کاربر:Kadamoo/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ویرایش به‌وسیلهٔ ابرابزار:
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳۳:
او در همان سال طی سفری که به درخواست [[حسنعلی منصور]]، نخست‌وزیر وقت، به [[کویت]] داشت و مأمور حل اختلافات سیاسی به وجود آمده بین ایران و کویت بود، با [[صباح احمد جابر صباح]] که سمت وزارت خارجهٔ کویت را بر عهده داشت دیدار نمود و آن جا نیز بر [[تحریف نام خلیج فارس|جعلی‌بودن نام خلیج عربی]] و لزوم استفادهٔ دولت کویت از نام خلیج فارس تأکید کرد.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۶۵–۱۶۸|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref>
 
اقتداری در [[دهه ۱۳۴۰ (خورشیدی)|دههٔ ۱۳۴۰]] و [[دهه ۱۳۵۰ (خورشیدی)|۱۳۵۰]] در دوره‌های مختلف [[کنگره تحقیقات ایرانی|کنگرهٔ ایران‌شناسی]]<ref group="یادداشت">این کنگره بعدها به «کنگرهٔ تحقیقات ایرانی» تغییر نام داد.</ref> که به همت [[سید حسین نصر]] و ریاست [[ایرج افشار]] برپا شده بود، شرکت کرد. همچنین در سال [[۱۳۵۶ (خورشیدی)|۱۳۵۶]] در کنگرهٔ باستان‌شناسی و هنر ایران که در [[مونیخ]] برگزار می‌شد حضور یافت.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۷۶–۱۷۷|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref> بخش بزرگی از مکتوبات و پژوهش‌های انجام‌شده در حوزهٔ [[زبان‌شناسی]] و تاریخ مردم لارستان و [[تاریخ گراش|گراش]] حاصل تلاش‌های احمد اقتداری است و دیگر پژوهشگران از منابعی که او معرفی کرده‌است بهره می‌برند. همچنین وی مقاله‌های متعددی در خصوص [[زبان اچمی]] و قواعد آن منتشر کرده‌است. شخصیت [[سدیدالسلطنه کبابی|محمدعلی سدیدالسلطنهٔ بندرعباسی]] و بخش زیادی از آثار او، «دیوان [[شیدای گراشی]]»، منظومهٔ عرفانی «باغستان» و تفسیر «گل و برگ» از منابعی محسوب می‌شوند که نخستین‌بار اقتداری آن‌ها را یافته و تصحیح کرده‌است.<ref name=":18"/>
 
=== سفرهای خارجی ===
با تشکیل [[سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری#سازمان جلب سیاحان (۱۳۴۲)|سازمان جلب سیاحان]] در سال [[۱۳۴۲ (خورشیدی)|۱۳۴۲]]، یک سال بعد، اقتداری به عضویت در این سازمان دعوت شد. پس از عضویت،سپس در قالب هیئتی به منظور مطالعهٔ سواحل جنوبی [[خلیج فارس]] به شیخ‌نشین‌های [[شیخ‌نشین دبی|دبی]]، [[امارت ابوظبی|ابوظبی]] و [[قطر]] سفر کرد و با [[راشد بن سعید آل مکتوم]] و [[شخبوط بن سلطان آل نهیان]] دیدار کرد.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۰۵–۱۱۲|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref>
 
او به دستور [[امیرعباس هویدا]] و به عنوان کارشناس جاذبه‌های گردشگری در سال [[۱۳۴۶ (خورشیدی)|۱۳۴۶]] به [[عربستان سعودی]]، [[عراق]] و [[لبنان]] رفت و به تحقیق در [[گردشگری|صنعت گردشگری]] این کشورها پرداخت. وی در این سفرها ضمن زیارت [[مسجدالحرام]]، [[مسجد النبی|مسجدالنبی]]، [[حرم علی بن ابی‌طالب|حرم امام علی]] و [[حرم امام حسین]]، از آثار تاریخی لبنان بازدید نموده و با برخی از روزنامه‌نگاران و فعالان فرهنگی آن کشورها نیز دیدار کرد.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۱۷–۱۴۵|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref>
 
اقتداری در سفرهایِ خارجیِ گسترده‌ای که در فاصلهٔ سال‌های [[۱۳۴۳ (خورشیدی)|۱۳۴۳]] تا [[۱۳۵۶ (خورشیدی)|۱۳۵۶]] به کشورهایی چون [[امارات متحده عربی|امارات متحدهٔ عربی]]، [[عراق]]، [[لبنان]]، [[قبرس]]، [[اسرائیل]]، [[فرانسه]]، [[انگلستان]]، [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]]، [[سوئیس]]، [[مصر]] و [[آلمان]] انجام داد، موفق به بازدید از آثار برجسته‌ای چون [[کعبه]]، [[موزه ملی عراق|موزهٔ ملی عراق]]، [[مسجدالاقصی]]، [[کوه صهیون]]، [[موزه لوور|موزهٔ لوور]]، [[موزه بریتانیا|موزهٔ بریتانیا]] و [[مجموعه اهرام جیزه|اهرام جیزه]] شد و با استادان دانشگاه‌های [[دانشگاه عبری اورشلیم|اورشلیم]]، [[دانشگاه لندن|لندن]]، [[دانشگاه کمبریج|کمبریج]] و [[دانشگاه کالیفرنیا|کالیفرنیا]] گفتگو نمودکرد. همچنین به اتفاق [[ایرج افشار]]، [[محمدابراهیم باستانی پاریزی]] و [[عباس زریاب خویی]]، به دیدار [[محمدعلی جمال‌زاده]] در [[ژنو]] رفت.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۷۷|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref> این سفرها موجب آشنایی بیشتر او با محققان خارجی و آثار آن‌ها دربارهٔ موضوعات [[ایران‌شناسی]] و اقدام به ترجمهٔ برخی از آن آثار به [[زبان فارسی]] شد.
 
وی در سال [[۱۳۶۵ (خورشیدی)|۱۳۶۵]] نامه‌ای از [[فلورانس]] به [[ایرج نبوی،نبوی]]، سردبیر مجلهٔ راه‌وبار نوشت که این نامه در شمارهٔ هفتم آن مجله در شهریور [[۱۳۶۶ (خورشیدی)|۱۳۶۶]] منتشر شد. او در این نامه از غربت و بی‌کسی [[ایرانیان مقیم خارج|ایرانیان خارج از کشور]] گله می‌کند و سرتاسر آن نامه را با یاد ایران و ایرانی درمی‌آمیزد.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۸۶–۱۹۲|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref><ref>{{پک|نبوی|۱۳۶۵|ک=ایرانیان در خارج از ایران؛ یک ایرانی در خارج به چه می‌اندیشد؟|ص=}}</ref>
 
=== سفرهای داخلی ===
اقتداریعلاوه بهبر عنوانسفرهای کارمندخارجی، سازماناحمد جلب سیاحان،اقتداری به سفرهایعنوان متعددکارمند داخل[[سازمان ایرانمیراث درفرهنگی، خلالصنایع سال‌هایدستی ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۸ پرداخت. او طی مشاجره‌ای با قاسم رضایی که سرپرستیو گردشگری#سازمان راجلب به عهده داشت، از آنسیاحان (۱۳۴۲)|سازمان جداجلب شده وسیاحان]]، به وزارتسفرهای آموزشمتعدد وداخل پرورش[[ایران]] بازگشتنیز پرداخت. دراز وزارتجمله، آموزشسواحل و پرورش[[فهرست درخواستجزیره‌های بازنشستگی داد و سپس به سفرهایش ادامه داد. او سواحل وخلیج فارس|جزایر]] [[خلیج فارس]] و [[دریای عمان،عمان]]، از [[بندر گناوه]] تا [[چابهار|بندر چابهار]] را اغلب با پای پیاده طی کرد و مشاهداتش را در کتاب «آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان» شرح داد.<ref name=":19">{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۱۵۳–۱۵۹|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref>
 
او در سال [[۱۳۴۸ (خورشیدی)|۱۳۴۸]] طی مشاجره‌ای با [[خانواده رضایی|قاسم رضایی]] که سرپرستی سازمان را به عهده داشت، از آن سازمان جدا شد و پس از بازگشت به [[وزارت آموزش و پرورش]]<ref group="یادداشت">اقتداری پس از تقسیم [[وزارت فرهنگ ایران]] در [[۱۳۴۳ (خورشیدی)|سال ۱۳۴۳ خورشیدی]] به سه وزارت‌خانهٔ [[وزارت آموزش و پرورش|آموزش و پرورش]]، [[وزارت فرهنگ و هنر|فرهنگ و هنر]] و [[وزارت اطلاعات و جهانگردی|اطلاعات و جهانگردی]]، به عضویت وزارت آموزش و پرورش درآمده بود.</ref>، بازنشسته شد. او در دوران بازنشستگی، سفرهایش را با جدیت بیشتری ادامه داد.<ref name=":19" />
مسافرت‌های تحقیقاتی او بین سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ در سواحل جنوبی ایران (از مسیرهای [[بندر دیلم]]، [[بندر جاسک]]، [[بندر ریگ]]، [[زاهدان]]، [[چابهار]] و [[تیس]]) باعث به وجود آمدن و تألیف کتاب‌هایی همچون «دیار شهریاران» و «خوزستان و کهگیلویه و ممسنی» و تهیهٔ ۴۰۰۰ قطعه عکس از آثار تاریخی شد که در شناختن و شناساندن تاریخ و فرهنگ نواحی جنوبی ایران و سواحل خلیج فارس حائز اهمیت است.
 
مسافرت‌هایاین تحقیقاتی او بین سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ در سواحل جنوبی ایران (از مسیرهای [[بندر دیلم]]، [[بندر جاسک]]، [[بندر ریگ]]، [[زاهدان]]، [[چابهار]] و [[تیس]])مسافرت‌ها باعث به وجود آمدن و تألیفنگارش کتاب‌هایی همچون «دیار شهریاران» و «خوزستان و کهگیلویه و ممسنی» و نیز تهیهٔ ۴۰۰۰بیش از چهار هزار قطعه عکس از آثار تاریخی نواحی و سواحل جنوبی ایران شد که در شناختن و شناساندن تاریخ و فرهنگ نواحیآن جنوبی ایران و سواحل خلیج فارسقسمت‌ها حائز اهمیت است.<ref name=":15" />
 
== تمایلات صوفیه ==
اقتداری در سال [[۱۳۳۶ و به واسطهٔ یکی از وکلای دادگستری،(خورشیدی)|۱۳۳۶]] با [[مطهرعلیشاه]] که بعدها به عنوان قطب [[دراویش خاکساریه]] انتخاب شد، آشنا گشت. این اتفاق سبب رفت‌وآمد مداوم اقتداری به [[خانگاه|خانقاه]] خاکساریه در [[تهران]] و نیز همراهی‌اش با مطهرعلیشاه در سفرهای او شد.<ref name=":6">{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۹۱|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref> اقتداری او را برای خود چون «معلم» و «پدر» می‌دانست.<ref>{{پک|اقتداری|۱۳۷۲|ص=۹۲|ک=کاروان عمر: خاطرات سیاسی-فرهنگی هفتاد سال عمر}}</ref> با درگذشت مطهرعلیشاه در سال ۱۳۶۱،[[۱۳۶۱ (خورشیدی)|۱۳۶۱]]، اقتداری سوگ‌نامه‌ای برای او نوشت و در [[آینده (مجله)|مجلهٔ آینده]] منتشر ساخت.<ref name="ReferenceA2">{{یادکرد ژورنال|نویسنده=احمد اقتداری|عنوان=حاج مطهرعلیشاه خاکسار|ژورنال=آینده|شماره=سوم و چهارم|ناشر=|تاریخ=خرداد و تیر ۱۳۶۲|صفحه=|کوشش=|زبان=فارسی|شاپا=|doi=|پیوند=|تاریخ دسترسی=}}</ref> وی پس از این اتفاق، ترک خانقاه کرد.<ref name=":6"/>
 
== درگذشت ==
سطر ۵۷۵ ⟵ ۵۷۷:
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=تقوی|نام=کرامت‌الله|پیوند نویسنده=|عنوان=تقویم تاریخ لارستان|ترجمه=|جلد=|سال=۱۳۷۹|ناشر=تخت‌جمشید|مکان=شیراز|شابک=۹۶۴-۶۷۹۴-۲۹-۷|صفحه=|پیوند=}}
* {{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=صلاحی|نام=عبدالعلی|پیوند نویسنده=|عنوان=جامعه‌شناسی گراش|ترجمه=|جلد=|سال=۱۳۹۴|ناشر=اناالحق|مکان=گراش|شابک=۶۰۰-۹۰۳۳۵-۷-۸|صفحه=|پیوند=}}
*{{یادکرد ژورنال|نام خانوادگی=نبوی|نام=ایرج|پیوند نویسنده=ایرج نبوی|عنوان=ایرانیان در خارج از ایران؛ یک ایرانی در خارج به چه می‌اندیشد؟|ژورنال=راه و بار|مکان=تهران|ناشر=|دوره=اول|شماره=هفتم|سال=شهریور ۱۳۶۵|صفحه=|توسط=|پیوند=|تاریخ بازبینی=|doi=}}
 
== پیوند به بیرون ==