پادشاهی یونانی باختری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
خط ۴۶:
== گسترش دولت بلخ ==
[[پرونده:DiodotusGoldCoin.jpg|چپ|300px|بندانگشتی|{{وسط|سکهٔ [[دیودوت یکم]]، ح. ۲۴۵ پ.م.}}]]
بعد از دیودوت دوم، [[اوتیدم یکم|اِوتی دِموس]] پادشاه شد و از ۲۲۲ تا ۱۹۰ ق. م. سلطنت کرد. [[آنتیوخوس سوم|آنتیوخوس سوم سلوکی]] با او جنگید و شکستش داد؛ ولی بعد چنین صلاح دید که در مقابل مردمان آلتایی زردپوست که از شمال به سُغد فشار می‌آوردند، از او پشتیبانی کند؛ بنابراین پادشاهی او را به رسمیت شناخت. پسر او دِمتریوس بنای جهانگشایی را در این قسمت از آسیا گذارد. از طرف شمال از سُغد گذشته به [[فونیان]] رسید و به سرزمین [[تخاری‌ها]] در آن طرف [[سیردریا]] دست انداخت و بعد به راهی که از [[حوضه تاریم|تاریم]] و سزرمین [[تاتار]]ها می‌گذشت چیرگی یافت. در جنوب هم یونانی‌ها تا [[سندوپتاله]] رانده مملکتی وسیع بدست آوردند. مقصود یونانی‌های باختر این بود که بین اقیانوس هندوچینی‌ها میانجی دادوستد بازرگانی باشند. در این زمان ترقی باختر فوق‌العاده بود.
 
دیری نگذشت که برای دمتریوس یک نفر مدعی [[اوکراتید|اِوکراتید]] نام پیدا شد. او ضد دمتریوس قیام کرده، تاج و تخت باختر را غصب کرد. این شخص هم خیلی کاری بود، ولی بدست پسرش [[هلی‌اکل یکم|هلی‌اُکُل]] کشته شد. بعد مقارن این احوال [[مهرداد یکم]] اشکانی، نظری به باختر انداخته، در صدد برآمد، که آن را مانند زمان قبل از [[اسکندر مقدونی|اسکندر]] به ایران ضمیمه کند. چنین هم شد، زیرا یونانی‌ها مجبور گشتند باختر را به [[اشکانیان]] داده و خودشان به‌طرف جنوب رفته، در کابل برقرار شوند. (۱۳۹ ق. م).
[[پرونده:Monnaie de Bactriane, Eucratide I, 2 faces.jpg|بندانگشتی|چپ|300px|[[استاتر]] طلا با تصویر [[اوکراتید یکم]] (۱۷۱-۱۴۵۱۷۱–۱۴۵ پیش از میلاد) یکی از پادشاهان [[دولت یونانی بلخ]]، این سکه با وزن ۱۶۹٫۲ گرم و قطر ۵۸ میلی‌متر، '''بزرگترین سکه''' طلای شناخته شده از دوران باستان است که در [[بخارا]] کشف شده استشده‌است.]]
 
== انقراض دولت یونانی بلخ به‌دست سکاها ==
[[پرونده:MenWithDragons.jpg|چپ|300px|بندانگشتی|{{وسط|نمونه‌ای از جواهرات زرین بجای‌مانده از [[سکاها]]ی [[باختر (بلخ)|باختر]] در [[طلاتپه]]}}]]
این احوال تا ۱۲۷ ق. م. پائید، و در این زمان [[سکاها]] زیر فشار [[یوئه‌چی]]ها به باختر ریختند. جهت این نهضت، [[هون]]ها بودند. آن‌ها به سر یوئه‌چی‌ها ریخته، سرزمینشان را اشغال کردند. این‌ها هم بنوبت خود به سکاها فشار آورده آن‌ها را از سرزمینشان راندند و سکاها هم چاره نداشتند، جز اینکه به‌طرف جنوب بروند؛ ولی چون ایران پارتی سدّی محکم بود، ناچار به جای اینکه به [[خراسان]] بریزند، به‌طرف باختر رفتند، و در افغانستان کنونی برقرار شدند (تقریباً ۱۲۷ ق. م) یونانی‌های باختر هم چاره را در این دیدند که به‌طرف جنوب شرقی رفته در کابل و وادی سند محکم‌تر بنشینند. در ابتداء، در این کار بهره‌مند بودند، چنان‌که در سلطنت [[مناندر]] نامی حکمرانی آن‌ها در اینجا بسط یافت (بعد از ۱۲۶ ق. م) و دولتی تأسیس گشت که در تاریخ موسوم است به [[دولت هندویونانی]]. پایتخت آن در [[چاکله]] بود که به یونانی اِوتی‌دِمیا می‌نامیدند.
 
طولی نکشید که دولت هندویونانی هم تابع همان سکاها گشت و سکاها در اینجا دولتی تأسیس کردند که در تاریخ معروف به [[دولت هندوسکائی]] است. این واقعه در سلطنت جانشین مناندر، [[هرمس (هند)|هِرمِس]] نامی وقوع یافت. از این زمان یونانی‌ها ضعیف گشته، بمرور تحلیل رفتند و تمدن یونانی خاموش گردید.