در توطئه ۹ اسفند ماه ۱۳۳۱ [[محمد مصدق|دکتر مصدق]] به درخواست شاه برای خداحافظی دربار رفته بود، تظاهراتی از طرف هواداران شاه بر ضد مصدق شکل گرفت که توطئهای هدایت شده توسط شاه برای به قتل رساندن او بود. ماجرا از این قرار بود که شاه به ظاهر به [[محمد مصدق|مصدق]] اطلاع میدهد که عازم مسافرت خارج از کشور است و تنها ایشان از این موضوع اطلاع دارند و لازم است که برای خداحافظی [[نخست وزیر]] و وزراء به حضور شاه آمده تا صحبت نمایند. در هنگام مذاکرات [[محمد مصدق|مصدق]] با شاه سفیر آمریکا هندرسن چندین بار از دکتر مصدق (از طریق پیغام تلفنی) میخواهد که از کاخ خارج شده و به منزلش برگردد تا با او مذاکراتی را انجام دهد که این امر رخ نمیدهد.<ref>خواب آشفته نفت -دکتر موحد - جلد دوم - فصل ۱۷- نشر کارنامه ۱۳۷۸</ref> طرفداران شاه به هدایت [[سید محمد بهبهانی|آیتالله بهبهانی]]، [[شعبان جعفری]] (شعبان بی مخ) و تعدادی از افسران اخراجی ارتش و اراذل و اوباش در جلوی کاخ حضور پیدا کرده<ref>وخواب آشفته نفت -دکتر موحد - جلد دوم - فصل ۱۷- نشر کارنامه ۱۳۷۸</ref> و پس از اینکه [[محمد مصدق|دکتر مصدق]] به جای در اصلی از در دیگری خارج میشود به هدایت شاهپور حمید رضا به خانه وی حمله میکنند.<ref>کتر محمد مصدق، خاطرات و تالمات</ref> که مصدق از خانه خود به منزل پسرش دکتر [[غلامحسین مصدق]] و از آنجا به ستاد ارتش رفته و اقدامهای لازم برای مقابله با این شورش را انجام میدهد.
این عمل شاه باعث قطع ارتباط مصدق با دربار شد به گونهای که دیگر شاه و مصدق یکدیگر را ندیدند.<ref>دکتر محمد مصدق، خاطرات و تالمات</ref>