مازیار: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۳۵:
== زمامداری مازیار ==
[[پرونده:Mazyar and Babak map.png|300px|بندانگشتی|رنگ سرخ نشان‌دهنده [[تبرستان]] است که مازیار در آن به حکومت و شورش پرداخت. مناطق زرد رنگ نیز نشانگر [[آذربایجان]] در زمان [[بابک خرمدین]] است.]]
مازیار بن قارن هنگامی که جانشین پدر شد بر قسمتی از ولایات طبرستان حاکمیت یافت. بین او و اسپهبد شهریار بن شروین اختلافاتی بروز کرد و این امر سرانجام به جنگ و فرار مازیار از طبرستان به نزد مأمون منجر شد. مازیار به وساطت یکی از دوستان خود به نام سعید الحرشی به دربار مأمون پذیرفته شد و به وسیله او اسلام آورد.<ref>{{پک|اکبری|۱۳۸۴|ک=تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام|ص=۱۹۴}}</ref><ref>{{پک|باسورث|۱۳۹۴|ک=تاریخ ایران کمبریج|ص=۱۷۸}}</ref>مأمون مازیار را محمد نامید و حکمرانی قسمتی از طبرستان و رویان را به او سپرد. پس او خود را گیل گیلان و اسپهبد اسپهبدان خواند.<ref>{{پک|خضری|۱۳۸۲|ک=تاریخ خلافت عباسیان از آغاز تا پایان آل بویه|ص=۱۰۰}}</ref> مدتی از اقامت مازیار در نزد خلیفه نگذشته بود که اسپهبد شهریار بن شروین درگذشت و فرزندش شاپور بن شهریار که قدرت را در دست گرفته بود، ظلم و ستم را بر مردم روا داشت. مردم طبرستان از ظلم او به مأمون شکایت بردند پس مأمون مازیار را به طبرستان فرستاد. او در زمانی کوتاه توانست پیروان زیادی جمع کند و شاپور بن شهریار را شکست دهد و اینگونه حکومت طبرستان را بدست گیرد. با افزایش قدرت مازیار و کارهای خودسرانه‌اش، تعدادی از بزرگان از او رنجیدند و اقدامات او را به مأمون گزارش دادند و شکایت کردند. در نتیجه مأمون او را به بغداد خواند اما مازیار به بهانهٔ درگیری با دیلیمیان از دستور مأمون سرباز زد پس تعدادی از قضات رویان و آمل را از طرف خود به دربار بغداد فرستاد تا اطاعت و فرمانبری‌اش را به خلیفه اعلام کنند. اما بر خلاف تصور او، یکی از قضات داستان ستم مازیار را به یحیی بن اکثم گفت و همچنین اظهار داشت که مازیار قصد شورش بر خلیفه و اعلام استقلال دارد؛ بنابراین خلیفه نیز از این امر آگاه شد.<ref>{{پک|اکبری|۱۳۸۴|ک=تاریخ حکومت طاهریان از آغاز تا انجام|ص=۱۹۴ و ۱۹۵}}</ref>
 
==شرایط سیاسی قبل از شورش مازیار==