اختلال افسردگی عمده: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatranslator (بحث | مشارکت‌ها)
بهبود محتوا
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
خط ۱۶:
|MeshID = D0038
}}
'''اختلال افسردگی عمده''' یا '''اختلال افسردگی ماژور''' (به‌انگلیسی: Major Depressive Disorder) یا به اصطلاح '''دیپ‌رِیشِن'''، [[اختلال|اختلالی]] است که دو مشخصهٔ اصلی آن، داشتن [[افسردگی (حالت)|حالت پریشانیافسردگی]] (خُلقِ پایین) در وضعیت‌ها و موقعیت‌های مختلف و [[:en:Anhedonia|بی علاقگی]] نسبت به انجام فعالیت‌هایی که قبلاً برای فرد لذت بخش بوده به مدت حداقل دو هفته می‌باشد.<ref name="NIH2016"/> افسردگی معمولاً همراه با علائمی مثل عدم [[عزت نفس|اعتماد بنفس]]، اختلالات خواب، اختلالات خوردن، خستگی، بی‌حالی و احساس درد بدون دلیل می‌باشد.<ref name="NIH2016"/> همچنین در مواردی، فرد افسرده ممکن است معتقد به [[:en:Delusion|تفکراتی غلط]] باشد یا [[توهم|چیزهایی ببیند یا بشنود که دیگران قادر به احساس آن‌ها نیستند]].<ref name="NIH2016"/> بعضی از بیماران، به نوعی افسردگی بازگشتی مبتلا هستند. به این معنا که فرد، دوره‌هایی از افسردگی را تجربه می‌کند که ممکن است بین هر دوره سال‌ها فاصله باشد. شایان ذکر است که اختلالات افسردگی می‌تواند تأثیرات بسیار منفی‌ای بر شخصیت فرد، کار یا زندگی تحصیلی و نیز وضعیت خواب، عادت‌های غذایی و سلامت عمومی او داشته باشد<ref name="NIH2016"/> و همین عوارض، مراجعه به موقع به روانشناس و روان پزشک را در صورت مشاهده علائم به امری ضروری تبدیل می‌کند.<ref name="Oxford University Press">{{cite book|last1=Richards|first1=C. Steven|last2=O'Hara|first2=Michael W.|title=The Oxford Handbook of Depression and Comorbidity|date=2014|publisher=Oxford University Press|isbn=978-0-19-979704-2|page=254|url=https://books.google.ca/books?id=9jpsAwAAQBAJ&pg=PA254|language=en}}</ref> طبق آمارگیری‌های صورت گرفته بین ۲ تا ۷ درصد بالغین افسرده جان خود را به وسیلهٔبا [[خودکشی]] می‌گیرنداز دنیا می‌روند.<ref name="Oxford University Press"/> و بیش از ۶۰٪ افرادی که به وسیلهٔ خودکشی جان خود را از دست می‌دهند، مبتلا به افسردگی حاد یا دیگر [[اختلالات خلقی]] می‌باشند.<ref>{{cite book|last1=Lynch|first1=Virginia A.|last2=Duval|first2=Janet Barber|title=Forensic Nursing Science|date=2010|publisher=Elsevier Health Sciences|isbn=0-323-06638-0|page=453|url=https://books.google.ca/books?id=nD6VAFvKGC0C&pg=PA453|language=en}}</ref>
 
تصور می‌شود، علت اصلی بروز افسردگی عوامل [[ژنتیک]]ی، محیطی و فاکتورهای روانشناسی باشد.<ref name=NIH2016>{{cite web|title=Depression|url=http://www.nimh.nih.gov/health/topics/depression/index.shtml|website=NIMH|accessdate=31 July 2016|date=May 2016}}</ref> همچنین عواملی مثل سابقه خانوادگی، تغییرات اساسی در زندگی، بعضی [[دارودرمانی‌]]ها، مشکلات [[مزمن]] سلامتی و [[سوء مصرف مواد]] مخدر، می‌توانند احتمال ابتلا به افسردگی را افزایش دهند.<ref name=NIH2016/> البته در ۴۰٪ موارد، عامل ژنتیک، عامل اصلی ابتلا برآورد شده‌است. تشخیص افسردگی کاملاً بر پایه تجربیات گزارش شده خود فرد و[[بررسی وضعیت شناختی|بررسی‌های وضعیت شناختی]] می‌باشد و هیچ تست آزمایشگاهی برای تشخیص سریع آن وجود ندارد.<ref name=Pat2015>{{cite book|last1=Patton|first1=Lauren L.|title=The ADA Practical Guide to Patients with Medical Conditions|date=2015|publisher=John Wiley & Sons|isbn=978-1-118-92928-5|page=339|edition=2|url=https://books.google.ca/books?id=OTJiCgAAQBAJ&pg=PA339|language=en}}</ref> اما در مواردی، آزمایش‌هایی برای رد حالات فیزیکی خاصی که ممکن است علائم مشابهی را به وجود آورند انجام می‌گیرد. ذکر این نکته نیز مفید است که بین افسردگی و غم که بخشی عادی از زندگی بوده و خفیف‌تر است تفاوت وجود دارد و بایستی بین این دو تمایز قائل شد.<ref name=Pat2015/>
 
معمولاً، مبتلایان به افسردگی به وسیلهٔ مشاوره، روان‌درمانی و دارو درمانی، داروهای ضدافسردگی(antidepression) تحت درمان قرار می‌گیرند.<ref name=NIH2016/> البته به تازگی با کمک از علم مزاج‌شناسی موفقیت‌های درمانی فراوانی گزارش می‌شودشده‌است. درمان به وسیلهٔ دارو، مؤثر بنظربه نظر می‌رسد اما تأثیر آن ممکن است فقط در حالات حاد بیماری احساس شود، دارو درمانی فقط به جهت رساندن بیمار به حالت پایدار (stable) و پایا می‌تواند مفید باشد و حتماً در کنار دارو درمانی روان درمانی توسط روانشناس متخصص مورد نیاز است. استفاده بلند مدت دارو بدون روان درمانی با شکست فرایند درمان مواجه خواهد شد<ref name=Fou2010>{{cite journal |authors=Fournier JC, DeRubeis RJ, Hollon SD, Dimidjian S, Amsterdam JD, Shelton RC, Fawcett J | title = Antidepressant drug effects and depression severity: a patient-level meta-analysis | journal = [[JAMA (journal)|JAMA]] | volume = 303 | issue = 1 | pages = 47–53 | date = January 2010 | pmid = 20051569 | pmc = 3712503 | doi = 10.1001/jama.2009.1943 | url =}}</ref><ref name=Kir2008>{{cite journal |authors=Kirsch I, Deacon BJ, Huedo-Medina TB, Scoboria A, Moore TJ, Johnson BT | title = Initial severity and antidepressant benefits: a meta-analysis of data submitted to the Food and Drug Administration | journal = PLoS Med. | volume = 5 | issue = 2 | pages = e45 | date = February 2008 | pmid = 18303940 | pmc = 2253608 | doi = 10.1371/journal.pmed.0050045 | url =}}</ref> اما اینکه می‌تواند بر احتمال خودکشی تأثیرگذار باشد یا خیر، معلوم نیست.<ref>{{cite journal|last1=Braun|first1=C|last2=Bschor|first2=T|last3=Franklin|first3=J|last4=Baethge|first4=C|title=Suicides and Suicide Attempts during Long-Term Treatment with Antidepressants: A Meta-Analysis of 29 Placebo-Controlled Studies Including 6,934 Patients with Major Depressive Disorder.|journal=Psychotherapy and psychosomatics|date=2016|volume=85|issue=3|pages=171–9|pmid=27043848|doi=10.1159/000442293}}</ref> مشاوره‌های درمانی نیز به صورت [[رفتار درمانی شناختی]] و [[:en:Interpersonal psychotherapy|روان درمانی بین فردی]] انجام می‌شود.<ref name=NIH2016/><ref>{{cite journal |author1=Driessen Ellen |author2=Hollon Steven D | year = 2010 | title = Cognitive Behavioral Therapy for Mood Disorders: Efficacy, Moderators and Mediators | url = | journal = Psychiatric Clinics of North America | volume = 33 | issue = 3| pages = 537–55 | doi=10.1016/j.psc.2010.04.005 | pmid=20599132 | pmc=2933381}}</ref> در صورتی که روش‌های نامبرده تأثیرگذار نباشند، [[شوک درمانی]] ممکن است امتحان شود<ref name=NIH2016/> و در مواردی که خطر صدمه‌رسانی به خود وجود دارد، ممکن است علی‌رغم تمایل فرد، او را بستری کنند.<ref>{{cite book|last1=Association|first1=American Psychiatric|title=American Psychiatric Association Practice Guidelines for the Treatment of Psychiatric Disorders: Compendium 2006|publisher=American Psychiatric Pub|isbn=978-0-89042-385-1|page=780|url=https://books.google.ca/books?id=zql0AqtRSrYC&pg=PA780|language=en}}</ref>
 
تقریباً ۲۵۳ میلیون نفر (۳٫۶٪) در سراسر جهان در سال ۲۰۱۳ مبتلا به [[افسردگی اساسی]] بوده‌اند.<ref name=GBD2015>{{cite journal|last1=Global Burden of Disease Study 2013|first1=Collaborators|title=Global, regional, and national incidence, prevalence, and years lived with disability for 301 acute and chronic diseases and injuries in 188 countries, 1990–2013: a systematic analysis for the Global Burden of Disease Study 2013.|journal=Lancet (London, England)|date=22 August 2015|volume=386|issue=9995|pages=743–800|pmid=26063472|doi=10.1016/S0140-6736(15)60692-4|pmc=4561509}}</ref> درصد افرادی که حداقل یکبار به این بیماری مبتلا شده‌اند از ۷٪ در ژاپن تا ۲۱٪ در فرانسه متغیر است.<ref name=Kes2013>{{cite journal|last1=Kessler|first1=RC|last2=Bromet|first2=EJ|title=The epidemiology of depression across cultures.|journal=Annual review of public health|date=2013|volume=34|pages=119–38|pmid=23514317|doi=10.1146/annurev-publhealth-031912-114409|pmc=4100461}}</ref> نرخ طول عمر در [[کشورهای توسعه‌یافته]] (۱۵٪) بیشتر از [[کشورهای در حال توسعه]] (۱۱٪) می‌باشد<ref name=Kes2013/> که این به نوبه خود طول دوره‌های افسردگی را مخصوصاً در دوره‌های بازگشت یافته بیشتر می‌کند.<ref name="GBD2015"/> شایع‌ترین دوره ابتلا، دهه ۲۰ یا ۳۰ زندگی می‌باشد.<!--<ref name=DSM5/><ref name=Kes2013/> -->تعداد ابتلاها در زن‌ها نیز دو برابر مردان گزارش شده.<ref name=Kes2013/><ref name=DSM5>{{citation|author=American Psychiatric Association|year=2013|title=Diagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders|location=Arlington|publisher=American Psychiatric Publishing|pages=160–168|isbn=978-0-89042-555-8|edition=5th|url=https://www.psychiatry.org/psychiatrists/practice/dsm/dsm-5|accessdate=22 July 2016}}</ref>
 
[[انجمن روان‌پزشکی آمریکا]]، «افسردگی اساسی» را در سال ۱۹۸۰ به مجموعه ''[[راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی]]''، معروف به DSM-III اضافه نمود<ref name=Her2008>{{cite book|last1=Hersen|first1=Michel|last2=Rosqvist|first2=Johan|title=Handbook of Psychological Assessment, Case Conceptualization, and Treatment, Volume 1: Adults|publisher=John Wiley & Sons|isbn=978-0-470-17356-5|page=32|date=2008|url=https://books.google.ca/books?id=zOBdVdjGf4oC&pg=PA32|language=en}}</ref> که در واقع انشعابی از [[روان‌نژندی]] افسردگی در DSM-II می‌باشد که در آن افسردگی با علائمی همچون [[افسرده‌خویی]] و [[اختلالات سازگاری|اختلال در سازگاری]] با حالت پریشانی ناشی از افسردگی مرتبط دانسته شده بود.<ref name=Her2008/>