اتحاد جماهیر شوروی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
جز ویرایش 37.254.238.61 (بحث) به آخرین تغییری که Sralis انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۱۰۰:
{{اصلی|تاریخ شوروی}}
 
=== از ورود [[انقلابامپراتوری روسیه]] به [[جنگ جهانی اول]] تا فروپاشی آن و تاسیس[[انقلاب اکتبر]]«19221917-1914» ===
در اوت ۱۹۱۴ [[روسیه]] وارد [[جنگ جهانی اول]] شد. ابتدا فقط [[بلشویک|بلشویک‌]]ها و انقلابیون سوسیالیست، مخالف جنگ بودند اما شکست‌های روسیه حامیان امپراتوری را به حداقل رساند. انقلاب اولین بار توسط خود دهقانان و کارگران و سربازان ناراضی از جنگ و سلطنت در فوریه ۱۹۱۵(که به انقلاب فوریه معروف است) صورت گرفت. در واقع [[بلشویک]]‌ها در انقلاب فوریه هیچ نقش خاصی نداشتند. در کشاکش انقلاب فوریه، گروه‌های مختلف کارگری و دهقانی شکل گرفت که مهم‌ترین آن‌ها [[سویت پترگراد|سُویِت پتروگراد]] {{به روسی|Совет Петроград}} بود و [[لئون تروتسکی]] یکی از سران این گروه بود که سپس با نفوذ در دولت موقت نخست‌وزیر شد. اختلاف اصلی بین [[سوسیالیسم|سوسیالیست‌ها]] اینجا اتفاق افتاد که عده‌ای انقلاب را اجتناب ناپذیر می‌دانستند؛ ولی عده‌ای خواهان اصلاحات از طریق دولت موقت بودند. اینجا بود که میان صاحبان مقام بین سوسیالیست‌ها و اشخاصی که حرف‌هایشان توسط مردم انجام می‌شد، اختلافی صورت گرفت که باعث شد [[ولادیمیر لنین]] با تفسیری که خود از [[مارکسیسم]] داشت به نام [[مارکسیسم-لنینیسم]] حمایت مردم را به خود جلب کرد و جالب اینجاست اتفاقاتی که در آینده برای شوروی پیش‌آمد و تصمیمات دولت تضاد علنی با نظرات مارکس و حتی لنین داشت.<ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=A History of the Soviet Union from the Beginning to the End|نام خانوادگی=KENEZ|نام=PETER|ناشر=|سال=|شابک=9780521682961|مکان=|صفحات=}}</ref> [[کارل مارکس]] در کتاب «ایدئولوژی آلمانی» می‌نویسد: «در جامعه [[کمونیسم]] که دایره آزادی هر فرد بیش از همیشه است و وی می‌تواند در رشته مورد علاقه به موفقیت دست پیدا کند، جامعه فرایند تولید را کنترل می‌کند و بنابراین فردی مثل من می‌تواند امروز کاری انجام دهد و فردا کار دیگری، صبح شکار کند، بعدازظهر ماهی‌گیری کند، شب گله را به چرا ببرد، بعد از شام هم به انتقاد بپردازد، همان چیزی که در ذهنش است را اجرا کند بدون آنکه شکارچی، ماهیگیر، چوپان یا نقاد باشد.»<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=The German Ideology|نام خانوادگی=Marx|نام=Karl|ناشر=Marx-Engels Institute|سال=|شابک=1-57392-258-7|مکان=Moscow|صفحات=}}</ref> [[انقلاب اکتبر]] به رهبری بلشویک‌ها صورت گرفت. بلشویک‌ها و ولادیمیر لنین حمایت دهقانان را با اجازه دادن برای اداره زمین‌های خودشان به دست خودشان و تشکیل شوراها دهقانی، سربازان خسته از جنگ را برای اطاعت نکردن از فرماندهانشان و همین‌طور کارگران را گرفتند و به سُویِت‌ها نفوذ کردند و با این که رهبران معتدل سوسیالیست در شوراها مخالف آن‌ها بودند، اما در یک کشاکش، قدرت را سُویِت‌ها به دست گرفتند و انقلاب را هدایت کردند تا دولت را به رهبری لنین به ثبات رساندند.<ref name=":0"/>سرانجام در اکتبر سال ۱۹۱۷، انقلاب مردم روسیه به ثمر نشست. آخرین امپراتور روسیه، [[نیکلای دوم روسیه|نیکلای دوم]]، که بیمار بود، در [[کاخ پترهوف]] در [[سن پترزبورگ]] بود، اما مردم و بلشویک‌های خشمگین، سرانجام به آن کاخ ریختند و نیکلای دوم و خاندانش را به [[یکاترینبورگ]] تبعید کردند که سپس همان‌جا تیرباران شدند. بالاخره [[حزب بلشویک]] به رهبری [[ولادیمیر لنین]] قدرت را در این کشور به دست گرفت و به بیش از 186۳۰۰ سال سلطه [[دودمان رومانوف]] بر روسیه پایان داد و [[امپراتوری روسیه]] سرنگون شد. پس از به قدرت رسیدن [[حزب بلشویک]]، [[دولت موقت]]ی به نام [[جمهوری روسیه]] «روسیه بلشویک» تشکیل شد. اما این کشور، مدت کوتاهی پس از تشکیل با حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به‌ویژه [[بریتانیا]] روبرو شد. این دوره به دوران [[جنگ داخلی روسیه]] معروف است و طی آن [[ارتش نوین شوروی]] با نام [[ارتش سرخ]] به کوشش [[لئون تروتسکی]] و تحت رهبری او شکل گرفت تا با ارتش جبهه سفید که متشکل از افسران و ژنرال‌های دوران تزاری بودند به جنگ بپردازد. در جریان [[جنگ داخلی]] و بعد از آن حزب بلشویک ([[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]]) که تنها حزب مجاز در کشور بود، سیاست اقتصادی سخت گیرانه‌ای را تعقیب می‌کرد که به [[کمونیسم جنگی]] معروف شد. دورهٔ انسجام انقلاب [[بلشویک|بلشویکها]] بین سال‌های [[۱۹۱۷ (میلادی)|۱۹۱۷]] تا [[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]] به‌عنوان دورهٔ کمونیسم جنگی معروف است. [[بانک|بانک‌ها]]، خطوط [[راه‌آهن]] و کشتی‌رانی ملی شد و اقتصاد پولی نیز محدود گردید. به‌ زودی مخالفت جدّی گسترش یافت. روستائیان می‌خواستند درآمد حاصل از فروش محصولات خود را به‌صورت نقدی دریافت کنند، و از این‌که مازاد درآمد آن‌ها برای تأمین هزینه‌های جنگ داخلی در روسیه توسّط دولت ضبط می‌شد، احساس ناخشنودی می‌نمودند. ۵ سال بعد، در ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان، [[حزب بلشویک]] که نام خود را به [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] تغییر داده بود تأسیس کشور «اتّحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» را اعلام کرد. این کشور از اتحاد [[روسیه]] و مناطق متعلق به [[روسیه تزاری]] تشکیل شد.[[پرونده:Lenin 1920.jpg|بندانگشتی|ولادیمیر لنین]]
 
=== از [[جمهوری روسیه]] تا تأسیس [[اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی]]«1922-1917» ===
=== تثبیت و استقرار حاکمیت«1939-1922» ===
پس از به قدرت رسیدن [[حزب بلشویک]]، [[دولت موقت]]ی به نام [[جمهوری روسیه]] «روسیه بلشویک» تشکیل شد. اما این کشور، مدت کوتاهی پس از تشکیل با حمله طرفداران نظام گذشته و نیروهای خارجی به‌ویژه [[بریتانیا]] روبرو شد. این دوره به دوران [[جنگ داخلی روسیه]] معروف است و طی آن [[ارتش نوین شوروی]] با نام [[ارتش سرخ]] به کوشش [[لئون تروتسکی]] و تحت رهبری او شکل گرفت تا با ارتش جبهه سفید که متشکل از افسران و ژنرال‌های دوران تزاری بودند به جنگ بپردازد. در جریان [[جنگ داخلی]] و بعد از آن حزب بلشویک ([[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]]) که تنها حزب مجاز در کشور بود، سیاست اقتصادی سخت گیرانه‌ای را تعقیب می‌کرد که به [[کمونیسم جنگی]] معروف شد. ۵ سال بعد، در ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲ و پس از سرکوب مخالفان و دشمنان، [[حزب بلشویک]] که نام خود را به [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] تغییر داده بود تأسیس کشور «اتّحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی» را اعلام کرد. این کشور از اتحاد [[روسیه]] و مناطق متعلق به [[روسیه تزاری]] تشکیل شده بود.
پس از تأسیس اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲، ولادیمیر لنین به رهبری اتحاد شوروی و دبیرکل حزب کمونیست این کشور برگزیده شد. ولادیمیر لنین که در آن زمان ۵۲ سال داشت، پایتخت کشور را از [[سن پترزبورگ]] به [[مسکو]] منتقل کرد و [[کاخ بزرگ کرملین]] را پایگاه حکومتی خویش و رئیس‌جمهور [[جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی]] قرار داد. با پایان گرفتن جنگ داخلی و استقرار حاکمیت حزب بر سراسر کشور، سیاست اقتصادی جدیدی به نام [[برنامه نوین اقتصادی]] معروف به «[[نپ|نِپ]]» در پیش گرفته شد. در مواجهه با مخالفت روستائیان، [[ولادیمیر لنین|لنین]] به یک عقب‌نشینی راهبردی در [[کمونیسم]] جنگی تحت عنوان سیاست جدید اقتصادی (NEP) پرداخت. روستائیان از پرداخت عوارض [[عمده‌فروشی]] محصولات خود رها شدند و اجازه یافتند تا مازاد تولید خود را در بازار آزاد بفروشند. بازرگانی دراثر مجازشدن تجارت خرده‌پای خصوصی رونق یافت. حکومت نیز مسئول بانکداری، حمل و نقل، صنعت سنگین، و امکانات عمومی شد. اگرچه مخالفت برجای مانده در میان کمونیست‌ها موجب انتقاد از روستائیان ثروتمند یا [[کولاک (روسیه)|کولاکها]] شد که از سیاست اقتصادی جدید سود می‌بردند، امّا این برنامه به‌خوبی مفیدبودن خود را ثابت کرد و اقتصاد روسیه را مجدداً احیا نمود. پس از مرگ لنین در اوایل سال [[۱۹۲۴ (میلادی)|۱۹۲۴]]، سیاست اقتصادی جدید در میان اعضای داخل [[حزب کمونیست اتحاد شوروی]] با مخالفت فزاینده‌ای روبرو ش دیری نپایید که اختلاف رهبران شوروی در نحوه پیشبرد سیاست‌های اقتصادی بالا گرفت. سرانجام در سال ۱۹۲۴، ولادیمیر لنین پس از ۲ سال رهبری اتحاد شوروی و در سن ۵۴ سالگی درگذشت و پیکرش مومیایی شد و در [[آرامگاه لنین]] قرار داده شد. پس از مرگ [[لنین|ولادیمیر لنین]] کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره [[ژوزف استالین]]، توانست مخالفان خود به ویژه [[لئون تروتسکی]] را سرکوب کند و خود قدرت را به دست گیرد؛ درحالی که ۴۶ سال بیشتر نداشت. او در چند مرحله دست به تصفیه حزب، کشور و غیره از مخالفان خود زد. [[پاکسازی بزرگ]] نامی است که بر این اقدامات استالین نهاده‌اند. این اقدامات استالین از به قدرت رسیدن او آغاز شد و تا سال ۱۹۳۷ به اوج خود رسید. بدین ترتیب استالین بسیاری را کشت، زندانی کرد، تبعید کرد، اعدام کرد و… بسیاری از کارها. او حتی به اطرافیانش نیز رحم نکرد. استالین برنامه‌های اقتصادی لنین را لغو کرد و آن را با برنامه‌های پنج ساله تعویض کرد. برای مثال، او در عرصه کشاورزی با ایجاد [[مزارع اشتراکی]] «[[کلخوز]]» چهره کشاورزی اتحاد شوروی را دگرگون ساخت. سیاست‌های کشاورزی [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] با مخالفت مالکان خرده‌پا ([[کولاک (روسیه)|کولاک‌ها]]) روبرو شد و دولت بی‌رحمانه آنان را سرکوب کرد. استالین سیاست [[صنعتی‌سازی]] کشور را با جدیت و سرعت هر چه تمام تر پیگیری کرد و در دوران او اتحاد شوروی به [[ابرقدرت]] صنعتی بزرگی تبدیل شد. [[ژوزف استالین]] با سیاستهایش تغییرات بسیاری در فرهنگ و جامعه اتحاد شوروی ایجاد کرد.
[[پرونده:Lenin 1920.jpg|بندانگشتی|ولادیمیر لنین]]
 
=== [[جنگاتحاد جهانیشوروی]] در دوران [[ولادیمیر دوملنین]]«19451924-19391922» ===
پس از تأسیس اتحاد شوروی در سال ۱۹۲۲، ولادیمیر لنین به رهبری اتحاد شوروی و دبیرکل حزب کمونیست این کشور برگزیده شد. ولادیمیر لنین که در آن زمان ۵۲ سال داشت، پایتخت کشور را از [[سن پترزبورگ]] به [[مسکو]] منتقل کرد و [[کاخ بزرگ کرملین]] را پایگاه حکومتی خویش و رئیس‌جمهور [[جمهوری فدراتیو سوسیالیستی روسیه شوروی]] قرار داد. با پایان گرفتن جنگ داخلی و استقرار حاکمیت حزب بر سراسر کشور، سیاست اقتصادی جدیدی به نام [[برنامه نوین اقتصادی]] معروف به «[[نپ|نِپ]]» در پیش گرفته شد. دورهٔ انسجام انقلاب [[بلشویک|بلشویکها]] بین سال‌های [[۱۹۱۷ (میلادی)|۱۹۱۷]] تا [[۱۹۲۱ (میلادی)|۱۹۲۱]] به‌عنوان دورهٔ کمونیسم جنگی معروف است. [[بانک|بانک‌ها]]، خطوط [[راه‌آهن]] و کشتی‌رانی ملی شد و اقتصاد پولی نیز محدود گردید. به‌ زودی مخالفت جدّی گسترش یافت. روستائیان می‌خواستند درآمد حاصل از فروش محصولات خود را به‌صورت نقدی دریافت کنند، و از این‌که مازاد درآمد آن‌ها برای تأمین هزینه‌های جنگ داخلی در روسیه توسّط دولت ضبط می‌شد، احساس ناخشنودی می‌نمودند. در مواجهه با مخالفت روستائیان، [[ولادیمیر لنین|لنین]] به یک عقب‌نشینی راهبردی در [[کمونیسم]] جنگی تحت عنوان سیاست جدید اقتصادی (NEP) پرداخت. روستائیان از پرداخت عوارض [[عمده‌فروشی]] محصولات خود رها شدند و اجازه یافتند تا مازاد تولید خود را در بازار آزاد بفروشند. بازرگانی دراثر مجازشدن تجارت خرده‌پای خصوصی رونق یافت. حکومت نیز مسئول بانکداری، حمل و نقل، صنعت سنگین، و امکانات عمومی شد.
در ۱۹۳۹ در آستانه شروع [[جنگ جهانی دوم]]، اتّحاد شوروی [[پیمان عدم تجاوز]] با [[آلمان نازی]] منعقد کرد و به [[لهستان]]، همزمان با آلمان حمله برد و با آلمان، لهستان را تقسیم کرد؛ ولی در سال ۱۹۴۱ با حمله گسترده [[آلمان]] به اتحاد شوروی، [[اتّحاد شوروی]] نیز به جنگ با آلمان وارد شد. در این جنگ که به‌طور رسمی [[جنگ کبیر میهنی]] {{به روسی|великая отечественная война}} نامیده می‌شد، دولت و حزب و مردم اتّحاد شوروی با مقاومت در برابر [[بوندس‌وهر|ارتش آلمان]] و فداکاری‌ها و قربانی‌دادن‌های بسیار توانستند جریان جنگ را برگردانده و به خصوص پس از [[نبرد استالینگراد]] نیروهای اتحاد شوروی در موضع حمله قرار گرفتند. شکست آلمان در ۱۹۴۵ که بار اصلی آن بر دوش اتحاد شوروی بود، این کشور را به یکی از [[ابرقدرت|ابرقدرت‌]]های جهان تبدیل کرد. پس از پایان [[جنگ جهانی دوم]]، ۳ کشور حوزه دریای بالتیک یعنی [[جمهوری شوروی سوسیالیستی استونی|استونی]]، [[جمهوری شوروی سوسیالیستی لیتوانی|لیتوانی]] و [[جمهوری شوروی سوسیالیستی لتونی|لتونی]] به علاوه بخش شمال شرقی [[رومانی]] «[[جمهوری شوروی سوسیالیستی مولداوی|مولداوی]]» ضمیمه خاک اتحاد شوروی شدند. سرانجام با تأسیس [[سازمان ملل متحد]]، اتحاد شوروی توسط این سازمان در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ به عنوان یک کشور به رسمیت شناخته شد.
 
اگرچه مخالفت برجای مانده در میان کمونیست‌ها موجب انتقاد از روستائیان ثروتمند یا [[کولاک (روسیه)|کولاکها]] شد که از سیاست اقتصادی جدید سود می‌بردند، امّا این برنامه ب ه‌خوبی مفیدبودن خود را ثابت کرد و اقتصاد روسیه را مجدداً احیا نمود. پس از مرگ لنین در اوایل سال [[۱۹۲۴ (میلادی)|۱۹۲۴]]، سیاست اقتصادی جدید در میان اعضای داخل [[حزب کمونیست اتحاد شوروی]] با مخالفت فزاینده‌ای روبرو ش دیری نپایید که اختلاف رهبران شوروی در نحوه پیشبرد سیاست‌های اقتصادی بالا گرفت. سرانجام در سال ۱۹۲۴، ولادیمیر لنین پس از ۲ سال رهبری اتحاد شوروی و در سن ۵۴ سالگی درگذشت و پیکرش مومیایی شد و در [[آرامگاه لنین]] قرار داده شد.[[پرونده:StalinEnLaConferenciaDeYalta--TR 002828 A.jpg|بندانگشتی|ژوزف استالین]]
=== [[جنگ سرد]]«1982-1945» ===
[[جنگ سرد]] «کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی [[اتّحاد جماهیر شوروی|اتّحاد شوروی]] و [[آمریکا|ایالات متحده آمریکا]]» سیاست تمام جهان را طی ۴ دهه تحت تأثیر خود داد. همچنین این تقابل را، تقابل میان [[سوسیالیسم]] و [[سرمایه‌داری]] نیز نامیده‌اند. اتحاد شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای [[جنگ‌افزار هسته‌ای|قدرت هسته‌ای]] شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد. سرانجام ژوزف استالین در سال ۱۹۵۳، پس از ۱۹ سال رهبری اتحاد شوروی و در سن ۶۵ سالگی درگذشت. در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ ژوزف استالین، جانشینان او به رهبری دسته‌جمعی پرداختند ولی در پایان [[نیکیتا خروشچف]]، در حالی که ۵۹ سال داشت، توانست قدرت را به دست آورد. یکی از اقدامات مهم خروشچف، بستن [[پیمان ورشو]] با تعدادی از کشورهای بلوک شرق به عنوان اقدامی متقابل در برابر پیمانهای ناتو و سنتو در سال ۱۹۵۵ بود. خروشچف سازمان اطلاعات و امنیت اتحاد شوروی «[[کاگ‌ب]]» را تأسیس کرد. در سال ۱۹۵۶ خروشچف در [[کنگره بیستم حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] کشتارهای استالین را مورد شماتت قرار داد و در جهت تخریب چهرهٔ استالین برآمد. در دوران نیکیتا خروشچف بسیاری از سخت‌گیری‌های دوره [[استالین]] تعدیل شد. بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند و به بسیاری که در دوره استالین به عنوان جاسوس و مخالف اعدام شده بودند، اعاده حیثیت شد. همچنین در این دوران قانون تجارت آزاد تا حدی پذیرفته شد که آثار جبران ناپذیری را بر بدنهٔ [[نظام سوسیالیستی]] که پشتیبان [[اقتصاد هدایت شده]] بود، وارد آورد؛ که بعدها به سلسله حوادث و رخدادهایی انجامید تا [[فروپاشی شوروی|فروپاشی اتحاد شوروی]]. حتی سیاست زمین‌های بکر در عرصه کشاورزی انجام شد که ترکیب جمعیتی [[جمهوری شوروی سوسیالیستی قزاقستان|قزاقستان]] را به هم زد و تعداد خارجی‌ها از [[مردم قزاق|قزاق‌ها]] بیشتر شد. البته سپس این سیاست شکست خورد. در دورهٔ خروشچف بیشتر به [[صنایع سنگین]] توجه می‌شد تا تولید کالاهای مصرفی. این اقدامات وی با مخالفت شدید [[محافظه‌کاری|محافظه‌کاران]] حزب کمونیست رو به رو شد. بدین ترتیب، تلاش‌های تخریب شخصیت خروشچف از جناح‌های مختلف آغاز شد. این درگیری‌های سیاسی نه تنها شامل تخریب وجههٔ خود شخص خروشچف بود، بلکه پسر او یعنی «[[لئونید خروشچف]]» که در جنگ مفقودالاثر شده بود را نیز دربرگرفت. در سال ۱۹۵۷، اتحاد شوروی با فرستادن ماهواره [[اسپوتنیک۱]] به مدار زمین، عصر فضا را آغاز کرد. اتحاد شوروی برای اولین بار [[یوری گاگارین]]، که خلبانی در [[نیروی هوایی شوروی|نیروی هوایی اتحاد شوروی]] بود را به فضا فرستاد و پس از چندی با سفینهٔ بی‌سرنشین خاک کرهٔ ماه را به زمین آورد. در اوایل دهه ۱۹۶۰، رهبران حزب کمونیست، نیکیتا خروشچف را با توطئه [[لئونید برژنف]] مجبور به استعفاء کردند؛ به خصوص که در آن زمان خروشچف پیرتر شده بود و توانایی کارش افت کرده بود. بالاخره درسال ۱۹۶۴، نیکیتا خروشچف پس از ۱۱ سال رهبری اتحاد شوروی، برکنار شد. پس از دوره‌ای رهبری دسته‌جمعی، [[لئونید برژنف]] در سال ۱۹۶۴ قدرت را به دست گرفت. اما این بار بر خلاف دوره خروشچف که علاوه بر مقام دبیر اولی حزب کمونیست مقام نخست‌وزیری اتحاد شوروی را هم از سال ۱۹۵۸ داشت، این بار اعضای حزب تصمیم گرفتند که نوعی تقسیم قدرت در حزب به وجود بیاید. در نتیجه دبیر اولی حزب کمونیست به «[[لئونید برژنف]]» و نخست‌وزیری اتحاد شوروی به «[[آلکسی کاسیگین]]» رسید. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرایید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصه‌های سیاسی و اجتماعی تقویت شد. در دورهٔ برژنف فسادهای زیادی صورت گرفت به‌طوری‌که فرزندان و داماد وی نیز در آن دست داشتند. در دورهٔ رهبری برژنف بر اتحاد شوروی آزادی‌های محدودی که در دورهٔ [[خروشچف]] به مردم [[اتحاد شوروی]] داده شده بود از میان رفت و پروژهٔ استالین زدایی خروشچف کنار گذاشته شد. البته هیچ‌گاه سطح دیکتاتوری به زمان حکومت [[ژوزف استالین]] بر [[اتحاد شوروی]] نرسید. وی از سال ۱۹۶۴ تا سال ۱۹۸۲ ریاست شورای عالی اتحاد شوروی را به عهده داشت. در ۹ اکتبر ۱۹۷۷، قانون اساسی اتحاد شوروی بازنگری و مجددًا نوشته شد. سال‌های پایانی رهبری برژنف در رسانه‌های جمعی «رکود» نامیده شد. بحران همگانی در دولت اتحاد شوروی، گرایش‌های منفی در اقتصاد، توسعه بیش از حد دستگاه [[دیوان‌سالاری|دیوانسالاری]] از ویژگی‌های این دوره‌است. در دوره زمامداری برژنف بنابر خواست حکومت [[افغانستان]]<nowiki/>نیروهای اتحاد شوروی به این کشور اعزام گردیدند که پیامدهای دشواری را با خود داشت. برژنف با کشور [[آمریکا]] در دوره ریاست جمهوری [[نیکسون|ریچارد نیکسون]] همکاری فضایی برقرار ساخت که نتیجه آن پروژه آزمایشی [[آپولو-سایوز]] بود. در سال ۱۹۸۱ [[لهستان]] خود را از شوروی جدا کرد ولی همچنان به همکاری نظامی با این کشور ادامه داد. سرانجام، لئونید برژنف در سال ۱۹۸۲، پس از ۱۸ سال رهبری اتحاد شوروی و پس از چند ماه بیماری، در حالی که تقریبًا ۷۶ سال داشت، درگذشت.
<nowiki/>[[پرونده:Yuri Andropov - Soviet Life, August 1983.jpg|بندانگشتی|یوری آندروپوف]]
 
=== انحطاط و [[فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی|فروپاشی]] در دوران [[ژوزف استالین]]«19921953-19821924» ===
پس از مرگ [[لنین|ولادیمیر لنین]] کشمکش بر سر جانشینی او شدیدتر شد و بالاخره [[ژوزف استالین]]، توانست مخالفان خود به ویژه [[لئون تروتسکی]] را سرکوب کند و خود قدرت را به دست گیرد؛ درحالی که ۴۶ سال بیشتر نداشت. او در چند مرحله دست به تصفیه حزب، کشور و غیره از مخالفان خود زد. [[پاکسازی بزرگ]] نامی است که بر این اقدامات استالین نهاده‌اند. این اقدامات استالین از به قدرت رسیدن او آغاز شد و تا سال ۱۹۳۷ به اوج خود رسید. بدین ترتیب استالین بسیاری را کشت، زندانی کرد، تبعید کرد، اعدام کرد و… بسیاری از کارها. او حتی به اطرافیانش نیز رحم نکرد. استالین برنامه‌های اقتصادی لنین را لغو کرد و آن را با برنامه‌های پنج ساله تعویض کرد. برای مثال، او در عرصه کشاورزی با ایجاد [[مزارع اشتراکی]] «[[کلخوز]]» چهره کشاورزی اتحاد شوروی را دگرگون ساخت. سیاست‌های کشاورزی [[حزب کمونیست اتحاد شوروی|حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] با مخالفت مالکان خرده‌پا ([[کولاک (روسیه)|کولاک‌ها]]) روبرو شد و دولت بی‌رحمانه آنان را سرکوب کرد. استالین سیاست [[صنعتی‌سازی]] کشور را با جدیت و سرعت هر چه تمام تر پیگیری کرد و در دوران او اتحاد شوروی به [[ابرقدرت]] صنعتی بزرگی تبدیل شد. [[ژوزف استالین]] با سیاستهایش تغییرات بسیاری در فرهنگ و جامعه اتحاد شوروی ایجاد کرد. در ۱۹۳۹ در آستانه شروع [[جنگ جهانی دوم]]، اتّحاد شوروی [[پیمان عدم تجاوز]] با [[آلمان نازی]] منعقد کرد و به [[لهستان]]، همزمان با آلمان حمله برد و با آلمان، لهستان را تقسیم کرد؛ ولی در سال ۱۹۴۱ با حمله گسترده [[آلمان]] به اتحاد شوروی، [[اتّحاد شوروی]] نیز به جنگ با آلمان وارد شد. در این جنگ که به‌طور رسمی [[جنگ کبیر میهنی]] {{به روسی|великая отечественная война}} نامیده می‌شد، دولت و حزب و مردم اتّحاد شوروی با مقاومت در برابر [[بوندس‌وهر|ارتش آلمان]] و فداکاری‌ها و قربانی‌دادن‌های بسیار توانستند جریان جنگ را برگردانده و به خصوص پس از [[نبرد استالینگراد]] نیروهای اتحاد شوروی در موضع حمله قرار گرفتند. شکست آلمان در ۱۹۴۵ که بار اصلی آن بر دوش اتحاد شوروی بود، این کشور را به یکی از [[ابرقدرت|ابرقدرت‌]]های جهان تبدیل کرد. پس از پایان [[جنگ جهانی دوم]]، ۳ کشور حوزه دریای بالتیک یعنی [[جمهوری شوروی سوسیالیستی استونی|استونی]]، [[جمهوری شوروی سوسیالیستی لیتوانی|لیتوانی]] و [[جمهوری شوروی سوسیالیستی لتونی|لتونی]] به علاوه بخش شمال شرقی [[رومانی]] «[[جمهوری شوروی سوسیالیستی مولداوی|مولداوی]]» ضمیمه خاک اتحاد شوروی شدند. سرانجام با تأسیس [[سازمان ملل متحد]]، اتحاد شوروی توسط این سازمان در ۲۴ اکتبر ۱۹۴۵ به عنوان یک کشور به رسمیت شناخته شد. آغاز دوران [[جنگ سرد]] «کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی [[اتّحاد جماهیر شوروی|اتّحاد شوروی]] و [[آمریکا|ایالات متحده آمریکا]]» سیاست تمام جهان را طی ۴ دهه تحت تأثیر خود داد. همچنین این تقابل را، تقابل میان [[سوسیالیسم]] و [[سرمایه‌داری]] نیز نامیده‌اند. اتحاد شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای [[جنگ‌افزار هسته‌ای|قدرت هسته‌ای]] شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد. سرانجام ژوزف استالین در سال ۱۹۵۳، پس از ۱۹ سال رهبری اتحاد شوروی و در سن ۶۵ سالگی درگذشت.
یوری آندروپوف پس از مرگ لئونید برژنف در سال ۱۹۸۲ به قدرت رسید در حالی که ۶۸ سال داشت. آندروپوف از افرادی بود که بسیار مورد اطمینان برژنف بود، برای همین اول او به سمت ریاست [[کاگ‌ب|کاگ ب]] و سپس معاونت دبیرکل در حزب کمونیست برگزیده شد. آندروپوف خواهان اصلاحات اساسی در زمان برژنف بود اما هر بار که طرح مسئله می‌کرد برژنف مانع می‌شد تا اینکه به رهبری اتحاد شوروی رسید اما با خیل کثیر رهبران مفسد روبه رو بود که نمی‌توانست کاری را انجام دهد. آندروپوف در طول حکومت خود یک بار شدیدترین اخطار را در مورد مداخله در اوضاع [[افغانستان]] به آمریکا داد که در پی آن احتمال می‌رفت به [[پاکستان]] که مرکز آموزش نظامی مخالفان [[جمهوری دموکراتیک افغانستان|حکومت کمونیستی افغانستان]] شده بود حمله موشکی کند. آندروبوف در طول زمامداری خود چند مقام جوان‌تر حزبی از جمله [[گورباچف|میخائیل گورباچف]] را ارتقاء مقام داد و وارد کارهای مهم ساخت که همین‌ها بعداً باعث فروپاشی اتحاد شوروی شدند. سرانجام یوری آندروپوف پس از ۱۶ ماه رهبری اتحاد شوروی و در سال ۱۹۸۴ و در سن ۶۹ سالگی، درگذشت. او رهبر اتحاد شوروی بود که در سال ۱۹۸۴، پس از مرگ [[یوری آندروپوف]] به قدرت رسید. او رکورد کوتاهترین مدت رهبری [[اتحاد شوروی]] را دارد. وی اقدام خاصی در دوره حکومتش انجام نداد. سرانجام، کنستانتین چرنینکو در سال ۱۹۸۵، پس از ۱۳ ماه رهبری اتحاد شوروی درگذشت. پس از مرگ [[کنستانتین چرنینکو]]، میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ و در حالی که ۵۴ سال داشت، به عنوان رهبر اتحاد شوروی برگزیده شد. او آخرین رهبر اتحاد شوروی بود که به عنوان رهبر بلامنازع اتحاد شوروی شروع به اصلاحاتی در حزب کمونیست و اقتصاد دولتی نمود و در کنگرهٔ بیست و هفتم حزب کمونیست اتحاد شوروی در فوریه ۱۹۸۶ این اصلاحات را در عناوین [[گلاسنوست]]، [[پرسترویکا]] و اسکورین (به [[زبان فارسی|فارسی]]:گشایش، دوباره‌سازی، و (شتاب[توسعهٔ اقتصادی]) عرضه کرد.
[[پرونده:Nikita Khruchchev Colour.jpg|بندانگشتی|نیکیتا خروشچف]]
 
=== [[اتحاد شوروی]] در دوران [[نیکیتا خروشچف]]«1964-1953» ===
[[جنگ سرد]] «کشمکش و تقابل دو ابرقدرت یعنی [[اتّحاد جماهیر شوروی|اتّحاد شوروی]] و [[آمریکا|ایالات متحده آمریکا]]» سیاست تمام جهان را طی ۴ دهه تحت تأثیر خود داد. همچنین این تقابل را، تقابل میان [[سوسیالیسم]] و [[سرمایه‌داری]] نیز نامیده‌اند. اتحاد شوروی در ۱۹۴۹ توانست دارای [[جنگ‌افزار هسته‌ای|قدرت هسته‌ای]] شود و به انحصار آمریکا در این زمینه پایان داد. سرانجام ژوزف استالین در سال ۱۹۵۳، پس از ۱۹ سال رهبری اتحاد شوروی و در سن ۶۵ سالگی درگذشت. در سال ۱۹۵۳ بعد از مرگ ژوزف استالین، جانشینان او به رهبری دسته‌جمعی پرداختند ولی در پایان [[نیکیتا خروشچف]]، در حالی که ۵۹ سال داشت، توانست قدرت را به دست آورد. یکی از اقدامات مهم خروشچف، بستن [[پیمان ورشو]] با تعدادی از کشورهای بلوک شرق به عنوان اقدامی متقابل در برابر پیمانهای ناتو و سنتو در سال ۱۹۵۵ بود. خروشچف سازمان اطلاعات و امنیت اتحاد شوروی «[[کاگ‌ب]]» را تأسیس کرد. در سال ۱۹۵۶ خروشچف در [[کنگره بیستم حزب کمونیست اتّحاد شوروی]] کشتارهای استالین را مورد شماتت قرار داد و در جهت تخریب چهرهٔ استالین برآمد. در دوران نیکیتا خروشچف بسیاری از سخت‌گیری‌های دوره [[استالین]] تعدیل شد. بسیاری از زندانیان سیاسی و عقیدتی آزاد شدند و به بسیاری که در دوره استالین به عنوان جاسوس و مخالف اعدام شده بودند، اعاده حیثیت شد. همچنین در این دوران قانون تجارت آزاد تا حدی پذیرفته شد که آثار جبران ناپذیری را بر بدنهٔ [[نظام سوسیالیستی]] که پشتیبان [[اقتصاد هدایت شده]] بود، وارد آورد؛ که بعدها به سلسله حوادث و رخدادهایی انجامید تا [[فروپاشی شوروی|فروپاشی اتحاد شوروی]]. حتی سیاست زمین‌های بکر در عرصه کشاورزی انجام شد که ترکیب جمعیتی [[جمهوری شوروی سوسیالیستی قزاقستان|قزاقستان]] را به هم زد و تعداد خارجی‌ها از [[مردم قزاق|قزاق‌ها]] بیشتر شد. البته سپس این سیاست شکست خورد. در دورهٔ خروشچف بیشتر به [[صنایع سنگین]] توجه می‌شد تا تولید کالاهای مصرفی. این اقدامات وی با مخالفت شدید [[محافظه‌کاری|محافظه‌کاران]] حزب کمونیست رو به رو شد. بدین ترتیب، تلاش‌های تخریب شخصیت خروشچف از جناح‌های مختلف آغاز شد. این درگیری‌های سیاسی نه تنها شامل تخریب وجههٔ خود شخص خروشچف بود، بلکه پسر او یعنی «[[لئونید خروشچف]]» که در جنگ مفقودالاثر شده بود را نیز دربرگرفت. در سال ۱۹۵۷، اتحاد شوروی با فرستادن ماهواره [[اسپوتنیک۱]] به مدار زمین، عصر فضا را آغاز کرد. اتحاد شوروی برای اولین بار [[یوری گاگارین]]، که خلبانی در [[نیروی هوایی شوروی|نیروی هوایی اتحاد شوروی]] بود را به فضا فرستاد و پس از چندی با سفینهٔ بی‌سرنشین خاک کرهٔ ماه را به زمین آورد. در اوایل دهه ۱۹۶۰، رهبران حزب کمونیست، نیکیتا خروشچف را با توطئه [[لئونید برژنف]] مجبور به استعفاء کردند؛ به خصوص که در آن زمان خروشچف پیرتر شده بود و توانایی کارش افت کرده بود. بالاخره درسال ۱۹۶۴، نیکیتا خروشچف پس از ۱۱ سال رهبری اتحاد شوروی، برکنار شد. پس از دوره‌ای رهبری دسته‌جمعی، [[لئونید برژنف]] در سال ۱۹۶۴ قدرت را به دست گرفت. اما این بار بر خلاف دوره خروشچف که علاوه بر مقام دبیر اولی حزب کمونیست مقام نخست‌وزیری اتحاد شوروی را هم از سال ۱۹۵۸ داشت، این بار اعضای حزب تصمیم گرفتند که نوعی تقسیم قدرت در حزب به وجود بیاید. در نتیجه دبیر اولی حزب کمونیست به «[[لئونید برژنف]]» و نخست‌وزیری اتحاد شوروی به «[[آلکسی کاسیگین]]» رسید. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرایید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصه‌های سیاسی و اجتماعی تقویت شد. در دورهٔ برژنف فسادهای زیادی صورت گرفت به‌طوری‌که فرزندان و داماد وی نیز در آن دست داشتند. در دورهٔ رهبری برژنف بر اتحاد شوروی آزادی‌های محدودی که در دورهٔ [[خروشچف]] به مردم [[اتحاد شوروی]] داده شده بود از میان رفت و پروژهٔ استالین زدایی خروشچف کنار گذاشته شد. البته هیچ‌گاه سطح دیکتاتوری به زمان حکومت [[ژوزف استالین]] بر [[اتحاد شوروی]] نرسید. وی از سال ۱۹۶۴ تا سال ۱۹۸۲ ریاست شورای عالی اتحاد شوروی را به عهده داشت. در ۹ اکتبر ۱۹۷۷، قانون اساسی اتحاد شوروی بازنگری و مجددًا نوشته شد. سال‌های پایانی رهبری برژنف در رسانه‌های جمعی «رکود» نامیده شد. بحران همگانی در دولت اتحاد شوروی، گرایش‌های منفی در اقتصاد، توسعه بیش از حد دستگاه [[دیوان‌سالاری|دیوانسالاری]] از ویژگی‌های این دوره‌است. در دوره زمامداری برژنف بنابر خواست حکومت [[افغانستان]]<nowiki/>نیروهای اتحاد شوروی به این کشور اعزام گردیدند که پیامدهای دشواری را با خود داشت. برژنف با کشور [[آمریکا]] در دوره ریاست جمهوری [[نیکسون|ریچارد نیکسون]] همکاری فضایی برقرار ساخت که نتیجه آن پروژه آزمایشی [[آپولو-سایوز]] بود. در سال ۱۹۸۱ [[لهستان]] خود را از شوروی جدا کرد ولی همچنان به همکاری نظامی با این کشور ادامه داد. سرانجام، لئونید برژنف در سال ۱۹۸۲، پس از ۱۸ سال رهبری اتحاد شوروی و پس از چند ماه بیماری، در حالی که تقریبًا ۷۶ سال داشت، درگذشت.
[[پرونده:Brezhnev-color.jpg|بندانگشتی|لئونید برژنف]]
 
=== [[اتحاد شوروی]] در دوران [[لئونید برژنف]]«1982-1964» ===
پس از دوره‌ای رهبری دسته‌جمعی، [[لئونید برژنف]] در سال ۱۹۶۴ قدرت را به دست گرفت. اما این بار بر خلاف دوره خروشچف که علاوه بر مقام دبیر اولی حزب کمونیست مقام نخست‌وزیری اتحاد شوروی را هم از سال ۱۹۵۸ داشت، این بار اعضای حزب تصمیم گرفتند که نوعی تقسیم قدرت در حزب به وجود بیاید. در نتیجه دبیر اولی حزب کمونیست به «[[لئونید برژنف]]» و نخست‌وزیری اتحاد شوروی به «[[آلکسی کاسیگین]]» رسید. در دوره او اصلاحات سیاسی و اجتماعی که در دوره خروشچف آغاز شده بود به کندی گرایید و تسلط حزب و دولت بر تمام عرصه‌های سیاسی و اجتماعی تقویت شد. در دورهٔ برژنف فسادهای زیادی صورت گرفت به‌طوری‌که فرزندان و داماد وی نیز در آن دست داشتند. در دورهٔ رهبری برژنف بر اتحاد شوروی آزادی‌های محدودی که در دورهٔ [[خروشچف]] به مردم [[اتحاد شوروی]] داده شده بود از میان رفت و پروژهٔ استالین زدایی خروشچف کنار گذاشته شد. البته هیچ‌گاه سطح دیکتاتوری به زمان حکومت [[ژوزف استالین]] بر [[اتحاد شوروی]] نرسید. وی از سال ۱۹۶۴ تا سال ۱۹۸۲ ریاست شورای عالی اتحاد شوروی را به عهده داشت. در ۹ اکتبر ۱۹۷۷، قانون اساسی اتحاد شوروی بازنگری و مجددًا نوشته شد. سال‌های پایانی رهبری برژنف در رسانه‌های جمعی «رکود» نامیده شد. بحران همگانی در دولت اتحاد شوروی، گرایش‌های منفی در اقتصاد، توسعه بیش از حد دستگاه [[دیوان‌سالاری|دیوانسالاری]] از ویژگی‌های این دوره‌است. در دوره زمامداری برژنف بنابر خواست حکومت [[افغانستان]]<nowiki/>نیروهای اتحاد شوروی به این کشور اعزام گردیدند که پیامدهای دشواری را با خود داشت. برژنف با کشور [[آمریکا]] در دوره ریاست جمهوری [[نیکسون|ریچارد نیکسون]] همکاری فضایی برقرار ساخت که نتیجه آن پروژه آزمایشی [[آپولو-سایوز]] بود. در سال ۱۹۸۱ [[لهستان]] خود را از شوروی جدا کرد ولی همچنان به همکاری نظامی با این کشور ادامه داد. سرانجام، لئونید برژنف در سال ۱۹۸۲، پس از ۱۸ سال رهبری اتحاد شوروی و پس از چند ماه بیماری، در حالی که تقریبًا ۷۶ سال داشت، درگذشت.
<nowiki/>[[پرونده:Yuri Andropov - Soviet Life, August 1983.jpg|بندانگشتی|یوری آندروپوف]]
 
=== [[اتحاد شوروی]] در دوران [[یوری آندروپوف]]«1984-1982» ===
یوری آندروپوف پس از مرگ لئونید برژنف در سال ۱۹۸۲ به قدرت رسید در حالی که ۶۸ سال داشت. آندروپوف از افرادی بود که بسیار مورد اطمینان برژنف بود، برای همین اول او به سمت ریاست [[کاگ‌ب|کاگ ب]] و سپس معاونت دبیرکل در حزب کمونیست برگزیده شد. آندروپوف خواهان اصلاحات اساسی در زمان برژنف بود اما هر بار که طرح مسئله می‌کرد برژنف مانع می‌شد تا اینکه به رهبری اتحاد شوروی رسید اما با خیل کثیر رهبران مفسد روبه رو بود که نمی‌توانست کاری را انجام دهد. آندروپوف در طول حکومت خود یک بار شدیدترین اخطار را در مورد مداخله در اوضاع [[افغانستان]] به آمریکا داد که در پی آن احتمال می‌رفت به [[پاکستان]] که مرکز آموزش نظامی مخالفان [[جمهوری دموکراتیک افغانستان|حکومت کمونیستی افغانستان]] شده بود حمله موشکی کند. آندروبوف در طول زمامداری خود چند مقام جوان‌تر حزبی از جمله [[گورباچف|میخائیل گورباچف]] را ارتقاء مقام داد و وارد کارهای مهم ساخت که همین‌ها بعداً باعث فروپاشی اتحاد شوروی شدند. سرانجام یوری آندروپوف پس از ۱۶ ماه رهبری اتحاد شوروی و در سال ۱۹۸۴ و در سن ۶۹ سالگی، درگذشت. او رهبر اتحاد شوروی بود که در سال ۱۹۸۴، پس از مرگ [[یوری آندروپوف]] به قدرت رسید. او رکورد کوتاهترین مدت رهبری [[اتحاد شوروی]] را دارد. وی اقدام خاصی در دوره حکومتش انجام نداد. سرانجام، کنستانتین چرنینکو در سال ۱۹۸۵، پس از ۱۳ ماه رهبری اتحاد شوروی درگذشت. پس از مرگ [[کنستانتین چرنینکو]]، میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ و در حالی که ۵۴ سال داشت، به عنوان رهبر اتحاد شوروی برگزیده شد. او آخرین رهبر اتحاد شوروی بود که به عنوان رهبر بلامنازع اتحاد شوروی شروع به اصلاحاتی در حزب کمونیست و اقتصاد دولتی نمود و در کنگرهٔ بیست و هفتم حزب کمونیست اتحاد شوروی در فوریه ۱۹۸۶ این اصلاحات را در عناوین [[گلاسنوست]]، [[پرسترویکا]] و اسکورین (به [[زبان فارسی|فارسی]]:گشایش، دوباره‌سازی، و (شتاب[توسعهٔ اقتصادی]) عرضه کرد.
=== اتحاد شوروی در دوران [[کنستانتین چرنینکو]]«1984-1985» ===
او رهبر اتحاد شوروی بود که در سال ۱۹۸۴، پس از مرگ [[یوری آندروپوف]] به قدرت رسید. او رکورد کوتاهترین مدت رهبری [[اتحاد شوروی]] را دارد. وی اقدام خاصی در دوره حکومتش انجام نداد. سرانجام، کنستانتین چرنینکو در سال ۱۹۸۵، پس از ۱۳ ماه رهبری اتحاد شوروی درگذشت.
[[پرونده:RIAN archive 359290 Mikhail Gorbachev.jpg|بندانگشتی|میخائیل گورباچف]]
 
=== [[اتحاد شوروی]] در دوران [[میخائیل گورباچف]] و فروپاشی آن«1991-1985» ===
پس از مرگ [[کنستانتین چرنینکو]]، میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ و در حالی که ۵۴ سال داشت، به عنوان رهبر اتحاد شوروی برگزیده شد. او آخرین رهبر اتحاد شوروی بود که به عنوان رهبر بلامنازع اتحاد شوروی شروع به اصلاحاتی در حزب کمونیست و اقتصاد دولتی نمود و در کنگرهٔ بیست و هفتم حزب کمونیست اتحاد شوروی در فوریه ۱۹۸۶ این اصلاحات را در عناوین [[گلاسنوست]]، [[پرسترویکا]] و اسکورین (به [[زبان فارسی|فارسی]]:گشایش، دوباره‌سازی، و (شتاب[توسعهٔ اقتصادی]) عرضه کرد.
 
'''اصلاحات اجتماعی:'''دادن آزادیهای بیشتر به مردم خصوصًا [[آزادی بیان]] و [[مطبوعات]]-[[دموکراتیزیاسیون (اتحاد شوروی)|دموکراتیزیاسیون]] «مردم سالار سازی»