یوهان سباستیان باخ: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جزبدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایشگر دیداری ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶:
[[پرونده:محل‌های اقامت باخ.png|چپ|بندانگشتی|250px|مکانهایی که باخ در طول زندگی‌اش در آن‌ها اقامت گزیده‌است.]]
 
مادر او در سال ۱۶۹۴ و پدرش سال بعد درگذشت. کودک ۱۰ سالهٔ یتیم به دست برادر بزرگ‌ترش [[یوهان کریستف باخ]] که آن موقع بیست و چند ساله بود، سپرده شد. وی در [[اوردروفاردورف]] - شهری در حوالی محل زندگی پدر و مادر باخ - ارگ‌نواز بود. او در منزل برادرش به نسخه‌برداری، مطالعه و اجرای موسیقی پرداخت و مشخصاً تحت آموزش ارزشمند وی قرار گرفت. این مسئله او را با آثار موسیقیدانان بزرگی که در آن دوران از جنوب آلمان برخاسته بودند، مواجه ساخت که از میان آنان می‌توان به [[یوهان پاخلبل]] و [[یوهان یاکوب فروبرگر]] اشاره نمود. همچنین، رویارویی او با موسیقی شمال آلمان و نوازندگان فرانسوی چون [[ژان باپتیست لولی|لولی]]، [[لوییلوئی مارشانمرشان]] و [[مارین مارای]] محتمل است. باخ کوچک احتمالاً ناظر و دستیار فرایند تعمیر و نگهداری [[ارگ (ساز)|ارگها]] بوده‌است که این مقدمه‌ای می‌گردد بر فعالیت حرفه‌ای تمام عمر او به‌عنوان مشاور ساخت و بازساخت ارگ‌ها. در آگهی درگذشت باخ به این نکته اشاره شده‌است که وی زمانی به نسخه‌برداری آثار برادرش می‌پرداخته‌است ولی به دلیل اینکه آن نُت‌نوشت‌های موسیقی ارزشمند بوده‌اند و جزو اموال شخصی محسوب می‌گشته‌اند، یوهان کریستف، باخ جوان را از رونویس‌نمودن آن‌ها بازداشت.
 
در ۱۴ سالگی سباستیان توانست به همراه دوست و هم‌مدرسه‌ای خود، گئورگ اُرْدمان، برای درس‌خواندن در مدرسهٔ معتبر سنت میکائیل در [[لونه‌بورگ]]، کمک‌هزینهٔ تحصیلی دریافت کند. لونه‌بورگ با [[هامبورگ]]، بزرگ‌ترین شهر آلمان، فاصلهٔ چندانی نداشت. احتمالاً باخ به همراه دوستش مسافت طولانی از اوردروف تا لونه‌بورگ را بخشی پای پیاده و بخشی با کالسکه طی کرده‌اند. دو سالی که وی در لونه‌بورگ و در مدرسهٔ سنت‌میشائیل حضور یافت، دوران حساسی برای او به نظر می‌رسد زیرا که طی این دوره بیش از آنی که در تورینگن ممکن بود، با نحله‌های متفاوت فرهنگ اروپایی رویارو گشت. علاوه بر خوانندگی به عنوان کاپلا در دستهٔ کر، نواختن ارگ سه صفحه‌کلیدی و هارپسیکورد مدرسه توسط وی، محتمل به‌نظر می‌رسد. همچنین، او احتمالاً زبان فرانسوی و ایتالیایی را آموخته و بستر آموزشی کاملی در زمینهٔ خداشناسی، زبان لاتین، تاریخ، جغرافیا و فیزیک کسب نموده‌است. در این مدرسه، او در جمع پسران اشراف‌زادگان شمال آلمان که جهت آماده‌شدن برای مشاغل مهمی در زمینهٔ دیپلماسی، حکومت و نظام به این مدرسهٔ برگزیده فرستاده شده بودند، قرار گرفت. به نظر می‌رسد که وی با ارگ‌نوازان مشغول در شهرهای نزدیک لونه‌برک، ملاقات‌هایی داشته‌است که از آن‌ها می‌توان به [[گئورگ بوم]] در یوهانس‌کیرشه اشاره کرد. همچنین، باخ جوان دست‌کم یک بار جهت شنیدن ارگ‌نوازی [[یوهان آدام راین‌کن|راین‌کنراینکن]]، رنج طی‌کردن فاصلهٔ صد کیلومتری تا هامبورگ را با پای پیاده، بر خود هموار کرده‌است. از دیگر ارگ‌نوازانی که وی در هامبورگ ملاقات کرده‌است می‌توان به [[نیکولاوس برونز|برونز]] اشاره نمود. از طریق این موسیقیدانان، به احتمال، وی توانسته‌است به بزرگ‌ترین سازهایی که تا آن دوران عمر دیده و نواخته بود، دسترسی یابد. همچنین آشنایی وی با مکتب موسیقی شمال آلمان و بخصوص آثار [[دیتریش بوکسته‌هود]] و مقولاتی در نظریهٔ موسیقی که در تسلط این مردان بود، محتمل است.
 
=== آرنشتات و مول‌هاوزن (۱۷۰۳ تا ۱۷۰۸) ===
خط ۴۸:
چند سال پس از تصدّی آن مقام در آرنشتات، با وجود ارتباطات خانوادگی قوی و کارفرمایی مشتاق به موسیقی، بین ارگ‌نواز جوانِ سرسخت و زودرس و مسوولین تنش‌هایی به وجود آمد. وی آشکارا از معیارهای خوانندگان دستهٔ کر ناراضی بود. جدی‌تر از این مسئله، غیبت بدون اجازهٔ چندماهه‌ای در خلال ۱۷۰۵ تا ۱۷۰۶ بود که در این فاصلهٔ زمانی برای ملاقات استاد بزرگ، بوکسته‌هود، از آرنشتات به شهر شمالی لوبک سفر کرده بود. وی یک ماه مرخصی گرفته بود ولی این سفر بیش از سه ماه به طول انجامید. این رویداد معروف در زندگی وی شامل سفری ۸۰۰ کیلومتری (رفت و برگشت) با پای پیاده برای ملاقات مردی بود که باخ او را پدر ارگ‌نوازان آلمانی می‌دانست. این ملاقات، سبک بوکسته‌هود را سنگِ بنایِ آثار اولیهٔ باخ قرار داد. این مسئله که وی مدت زمانی بیش از مرخصی یک‌ماهه‌اش را صرف این ملاقات، که کرد، مشخص می‌کند که زمانی که با استاد پیر گذراند، بی‌اندازه برای هنر باخ مهم بوده‌است. انگیزهٔ این سفر را ناتوانی مالی باخ برای خرید آثار مکتوب بوکسته‌هود نیز نوشته‌اند<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = رابرتسون | نام = الک | نام خانوادگی۲ = استیونس | نام۲ = دنیس| عنوان = تاریخ جامع موسیقی | ترجمه = بهزاد باشی | ویرایش = اول | جلد =۲ | سال = ۱۳۶۹ | ناشر = آگاه | مکان = تهران | زبان = fa | صفحه = ۳۷۱}}</ref>.
 
در سال ۱۷۰۶، با وجود موقعیت خوبش در آرنشتات، باخ دیگر فهمیده بود که باید از محیط اجتماع خانوادگی بگریزد و در حرفه‌اش پیش رود. در ژوئن ۱۷۰۷، سمت جذابتری به او پیشنهاد شد؛ ارگ‌نوازی در کلیسای «سنت بلاسیوس کیرشه» در [[مولهاوزن|مول‌هاوزن]]، شهر شمالی بزرگ و مهم، که این مسوولیت پیش‌تر بر عهدهٔ ارگ‌نواز چیره‌دست [[یوهان گئورک آل]] بود. او این سمت ارشد را که از بابت درآمد و شرایط (مانند وضعیت دستهٔ کُر) بهتر بود، پذیرفت. او، چهار ماه بعد از نقل مکان به مول‌هاوزن، با دخترِ پسرعمویِ پدرش که اهل آرنشتات بود و ماریا باربارا نام داشت ازدواج کرد.<ref>وب‌گاه «Carolina Classical Connection»{{رچ}} (۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵). [http://www.carolinaclassical.com/bach/muhlhausen.html زندگینامهٔ باخ: مول‌هاوزن] {{Webarchive|url=https://web.archive.org/web/20060615050046/http://www.carolinaclassical.com/bach/muhlhausen.html |date=۱۵ ژوئن ۲۰۰۶ }}. بازیابی شده در [[۲۷ آوریل]]، [[۲۰۰۵ (میلادی)|۲۰۰۵]]. ''«از دایی باخ، که در ارفورت درگذشته بود، به او مبلغ ۵۰ گولدن ارث رسید. این ارثیه… این امکان را به باخ داد که درخواست ازدواج با دختر پسرعموی پدرش، ماریا باربارا باخ، در آرنشتات را مطرح نماید و متعاقباً با وی ازدواج کند… مراسم ازدواج در [[۱۷ اکتبر]] در کلیسای دهکدهٔ دورنهایم در نزدیکی آرنشتات برگزار شد.»''</ref> آن‌ها صاحب هفت فرزند شدند که چهارتای آن‌ها به بزرگسالی رسیدند. از این چهار، سه پسر – [[ویلهلم فریدمان باخ]]، [[یوهان کریستین باخ]] و [[کارل فیلیپ امانوئل باخ]] – آهنگسازان سبک مصنوع [[روکوکو]] که در پی سبک [[باروک]] ظاهر شده بود، گشتند.
 
کلیسا و شورای شهر مول‌هاوزن باید از این مدیر موسیقی جدید راضی بوده باشند. آن‌ها با کمال میل و رضایت با طرح او برای بازسازی ارگ کلیسای سنت‌بلاسیوس، که هزینهٔ زیادی می‌برد، موافقت کردند. به علاوه، مسوولین شورای شهر باید بخاطر قطعهٔ استادانه و شادی که برای افتتاح شورای جدید در ۱۷۰۸ نوشته بود («Gott ist mein König»، به فارسی: «خداوند شهریار منست»، BWV 71)، سرخوش گشته باشند که مبلغ سخاوتمندانه‌ای به او پرداختند و در سال‌های بعد دو بار از وی خواستند که آن را مجدداً اجرا نماید. این اثر مشخصاً در سبک آثار بوکسته‌هود تصنیف گشته بود.
خط ۹۱:
{{پایان رسانه صوتی}}-->
 
در ۱۷۴۷، باخ به دربار [[فردریکفریدریش بزرگدوم]] در [[پتسدام|پُتسدام]] رفت. در آنجا پادشاه تِمی برای باخ نواخت و او را برای بداهه‌نوازی یک فوگ مبتنی بر آن تم، به چالش طلبید. باخ یک فوگ سه صدایی بر روی [[پیانوفورته|پیانوفورتهٔ]] فردریک نواخت – که این کار در آن زمان نوآوری‌ای محسوب می‌گشت – و بعده‌ها «[[پیشکش موسیقایی]]» را به پادشاه تقدیم کرد که شامل فوگ‌ها، کانُن‌ها و یک تریو بر مبنای «تم سلطنتی» انتخاب شده توسط پادشاه، بود. این تریو یک فوگ شش‌صدایی است که تم آن اندکی با تم منتخب پادشاه تفاوت دارد تا برای پیچیدگی‌ها وسیع‌تر مناسب باشد.
[[پرونده:Ricercare a 6 from The Musical Offering.jpg|بندانگشتی|راست|275px|صفحهٔ نخست فوگ شش صدایی از «پیشکش موسیقایی»، به خط باخ.]]
«[[هنر فوگ|هُنر فوگ]]»، ماه‌ها پیش از مرگ او نوشته شده بود و البته هنوز ناتمام بود. این اثر ۱۸ فوگ و کانُن پیچیده مبتنی بر یک تم ساده را شامل می‌شد. از این اثر که شاهکاری از دگرسازیِ تم‌ها و تمهیدات کنترپوانی است، معمولاً به‌عنوان مجموع نتایج فنون چندصدایی (پُلی‌فونیک) یاد می‌شود.