همگان معتقدند که کاهش اولیه تولید درخر ایالات متحده که از تابستان سال ۱۹۲۹ آغاز شد ناشی از سیاستهای پولی انقباضی آمریکا بود که با هدف محدود نمودن سفتهبازی بازار سهام اعمال شده بود. فدرال رزرو در ۱۹۲۸ و ۱۹۲۹ نرخهای بهره را افزایش داد به امید آنکه سرعت رشد قیمتهای سهام را آرام سازد. این نرخهای بهره بالاتر حساسیت بهرهای مخارج در بخشهایی مثل ساختمان و اتومبیل را کاهش داد و این خود سبب کاهش تولید شد. قیمتهای سهام به حدی رسید که پیشبینیهای منطقی از آینده ممکن نبود در نتیجه زمانی که در اکتبر ۱۹۲۹ حوادث متعدد جانبی منجر به کاهش قیمتها شدند سرمایهگذاران اعتماد خود را از دست دادند و در نتیجه حباب بازار بورس ترکید. پنجشنبه سیاه ۲۴ اکتبر ۱۹۲۹ از فروش دستپاچه صاحبان سهام شروع شد. بسیاری از سهامها در قیمت نهایی، با استفاده از وامهایی که توسط بخشی از ارزش سهام تأمین میشد خریداری شدند. افتهای مداوم قیمت سهام، برخی از سرمایهگذاران را مجبور به نگهداری ذخایر خود به صورت نقد کرد و بنابراین کاهش قیمتها وخیمتر شد. میان بالاترین قیمت در سپتامبر و پایینترین قیمت در نوامبر سال ۱۹۲۹ سهام ایالات متحده ۳۳درصد تفاوت بود. افت بازار سهام شدیداً تقاضای کل را در آمریکا کاهش داد. بعد از افت این بازار، خرید مصرفکنندگان از کالاهای بادوام و سرمایهگذاریهای تجاری بهشدت کاهش یافت. اگرچه ثروت ازدسترفته در نتیجه کاهش قیمت سهام نسبتاً کم بود، اما افت این بازار با ایجاد احساس فقیرترشدن در میان افراد، مخارج را نیز کاهش داد. در نتیجه کاهش شدید مخارج مصرفکننده و شرکتها، محصول واقعی در ایالاتمتحده در اواخر سال ۱۹۲۹ به سرعت کاهش یافت و این روند در سراسر سال ۱۹۳۰ ادامه یافت؛ بنابراین، درحالیکه افت شدید بازار سهام و رکود بزرگ دو حادثه کاملاً جداگانه هستند، کاهش قیمت سهام اولین دلیل کاهش تولید و استخدام نیروی کار در ایالت متحده آمریکا بود.