محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
منبع؟
جز جایگزینی با اشتباه‌یاب: وجودگیرنده⟸وجود گیرنده، وجودگرفتن⟸وجود گرفتن، موردقبول‌ترین⟸مورد قبول‌ترین، فراتجربی⟸فرا تجربی
خط ۴۱:
موارد ۳–۱ ذَوات و اشیایی مستقل از یکدیگرند و هریک بدون دیگری وجود دارند. اما موارد ۴ و ۵ هیچ هویت مستقلی ندارند، زیرا حقیقت آن‌ها چیزی جز فعل و کار نیست و هر کاری قائم به فاعل وکنندهٔ کار است و بدون آن امکان وجود نخواهد داشت. اکنون باید دید که آیا علت و معلول نیز چنین رابطه‌ای دارند، یعنی در آن مؤلفه‌های فوق به شرح زیر وجود دارند؟
# وجوددهنده: علت
# وجودگیرندهوجود گیرنده: معلول
# شیء داده‌شده: وجود، واقعیت
# وجود دادن: ایجاد
خط ۴۷:
بدون شک چنین تصوری از رابطهٔ علیت نادرست است. برای روشن‌تر شدن مطلب، هریک از مؤلفه‌های بالا را بررسی می‌کنیم:
# وجوددهنده یا علت هستی‌بخش وجودی مستقل و ناوابسته به دیگر مؤلفه‌های فوق دارد؛ بنابراین، وجود آن نه‌تنها دارای هیچ مشکلی نیست، بلکه امری ضروری و لازم است و بدون آن هیچ حادثه‌ای رخ نخواهد داد.
# دومین مؤلفه (معلول) هرگز نمی‌تواند وجودی جدا از شیء داده‌شده (وجود، واقعیت) داشته باشد؛ زیرا اگر معلول گسسته از وجودی که از علت دریافت می‌دارد، دارای وجود و واقعیت باشد، خُلف فرض و تناقض لازم می‌آید. زیرا فرض این است که معلول وجود خود را از علت دریافت می‌کند، درحالی‌که اگر معلول واقعیتی غیر از آنچه از علت دریافت می‌کند دارا باشد، پس بدون دریافت وجود از علت، موجود است، و این دقیقاً به معنای آن است که معلول آن نیست و چنین چیزی تناقض است و محال؛ بنابراین، وجودگیرندهوجود گیرنده (معلول) عیناً همان شیء داده‌شده (وجود، واقعیت) است و دوگانگی آن‌ها ناشی از اعتبار و تحلیل ذهنی است، نه تفاوت واقعی و عینی.
# مؤلفهٔ سوم (شیء داده‌شده؛ وجود، واقعیت معلول) هرگز نمی‌تواند مستقل از عنصر چهارم (وجود دادن؛ ایجاد) باشد؛ زیرا اگر واقعیت داده‌شده هویتی جدا از عمل دادن (ایجاد) داشته باشد، لازمه‌اش آن است که علت با آن واقعیت مستقل، اضافه و ارتباط برقرار کند و آن را بردارد و به معلول بدهد. چنین فرضی مستلزم این است که برای گیرنده (معلول) نیز واقعیتی مستقل فرض کنیم، درحالی‌که قبلاً محال بودن این فرض روشن شد؛ بنابراین، با کنار هم نهادن این مقدمات به‌خوبی روشن می‌شود که واقعیت معلول چیزی جز ''ایجاد'' نیست و در رابطهٔ علت و معلول، گیرنده و شیء داده‌شده و عملِ دادن، یکی بیش نیست که براساس اختلاف زاویهٔ نگرش و اعتبارات ذهنی، با تعابیر گوناگون از آن یاد می‌شود.
# مؤلفهٔ چهارم (ایجاد) نیز هیچ استقلالی ندارد، زیرا ایجاد فعل و کار فاعل است و هر فعلی قائم به فاعل، بلکه عین ربط و تعلق به آن است و بدون آن هیچ حقیقتی ندارد؛ بنابراین، تا اینجا آنچه هست علت است و فعل او و دیگر هیچ.
# عملِ گرفتن نیز به لحاظ آن که فعل است هیچ‌گونه استقلال وجودی ندارد و قوام آن به وجود و کنش فاعل است. از طرف دیگر، چنان‌که گذشت، وجودگیرندهوجود گیرنده (معلول) نیز هیچ‌گونه استقلالِ وجود نداشت؛ بنابراین، وجودگرفتنوجود گرفتن به معنای صدور نوعی فعل از معلول نیز بی‌معناست، زیرا لازمهٔ آن وجود معلول در مرحلهٔ پیش از اخذ ''وجود'' است؛ بنابراین، وجودگرفتنِوجود گرفتنِ معلول معنایی جز تحقق عینی آن، که همان افاضه و ایجاد علت است، نیست.
نتیجه آنکه در رابطهٔ ''علت هست‌بخش'' و ''معلول'' تنها دو واقعیت در کار است:
# ''علت'': که واقعیتی مستقل است و مُفیضِ وجود معلول و ایجادکنندهٔ آن است.
خط ۵۷:
== دیدگاه‌ها درمورد علیت ==
* فیلسوفانی چون [[دکارت]] برآنند که عقل آدمی بدون دخالت حس و تجربه قادر به فهم و تصور رابطهٔ علیت است.<ref>Renner Descart & Rationalist 1650-1956</ref>
* گروهی دیگر علیت را مفهومی عقلی و فراتجربیفرا تجربی می‌دانند. [[کانت]] می‌گوید: «تصور علیت را، که همهٔ ما دائماً به کار می‌بریم، ممکن است تجربه پیشنهاد کرده باشد، اما این معنا ثابت نمی‌کند که مأخوذ از تجربه است.»<ref>لوین (پروفسور)، فلسفه یا پژوهش حقیقت، ترجمهٔ: جلال‌الدین مجتبوی، ص ۲۸۴، تهران: جاوید، ۱۳۵۱.</ref>
* فیلسوفانی چون [[دیوید هیوم]] هیچ‌گونه مبدأ فراتجربیفرا تجربی در باب شناخت را به رسمیت نمی‌شناسند و براین‌اساس تصور علیت را نیز دارای خاستگاه تجربی می‌دانند.
 
== دیدگاه آماری درمورد علیت ==
خط ۶۴:
در آمار مسائل علیت به‌این‌گونه مطرح می‌شوند:<ref name = "Arnold">A. Arnold, Y. Liu, and N. Abe, “Temporal causal modeling with graphical granger methods,” in Proceedings of the 13th ACM SIGKDD international conference on Knowledge discovery and data mining - KDD ’07, 2007, p. 66.</ref>
{{نقل قول|فرض کنید دو [[فرایند تصادفی]] <math>X \!</math> و <math>Y\!</math> <!--به همراه [[سری زمانی|سری‌های زمانی]] حاصل از مشاهدهٔ این دو فرایند در زمان‌های <math>t = 1, 2, ... , T\!</math> --> داده‌شده‌اند. آیا فرایند <math>X \!</math> می‌تواند علت فرایند <math>Y \!</math> باشد؟}}
تعبیرهای آماری مختلفی از این مسئله ارائه شده‌است.<ref name = "Pearl">J. Pearl, “Causal inference in statistics: An overview,” Statistics Surveys, vol. 3, pp. 96-146, 2009.</ref> از موردقبول‌ترینمورد قبول‌ترین تعبیرها<ref name="Arnold"/> '''[[علیت به بیان گرانجر]]''' حاصل کار [[کلیو گرانجر]] است که [[جایزه نوبل اقتصاد]] را برای او به ارمغان آورد.<ref>Granger, C.W.J. , 1969. "Investigating causal relations by econometric models and cross-spectral methods". Econometrica 37 (3), 424–438</ref> آزمایش علیت گرانجر بر پیش‌بینی فرایندها استوار است؛ به این معنی که اگر ''گذشته'' فرایند <math>X\!</math> در پیش‌بینی مقدار فرایند <math>Y \!</math> در آینده به طرز [[معناداری آماری|معناداری]] کمک کند، گفته می‌شود: «''فرایند <math>X \!</math> علت فرایند <math>Y\!</math> است به بیان گرانجر''».<ref name="Arnold"/>
 
== جستارهای وابسته ==