همه مردان شاه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خط ۳۲:
 
== خلاصه ==
[[رضاشاه]] در سال ۱۹۳۳ قراردادی امضا کرد که به واسطه آن حق اکتشاف و بهره‌برداری از نفت ایران را به [[شرکت نفت ایران و انگلیس]] واگذار می‌کرد. اگر چه ایران در [[جنگ جهانی دوم]] رسماً بیطرف بود، اما نسبت به [[نیروهای محور]] روابط دوستانه داشت. پس از [[اشغال ایران در جنگ جهانی دوم]] در ۱۹۴۱ که به بهانه حضور کارشناسان آلمانی در ایران اتفاق افتاد [[رضاشاه]] توسط انگلیسی‌ها مجبور به کناره‌گیری از سلطنت و تفویض قدرت به پسرش [[محمدرضا شاه]] شد. [[محمدرضا شاه]] قرارداد نفتی با [[شرکت نفت ایران و انگلیس]] را ادامه داد. وقتی اولین مجلس انتخابی ایران که به صورت دمکراتیک توسط مردم انتخاب شده بود، در سال ۱۹۵۰ تلاش کرد نفت را ملی کند و تأسیسات نفتی را به نفع ایران ضبط کند در حالیکه هنوز قرارداد با انگلیسی‌ها ادامه داشت، دولت انگلیس به دادگاه بین‌المللی در بلژیک شکایت کرد اما در دعوای حقوقی علیه دولت جدید ایران شکست خورد. به تلافی این شکست، انگلیسی‌ها خلیج فارس و تنگهٔ هرمز را محاصره کردند و اقتصاد ایران را به شدت تحت فشار قرار دادند. محمد رضا شاه در این زمان از ایران فرار کرد و قدرت به صورت کامل در دست نخست‌وزیر منتخب مردم، محمد مصدق قرار گرفت.
 
آمریکا نگران بود که محمد مصدق از ابرقدرت همسایه، شوروی، برای مقابل با انگلیسی‌ها کمک بگیرد و به این صورت منافع بلوک غرب به خطر افتاد. در اینجا، [[دوایت آیزنهاور]] با [[وینستون چرچیل]] نخست‌وزیر انگلیس توافق کرد که قدرت را دوباره به محمد رضا شاه برگرداند و ایران را به او بسپارد.