یزدگرد سوم: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Ehsanf2018 (بحث | مشارکتها) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خنثیسازی ویرایش 27804882 از Ehsanf2018 (بحث) مطلب دست اول برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۸۰:
در مرو از سوی مرزبان مرو [[ماهوی سوری]]- که به احتمال از [[خاندان سورن]] بود- نخست مورد استقبال قرار گرفت ولی در آینده به ظاهر به دلیل خیانتی که ماهوی در مال یزدگرد کرده بود میان آنان کدورتی رخداد.<ref name="تاریخ ایران بعد از اسلام، ۱۹۷" /> دلایل اختلاف میان یزدگرد و ماهوی موارد دیگری مانند بیم ماهوی از حملهٔ اعراب به مرو، در نتیجهٔ پذیرفتن یزدگرد هم ذکر شدهاست. در سال ۶۵۲ میلادی، ده سال بعد از [[جنگ نهاوند]] ماهوی سوری [[نیزک طرخان]] سرکردهٔ طوایف [[هپتالیان|هپتالی]] [[طخارستان]] را به گرفتن یزدگرد، تشویق کرد. این نیزک ترخان در آغاز رابطهٔ خوبی با یزدگرد داشتهاست، ولی سپس رابطهیشان به دلیلی به تیرگی گراییدهاست.<ref>فتوحالبلدان، ۴۴۴-برخی منابع مانند بلاذری دلیل این کدورت را خواستگاری نیزک ترخان از دختر یزدگرد و پاسخ تند شاهنشاه آوردهاند.</ref> میان سپاه نیزک و یزدگرد نبردی درمیگیرد، اگرچه نیروهای ماهوی در کنار سپاه یزدگرد بودند، ولی به اشارهٔ او در میدان از شاهنشاه جداشده و به نیزک پیوستند. در نتیجه یزدگرد شکست خورد و گریخت. چون به مرو رسید ماهوی دروازه را به روی او نگشود و یزدگرد آواره گردید. ماهوی سوری فوجی را به گرفتن یزدگرد فرستاد. چندین روایت متفاوت و با محتوی متضاد دربارهٔ [[مرگ یزدگرد سوم]] در کتابهای تاریخی برجای ماندهاست. به قول برخی از روایات یزدگرد، شتابان رو به فرار نهاده و خسته و درمانده به آسیابی پناه برد که شب در آنجا بگذراند در همین آسیاب، آسیابان، یزدگرد را به طمع لباس فاخر و جواهرش یا به دستور ماهوی به قتل رساند. بنا به روایت [[ثعالبی]] «جسد این شهریار وارونه بخت را در رود [[مرو]] انداختند. آب او را همی برد تا به شاخهٔ درختی پیچید، اسقفی [[نصاری]] جسد شاه را شناخت و او را دفن کرد.»<ref>کریستینسن. ایران در زمان ساسانیان، ص ۵۳۰ و ۵۳۱</ref> به گفتهٔ طبری یزدگرد سوم در هنگام مرگ تنها بیست و هشت سال داشت. برخی منابع هم نوشتهاند که او بعد از بیست سال سلطنت در سی و شش سالگی کشته شدهاست.<ref>آناهیتا، ص ۳۸۰</ref>
با مرگ یزدگرد سوم در سال ۶۵۲ میلادی، سلسلهٔ ساسانی پس از ۴۲۶ سال، در ایران منقرض گردید. ماهوی سوری نیز در زمان [[خلفای راشدین|خلافت]] [[علی بن ابیطالب]] به [[کوفه]] فراخواندهشد و از جانب او مأمور گردآوری خراج [[خراسان]] گردید.<ref>تاریخ ایران بعد از اسلام، ص ۱۹۸</ref> این گزینش در میان خراسانیان سبب شورشی دامنهدار گردید که تا پایان خلافت علی برپای بود.<ref>فتوحالبلدان، صص ۵۶۸–۵۶۹</ref>
|