شاهدخت آلیس باتنبرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌نشده][نسخهٔ بررسی‌نشده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
+ منبع
←‏ازدواج: منابع بخش ازدواج، شماره صفحه منطبق با نسخه استفاده شده کتاب.
خط ۳۷:
== ازدواج ==
[[پرونده:Princess Alice of Battenberg with children.jpg|بندانگشتی|چپ|آلیس و دو فرزند بزرگ‌ترش، مارگاریتا و تئودورا، حدود سال ۱۹۱۰]]
آلیس در سال ۱۹۰۲ هنگامی که برای شرکت در مراسم تاج‌گذاری [[ادوارد هفتم]] در لندن به سرمی‌برد، با شاهزاده اندرو یونان، پسر چهارم [[جرج اول یونان|جرج اول]] و همسرش اولگا کنستانتینوا، آشنا شد.<ref>{{پک|Vickers|2013|ص=52|زبان=en|رف=vick}}</ref> آن‌ها در ۶ اکتبر ۱۹۰۳ به صورت رسمی در دارمشتات ازدواج کردند. روز بعد، دو مراسم ازدواج مذهبی [[لوتریانیسم|لوتران]] و [[کلیسای ارتدکس یونانی|ارتدکس]] برای آلیس و اندرو برگزار شد.<ref>{{پک|Vickers|2013|ص=61|زبان=en|رف=vick}}</ref> آلیس بعد از ازدواج با استفاده از عنوان همسرش، از عنوان ‘’شاهدخت''شاهدخت اندرو’’اندرو'' استفاده می‌کرد.<ref name="dnb"></ref> با توجه به نسبت خانوادگی این زوج با خانواده‌های سلطنتی [[پادشاهی متحده]]، آلمان، [[امپراتوری روسیه|روسیه]]، [[دانمارک]] و یونان، مراسم ازدواج آن‌ها یکی از آخرین گردهم‌آیی‌های بزرگ خانواده‌های سلطنتی اروپا و نوادگان [[ملکه ویکتوریا]] و همچنین [[کریستیان نهم دانمارک]] پیش از [[جنگ جهانی اول]] بود.<ref name="dnb"></ref> نتیجه این ازدواج پنج فرزند بود که همگی به دوران بزرگسالی رسیدند و فرزندانی از خود باقی گذاشتند.
 
[[پرونده:Prinzessin Victoria Alice Elisabeth Julie Marie von Battenberg, 1907.jpg|بندانگشتی|راست|تصویر شاهدخت آلیس باتنبرگ، نقاشی شده در سال ۱۹۰۷. از مجموعه شخصی [[شاهزاده فیلیپ، دوک ادینبرو|شاهزاده فیلیپ]]]]
 
بعد از ازدواج، شاهزاده اندرو افسر ارتش یونان بود به شغل خود در ارتش ادامه داد و شاهدخت اندرو به فعالیت‌های خیریه مشغول شد. آلیس در سال ۱۹۰۸ به مناسبت ازدواج [[دوشس ماری روسیه]] و [[شاهزاده ویلهلم سوئد]] به روسیه سفر کرد. در این سفر با خاله‌اش [[الیزابت هسن و راین|الیزابت]] که در حال برنامه‌ریزی برای تاسیس یک فرقه مذهبی پرستاران بود، ملاقات کرد و در مراسم بنیان‌گذاری کلیسای جدید او حضور داشت. در ادامه همان سال، الیزابت اقدام به بخشیدن اموال خود و آماده شدن برای یک زندگی معنوی نمود.<ref>{{پک|Vickers|2013|ص=81-82|زبان=en|رف=vick}}</ref> در بازگشت به یونان، آلیس و اندرو با شرایط وخیم سیاسی کشور مواجه شدند. [[کرت]] در آن زمان هنوز بخشی از [[امپراتوری عثمانی]] بود و دولت یونان درخواست اتحاد [[دولت کرت]] با سرزمین اصلی یونان را رد کرده بود. در نتیجه این شرایط، اتحادیه‌ای ملی‌گرا توسط گروهی از افسران ناراضی ارتش تاسیس شد که در نهایت به استعفای شاهزاده اندرو از ارتش و به قدرت رسیدن [[الفتریوس ونیزلوس]] انجامید.<ref>{{پک|Clogg|1979|ص=97-99|زبان=en|رف=clog}}</ref>
 
== بحران‌های پیاپی در زندگی ==