کوروش بزرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

[نسخهٔ بررسی‌شده][نسخهٔ بررسی‌شده]
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ابهام‌زدایی
جز پیوند
خط ۶۰:
در بهار سال ۵۳۹ پیش از میلاد، کوروش آهنگ تسخیر [[بابل (دولت‌شهر)|بابل]] را کرد و وارد جنگ با بابل شد. به گواهی اسناد تاریخی و عقیدهٔ پژوهشگران، فتح بابل بدون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام [[گئوبروه]] در شب جشن سال نو انجام شد. هفده روز پس از سقوط بابل، در روز ۲۹ اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میلاد، خود کوروش وارد پایتخت شد. تصرف بابل نقطهٔ عطفی بود که باعث ایجاد امپراتوری بزرگی در آسیای مرکزی و غربی شد و زمینهٔ بازگشت [[یهودیان]] تبعیدی به میهن‌شان در [[سرزمین اسرائیل]] ([[کنعان (منطقه)|کنعان]]) را فراهم کرد. کوروش همچنین دستور داد که [[پرستش‌گاه اورشلیم]] را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طلایی و نقره‌ای را که [[نبوکدنصر]]، شاه بابل، از اورشلیم ربوده بود، به یهودیان تحویل داد. [[استوانه کوروش|استوانهٔ کوروش]] پس از شکست دادن [[نبونعید]] و تصرف بابل، نوشته شده و به منزلهٔ سند و شاهد تاریخی پرارزشی است. در سال ۱۹۷۱ میلادی، [[سازمان ملل متحد]] استوانهٔ کوروش را به همهٔ زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر [[نیویورک]] قرار داده شد.
 
هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جنگ با [[ماساگت]]ها کشته شد؛ ولی این دیدگاه را بیش‌تر مورخان جدید رد می‌کنند و معتقدند که داستان [[هرودوت]] ساختگی است.
 
تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند، دو لوح و سند گلی یافت‌شده در بابل است که نخستین آن مربوط به دوازدهم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است که تاریخ آن «نهمین سال کورش، شاه کشورها» را نشان می‌دهد. سند دوم که مربوط به سی و یکم اوت ۵۳۰ پیش از میلاد است، «سال آغاز فرمانروایی کمبوجیه، شاه کشورها» را بر خود دارد. این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند، در واقع نشان می‌دهند که کوروش در فاصلهٔ بین ۱۲ تا ۳۱ اوت سال ۵۳۰ پیش از میلاد درگذشته‌است یا حداقل، خبر مرگ وی و برتخت‌نشینی کمبوجیه در این تاریخ به بابل رسیده‌است.
خط ۹۱:
=== منابع یهودی ===
[[پرونده:Our day in the light of prophecy and providence (1921) (14754519586).jpg|200px|بندانگشتی|چپ|اندوه یهودی‌ها از ویرانی اورشلیم. فرمان کوروش، داریوش و اردشیر به بازسازی معبد]]
در خلال فتح بابل، کوروش منشور خود در خصوص آزادی‌های اجتماعی و دینی را اعلام کرد. [[بنی‌اسرائیل]] نیز مشمول چنین قانونی شد و کوروش آن‌ها را مخیر کرد که در بابل بمانند یا به سرزمین کنعان در ساحل مدیترانه بازگردند. در خصوص آنان که به کنعان بازگشتند، کوروش تمهیداتی را برای بازسازی هیکل یا [[معبد سلیمان]] فراهم آورد و استقرار آنان را در آن منطقه تسهیل کرد. این رفتار برای یهودیان، که نقطهٔ مقابل رفتار اسارت‌بار بابلیان بود، کوروش را به قهرمانی برای [[قوم یهود]] بدل ساخت که جایگاه ویژه‌ای در متون دینی آنان یافت. در شماری از کتب انبیا از کتب [[عهد عتیق]]، نام کوروش به‌عنوان منجی برده‌شده و گاه اقدام او در جهت آزادسازی یهود از اسارت، به‌عنوان یک مأموریت خودآگاه یا ناخودآگاه الهی تلقی شده‌است. نمونه‌ای از این یادکرد را می‌توان در [[کتب تواریخ|کتاب دوم تواریخ ایام]] (۲۲:۳۶–۲۳)، کتاب [[عزرا]] (۱، ۴:۳–۵، ۵:۱۳–۱۷، ۶:۳، ۱۴) کتاب [[اشعیا]] (۲۸:۴۴، ۱:۴۵ به بعد، ۱:۴۶–۲، ۴۷) و کتاب [[دانیال]] (۲۱:۱، ۶:۲۹، ۱:۱۰) بازجست.<ref>{{پک|پاکتچی|۱۳۹۰|ک=آشنایی با شخصیت کورش در منابع اسلامی|ص=۱۱۹–۱۲۰}}</ref>
 
به اعتقاد [[یوزف ویزه‌هوفر|ویزه‌هوفر]]، نبایستی منابع یهود ([[کتاب تواریخ ایام|کتاب دوم تواریخ]]، [[کتاب عزرا]] و [[کتاب اشعیا]]ء نبی) را به منزله سند تاریخی محسوب کنیم. چرا که یهودیان، همچون کسنوفون، روایتگر تصویرگر شخصیتی نیک، از کوروش بودند. از نظر او، این نوشتارها، نویدبخش یا توصیف‌گر «نقطه عطف الهی و لاهوتی» برای [[بنی اسرائیل]] هستند. کوروش، همچون «ابزار عمل تاریخی [[یهوه]]» ظاهر می‌شود، که به دوران تبعید آنان پایان می‌بخشد و دوران تازه‌ای را شروع می‌کند. حتی خاورشناسان، تردید دارند که آیا کوروش، به راستی فرمان بازگشت یهودیان تبعیدی به موطن خود و بازسازی معبد هیکل و استقرار مجدد کیش یهود در اورشلیم را صادر کرده‌است، یا اینکه این یک فرض پیش‌بینی‌گرایانه از جانب یهودیان بود که از جانب خدا، منجی فرستاده شود و این کردارها را انجام دهد.<ref>{{پک|ویزه‌هوفر|1390|ک=ایران باستان|ص=۷۱}}</ref>