ملا محسن فیض کاشانی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
اضافه کردن تصویری از یادداشت ملا محسن فیض کاشانی
اضافه کردن تصویر سردیس ملا محسن فیض کاشانی
خط ۱:
{{لحن|تاریخ=آوریل ۲۰۱۸}}
 
[[پرونده:Islamic Manuscript-A note by Mohsen Fayz Kashani- ملا محسن فیض کاشانی-فیض محمد محسن بن مرتضی.jpg|بندانگشتی| یادداشتی از ملا محسن فیض کاشانی در جُنگ [[میرزا محمد فیاض سبزواری]] ]]
{{جعبه زندگینامه
|نام_شخص=ملا محسن فیض کاشانی
|نام_تصویر=Head Statue of Mohsen Fayz Kashani– ملا محسن فیض کاشانی.jpg
|نام_تصویر=
|عرض_تصویر=
|توضیح_تصویر=
خط ۴۸:
 
== حیات علمی فیض ==
[[پرونده:Islamic Manuscript-A note by Mohsen Fayz Kashani- ملا محسن فیض کاشانی-فیض محمد محسن بن مرتضی.jpg|بندانگشتی| یادداشتی از ملا محسن فیض کاشانی در جُنگ [[میرزا محمد فیاض سبزواری]] ]]
فیض بخشی از عمر خود را به مطالعه، تحقیق، پژوهش و نگارش در حوزه فلسفه، کلام، عرفان، اصول و… صرف نمود، اما در سال ۱۰۸۳ در رساله ''الإنصاف'' ضمن نگاهی نقد گونه بر برخی از نوشته‌های پیشین خود، به انتقاد از متکلّمین، فلاسفه، متصوّفه و من عندیین پرداخت.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=کتابشناسی فیض کاشانی|نام خانوادگی=ناجی نصرآبادی|نام=محسن|ناشر=کنگره فیض کاشانی|سال=۱۳۷۸|شابک=|مکان=تهران|صفحات=۱۴۸}}</ref> وی در آغاز رساله مذکور در این باره می‌گوید:{{کوچک}}<blockquote>«چنین می‌گوید مهتدی به شاهراه مصطفی محسن بن مرتضی که در عنفوان شباب چون از نفقه در دین و تحصیل بصیرت در اعتقادات و کیفیت عبادات به تعلیم ائمه معصومین (ع) آسودم، چنانچه (''چنان‌که'') در هیچ مسئله‌ای محتاج به تقلید غیر معصوم نبودم! به خاطر رسید که در تحصیل معرفت اسرار دین و علوم راسخین نیز سعی می‌نمایم، شاید نفس را کمال یابد. لیکن چون عقل را راهی به آن نبود، نفس را در آن پایه ایمان که بود، دری نمی‌گشود، و صبر بر جهالت هم نداشت، و علی‌الدوام مرا رنجه می‌داشت؛ بنابراین چندی در مطالعه مجادلات متکلمین خوض نمودم، و به آلت جهل در ازالت جهل ساعی بودم! طریق مکالمات متفلسفین (''مدّعیان فلسفه‌دانی'') را نیز پیمودم، و یک یا چند بلندپروازی‌های متصوفه را در اقاویل ایشان دیدم، و یک چند در رعونت (''حماقت'')های «من عندییّن» گردیدم! تا آنکه گاهی در تلخیص سخنان طوائف اربع (''متکلمین، متفلسفین، متصوفه، من عندیین'')، کتب و رسائل می‌نوشتم (''چند سطر بعد عربی است که خلاصه آن چنین است''): بدون این که همه را تصدیق کرده باشم، یا همه را تأیید کنم، بلکه مطالب آنها را نقل کردم، و بر سبیل تمرین مطالبی نوشتم! از مجموع گفتار آنها چیزی که عطش مرا فرونشاند، یا بیماریم را درمان کند نیافتم، تا جایی که بر خویشتن ترسیدم! پس به خدا پناه بردم تا مرا به حقیقت نائل گرداند، و به گفته امیرمؤمنان (ع) که می‌فرماید: خدایا مرا از این که نظرم را در آنچه نهایت آن دیده نمی‌شود، و فکر به آن نمی‌رسد، نگاه دار به درگاه خداوند نالیدم و سرنوشت خود را به ذات مقدّسش سپردم. خدای مهربان نیز به برکت دین پایدارش مرا رهنمون گردید تا در اسرار قرآن مجید و احادیث سرور انبیاء صلوات اللَّه علیهم اجمعین، درست بیندیشم، و بقدر حوصله و درجه ایمانم از قرآن و حدیث چیزها به من آموخت. دلم اطمینان یافت، و وسوسه شیطان را از من دور کرد خدا را شکر که به حقیقت نائل گردیدم.»<ref name="ReferenceA">{{یادکرد کتاب|عنوان=فیض‌نامه|نام خانوادگی=ناجی نصرآبادی|نام=محسن|ناشر=کنگره فیض کاشانی|سال=|شابک=|مکان=|صفحات=۲۴–۲۵}}</ref></blockquote>{{پایان کوچک}}