بهرام بیضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
فعلاً حذف شد تا طبق نظر سوم عمل کنید
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۶۸:
بیضایی در [[تهران]] در خانواده‌ای اهل فرهنگ و ادب و جداافتاده از عوام به دنیا آمد. [[ذکایی بیضایی آرانی|پدرش]] شاعری [[آران]]ی بود. بهرام از مدرسه می‌گریخت و در [[سینه کلوب]] فیلم تماشا می‌کرد. همین زمان با کار و سرگذشت [[صادق هدایت]] آشنا شد، و از او تأثیر گرفت. سپس‌تر از رشتهٔ ادبی [[دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران]] کناره گرفت؛ ولی حاصل پژوهش‌هایش را به صورت کتاب ''[[نمایش در ایران]]'' چاپ کرد، که یگانه منبع مهمّ تاریخ [[نمایش ایرانی]] شد.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/drama Encyclopaedia Iranica. "Drama". M. R. Ghanoonparvar.] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20170517035351/http://www.iranicaonline.org/articles/drama |date=17 مه 2017}}</ref> هم‌زمان به نمایشنامه‌نویسی گرایید، آن هم با بهره گرفتن از شیوه‌های [[تعزیه]] که نیاکانش در آران برپا می‌کردند. بیشترِ نخستین نمایشنامه‌هایش – مانند ''[[پهلوان اکبر می‌میرد]]'' – با نمایش [[گروه هنر ملّی]] کامیابی یافت؛ هرچند گاه [[جلال آل احمد]] کارش را سخت نکوهید. سال ۱۳۴۴ با [[منیراعظم رامین‌فر]] ازدواج کرد. بیضایی در اوایل [[دهه ۱۳۴۰]] عضو [[گروه طرفه]] و از هنگام تشکیل [[کانون نویسندگان ایران]] از بنیان‌گذارانش و به همین خاطر آماج بدگمانی [[ساواک]] بود. وی سال ۱۳۵۷ از کانون کناره گرفت. [[دههٔ ۱۳۵۰]] را به استادی در [[دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران]] و نیز فیلم‌سازی گذرانید. سال ۱۳۵۸، پس از ده سالی که نمایشی اجرا نکرده بود، ''[[مرگ یزدگرد]]'' را بر صحنه برد، که در ۱۳۶۰، سال اخراج دوباره‌اش این بار از کرسی استادی دانشگاه تهران، فیلم هم شد. پس از نمایش ''مرگ یزدگرد'' تا هجده سال امکان کار تئاتری نیافت، هرچند با پیگیری فراوان توانست چند فیلم بسازد. سال ۱۳۷۱ با [[مژده شمسایی]] ازدواج کرد.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.ilna.ir/بخش-فرهنگ-هنر-6/412926-یادداشت-بهرام-بیضایی-برای-تولد-محمدرضا-شجریان |title=خبرگزاری ایلنا. ۱۳۹۵ |accessdate=۳ آوریل ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20170811010817/http://www.ilna.ir/بخش-فرهنگ-هنر-6/412926-یادداشت-بهرام-بیضایی-برای-تولد-محمدرضا-شجریان |archivedate=۱۱ اوت ۲۰۱۷ |dead-url=no}}</ref> از سال ۱۳۷۶ دوباره کارِ تئاتر دست داد و بیضایی به شوق نمایش از اقامت کوتاهش در [[استراسبورگ]] دست شست و تا ۱۳۸۶ به تفاریق توانست برای چند نمایش و فیلم و کتاب پروانه بگیرد، هرچند گاه نمایشی از صحنه پایین کشیده شد، فیلمی دچار سانسور شد یا کتابی در محاق توقیف ماند. سال ۱۳۸۹ به استادی بخش [[ایران‌شناسی]] [[دانشکدهٔ انسانیات و علوم دانشگاه استنفورد]] به امریکا رفت.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/141932/هزار-افسان-کجاست-بیضایی-چاپ-دوم-رسید |title=خبرگزاری ایبنا. ۱۳۹۱ |accessdate=۳ آوریل ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20161205100000/http://www.ibna.ir/fa/doc/naghli/141932/هزار-افسان-کجاست-بیضایی-چاپ-دوم-رسید |archivedate=۵ دسامبر ۲۰۱۶ |dead-url=no}}</ref> این مهاجرت بیضایی دیرانجام‌ترین اقامتش دور از ایران بوده. او در آمریکا نیز پُرکار بوده و غیر از تدریس، به نوشتن و نمایش پرداخته‌است.
 
بیضایی با نویسندگانی چون [[اکبر رادی]] و فیلم‌سازانی چون [[ناصر تقوایی]] و دیگرانی در دگرگونی نمایش و سینما در ایران نقش مهمّی داشته. او بارها در رأی‌گیری از منقّدان سینمایی ایرانی برترین کارگردان تاریخ [[سینمای ایران]] شناخته شده.<ref>{{پک|جعفری‌نژاد|۱۳۹۸|ف=از «گاو» تا «گوزن‌ها»، از «ریوبراوو» تا «سرگیجه»|ص=۱۱–۱۰}}</ref> ''[[باشو، غریبه‌ی کوچک]]''، که برترین فیلم تاریخ سینمای ایران شناخته شده،<ref>''دنیای تصویر''، شمارهٔ ۷۴, November 1999, {{ISSN|1023-2613}}</ref> و ''[[سگ‌کشی]]''، که [[فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های سینمای ایران|پرفروش‌ترین فیلم سال]] ۱۳۸۰ ایران شد، دو تا از برجسته‌ترین فیلم‌های بیضایی است. بعضی از مورّخان سینما سرآغازِ کارِ فیلم‌سازانی از نسلِ بیضایی و [[ناصر تقوایی|تقوایی]] و [[علی حاتمی]] را سرآغازِ فصلِ جدیدِ سینمای ایران دانسته‌اند که «[[موج نوی سینمای ایران|موج نو]]» نامیده‌اند؛ و فیلم‌های دههٔ ۱۳۵۰ بیضایی مانند ''[[غریبه و مه]]'' و ''[[کلاغ (فیلم ۱۳۵۶)|کلاغ]]'' را در این جریان سینمایی گنجانیده‌اند. در تئاتر نیز اغلب او را مهم‌ترین نمایشنامه‌نویس تاریخ [[ادبیات فارسی]] گفته‌اند که، با نمایشنامه‌هایی چون ''[[هشتمین سفر سندباد]]'' و ''[[ندبه]]'' و نمایش‌هایی چون ''[[مرگ یزدگرد]]'' و ''[[افرا، یا روز می‌گذرد|افرا]]'' و همراه نمایشنامه‌نویسان دیگری چون [[ساتم الغ‌زاده]] و [[علی نصیریان]] و [[غلامحسین ساعدی]] و [[اکبر رادی]]، گونهٔ نمایشنامه را در [[زبان فارسی]] استوار کرده و نمایش را به پایه‌ای جدّی‌تر رسانید و سبب شد تا روزگار زرّینِ دهه ۱۳۴۰ در نمایش ایران به حصول پیوست.<ref>Yarshater, Ehsan. "The Modern Literary Idiom." ''Critical Perspectives on Modern Persian Literature''. Edited and Compiled by Thomas M. Ricks. Washington, D. C: Three Continents Press. 1984. page 59.</ref> بیضایی تنها فیلمنامه‌های خود را به فیلم درآورده و – به استثنای ''[[بانو آئویی (نمایش بیضایی)|بانو آئویی]]'' و با وجود میل به نمایش کارهایی از [[شکسپیر]] و [[سه‌آمی موتوکیو]] و [[اکبر رادی]] – همواره نمایشنامه‌های خود را به نمایش درآورده است. او تهیّه‌کننده و [[تدوین‌گر]] و طرّاح و کارگردان بیشتر کارهای نمایشیِ خود بوده‌است. تأثیر بیضایی را بر [[هنر آزاد]] و [[جریان روشنفکری در ایران|اندیشه در ایران]] بزرگ شمرده و او را همتای بزرگان فرهنگ و ادبیات فارسی، و بیش از همه [[فردوسی]]،<ref>{{پک|امجد|۱۳۸۵|ف=در چند و چونِ معاصر بودن|ص=۱۴۹}}</ref> دانسته‌اند. لغتِ «بیضایی‌وار» برای وصفِ آنچه از شگردها و اندیشه‌های بیضایی تأثیر پذیرفته در زبان فارسی پدید آمده‌است.<ref group="پانویس">مثلاً: گلمکانی، هوشنگ. ''از کوچه سام''. ص. ۱۳۶. نیز: اکبری، علیرضا. «چه محکمه‌های روشنفکری که گذراندم: گفت‌وگو با بهرام بیضایی به مناسبت تولد ۷۵سالگی‌اش». ''[[اندیشه پویا]]''، ش ۱۲. ۱۳۹۲. ص ۱۱۸.</ref>
 
== سرگذشت ==