سبئوس اشاره کرده است که در ایران ساسانی سرشماری نفوس برگزار می‌شده است. دو دیگر، آن که سبئوس خبرهای متنوعی از روابط بین سرداران یا سپهسالاران ایرانی آورده و چیزهای زیادی در بارهدربارهٔ مناسبات آنان با امیران و ناخارارهای ارمنستانی را هم به دست میدهد. این خبرها موجب میشودشود که اوضاع ایران در برههبرههٔ پایان شاهنشاهی ساسانی درستتردرست‌تر درک و فهمیده شود. او همچنین فرجام زندگی یزدگرد سوم را به دست سپاهیانی از ممالک خاور زمین (کوشانیهاها) ثبت کرده است. این هم نکته اینکته‌ای است که با هر آن چه در بیشتر کتابهایهای تاریخی در این باره ثبت است فرق دارد. دانستهایمایم که پایان روزگار یزدگرد سوم در آسیایی در مرو رقم خورده است و گزارش این رخداد، با هر شاخ و بالی که در کتابهایهای مختلف دارد، جز به همین صورت به ثبت نرسیده بود. اینک سبئوس گزارش دیگری دارد. او قتل واپسین پادشاه ساسانی را به دست کسانی از سپاهیان خاورزمینی و به قالب رویدادی نظامی ثبت میکندکند.
تاریخ سبئوس از حوالی سال ۴۲۸ میلادی آغاز میشودشود و به روزگار خلافت معاویه پایان مییابدیابد که از ۶۶۰ تا ۶۸۰ میلادی (۴۰ تا ۶۰ هجری) است. در این فاصله به توازی، گزارشهایشهایش از تاریخ ایران را هم از دورهدورهٔ پادشاهی یزدگرد اول میآغازدآغازد و کار را با نقل خبرهایی از دورهدورهٔ پادشاهی دیگر شاهنشاهان ساسانی تا به آخرین پادشاه، یزدگرد سوم، پی‌میپی میگیردگیرد. در انتها نیز اخبار خودش را از سالهایهای برآمدن اسلام و درگرفتن حملههایهای عربهاها به بیرون از عربستان، نقل میکندکند.
