غوریان: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جزبدون خلاصۀ ویرایش برچسبها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
خرابکاری در مقاله،هرجا نام خراسان دیده به هزارستان تغییر داده |
||
خط ۷۵:
== مناسبات غوریان با حکومتهای همجوار ==
مناسبات سیاسی و نظامی غوریان با حکومتهای همجوار: غوریان در مدت کوتاهی توانستند حکومت مقتدری در بخشهای وسیعی از سرزمینهای اسلامی تشکیل دهند. جد اعلای غوریان شنسب نام داشت که وی در زمان حضرت علی اسلام آورده بود اما پذیرش آیین اسلامی از طرف مردم غور در زمان سلطان محمود غزنوی بودهاست. اوج اقتدار این سلسله در زمان سلطان غیاث الدین محمد و برادرش شهاب الدین محمد بودهاست. معاصر بودن غوریان با حکومتهایی چون [[غزنویان]]، سلجوقیان و خوارزمشاهیان همواره موجبات برخوردهای سیاسی و نظامی ای خاندان با حکومتهای یاد شده ایجاد کرد. در دوران سلطان غیاث الدین و شهاب الدین نبردهایی با سلطان محمد خوارزمشاه ایجاد شد که آنها در برابر سلطهٔ [[خوارزمشاهیان]] ایستاده و آنها را شکست میدادند اما با مرگ سلطان شهاب الدین غوری غوریان اقتدار خود را از دست دادند حاکمان محلی دم از استقلال زدند و سلطان محمد خوارزمشاه از فرصت استفاده کرده غوریان را در
== مبارزات غوریان برای استقلال یافتن ==
خط ۸۵:
== اوج قدرت غوریان ==
دوره اوج و عظمت حکومت غوریان که حدود پنجاه سال طول کشید با سلطنت دوتن از فرزندان بهاءالدین سام، یعنی غیاث الدین محمد و شهاب الدین مصادف بوداین دوبرادر با برخورداری از استعدادهای ذاتی و روحیهٔ رعیت پروری، تساهل و تسامح و آگاهی از موقعیتهای سیاسی و نظامی محیط اطراف خود با اتحاد وبهرهگیری از نیروهای مادی و معنوی غوریان معمار و سازندهٔ این دورهٔ غوریان بودهاند. چنانچه در مدت کوتاهی حکومت غور را که بر کوهستانهای غور محدود میشد به امپراتوری مبدل ساختند که از خراسان
== وضعیت نظامی و سیاسی غوریان ==
خط ۹۱:
== امور اداری و نظامی غوریان ==
امور اداری غوریان تاحدی برگرفته از امور اداری غزنویان بود و سلطان ضرورتاً باید از خاندان شنسبانی باشد. مشروعیت سلطنت نه تنها منوط به دریافت منشور حکومت از خلیفه عباسی بود، بلکه حمایت اشراف نیز نقش مهمی را ایفا میکرد. نشانههای سلطنت خطبه، سکه وچتر سلطنتی بود و سلاطین غوری دارای چتر بودند وگاه از طرف خود به والیانی که مقام بالایی داشتند، لقب سلطان عطا میکردند. دیوان سالاری سلالهٔ
سپاه و اسلحه:
هستهٔ مرکزی سپاه غور از مردم سرزمین غور تأمین میشده ولی با توسعهٔ قلمرو غوریان به تدریج اقوام دیگری مانند [[ترکان
== وضعیت اقتصادی و اجتماعی غوریان ==
خط ۱۰۰:
== اوضاع دینی غوریان ==
مذهب غالب غوریان و سلاطین تا عهد غیاث الدین م. ۵۹۹ق مذهب کرامیه بودهاست و حتی غیاث الدین محمد و برادرش شهاب الدین محمد، پیرو مذهب [[کرامیه]] بودهاند. نفوذ علمای کرامیه در غور چنان بود که وقتی غیاث الدین تغییر مذهب داد و به مذهب شافعی گروید مورد اعتراض قرار گرفت. تغییر مذهب غوریان به مذهب [[شافعی]] به دلیل سختگیری کرامیه در انجام عبادات و عقیده خرافهآمیز نسبت به خدا موجب رویگردانی مردم غور از این مذهب شده و به دنبال ان غیاث الدین برای هم سو شدن بامردم تغییر مذهب داده و به شافعی گروید. غیاث الدین به سبب سیاست تساهل مذهبی مورد تمجید مردم قرار گرفت به همین سبب در غور شورشی علیه او گزارش نشده چون او تعصب در مذهب را دور از شان سلطانی میدانست و امتیازی برای شافعیان قائل نمیشد او به سادات و[[علویان]] احترام میگذاشت و برای شافعیان در
== زوال غوریان ==
بعد از مرگ سلطان شهاب الدین غوری ای دولت به زوال نزدیک شد. قیامهای متعددی که علیه حاکمیت غوریان در خراسان
== پانویس ==
خط ۱۲۰:
== پیوند به بیرون ==
* [http://urozgan.org/Clear/fa-af/print/article/print/67/%7B%7B گاه شمارهای تاریخ
{{موضوعات ایران}}
{{روابط ایران و پاکستان}}
|