چهار تیره اول یعنی چالابیها، اللهیارخانی، دستجه و دارخور با بعضی تیرههای دیگر که اکنون پراکندهاند به نامهای رهبروند و بیهجشنیان و مکهوند و مجریلان از طوایف فارس بودهاند. همچنین تیرههای سیمینهوند، جلیلوند، سرخاوند و سرخکی (سورکی) که به خرده دسته مشهور شدهاند<ref name="drsanjabibook" />.
همچنین در این زمینه اکوپوف در صفحه ۶۹ (به نقل از هدایت در کتاب تاریخ زندیه، تهران ،۱۹۵۵) چنین مینویسد:
«از اخبار منابع در مییابیم که کریم خان زند در سده هیجدهم میلادی، بخشی از مردم جنوب کردستان را به فارس برد و درآنجا پیشینیان سنجابیها – پیشینیانشان، نه اینکه خودشان – در کنار کردان زنگنه در نزدیکی شیراز میزیستهاند. آنها را بختیار خان، دوباره به کردستان آورد.»
تیرههای دولتمندان و زینگه (زین الدین) در حدود ۱۸۰ سال پیش از میان [[ایل بالاوند]] به ایل سنجابی ملحق شدهاند (منبع تاریخ ایل بالاوند) سه تیره صوفی، خسرو و کُلکُل که جمعاً دالیان یا دیالیان نامیده میشوند، از حدود شهر زور و کنارههای رودخانهٔ دیاله آمدهاند.
خانواده باقی (یا باغی) خود را از اصل عرب میدانند، اگر چه تکلم عربی را به کلی از یاد برده و با سایر طوایف سنجابی همزبان هستند.
دربارهٔ تیره عباسوند که از تیرههای بزرگ سنجابی بوده و اکنون کوچک شدهاند، میگویند که در اصل ساکن ذهاب بوده و مذهب تسنن داشته و در دوره سید یعقوب جد اعلای سادات گوران وارد طریقت [[یارسان]] شده و به دهات کنونی خود در مغرب سنجابی آمدهاند.
چالابیها، اللهیارخانیها و دولتمندان (چنانچه از نامشان پیداست) از یک اصل هستند و تیره خوانین سنجابی محسوب میشوند. دربارهٔ نام چالابی دو روایت وجود دارد: نخست آنکه تحریف شده کلمه چلبی است که گویا تیرهای از اکراد ناحیه فارس بودهاند. دوم آنکه منسوب به محل معروف به چالاب بکر از محال کرند است که مسکن اولیه آنها هنگام مهاجرت به ناحیه کرمانشاه بودهاست و از طرف دیگر بنا به روایتی که نسل بعد نسل منتقل شده و اعتبار آن قابل تضمین نیست، چالابیها خود را از نسل کردان شبانکاره و دیالمه فارس میدانند<ref name="drsanjabibook" />. اجداد تیره پیرعلی نیز از همدان آمدهاند.