فیزیولوژی عصبی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: ، تمیزکاری |
جهان بینش140 (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی با اشتباهیاب: بطور⟸بهطور |
||
خط ۹:
در اوایل B.C. سالها، بیشتر مطالعات مربوط به [[آرامبخش|آرام بخش]]های طبیعی مختلف مانند گیاهان الکل و [[خشخاش]] بود. در سال 1700 B.C، پاپیروس جراحی ادوین اسمیت نوشته شد. این پاپیروس در درک چگونگی درک مصریان باستان از سیستم عصبی بسیار مهم بود. این پاپیروس به بررسی موارد مختلف در مورد آسیب دیدگی به قسمتهای مختلف بدن، مهمترین آنها سر، پرداخت. با شروع حدود ۴۶۰ سال قبل از میلاد، بقراط شروع به مطالعه صرع کرد و این نظریه را تئوری کرد که منشأ آن در مغز است. بقراط همچنین تئوری کرد که مغز درگیر احساس است و در جایی است که از هوش به دست آمدهاست. بقراط و همچنین اکثر یونانیان باستان معتقد بودند که آرامش و محیط بدون استرس برای کمک به درمان اختلالات عصبی بسیار مهم است. در سال 280 B.C. ، Erasistratus از Chios تئوری زد که در پردازش دهلیزی مغز شکافاتی وجود دارد، و همچنین از مشاهده نتیجه میگیرد که احساس در آنجا واقع شدهاست.
در سال ۱۷۷ [[جالینوس|گالن]] نظریهپردازی کرد که اندیشه انسان در مغز رخ دادهاست، بر خلاف قلب همانطور که [[ارسطو]] نظریه کردهاست. شکاف نوری، که برای سیستم بینایی بسیار مهم است، توسط مارینوس در حدود ۱۰۰ درجه سانتی گراد کشف شد. حدود ۱۰۰۰، الزهراوی، ساکن ایبریا، شروع به نوشتن در مورد روشهای مختلف [[جراحی]] برای اختلالات عصبی کرد. در سال ۱۲۱۶، اولین کتاب درسی [[کالبدشناسی|آناتومی]] در اروپا، که شامل توضیحی از مغز بود، توسط Mondino de Luzzi نگاشته شد. در سال ۱۴۰۲، بیمارستان مریم بیمارستان بیت لحم (که بعداً به عنوان Bedlam در انگلیس شناخته شد) اولین [[بیمارستان]] بود که
== منابع ==
|