قرون وسطی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Sa.vakilian (بحث | مشارکتها) ←پیدایش اسلام: جز |
Sa.vakilian (بحث | مشارکتها) ←قرون وسطای آغازین: اصلاح بخش بندی |
||
خط ۴۹:
مشکل بزرگ دیگری که امپراتوری با آن روبرو شد در نتیجهٔ دخالت امپراتور [[موریس (امپراتور روم شرقی)|موریس]] (۵۸۲–۶۰۲ درقدرت) در سیاست ساسانیان و هنگامی روی داد که او در [[خسرو پرویز#بر تخت نشستن|مناقشه جانشینی]] خسروپرویز وارد گردید. این کار دورهای از صلح را با خود به ارمغان آورد، اما درست هنگامی که موریس از تخت امپراتوری پایین کشیدهشد [[جنگ ایران و روم شرقی (۶۲۸–۶۰۲)|هجوم ساسانیان]] آغاز گردید و در مدت امپراتوری [[هراکلیوس]] (۶۱۰–۶۴۱ درقدرت) کنترل قسمتهای بزرگی از امپراتوری همانند مصر، سوریه، و [[آناتولی]]، بدست ساسانیان افتاد، که تا هنگام ضدحملهٔ موفقیتآمیز هراکلیوس به درازا انجامید. معاهدهٔ صلحی که در ۶۲۸ امضا گردید تمامی این مناطق از دست رفته را به امپراتوری بازگرداند.<ref name="Collins1402">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 140–143</ref>
=== فتوحات مسلمانان ===▼
{{main|فتوحات مسلمانان}}▼
[[پرونده:Map of expansion of Caliphate.svg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Map_of_expansion_of_Caliphate.svg|بندانگشتی|[[فتوحات مسلمانان]]{{legend|#a1584e|گسترش در زمان محمد، ۶۲۲–۶۳۲}}{{legend|#ef9070|گسترش در زمان خلفای راشدین، ۶۳۲–۶۶۱}}{{legend|#fad07d|گسترش خلافت بنیامیه، ۶۶۱–۷۵۰}}]]▼
در اواخر سده ششم و سده هفتم میلادی، باورهای مذهبی در امپراتوری بیزانس و ایرانشهر دستخوش تغییرهای گوناگونی شد. [[یهودیت]] دینی جذاب بود که پیروان تازهای میافت و حتی یکی از فرمانروایان [[مردم عرب|عرب]] نیز به آن گروید.{{efn-ua|ذونواس، حاکم بینحمیر یمن در آن زمان، در سال ۵۲۵ به دین یهودیت گرویید و سیاست وی نسبت به مسیحان یمن منجر به حمله پادشاه مسیحی اتیوپی به یمن شد.<ref name=Collins138>Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 138–139</ref>}} همچنین در میان مسیحیان و پیروان ایرانی [[مزدیسنا]] نیز در جذب هرچه بیشتر ساکنان [[شبهجزیره عربستان]] برای گرویدن به دینشان، رقابت تنگاتنگی وجود داشت. همهٔ این رقابتها با پیدایش [[اسلام]] در هنگام زندگانی [[محمد|محمد بن عبدالله]] (درگذشتهٔ ۶۳۲ م) در عربستان به پایان رسید.<ref name="Collins143">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 143–145</ref> پس از مرگ او، نیروهای مسلمانان بر امپراتوری بیزانس و ایرانشهر تاختند و بسیاری از سرزمینهایشان را تسخیر نمودند؛ آنان [[فتح اسلامی شام|سوریه]] را در ۶۳۴–۶۳۵، [[فتح اسلامی مصر|مصر]] را در ۶۴۰–۶۴۱، [[حمله اعراب به ایران|ایرانشهر]] را در میان سالهای ۶۳۷ تا ۶۴۲، [[فتح اسلامی مغرب|شمال آفریقا]] در اواخر سده هفتم و همچنین [[فتح اندلس|شبهجزیره ایبری]] را در سال ۷۱۱ م تسخیر نمودند.<ref name="Collins149">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 149–151</ref> در سال ۷۱۴، نیروهای مسلمان بیشتر شبهجزیره ایبری را به کنترل خود درآورده و نام آن را [[اندلس (اسلامی)|اندلس]] نهادند.<ref name="Reilly52">Reilly ''Medieval Spains'' pp. 52–53</ref>▼
فتوحات اسلامی در میانهٔ سده هشتم میلادی به نقطه اوج خود رسید. شکست سپاهیان مسلمان در [[نبرد تور]] در سال ۷۳۲ م باعث شد تا فرانکها جنوب فرانسه را از مسلمانان بازپس گیرند اما دلیل اصلی توقف روند فتوحات اسلامی در اروپا به دلیل انقراض [[امویان|خلافت اموی]] و جایگزین آن با [[خلافت عباسیان|خلافت عباسی]] بودهاست. عباسیان، پایتخت خود را به [[بغداد]] بردند و توجهشان بیشتر به درگیریهای خاورمیانه معطوف گشت تا به اروپا، و همچنین کنترل قسمتهایی از سرزمینهای اسلامی را هم از دست دادند. وارثان بنیامیه به حکومتشان در شبهجزیره ایبری ادامه دادند و [[اغلبیان]] کنترل شمال آفریقا را بدست آورده و همچنین [[طولونیان]] نیز به فرمانروایان مصر بدل گردیدند.<ref name="Brown15">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' p. 15</ref> در میانهٔ سده هشتم میلادی، شرکای جدید اقتصادیای در مدیترانه پدیدار گردیدند و تجارت میان عربها و فرانکها جایگزین [[:en:Roman economy|اقتصاد رومی]] پیشین گشت. تجارت فرانکها برپایهٔ مبادلهٔ الوار، خز، شمشیر و برده را در برابر ابریشم و انواع دیگر پارچه، ادویه و فلزات قیمتی با عربها بنا شده بود.<ref name="Cunliffe427">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 427–428</ref>▼
=== جامعه غربی ===
سطر ۵۸ ⟵ ۶۵:
فرهنگ و زندگی شهری رومی در دوران آغازین قرون وسطی دستخوش دگرگونیهای بسیاری گشت. اگرچه شهرهای ایتالیا خالی از سکنه نشدند اما شمار بسیاری از ساکنانشان را از دست دادند. برای نمونه، شهر رُم، که شهری به جمعیت صدها هزار نفری بود، در اواخر سده ششم میلادی به شهری با جمعیت ۳۰٬۰۰۰ نفری بدل گردید. [[:en:Roman temple|معابد رومی]] به [[:en:Christianised sites|کلیساهای مسیحی]] تبدیل گردیدند و دیوار شهرها نیز همچنان مورد بهرهبرداری قرار میگرفتند.<ref name="Brown24-26">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' pp. 24–26</ref> در اروپای شمالی نیز شهرها کوچک گردیدند و در همان حال آثار مدنی و دیگر بناهای همگانی برای تأمین مصالح ساختمانی مورد هجوم و نابودی قرار گرفتند. در بیشتر مواقع، برپایی پادشاهیهای تازه موجب رشد جمعیت در شهرهایی میگردید که به عنوان پایتخت برگزیده میشدند.<ref name="City3">Gies and Gies ''Life in a Medieval City'' pp. 3–4</ref> اگرچه [[:en:Jews in the Roman Empire|اجتماعهای یهودی در بسیاری از شهرهای رومی ساکن بودند]]، اما [[یهودی|یهودیان]] پس از تغییر دین امپراتوری به مسیحیت، دورهای سخت و رنجهای زیادی را تحمل نمودند. بهطور رسمی با آنان مدارا میگردید اگر تلاشها برای ایجاد تغییر دین حمایت میکردند و گاهی اوقات حتی تشویق میگردیدند تا در مناطق تازه ساکن شوند.<ref name="Jews1912">Loyn "Jews" ''Middle Ages'' p. 191</ref>
==== تجارت و اقتصاد ====▼
▲=== فتوحات مسلمانان ===
▲{{main|فتوحات مسلمانان}}
▲[[پرونده:Map of expansion of Caliphate.svg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Map_of_expansion_of_Caliphate.svg|بندانگشتی|[[فتوحات مسلمانان]]{{legend|#a1584e|گسترش در زمان محمد، ۶۲۲–۶۳۲}}{{legend|#ef9070|گسترش در زمان خلفای راشدین، ۶۳۲–۶۶۱}}{{legend|#fad07d|گسترش خلافت بنیامیه، ۶۶۱–۷۵۰}}]]
▲در اواخر سده ششم و سده هفتم میلادی، باورهای مذهبی در امپراتوری بیزانس و ایرانشهر دستخوش تغییرهای گوناگونی شد. [[یهودیت]] دینی جذاب بود که پیروان تازهای میافت و حتی یکی از فرمانروایان [[مردم عرب|عرب]] نیز به آن گروید.{{efn-ua|ذونواس، حاکم بینحمیر یمن در آن زمان، در سال ۵۲۵ به دین یهودیت گرویید و سیاست وی نسبت به مسیحان یمن منجر به حمله پادشاه مسیحی اتیوپی به یمن شد.<ref name=Collins138>Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 138–139</ref>}} همچنین در میان مسیحیان و پیروان ایرانی [[مزدیسنا]] نیز در جذب هرچه بیشتر ساکنان [[شبهجزیره عربستان]] برای گرویدن به دینشان، رقابت تنگاتنگی وجود داشت. همهٔ این رقابتها با پیدایش [[اسلام]] در هنگام زندگانی [[محمد|محمد بن عبدالله]] (درگذشتهٔ ۶۳۲ م) در عربستان به پایان رسید.<ref name="Collins143">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 143–145</ref> پس از مرگ او، نیروهای مسلمانان بر امپراتوری بیزانس و ایرانشهر تاختند و بسیاری از سرزمینهایشان را تسخیر نمودند؛ آنان [[فتح اسلامی شام|سوریه]] را در ۶۳۴–۶۳۵، [[فتح اسلامی مصر|مصر]] را در ۶۴۰–۶۴۱، [[حمله اعراب به ایران|ایرانشهر]] را در میان سالهای ۶۳۷ تا ۶۴۲، [[فتح اسلامی مغرب|شمال آفریقا]] در اواخر سده هفتم و همچنین [[فتح اندلس|شبهجزیره ایبری]] را در سال ۷۱۱ م تسخیر نمودند.<ref name="Collins149">Collins ''Early Medieval Europe'' pp. 149–151</ref> در سال ۷۱۴، نیروهای مسلمان بیشتر شبهجزیره ایبری را به کنترل خود درآورده و نام آن را [[اندلس (اسلامی)|اندلس]] نهادند.<ref name="Reilly52">Reilly ''Medieval Spains'' pp. 52–53</ref>
▲فتوحات اسلامی در میانهٔ سده هشتم میلادی به نقطه اوج خود رسید. شکست سپاهیان مسلمان در [[نبرد تور]] در سال ۷۳۲ م باعث شد تا فرانکها جنوب فرانسه را از مسلمانان بازپس گیرند اما دلیل اصلی توقف روند فتوحات اسلامی در اروپا به دلیل انقراض [[امویان|خلافت اموی]] و جایگزین آن با [[خلافت عباسیان|خلافت عباسی]] بودهاست. عباسیان، پایتخت خود را به [[بغداد]] بردند و توجهشان بیشتر به درگیریهای خاورمیانه معطوف گشت تا به اروپا، و همچنین کنترل قسمتهایی از سرزمینهای اسلامی را هم از دست دادند. وارثان بنیامیه به حکومتشان در شبهجزیره ایبری ادامه دادند و [[اغلبیان]] کنترل شمال آفریقا را بدست آورده و همچنین [[طولونیان]] نیز به فرمانروایان مصر بدل گردیدند.<ref name="Brown15">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' p. 15</ref> در میانهٔ سده هشتم میلادی، شرکای جدید اقتصادیای در مدیترانه پدیدار گردیدند و تجارت میان عربها و فرانکها جایگزین [[:en:Roman economy|اقتصاد رومی]] پیشین گشت. تجارت فرانکها برپایهٔ مبادلهٔ الوار، خز، شمشیر و برده را در برابر ابریشم و انواع دیگر پارچه، ادویه و فلزات قیمتی با عربها بنا شده بود.<ref name="Cunliffe427">Cunliffe ''Europe Between the Oceans'' pp. 427–428</ref>
▲=== تجارت و اقتصاد ===
{{main|تاریخ اقتصادی اروپا#قرون وسطی}}
مهاجرتها و یورشهای سدههای چهارم و پنجم میلادی باعث گشت تا شبکههای تجاری پیرامون دریای مدیترانه درهم بریزد. یکی از این آشفتگیها، توقف واردات محصولات آفریقایی به اروپا بود؛ در آغاز این محصولات در تمامی مناطق مرکزی و داخلی اروپا ناپدید شدند و این روند تا آنجا ادامه یافت که در سده هفتم میلادی تنها در چندین شهر مانند رُم یا [[ناپل]] یافت میگردیدند. در پایان سده هفتم و در اثر فتوحات مسلمانان، تولیدات آفریقایی دیگر در هیچ نقطهای از اروپای غربی یافت نمیگردیدند. جایگزینی محصولات خارجی و محصولاتی که از نواحی دور دست وارد میگردیدند و در سراسر سرزمینهای روم به یک روند بدل شدهبود با کالاهای محلی در دوران قرون وسطای آغازین بهوقوع پیوست. این دگرگونیها بیشتر در سرزمینهای غیر مدیترانهای همانند شمال گُل و بریتانیا، نمود یافت. کالاهای غیر محلی که در جریان کاوشهای باستانشناسانه کشف میگردند، معمولاً کالاهایی تجملاتی هستند. در بخشهای شمالی اروپا نه تنها شبکههای تجاری به تجارت محلی محدود بودند، بلکه کالاهایی که مورد داد و ستد قرار میگرفتند نیز بسیار ابتدایی بودند، همانند ظروف سفالی کوچک یا ساختههای پیچیدهتر. در کرانههای مدیترانه، سفالگری صنعتی رایج بود علاوه بر مصرف داخلی، از راههای تجاری با مناطق دیگری که در فاصلهٔ بسیار دوری قرار نداشتند، مورد داد و ستد قرار میگرفت.<ref name="Wickham218">Wickham ''Inheritance of Rome'' pp. 218–219</ref>
خط ۷۱:
[[سکه|مسکوکات و ضرب سکهها]] در همهٔ دولتهای گوناگون ژرمنها در غرب به تقلید از انواع رومی و بیزانسی آن صورت میپذیرفت. ضرب سکههای طلا، تا پایان سده هفتم و هنگام جایگزینی آن با سکههای نقره ادامه یافت. سکههای نقره فرانکی به نام [[دناریوس]] یا [[:en:French denier|دنیر]] و در همان هنگام نوع انگلوساکسونی آن، [[:en:Penny|پنی]] نامیده گردید. در میان سالهای ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ م سکههای دنیر یا پنی، از این مناطق در همهٔ اروپا گسترش یافتند. هیچیک از سکههای برنزی و مسی ضرب نگردیدند و تنها در جنوب فرانسه بود که سکههای طلا نیز ضرب میشد. همچنین هیچ سکهٔ نقرهای در واحدهای گوناگون ضرب نگردید.<ref name="Coin">Grierson "Coinage and currency" ''Middle Ages''</ref>
==== کلیسا و رهبانیت ====
{{Main|مسیحیت در قرون وسطی}}
[[پرونده:Gregory I - Antiphonary of Hartker of Sankt Gallen.jpg|پیوند=https://en.wikipedia.org/wiki/File:Gregory_I_-_Antiphonary_of_Hartker_of_Sankt_Gallen.jpg|جایگزین=|بندانگشتی|تصویری متعلق به سده یازدهم که پاپ [[گریگوری یکم]] را در حال دیکته به یک منشی نمایش میدهد.]]
خط ۸۷:
خاندان کارولنژی که به عنوان وارثان [[شارل مارتل]] شناخته مشدند توانستند در سال ۷۵۳ و در جریان کودتایی به رهبری [[پپن کهتر]] (فرمانروا در ۷۵۲–۷۶۸ م)، پادشاهیهای اوسترازیا و نوستریا را رسماً به کنترل خود درآورند. در یک رویدادنامه همدورهٔ او، ادعا شدهاست که پپن اجازه و اختیار برای این کودتا را از طرف [[استفان دوم|پاپ استفان دوم]] دریافت نمودهبود. این جابجایی قدرت با تکیه بر پیروزیهای شارل مارتل و معرفی حاکمان مروونژی به عنوان پادشاهانی ستمگر بدست آمد. در سال ۷۶۸ و با مرگ پپن، پادشاهی او در دستان دو پسرش [[شارلمانی|کارل]] (درقدرت ۷۶۸–۸۱۴) و [[کارلمان یکم]] (درقدرت ۷۶۸–۷۷۱) قرار گرفت. با مرگ طبیعی کارلمان، کارل جلوی بر تخت نشستن پسر او را مسدود کرد و خود را به عنوان پادشاه اوسترازیا و نوستریای متحد معرفی نمود. کارل که اغلب با عنوان کارل کبیر یا شارلمانی شناخته میشود در سال ۷۷۴م برنامهٔ توسعهٔ برنامه محور قلمروی خود را آغاز نمود و توانست بیشتر قسمتهای اروپا را که شامل فرانسه، شمال ایتالیا و آلمان امروزی هستند را به کنترل خود درآورد. در سری جنگهایی تا پس از سال ۸۰۰م به درازا کشید او همواره متحدانش را با تقسیم غنیمتهای جنگی و اعطای زمین به آنان، پاداش میداد.<ref name="Bauer371">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 371–378</ref> شارلمانی در ۷۷۴ به لومبارد یورش برد و با تصرف آن، سایه تهدید گسترش طلی لومباردها را از سر پاپ کم نمود و قلمرو و قدرت [[ایالات پاپی]] را گسترش داد.<ref name="Brown20">Brown "Transformation of the Roman Mediterranean" ''Oxford Illustrated History of Medieval Europe'' p. 20</ref>{{efn-ua|دولت پاپ تا سال ۱۸۷۰ که ایتالیا تحت حکومت یک دولت محتد شد، مستقل و پابرجا مانده بود.<ref name=Davies824>Davies ''Europe'' p. 824</ref>}}[[پرونده:Aachener Dom Pfalzkapelle vom Münsterplatz 2014.jpg|بندانگشتی|کلیسایی در شهر آخن که در سال ۸۰۵ میلادی به اتمام رسید.|جایگزین=|254x254پیکسل|راست]]تاجگذاری شارلمانی در در روز کریسمس سال ۸۰۰ میلادی به عنوان امپراتور به عنوان نقطه تحولی در تاریخ قرون وسطی ثبت گردید و نشانی از بازگشت امپراتوری روم غربی نامیده شد زیرا امپراتور جدید توانسته بود بر بیشتر سرزمینهایی که پیش از این امپراتوری روم غربی نامیده میشد، فرمانروایی یابد.<ref name="Backman109">Backman ''Worlds of Medieval Europe'' p. 109</ref> این رویداد همچنین باعث ایجاد دگرگونی در روابط میان شارلمانی با امپراتوری بیزانس گردید، از آنجایی که در اختیار گرفتن عنوان امپراتور بوسیله کارولنژیها، آنان را هم ردیف دولت بیزانسی قرار میداد.<ref name="Backman117">Backman ''Worlds of Medieval Europe'' pp. 117–120</ref> چندین تفاوت میان امپراتوری تازه بنیان کارولنژی با دو امپراتوری روم غربی و امپراتوری بیزانس وجود داشت. سرزمینهای فرانکی ماهیتی روستایی داشت که تنها شهرهای کوچکی در آن وجود داشتند. بیشتر مردم، دهقانانی بودند که در مزارع کوچک سکونت داشتند. میزان تجارت بسیار اندک بود و به جزایر بریتانیا و اسکاندیناوی محدود میگردید در مقایسه با امپراتوری روم که دارای شبکه بزرگ تجاری به محوریت دریای مدیترانه بود.<ref name="Backman109"/>
==== رنسانس کارولنژی ====
{{main|رنسانس کارولنژی}}
دربار شارلمانی در آخن به مرکز نوزایی فرهنگی بدل گشت که در تاریخ با نام [[رنسانس کارولنژی]] شناخته میشود. میزان باسواد گسترش یافت و دنبالش هنر، معماری و فقه نیز پیشرفت نمودند و همچنین باعث گسترش مطالعه بر روی کتاب مقدس و مذهب مسیحی گریدید. راهبی انگلیسی به نام آلکوئین (درگذشتهٔ ۸۰۴) به آخن دعوتشد تا مطالعات و نوشتارهای تحقیقی در کلیساهای [[نورثآمبرلند|نورثامربریا]] را به آنجا بیاورد. دفترخانهٔ شارلمانی شروع به استفاده از [[خط (نوشتار)|دبیرهی]] تازهای نمود که امروزه با نام دبیره کارولنژی شناخته میشود، که به عنوان یک سبک نوشتاری تازه و مشترک در بیشتر سرزمینهای اروپایی پذیرفته شد که باعث بهبود ارتباطات میان آنان گردید. یکی از مهمترین فعالیتهای پژوهشگران در این دوران تصحیح، کپیبرداری و انتشار آثار اساسی و پایهای در موضوعات مذهبی و غیرمذهبی بود که با هدف ترویج و تشویق به یادگیری صورت میگرفت و همچنین آثار و نوشتههای تازهای در مورد موضوعات مذهبی و کتابهای درسی تولید میشد.<ref name="Colish66">Colish ''Medieval Foundations'' pp. 66–70</ref> ساختار [[زبانشناسی]] این دوران باعث تحول و اصلاح زبان لاتین گردید و [[لاتین کلاسیک]] امپراتوری روم را به شیوهای انعطافپذیرتر و مناسب با نیازهای کلیسا و حکومت تغییر داد. با فرمانروایی شارلمانی و تحولات زبانی، لاتین کلاسیک دگرگون گردید که بعدها با نام [[لاتین قرون وسطی]] شناختهشد.<ref name="Lang">Loyn "Language and dialect" ''Middle Ages'' p. 204</ref>
==== فروپاشی امپراتوری کارولنژی ====
{{main|امپراتوری مقدس روم|عصر وایکینگها}}{{multiple image|footer=تکهتکه شدن [[امپراتوری کارولنژی]] در سالهای ۸۴۳، ۸۵۵ و ۸۷۰ میلادی|align=left|direction=horizontal|width=135|image1=Carolingian territorial divisions, 843.png|width1=100|alt1=|caption1=|image2=Carolingian territorial divisions, 855.png|width2=100|alt2=|caption2=|image3=Carolingian territorial divisions, 870.png|width3=100|alt3=|caption3=}}نقشهٔ شارلمانی بر آن بود تا طبق سنت فرانکها سرزمیناش را میان فرزندانش تقسیم نماید، ولی موفق به انجام این نقشه نگردید زیرا تا سال ۸۱۳ میلادی تنها یکی از فرزندان او به نام [[لویی پارسا]] (۸۱۴–۸۴۰ درقدرت) زنده ماندند. کمی پیش از مرگ شارلمانی در ۸۱۴، او لویی را به عنوان جانشین خود معرفی نمود. درازای ۲۶ سال فرمانروایی لویی با بخشبخش شدن امپراتوری در میان پسران او شناخته شدهاست و پس از ۸۲۹ شعله جنگ داخلی در میان اتحادهای پیشین پدر و پسران بر سر کنترل بخشهای گوناگون امپراتوری زبانه کشید. سرانجام لویی بزرگترین پسرش [[لوتار یکم]] (درگذشتهٔ ۸۵۵) را به عنوان امپراتور به رسمیت شناخت و ایتالیا را به او واگذار کرد. لویی باقیماندهٔ امپراتوری را نیز میان لوتار و پسر جوانتر وی [[شارل تاس]] (درگذشتهٔ ۸۷۷)، تقسیم نمود. لوتار [[فرانک خاوری]]، را تا سرحد کرانهٔ غربی راین به تصرف خود درآورد و [[فرانک باختری]] و هرآنچه در آنسوی راینلند و آلپ قرار داشت را به شارل واگذار نمود. [[لوئی ژرمن|لویی ژرمن]] (درگذشتهٔ ۸۷۶)، فرزند میانی لویی که سر به شورش گذاشتهبود، اجازه یافت تا کنترل باوریا را به شرط فرمانبرداری از برادر بزرگترش نگه دارد. این تقسیمبندی مورد اختلاف قرار گرفت. [[پپن دوم آکیتن]] (درگذشته پس از ۸۶۴)، نوهٔ امپراتور برای گرفتن کنترل [[ناحیه آکیتن|آکیتن]] شورش نمود درحالی که لویی ژرمن تلاش نمود تا فرانک شرقی را به تصرف خود درآورد. درحالی که هرج و مرج امپراتوری را فرا گرفتهبود، لویی پارسا در ۸۴۰م درگذشت.<ref name="Bauer427">Bauer ''History of the Medieval World'' pp. 427–431</ref>
|