سواره ایلخانی‌زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
InternetArchiveBot (بحث | مشارکت‌ها)
نجات ۱ منبع و علامت‌زدن ۱ به‌عنوان مرده.) #IABot (v2.0
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷:
| ملیت = [[ایرانی‌ها|ایرانی]]
| تاریخ تولد = ۱۳۱۶
| محل تولد = [[ترجان]]، [[سقز]]
| والدین =
| تاریخ مرگ = [[۱۳۵۴]]
| محل مرگ = [[تهران]]
| محل زندگی =
| مختصات محل زندگی =
| مدفن = [[حمامیان|روستای حمامیان]]، [[بوکان]]
|در زمان حکومت = [[دودمان پهلوی|پهلوی]]
خط ۲۲:
| سال‌های نویسندگی =
|سبک نوشتاری =
|کتاب‌ها =''خه‌وبه‌ردینه''، ''زه مزه مهٔ زوڵاڵ''، ''شه نگه سوار''،
|مقاله‌ها =
|نمایشنامه‌ها =
|فیلم‌نامه‌ها =
|دیوان اشعار =
|تخلص = کاک سواره
|فیلم (های) ساخته بر اساس اثر(ها)=
| همسر =
| شریک زندگی =
| فرزندان =
|تحصیلات =
|دانشگاه =[[دانشگاه تهران]]
|حوزه =
|شاگرد =
|استاد =
|علت شهرت =نوگرایی در شعر کُردی
| تأثیرگذاشته بر =
| تأثیرپذیرفته از =
| وبگاه =
|گفتاورد =
|امضا =
}}
 
'''سواره ایلخانی‌زاده''' متخلص به '''کاک سواره''' (زادهٔ [[۱۳۱۶]] در [[ترجان]] - درگذشتهٔ [[۱۳۵۴]] در [[تهران]]) [[شاعر]]، [[نویسندگی|نویسنده]]، فعال سیاسی و گویندهٔ بخش کُردی رادیو تهران بود.
 
== زندگی‌نامه ==
سطر ۵۲ ⟵ ۵۳:
سواره مدرک دیپلم خود را در شهر [[تبریز]] گرفت و برای [[تحصیلات تکمیلی]] در رشته حقوق قضایی به [[تهران]] می‌رود و در سال [[۱۳۴۷]] موفق به اتمام تحصیلات خود می‌شود. سواره ایلخانی زاده در فعالیت‌های سیاسی و فرهنگی با همراهی [[ناصر یمین مردوخی کردستانی]] حضور پیدا می‌کرد و ضمن سرودن شعرهای [[ملی گرایانه]] به فعالیت‌های سیاسی هم می‌پرداخت. به دلایلی در سال [[۱۳۴۳]] به مدت ۶ ماه در زندان [[قزل قلعه]] تهران زندانی می‌شود.
 
سواره ایلخانی زاده متخلص به «کاک سواره» در سال [[۱۳۴۶]] در قسمت کردی [[رادیو تهران]] مشغول به کار می‌شود و در زنجیره برنامه‌های ادبی-اجتماعی ضمن نقدهای ادبی، داستان‌های کوتاهی را نیز ارائه می‌کندمی‌کند، اما مرگ او را مجال نمی‌دهد و در سال ۱۳۵۴ در حالی که کمتر از ۳۸ سال داشت بر اثر حادثهٔ تصادف در تهران درگذشت. پس از فوت، پیکر کاک سواره ایلخانی‌زاده را به روستای حمامیان بوکان می‌آورند و در گورستان همان روستا دفن می‌کنند.<ref>[http://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/331160 آغازگر شعرنوکُردی ایران]</ref><ref>[http://www.mediya.net/art/khalaqi-120904.htm سایت آوای کُردی]</ref><ref>عبدالله فرزند سلیمان بیگ (۱۹۶۲–۱۹۰۴ م) متخلص به گوران (Goran) شاعر حلبچه‌ای که وی هم یکی از پایه‌گذاران شعر نوین کُردی به‌شمار می‌رود درکنارسواره. «گوران» تیره‌ای از کُردها هستند و یکی از معانی لغوی آن «راهزن» می‌باشد.</ref>
 
== آثار و اشعار ==
به باور برخی از شاعران و نویسندگان کُرد سواره ایلخانی زاده پدر شعر نوی کُردی در [[کردستان ایران]] شناخته می‌شود و از او به عنوان شاعری نوگرا یاد می‌شود، اما در قالب شعر کلاسیک نیز آثاری ناب نیز از سواره به جا مانده‌است که «پیره هه ڵۆ»، یکی از آن‌ها است.
 
=== نمونه شعر کُردی ===
یکی از اشعار بسیار معروف اوسواره «پیره هه‌لوهه‌ڵۆ» نام دارد البته در کنار این شعر، شعر «شار» نیز شهرت فراوانی دارد. «پیره هه‌لو» از یکی از اشعار [[الکساندر پوشکین]] شاعر و نویسندهٔ [[روسیه|روسی]] سبک [[رومانتیسیسم]] الهام گرفته شده که سواره آن را بازسرایی کرده‌است. دو بیت پایانی شعر پیره هه‌لو اینچنین است:
 
{{شعر}}
=== پیره هه ڵۆ ===
{{ب|ژینی کورت و به هه‌لوییهه‌ڵۆیی مردن / |نه‌ک په‌نا بو قه‌لی رووڕوو ره‌شڕه‌ش بردن/}}
* دو بیت پایانی شعر پیره هه‌لو
{{ب|لای هه‌لویهه‌ڵۆی به‌رزه‌فری به‌رزه مژی / به‌رزه‌مژی|چون بژی خوشهخۆشه نه‌وه‌ک چه‌نده بژی}}
{{پایان شعر}}
 
ترجمۀ فارسی:
ژینی کورت و به هه‌لویی مردن / نه‌ک په‌نا بو قه‌لی روو ره‌ش بردن/
 
عمری کوتاه و در شکوه مردن / نی به کلاغ سیه روی پناه بردن /
لای هه‌لوی به‌رزه‌فری به‌رزه مژی / چون بژی خوشه نه‌وه‌ک چه‌نده بژی
 
=== ترجمه فارسی ===
عمری کوتاه و در شکوه مردن / نی به کلاغ سیه روی پناه بردن /
عقاب بلند پرواز بلند همت را/ چگونه زیستن شرط باشد نه مدت زندگی کردن.
 
شعر سواره در میان کردها رواج و مقبولیت بیش‌تری دارد و تقریباً هر کرد زبانیکردزبانی چند بیت پایانی آن را حفظ است.
 
===نمونه شعر فارسی:===
" جوی سبزینه "
 
من در آن معبد پاکیزه صبح/
من در آن خانهیمعبد اسفنجیپاکیزۀ سبزصبح/
من در آن معبدخانۀ پاکیزهاسفنجی صبحسبز/
کَفَش از سبزهیسبزۀ نورسته/
سقفش از آبی دور/
باد و بوی گل و نجوای هزاران برگ/
من در آن فُصحت نور/
گفته بودمگفته‌بودم که ترا دارم دوست/
خانهامخانه‌ام وسعت یک چشم‌انداز/
و تراونده در آن بوی تن تُرد بهار/
در دلم حسرت جاری گشتن/
روی یک شط بزرگ/
دل تو عصمت یک غنچه،بهنگامغنچه، به هنگام شکفتن در باد/
من در آن خانهخانۀ مهتاب/
من در آن نورآباد/
گفته بودمگفته‌بودم که ترا دارم دوست/
دست من نسیمی که بزلفانبه توزلفان میتو زدمی‌زد/
عطر مهجور هزاران گل کوهستانی/
و طبیعت همه در حنجرهیحنجرۀ من می خواندمی‌خواند/
ای ز سرچشمهیسرچشمۀ چشمت جاری/
جوی سبزینه/
ای مرا آئینه/
گفتهامگفته‌ام من که ترا دارم دوست/
باد چالاک و سبک روحسبک‌روح/
می ربودمی‌ربود از لبم تردست/
باد،کوهباد، کوه و گل و سبزه/
رود با زمزمهاشزمزمه‌اش جاوید/
همه با هم سرمست/
همه تکرار همی‌کردند/
جوی سبزینه/
ای مرا آئینه/
گفتهامگفته‌ام من که ترا دارم دوست.
✰ سواره ایلخانی زاده ✰
 
== سواره از دیدگاه نویسندگان و شاعران ==
* [[شیرکو بیکس]] شاعر معروف کُرد در گفتگوی خود با [[سروه (نشریه)|مجله سروه]] که در شماره ۶۸ این مجله منتشر شد، در خصوص کاک سواره می‌گوید:
 
{{گفتاورد|سواره ایلخانی زاده در شعر نو کُردی در ایران راهی تازه را در پیش گرفته‌است و به نظر من مهم‌ترین ویژگی شعر سواره در این است که بازگوکننده سخنان دگیران نبود، سایه این و آن نبود و تنها خودش بود.}}
* مسعود بیننده منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره چنین نوشته:
 
* [[مسعود بیننده]] منتقد ادبی در خصوص شعر شار سواره چنین نوشته:
سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون [[نیما یوشیج]] و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای [[رضا شاه|رضاخانی]] در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول [[جمهوری مهاباد]] نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید.
 
{{گفتاورد|سواره ایلخانی زاده فعالیت نوگرایانه خود را در عرصهٔ شعر کردی در فضای ادبی ایران که تجربهٔ نوگرایی را از طریق شاعرانی چون [[نیما یوشیج]] و دیگران از سرگذرانده بود آغاز کرد. سواره نیز همچون نالی محصول دوران گسست بود، گسستی که با روند تمرکز گرای [[رضا شاه|رضاخانی]] در ایران شکل گرفته و باعث شده بود بخشی از آرزوهای شاعرانی چون سواره، یعنی شهری شدن جامعهٔ کردستان در افول [[جمهوری مهاباد]] نقش برآب شود. سواره این واقعیت اساسی را درک نموده بود که هرگونه نوگرایی نیازمند تجربهٔ مدرنیته و تعمیق روند شهرنشینی در کردستان است لذا در نتیجهٔ شکست فرایند شهری شدن در چارچوب پروژهٔ سیاسی اتونومی، تلاش نمود این فقدان مرتبط با عرصهٔ جهان واقعی را در قالب پروژهٔ نوگرایی ادبی و در عرصهٔ زیست جهان متن جبران نماید. سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ ۴۰ و ۵۰ شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارق‌العاده‌ای بازگو می‌نماید.}}
سواره با تجربهٔ زندگی شهری در پایتخت ایران در دههٔ ۴۰ و ۵۰ شمسی، شعر «شار» را که بارزترین تجربه خود از نمادها و عناصر مدرنیته شهری است به شکل خارق‌العاده‌ای بازگو می‌نماید.
 
== منابع ==