بحث:فهرست واژه‌های عربی با ریشه فارسی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه ویرایش پیشرفتهٔ همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۴:
[[کاربر:MrRightWriter|MrRightWriter]] ([[بحث کاربر:MrRightWriter|بحث]]) ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۷ (UTC)
 
::درود بر {{پینگ|MrRightWriter}} بسیار خوشنودم از اینکه یک به یک و روشن آنچه خواستید را پرسیدید، به همین سان پاسخ خواهم داد:
::درود بر {{پینگ|MrRightWriter}} بسیار خوشنودم از اینکه یک به یک و روشن آنچه خواستید را پرسیدید، به همین سان پاسخ خواهم داد: ::*نخست: برابر فارسی واژگان یاد شده در کتابها و مقاله هایی که در پایان این مقاله بخش '''برای آگاهی بیشتر''' آمده است، همگی یاد شده و اگر زمان بگذارد به یاری دوستان آنها را به مقاله خواهیم افزود. [[جلال‌الدین سیوطی]] هم که از بزرگان ادب عربی است به بودن واژگان فارسی در عربی گواهی داده و کتابی هم در این باره نوشته است به نام '''المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب'''. حتی نخستین فرهنگ نویس زبان عربی، '''خلیل بن احمد فراهیدی''' هم چنین پدیده ای را در کتاب خود در نمونه هایی آورده است. یکی از بهترین و روشنگرترین آنها کتاب روانشاد [[محمد علی امام شوشتری]] است که اگر دوست داشتید نگاهی بیندازید، کتاب ارزنده ای است. از دیگر کتابها کتاب اسقف و زبانشناس نامدار آشوری [[ادی شیر]] است که '''دکتر سید حمید طبیبیان''' که خود ایشان فرهنگ پرآوازه عربی '''لاروس''' را به فارسی برگردانده اند _که کتاب سال هم شده است_ با نام '''واژه های فارسی عربی شده''' چاپ کرده اند و ترجمه و خود کتاب هر دو همانجاست. همچنین کتاب دکتر [[صلاح الدين المنجد]] به نام '''المفصل في الألفاظ الفارسية المعربة في الشعر الجاهلي، والقرآن الكريم، والحديث النبوي''' که در ویکیپدیای عربی هم یاد شده کتاب ارجمندی است. دیگر کتابها هم هر یک بخشی از واژگان را در بردارند که گاهی این واژگان با هم همپوشانی دارند. هنوز زمان دست نداده است تا همگی را در این مقاله بیاوریم.
 
::درود بر {{پینگ|MrRightWriter}} بسیار خوشنودم از اینکه یک به یک و روشن آنچه خواستید را پرسیدید، به همین سان پاسخ خواهم داد: ::*نخست: برابر فارسی واژگان یاد شده در کتابها و مقاله هایی که در پایان این مقاله بخش '''برای آگاهی بیشتر''' آمده است، همگی یاد شده و اگر زمان بگذارد به یاری دوستان آنها را به مقاله خواهیم افزود. [[جلال‌الدین سیوطی]] هم که از بزرگان ادب عربی است به بودن واژگان فارسی در عربی گواهی داده و کتابی هم در این باره نوشته است به نام '''المهذب فیما وقع فی القرآن من المعرب'''. حتی نخستین فرهنگ نویس زبان عربی، '''خلیل بن احمد فراهیدی''' هم چنین پدیده ای را در کتاب خود در نمونه هایی آورده است. یکی از بهترین و روشنگرترین آنها کتاب روانشاد [[محمد علی امام شوشتری]] است که اگر دوست داشتید نگاهی بیندازید، کتاب ارزنده ای است. از دیگر کتابها کتاب اسقف و زبانشناس نامدار آشوری [[ادی شیر]] است که '''دکتر سید حمید طبیبیان''' که خود ایشان فرهنگ پرآوازه عربی '''لاروس''' را به فارسی برگردانده اند _که کتاب سال هم شده است_ با نام '''واژه های فارسی عربی شده''' چاپ کرده اند و ترجمه و خود کتاب هر دو همانجاست. همچنین کتاب دکتر [[صلاح الدين المنجد]] به نام '''المفصل في الألفاظ الفارسية المعربة في الشعر الجاهلي، والقرآن الكريم، والحديث النبوي''' که در ویکیپدیای عربی هم یاد شده کتاب ارجمندی است. دیگر کتابها هم هر یک بخشی از واژگان را در بردارند که گاهی این واژگان با هم همپوشانی دارند. هنوز زمان دست نداده است تا همگی را در این مقاله بیاوریم.
::*دوم: آنچه تکرار و بازگویی واژه ها به چشم می آید یادکردن واژه ها به گونه های دیگر در نوشته های دیگر عربی است. به این گوناگونی یادکرد، ضبط مختلف وازه هم گفته می شود که هر یک جداگانه آمده. گاهی زمانی که واژه ای عربی می شود به گونه های جداگانه ای یا در چند گویش، یا از سوی چند نویسنده یاد شده. خود این نکته هم برامده از گونه های عربی سازی است که یکدست نیست. بد نیست در این باره پیش درآمد کتابهای زنده یاد ''امام شوشتری'' و روانشاد ''ادی شیر'' را بخوانید که در بخش پایانی مقاله ''' برای آگاهی بیشتر'''آمده است.
::* سوم:به گفته فیلسوفان : عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود: نیافتن نشانه نبودن نیست. آنچه نوشته شده همگی از منابع استوار نامبرده است و چیزی افزوده نشده و بسیاری منابع یادشده از کتابهای کتابخانه ای و عربی است که برای آسان شدن کار شما آنها را یافته و نسخه پی دی اف آن را در دسترس گداشته ایم دوست گرامی.
::* چهارم: [[آرتور جفری]] از استادان نامدار زبان سامی (آرامی و سریانی و عربی و ...) هم در این باره کتابی دارد که در همان بخش نامبرده در دسترس است.
::* پنجم: فارسی نو(که امروزه به آن گفتگو می کنیم) از ریشه پهلوی (ساسانی/اشکانی) و آن خود از ریشه پارسی باستان(هخامنشی) و همریشه با اوستایی نو و اوستایی کهن است که بیش از تاریخ آرامی پیشینه دارد. باز هم اگر نکته ای هست پاسخ خواهم داد.[[کاربر:سیمون دانکرک|سیمون دانکرک]] ([[بحث کاربر:سیمون دانکرک|بحث]]) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۲۳ (UTC)
 
::* ششم: از میان حروف 《ح،ث،ظ،ط،ص،ذ،ق،ض》
آوای ث در اوستایی نیز هست مانند ورثرَغنَ یا گَئومَرِثَ که در فارسی نو کیومرث خوانده می شود. نویسه ذ هم در پهلوی در واژه هایی همچون سپهبَذ (سپهبد)، ارگبذ، موبذ، گنبذ، بوذ(بود) و ... کاربرد داشته است.
 
::* هفتم: درباره گونه های عربی سازی نیز دیباچه چند کتاب نامبرده نکته های خوبی دارد؛ نیز برای نمونه بگویم: بسیاری از واژه هایی که برای همه آشنا هستند از برخی شیوه های ساده عربی سازی(تعریب) بهره می برند مانند خندق:کندک، جوشق:کوشک، هندسه (فارسی میانه:هنداچک/فارسی نو:اندازه) برنامج:برنامه، طازج:تازه، نموذج: نموده/نمونه، جرجان:گرگان، فستق:پسته ...و برخی روال پیچیده تری دارند که در سرآغاز کتاب روانشاد ''ادی شیر'' چند نمونه از آنها آمده است. اینها چند نمونه از پر کاربردترین واژه های امروزی هستند که در مقاله به آن بسنده شده و بسیاری از واژه ها نیز کاربرد روزانه نداشته، ولی درپی بازتاب دیوانسالاران و سرزمین و مردمان و فرهنگ ایران در زمان اموی و عباسی به عربی رفته اند، زیرا به گفته خود عربها آنان به ویژه در سالهای نخست از پس دیوانداری و کشورداری برنمی آمدند مگر با همکاری دبیران ایرانی که دیوان را آنان می نگاشته اند و واژگان دیوانی نیز از آنان بوده و بسیاری هنوز هم در میان آنان کاربرد دارد و این بازده برتری فرهنگی و سازمان یافتگی ایرانیان بر آنانسست؛ چنانکه در زمان هخامنشیان نیز چنین بوده است و تا پایان دورانِ بیش از چهار سده ایِ فرمانروایی ساسانیان، این برتری چشمگیر بوده و مردمان سامی و عربها در زمینه های گوناگون وامگیری واژگانی انجام می داده اند. [[کاربر:سیمون دانکرک|سیمون دانکرک]] ([[بحث کاربر:سیمون دانکرک|بحث]]) ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۵۶ (UTC)
بازگشت به صفحهٔ «فهرست واژه‌های عربی با ریشه فارسی».