[سید اسدالله خرقانی]]، [[شیخ مهدی بحرالعلوم]]، [[ابوالحسن قاجار|ابوالحسن میرزا قاجار]] - آقا میرزا محسن (برادر صدرالعلما) - [[سلیمان خان میکده]] - [[یحیی دولتآبادی]] - [[محمدعلی خان نصرت السلطان]] - [[جهانگیرخان صوراسرافیل]]، میرزا [[عباس علی خان شوکت]]، [[حامدالملک شیرازی]]، [[میرزا محمود شیرازی]]، حاج [[میرزا علی محمد دولتآبادی]] و …، حضور داشتند. برخی ار ایشان در میان منسوبان نسبی و سببی [[صبح ازل]] قرار داشتند و برخی نیز در گذشته، به [[قبرس]] رفته و با پیشوای شان دیدار کردهاند.<ref name=ToolAutoGenRef1
[[مهدی ملکزاده]] از شیخ [[محمدمهدی شریف کاشانی]] به عنوان ریاست این انجمن که به [[انجمن باغ میکده]] شناخته میشود نام میبرد.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = ملکزاده| نام =مهدی | پیوند نویسنده =مهدی ملکزاده| عنوان = تاریخ انقلاب مشروطیت ایران جلد2| زبان = فارسی| صفحه = 240}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی رضوی| نام =سید مقداد | پیوند نویسنده =سید مقداد نبوی رضوی| فصل = تکاپوهای مشروطه خواهانه ملک المتکلمین| عنوان = تاریخ مکتوم| سال =1393| ناشر = پردیس دانش| مکان =تهران | زبان = فارسی| شابک = | صفحه = 266| صفحات =333}}</ref>
خط ۱۵۸:
== فرمان مشروطیت ==
[[پرونده:NY Pers Rev.jpg|بندانگشتی|راست|بازتاب انقلاب مشروطیت در
{{اصلی|فرمان مشروطیت}}
سرانجام مظفرالدین شاه [[فرمان مشروطیت]] را در [[۱۴ مرداد]] ۱۲۸۵ امضا کرد. علما و دیگرانی که به حضرت عبدالعظیم و قم رفته بودند بازگشتند و تحصن در سفارت انگلیس پایان یافت. مردم صدور فرمان مشروطیت را جشن گرفتند.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
خط ۱۸۸:
نشریه هفتگی [[صور اسرافیل (روزنامه)]] در این دوران منتشر میشد و نقش مهمی در تشویق مردم به آزادیخواهی و مقابله با شاه و درباریان طرفدارش داشت.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
از جمله عوامل اختلاف بین شاه و مشروطه خواهان طرح اتهام [[زنا]] و [[فحشا]] از سوی برخی مشروطه خواهان به مادر شاه، [[تاجالملوک (قاجار)|تاجالملوک]]، بود. بخصوص [[سید محمدرضا مساوات شیرازی]] تا جایی پیش رفت که طوماری تهیه کرد و شاه را زنازاده خواند.<ref>{{یادکرد وب |url=http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=30&NewsId=5612 |title=دختر امیرکبیر چرا در تاریخ بدنام شد؟ |accessdate=۲ آوریل ۲۰۱۸ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20180402163051/http://tarikhirani.ir/Modules/News/Phtml/News.PrintVersion.Html.php?Lang=fa&TypeId=30&NewsId=5612 |archivedate=۲ آوریل ۲۰۱۸ |dead-url=yes
با توجه به ناقص بودن [[قانون اساسی مشروطه]] که با عجله تهیه شده بود مجلس [[متن قانون اساسی مشروطه و متمم آن|متمم قانون اساسی]] را تصویب کرد که در آن بهطور مفصل حقوق مردم و تفکیک قوا و اصول مشروطیت آمده بود. محمدعلی شاه به مجلس رفت و سوگند وفاداری یاد کرد. پس از چند روز او و دیگر مستبدان با همراهی [[شیخ فضلالله نوری]]<ref>دولتآبادی، میرزا یحیی. ''حیات یحیی'' انتشارات فردوسی جلد دوم. صفحات: ۱۶۹، ۱۸۵</ref> عدهای را علیه مجلس در اطراف آن جمع کردند و به درگیری با نمایندگان و مدافعان مجلس پرداختند. با بمبی که یاران [[حیدرخان عمواوغلی]] به کالسکه حامل محمدعلیشاه انداختند به مقابله جدی با مجلس پرداخت و به [[باغ شاه (تهران)|باغشاه]] رفت و [[بریگاد قزاق]] را برای مقابله با مجلس آماده کرد.<ref name="از تاریخ مشروطهٔ کسروی ص 658">از تاریخ مشروطهٔ کسروی ص 658</ref>
در سال [[۱۲۸۷ (خورشیدی)|۱۲۸۷]] خورشیدی (۱۳۲۶ قمری)، [[محمدعلیشاه قاجار]] پس از آن که با مشروطهخواهان و مجلس از در مخالفت درآمد، مرکز فرماندهی خود را در [[باغشاه]] قرار داد، شاه با این کار میخواست از شهر بیرون رفته و در باغشاه لشکر بیاراید و به آسانی با مشروطه نبرد کند. محمدعلیشاه دستخطی بدین شرح داد: {{گفتاورد|«جناب اشرف مشیرالسلطنه، چون هوای تهران گرم و تحملش بر ما سخت بود از اینرو به باغشاه حرکت فرمودیم، پنجشنبه ۴ جمادیالاولی، عمارت باغشاه.»}}
سپس هشت تن از آزادیخواهان را فراخواند که شش تن آنان بدین شرح نام برده میشوند: [[جهانگیرخان صور اسرافیل]]، [[سید محمدرضا مساوات شیرازی]]، [[ملک المتکلمین]]، [[سید جمالالدین واعظ اصفهانی]]، [[بهاءالواعظین (تهران)|بهاءالواعظین]] و [[میرزا داودخان]].<ref name="از تاریخ مشروطهٔ کسروی ص 658"
== به توپ بستن مجلس ==
خط ۲۰۰:
جمالالدین واعظ همراه با ملک المتکلمین رهبریِ گروههای بزرگی از مشروطهگرایان را به عهده داشتند.<ref>[[مهدی ملکزاده|ملکزاده م]]، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، تهران. ۱۳۷۱.[[انتشارات علمی]]. ص ۷۰۵ و ۸۲۱ شابک =۹۶۴–۳۷۲–۰۹۲–۶</ref><ref>[[احمد کسروی|کسروی ا]]، تاریخ مشروطه ایران، تهران. ۱۳۹۰.[[انتشارات نگاه]]. ص ۶۱۷ شابک =۹۸۷–۹۶۴–۳۵۱–۱۳۸–۸</ref>
ولی مجلس با درخواست شاه برای تبعید برخی از مشروطهخواهان مخالفت کرد. سرانجام در اثر ایستادگی و سرپیچی از فرمان شاه، بالاخره با فرستادن [[کلنل لیاخوف]] فرمانده [[بریگاد قزاق]] حمله به مجلس را آغاز کرد. لیاخوف با نیروهایش مجلس را محاصره کردند و ساختمان مجلس و [[مدرسه سپهسالار]] را در [[۲۳ جمادیالاول]] [[۱۳۲۶ (قمری)|۱۳۲۶]] ([[۲ تیر]] ۱۲۸۷/{{رچ}}[[۲۳ ژوئن]] [[۱۹۰۸ (میلادی)|۱۹۰۸]]) [[بهتوپبستن مجلس|به توپ بستند]]. وکلا از مجلس پراکنده شدند و عده زیادی از مدافعان مجلس در این حمله کشته شدند. محمدعلی شاه لیاخوف را به حکومت نظامی منصوب کرد و به تعقیب نمایندگان و دیگر آزادیخواهان پرداخت. [[ملک المتکلمین]] و [[میرزا جهانگیرخان]] و [[قاضی ارداقی]] را در باغشاه پس از شکنجه در برابر محمدعلی شاه کشتند.<ref name="از تاریخ مشروطهٔ کسروی ص 658"
== شکست در تهران ==
خط ۲۲۱:
{{ب|سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی|مارا ز سر بریده میترسانی؟}}
{{ب|ما گر زسر بریده میترسیدیم|در محفل عاشقان نمیرقصیدیم}}
{{پایان شعر}} در اوایل ربیعالثانی سال ۱۳۲۷ ه.ق (اردیبهشت ۱۲۸۸ ه.
== قیام گیلان ==
خط ۲۵۵:
[[علیمحمد فرهوشی]] از بابیان (پیرو [[سید علی محمد باب]]) دولتآباد اصفهان بود.<ref name="ReferenceB">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = دولتآبادی| نام =ناصر | پیوند نویسنده = ناصر دولتآبادی|عنوان = فهرست زائران [[صبح ازل]]|صفحه = 1}}</ref><ref name="ReferenceC">{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی رضوی| نام =سید مقداد | پیوند نویسنده =سید مقداد نبوی رضوی| فصل = فروزندگان مشعل مشروطیت| عنوان = تاریخ مکتوم| سال =1393| ناشر = پردیس دانش| مکان =تهران | زبان = فارسی| شابک = | صفحه = 185| صفحات =333}}</ref>
او در سال ۱۳۱۳ ق همراه با جمعی از پیروان میرزا یحیی [[صبح ازل]] به قبرس رفت تا با او دیدار کند.<ref name="ReferenceB"
فره وشی یکی از فعالان سیاسی عصر قاجار بود و در تکاپوهای [[مشروطه]] خواهی نیز دست داشت. او در حدود سن ۸۶ سالگی، گزارشی از تکاپوهای هم مسلکان خویش به نام «آزاد مردانی که مشعل مشروطیت را برافروختند» را نگاشت.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = نبوی رضوی| نام =سید مقداد | پیوند نویسنده =سید مقداد نبوی رضوی| فصل = فروزندگان مشعل مشروطیت| عنوان = تاریخ مکتوم| سال =1393| ناشر = پردیس دانش| مکان =تهران | زبان = فارسی| شابک = | صفحه = 188| صفحات =333}}</ref>
خط ۲۷۹:
زنان در بست نشینیهای ۱۹۰۶_۱۹۰۵م/۱۲۸۵_۱۲۸۴ش تهران و دیگر شهرها نقش داشتند. اعلام مشروطیت و حتی محروم شدن آنان از حق رأی نیز اشتیاق آنها به فعالیت سیاسی را کم نکرد و آنان دهها مدرسه و انجمن مخصوص به خود را در این زمان ایجاد کردند. هرچند که به دلیل مخفی عمل کردن بسیاری از این انجمنها اطلاعاتی از آنها در دست نیست اما [[مورگان شوستر]] در کتاب [[اختناق ایران]] مینویسد این انجمنها تشکیلات منظمی داشتند و او چند بار با این انجمنهای مشروطه خواه زنان برخورد نزدیک داشتهاست. مثلاً یک بار از طریق یکی از منشیان دفتر خزانه به او پیغام میدهند که خود و همسرش نباید با سلطنت طلبان رفتوآمد داشته باشد. هنگامی که میپرسد شما چطور از رفتوآمد همسر من اطلاع دارید پاسخ میگیرد مادرم که عضو انجمنهای مخفی زنانهاست این پیغام را دادهاست.<ref>ناهید، عبدالحسین ص. ۹۵</ref>
* [[انجمن آزادی زنان]] در ۱۹۰۷<ref name="parsa"
* [[انجمن مخدرات وطن]] در [[۱۲۸۹]]<ref>ناهید، عبدالحسین</ref>
* [[اتحادیه غیبی نسوان]] در ۱۹۰۷<ref name="parsa"
* [[انجمن نسوان ایران]] در ۱۹۱۰<ref name="parsa"
* [[انجمن نسوان وطن]] در ۱۹۱۰<ref name="parsa"
* [[شرکت خیریه خواتین ایران]] ۱۹۱۰<ref name="parsa"
* [[اتحادیه نسوان]] در ۱۹۱۱<ref name="parsa"
* [[انجمن همّت خواتین]] در ۱۹۱۱<ref name="parsa"
* [[شورای هیئت خواتین مرکزی]] در ۱۹۱۱<ref name="parsa"
به گفته [[احمد کسروی]] بعد از اعلام مشروطیت و در هنگام تلاش بعضی از تجار مانند[[ارباب جمشید]] و معین التجار برای تأسیس بانک ملی، زنان النگوها و جواهرات خود را فروخته تا سرمایه بانک را تأمین کنند.<ref>احمد کسروی، تاریخ مشروطه ایران، صص ۱۸۲–۱۸۱</ref>
خط ۲۹۴:
تنها معدودی از این زنانِ طرفدار مشروطیت، هوادار [[حقوق زنان]] بودند اما نخستین زنانی که در [[جنبش حقوق زنان ایران]] شرکت کردند یا خودشان از مشروطهخواهان و فعالان جنبش ملی دهه ۱۲۸۰ بودند (مانند [[صدیقه دولتآبادی]] و [[بانو امیر صحی ماهسلطان]]) یا از خانوادههای روشنفکر ملیگرا بودند (مانند [[محترم اسکندری]]). بعد از سرد شدن تب مشروطهخواهی، «انبوه زنان بیسواد به اندرونیهای سابق خود بازگشتند» و تنها زنان تحصیلکرده و روشنفکر جنبش حقوق زنان را پی گرفتند.<ref name="sanasarian426">ساناساریان، ص. ۴۲–۴۶</ref>
در این زمان مردان مشروطهخواه روشنفکری همچون [[میرزاده عشقی]]، [[ملکالشعرا بهار]]، [[ایرج میرزا]] و… نیز از جنبش نو خواسته حقوق زنان حمایت میکردند به ویژه در حق تحصیل و کنار گذاشتن [[حجاب]]. مثلاً در ۱۲ مرداد ۱۲۹۰ حاج محمدتقی [[وکیلالرعایا]]، نماینده مجلس نخستین بار در ایران برابری زن و مرد را در مجلس شورا مطرح کرده و خواستار حق رأی برای زنان شد که مجلس را شوکه کرد و با مخالفت یکی از روحانیان مجلس مواجه شد.<ref name="sanasarian426"
== فتح تهران ==
خط ۳۱۰:
دولت [[مستوفی الممالک]]، که پس از سپهدار به روی کار آمده بود، در مرداد ۱۲۸۹ به دستیاری نیروهای بختیاری و [[یپرمخان]]، یکی از افراد حزب داشناک که ریاست پلیس را داشت، آخرین دسته فدائیان را خلع سلاح کرد و از رئیسجمهور آمریکا، خواست که فردی را برای بازسازی خرابیهای مالی به ایران گسیل دارد. [[مورگان شوستر]]، که مرد کاردانی بود، در اردیبهشت ۱۲۹۰ با هیئت مستشاران مالی آمریکایی وارد ایران شد و با به دست آوردن اختیارات ویژه به کار پرداخت.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
[[پرونده:Baharestan-majles.jpg|بندانگشتی|سردر ساختمان مجلس شورای ملی، میدان بهارستان، تهران]]
کارشکنیها همچنان ادامه داشت. روسها [[محمد علی شاه]] برکنار شده را دوباره به ایران برگرداندند تا مجلس را از کار و کوشش بازداشته و سازمان شوستر را براندازند. شاه برکنار شده ناگهان در گمش تپه (پهلوی دژ کنونی) پای به خشکی نهاد و با دستهای از ترکمانان به تهران یورش برد. اما چون مردم و مجلس و سران آزادی هم آواز بودند، همه این خیالات نقش بر آب شد و در پائیز سال ۱۲۹۰ ه.
در میانه زد و خورد ملی گرایان با اردوی [[محمد علی شاه]] و در هنگامی که به نظر میرسید کار او یکسره شده و چارهای جز فرار ندارد، روس و انگلیس یک باره پرده از اهداف نهانی خود برداشته و انگلستان واحدهای هندی را برای گرفتن بخشهای مهم جنوبی ایران در بندر بوشهر پیاده کرد و حتی دستور گرفتن اصفهان (در منطقه روسی) و شیراز و بوشهر (در [[منطقه بیطرف]]) را به این واحدها داد. روسیه نیز سپاهیان دیگری به ایران آورد و به بهانه شگفتآور حمایت از زمینهای [[شعاع السلطنه]] نیروی خود را از رشت تا قزوین پیش آورد.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
خط ۳۱۷:
{{همچنین|اشغال تبریز بدست قوای روس (۱۲۹۰)}}
[[پرونده:ExecutionIran123.jpg|بندانگشتی|اعدام چند تن از مشروطه خواهان به دست قزاقهای روس در تبریز.]]
[[روسیه تزاری]] با رایزنی انگلستان روز چهارشنبه ۷ آذر ۱۲۹۰ه.
بدین قرار جنبش مشروطهٔ ایران پس از هفت سال خاموش گشت و اندیشهها پست و کوتاه شد. مردان نیکوکار و غم خوار به کنار رفتند و گروهی از سررشتهداران خودخواه و کهنهکار، که هرچه گفتند و کردند به سود بیگانگان و زیان ایرانیان بود، قدرت و اختیار در دست گرفتند و حتی پس از پیش آمدن [[ایران در جنگ جهانی اول|جنگ جهانی اول]] و رفع فشار اجانب باز در کالبد آزادیخواهی و میهن دوستی بر سر کار ماندند و رفتارهای خود را ادامه دادند.{{مدرک||۲۱ مارس ۲۰۰۸}}
|