بلا آخمادولینا: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Iloverus (بحث | مشارکت‌ها)
جز اصلاح پاراگراف
جز ویرایش Iloverus (بحث) به آخرین تغییری که MahdiBot انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
خط ۲۱:
 
وی همچنین برندهٔ جوایزی همچون [[جایزه دولتی اتحاد شوروی]] شده است.
 
شعری از وی با عنوان «دختر برفی» با ترجمه بهروز بهادری فر:
 
 
 
دختر برفی* را
 
چه به آن خرمن آتش؟
 
غرق می‌شد در رود، ای کاش،
 
یا به زیر سم اسبان می‌افتاد.
 
 
 
دامن نیلگون به آتش داد.
 
نیست شد،
 
تا نمایان گشت پایش.
 
جرعه‌ای آب را می‌مانَد اکنون.
 
 
 
با هوا آمیخت چه پاک،
 
به پایان آمد او وقتش.
 
بازی با آتش،
 
دیرینه بازیگوشی ماست.
 
 
 
گیرا رنگی است نارنجی،
 
رها نمی‌کند ما را.
 
ذوب می‌شویم از تسلیم،
 
و تن به نابودی می‌دهیم.
 
 
 
لیک بگذار آتش برافروزیم
 
و به بازی بخوانیمش.
 
خطر در آغوش گیریم
 
و تن به آتش بسپاریم باز.
 
 
 
سرانجام را دیدن نتوان
 
در میان دود آتش.
 
بیرون آییم، زنده،
 
یا یکی شویم با آتش، جاودان.<ref>{{یادکرد وب|نویسنده=بهروز بهادری فر|کد زبان=|تاریخ=|وبگاه=آی لاو راشا|نشانی=https://www.iloverussia.org/snegurochka-akhmadulina/|عنوان=آهنگ روسی «دختر برفی»}}</ref>
 
 
 
<nowiki>*</nowiki> در روسیه به بابانوئل Ded Moroz می گویند که به معنی پدربزرگ سرماست.
 
«دد ماروز» معمولا با نوه‌اش به نام «Snegurochka» (به معنی دختر برفی) برای بچه‌ها هدیه می‌آورد.
 
در یکی از افسانه‌های روسی آمده که دختر برفی از روی عشق روی آتش می‌پرد و آب می‌شود.
 
== منابع ==