ایران صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۱۶۵:
سازمان حکومتی صفویان در آغاز آمیخته‌ای از ساختار رده‌بندی صوفیان و ساختار سنتی پادشاهی در ایران بود. به این روی که در بالای هرم نیرو [[شاه]] جای داشت که هم آدم نخست فرمان‌روایی و هم مرشد کامل بود و پس از او وکیل یا [[وکیل نفس نفیس همایون]] بود. وکیل دارای نقش وزیر اعظم (رئیس دیوان‌سالاری) بود و هم میانجی بین مرشد کامل و صوفیان. در ساختار نظامی ایل‌های قزلباش نیز رده‌بندی ایلی صوفیانه وجود داشت. اما دیوان‌سالاری فرمان‌روایی بر اساس ساختارهای کهن ایرانی کار می‌کرد چرا که [[قزلباش|قزلباشان]] از آغاز در کارهای دیوانی نقش چندانی نداشتند. نقش شاه به عنوان مرشد پس از [[جنگ چالدران]] سست شد و این کار در زمان [[شاه تهماسب یکم]] و [[شاه محمد خدابنده]] و شاه عباس ادامه یافت، به آرامی نقش باورهای صوفیان در ساختار فرمان‌روایی کاهش یافت به گونه‌ای که ردهٔ وکالت به کلی از میان رفت و بسیاری از اختیارهای مقام‌های [[صوفی]] به مقام‌های دیوانی داده شد. کارهای عامدانه و هوشمندانه شاه تهماسب یکم و شاه عباس یکم در کاهش باورهای صوفیانه، برای کنترل کردن خودسری‌های سران قزلباش در این روند نقش بسیاری داشت. در زمان [[شاه عباس بزرگ]] بینندهٔ ساخت سازمان فرمان‌روایی تازه‌ای هستیم که بر اساس الگوی دیوان‌سالاری کهن ایرانی درست شد و تا پایان پادشاهی [[قاجار]]ها تقریباً پایدار ماند.<ref name="safavid_rojer_savory">ایران در عصر صفوی، راجر سیوری</ref><ref name="kampfer">کمپفر؛ سفرنامه</ref>
در این ساختار فرمانروایی، شاه در نوک هرم نیرو جای دارد. فرمان‌های او قانون شمرده می‌شود و کسی حق مخالفت با او را ندارد. [[وزیر اعظم]] بالاترین مقام اجرایی پس از شاه است و ریاست سازمان دیوانی را بر دوش دارد. وی میانجی دولتیان و شاه است. گزارش‌هایی که از دیوان‌ها و سازمان‌ها برای شاه فرستاده می‌شوند، نخست توسط وی خوانده می‌شود و در صورت خواست وی به آگاهی شاه می‌رسد. پس از شاه عباس یکم، از جمله کارهای مهمی که وزیر اعظم برای شاهان صفوی انجام می‌دادند، جلوگیری از رسیدن خبرها و گزارش‌های ناراحت‌کننده به شاه بود. خانهٔ وزیر اعظم به‌طور معمول نزدیک کاخ شاه بود تا در صورت نیاز به گرفتن دیدگاه شاه در رای‌گیری به تندی بتواند به شاه برسد.<ref name="kampfer" />
 
=== زبان رسمی صفویان ===
زبان رسمی دولت صفوی، زبان [[زبان فارسی|فارسی]] بود.<ref dir=ltr>{{پک|Roemer|1986|ف=THE SAFAVID PERIOD|ک=The Cambridge History of Iran|ص=331|توضیح=Depressing though the condition in the country may have been at the time of the fall of Safavids, they cannot be allowed to overshadow the achievements of the dynasty, which was in many respects to prove essential factor in the development of Persia in modern times. These include the maintanence of Persian as the official language and of the present-day boundaries of the country, adherence to the Twelever Shi'i, the monarchical system,|زبان=en}}</ref> [[شاه عباس بزرگ]] در زمان خود زبان فارسی را در سراسر [[ایران]] به عنوان زبان میانجی تثبیت کرد.<ref>[http://www.britannica.com/EBchecked/topic/516019/Safavid-dynasty دانشنامه بریتانیکا]</ref>
صفویان، زبان فارسی را برای اداره بهتر ایران به عنوان زبان نخست کشور ایران برگزیدند و کارهای پادشاهان صفوی همچنین باعث تثبیت و تقویت بیشتر زبان [[فارسی]] در خاور اسلامی شد.<ref>[http://depts.washington.edu/silkroad/cities/iran/isfahan/isfahan.html washington.edu]</ref> همچنین تمام نسک‌های تاریخی در دورهٔ صفوی به زبان فارسی نگاشته شده‌است.<ref>[[تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه]]، صص ۱ تا ۲۰ (تمام فصل اول این کتاب به معرفی و بررسی منابع تاریخی صفویه اعم از ایرانی و غیرایرانی و سفرنامه‌ها و منشات و غیره پرداخته‌است)</ref> با وجود رسمی بودن زبان فارسی، درباریان صفویه همچون دیگر مردم ایران در دربار از زبان محلی خود ([[زبان ترکی آذربایجانی|ترکی آذربایجانی]]) بهره می‌بردند. همچنین شاه‌عباس خود اشعاری به ترکی سروده‌است.<ref>کتاب :ایران عهد صفوی، نوشته راجر سیوری، ترجمه کامبیز عزیزی، صفحهٔ ۲۱۲</ref> [[ژان شاردن]] جهانگرد فرانسوی هم که زمان یازده سال (۷۰–۱۶۶۴ و ۷۷–۱۶۷۱) در ایران بوده، می‌نویسد: ترکی زبان دربار و لشکریان است، زنان و مردان منحصراً به ترکی آذربایجانی سخن می‌گویند، به ویژه خانواده‌های اشرافی. شوند این کار آن است که خاندان صفوی از سرزمین‌های ترک‌زبان و جاهایی که زبان مادری‌شان ترکی است، برخاسته‌اند.<ref>Voyages du Chevalier Chardin en Perse (Paris, 1811),IV,238</ref>
همزمان با دوره صفویه زبان فارسی در اوج گستردگی خود قرار داشت. فارسی، زبان رسمی [[گورکانیان هند]] (همسایه خاوری ایران) بود و شاعران پارسی‌گوی بزرگی از آن برخاستند. در باختر ایران ([[آسیای صغیر]]) که زیر فرمان [[امپراتوری عثمانی|امپراتوری سنی‌مذهب عثمانی]] و رقیب راستین صفویان جای داشت نیز مورد بهره بود. بیشتر سخن‌وران ترک بدان آشنا بوده و [[غزل]] و شعرهای کوتاه فارسی می‌سرودند.<ref>{{یادکرد|فصل= |کتاب=The Cambridge history of Iran|ناشر= Cambridge University Press|شهر= Britain|کوشش= |ویرایش= |سال=1986 |شابک=0-521-20094-6 |نویسنده= |نویسندگان سایر بخش‌ها=William Bayne Fisher, Peter Jackson, Laurence Lockhart, J. A. Boyle|ترجمه=|صفحه=1120 |زبان=en |مقاله= |ژورنال= |نشریه= |تاریخ= |دوره= |شماره= |شاپا=}} Retrieved on 2 April 2008.</ref>
 
=== ساختار قضایی ===