تاریخ اجتماعی افشاریان: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
خنثی‌سازی ویرایش 28606750 از نادر پلنگ (بحث) ویرایش غیر دانشنامه ای
برچسب: خنثی‌سازی
اصلاحات املایی
خط ۳۳:
دربارهٔ دین نادر عقیدهٔ قطعی وجود ندارد برخی معتقد هستند که نادر به هیچ دینی اعتقاد نداشته‌است چرا که وی قدرت خویش را با قدرت بزرگان دین برابر می‌دانست و این را به صورت آشکار بیان می‌کرد. به نظر برخی دیگر از مورخین، هنگامی که نادر به طرف داری صفویه و قزلباش و شاه طهماسب محتاج بود، شیعهٔ متعصبی به‌شمار می‌رفت و به تعمیر مرقد امام رضا (ع) اقدام نمود و به دستور وی در صحن امام رضا (ع) گلدسته و حوض سنگی که از هرات آورده بودند بنا کردند، نادر خود را غلام و بنده امام علی (ع) می‌دانست اما پس از بازگشت از خراسان (۱۱۴۴هق) عهده سپاه او افغان‌ها، تاتارها و ترکمانان بودند و به کمک همین سپاه توانست بدون هیچ مقاومتی شاه طهماسب را به زانو دراورد. از این پس محبت نادر نسبت به قزلباش کاسته شد. سیاست مذهبی نادر در همان دشت مغان مورد مخالفت قرار گرفت به طوری که امیرمحمود ملاباشی هنگامی که اعلام نمود در باب مذهب، احکام خدا و احادیث پیامبر راهنما است و پادشاهان نباید در آن تغییر و تجدیدی انجام دهند. شاه افشار دستور داد او را خفه کنند و سپس دستور داد کلی املاک و روحانیون را مصادره و به سپاه اختصاص دهند.<ref name=":۲"/>
 
در عصر افشاری میدان زیادی به روحانیت داده ننمینمی شد این مسئله به چند دلیل بوده:
 
۱- اینکه نادر تصور می‌کرد که این جماعت میانه خوبی با او ندارد تکیه بر آن‌ها را ملتفت و معتقد به تنظیمات حکومتی پیش رز خود را بی‌فایده تلقی می‌کرد.
خط ۴۲:
 
== سازمان کشوری، اداری ==
دولتی که نادر بنیان‌گذار او بود با همهٔ عظمتی که داشت مجال اینکه بتواند تغییراتی در سازمان‌های کشوری و دگرگون کردن ترکیبات حکومتی ایجاد کند را نیافت در واقع به جرأت می‌توان گفت که دستورالعمل‌های امور دیوانی تقریباً همان بوه است که از روزگار صفویه وجود داشته‌است، نادر در انتخاب مسئولان مختلف امور مملکتی در هر منطقه افراد خوش‌نام همان مکان را به حکومت می‌گمارد. مسلم است که نادر از تشریفات بی فایدهٔ دیوان سالاری که در دوره‌های آسایش طلبی معمول مردم و ملت‌ها می‌گردد بی زار بود. با توجه به روحیات نادر در عصر او هیچ‌یک از مقامات و مناصب عصر صفویه دارای اهمیت نبود. مناصب‌هایی چون ملاباشی گری، منشی الممالک واعتبار نیز اعتباری دیرنهدیرینه خود را از دست داده بودند. در واقع اوج سرکشی نادر اراده و اختیار را از دست عمال و کارگزاران کشوری ولو شکریلشکری سلب کرد.کرده بود و از سمت‌های اداری فقط نامی به جای مانده بود. به هر حال سازمان کشوری ول شکریولشکری در عصر افشاریه همان بوده که در دورهٔ صفویه معمول بوده‌است و نادر نیز بر حسب میل خود تغییراتش در مقامات کشوری و لشکری انباب اول قضاتانجام جاممیمی داد که با سیاست وی هماهنگی داشته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تاریخ فرهنگ تمدن ایران در دوره افشاریه و زندیه، صص ۷۶، ۷۷، ۱۳۸۴.|نام خانوادگی=قدیانی|نام=عباس|ناشر=فرهنگ مکتوب|سال=|شابک=|مکان=تهران|صفحات=۷۶،۷۷}}</ref>
 
== باب اول (قضات) ==
خط ۵۱:
۳- قاضی: در دورهٔ افشاریه هر شهری یک قاضی به صورت مجزا وجود داشت.
 
۴- قاضی عسکر: [[لطفعلی بیگ آذر]] می‌گوید که نادرمیرزا محمد حسین شمیم شیرازی، به عنوان قاضی عسکر ایران بگرزیدهبرگزیده بود.
 
۵- شیخ الاسلام: در سال ۱۱۵۶ هـ. ق ۱۷۴۳م آقا حسین بن آقا ابراهیم [[شیخ الاسلام]] ایران بوده‌است.