هجرت محمد: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
تاینی تایم (بحث | مشارکتها) ویرایش بهوسیلهٔ ابرابزار: |
||
خط ۱:
{{محمد۲}}
'''هجرت محمد''' که گاهی به خلاصه '''هجرت''' نیز خوانده میشود، واقعهٔ هجرت [[محمد]] پیامبر [[اسلام]] و همراهانش از شهر [[مکه]] به [[مدینه|یثرب]] است که در سال [[۶۲۲ (میلادی)|۶۲۲ میلادی]]/[[۱ (قمری)|۱ قمری]] صورت گرفت. این واقعه منجر به ایجاد اولین [[حکومت اسلامی]] در یثرب (که بعداً مدینةالنبی یا بهخلاصه مدینه نامیده شد) شد و به علت اهمیتش در اسلام مبدأ تاریخ مسلمانان در دو تقویم [[تقویم هجری خورشیدی|هجری خورشیدی]] و [[گاهشماری هجری قمری|هجری قمری]] در این سال گرفته
== هجرت و زمینههای آن ==
خط ۸:
در عربستان افراد زیادی به قصد [[تجارت]] یا به جا آوردن [[حج]] در کعبه به مکه سفر میکردند. محمد از این موقعیت استفاده کرد و بختش را برای یافتن خانهای جدید برای خود و پیروانش آزمود. پس از چندین مذاکره ناموفق، در صحبت با تعدادی از اهالی یثرب (که بعدها مدینه خوانده شد) امیدی یافت.<ref name="EoI-Muhammad">[[آلفورد ولش]]، ''محمد''، [[دانشنامه اسلام]]</ref> جمعیت عرب یثرب بدین جهت که گروهی از یهودیان در آن شهر زندگی میکردند، با یکتاپرستی تا حدی آشنا بودند.<ref name="EoI-Muhammad"/> گروهی از اهل یثرب که به مکه آمده بودند با محمد پیمانی بستند که به «[[پیمان عقبه اول]]» شهرت یافت.
به گفته [[ابن اسحاق]] پیمان عقبه اول بین محمد و دوازده تن از اهل یثرب که بسیاری از آنان از «بنی النجار» اقوام مادری محمد بودند، منعقد شد. ابن اسحاق در ادامه بیان میکند که در آن زمان محمد اجازه [[جنگ]] از سوی خداوند نیافته بود و با شروطی موسوم به «بیعةالنساء» با ایشان بیعت کرد و از قول برخی از انصار اینگونه نقل میکند که «ما با رسولالله بیعت کردیم بر شیوه بیعت زنان، تا به خداوند چیزی را شریک نگردانیم، [[دزدی]] نکنیم، [[زنا]] نکنیم، فرزندانمان را نکشیم، بهتان نزنیم و
به گفته ابن اسحاق محمد قبل از بیعت عقبه اول اجازه جنگ از سوی خداوند نیافته بود؛ او و مسلمانان به دعوت بسوی خداوند و صبر در برابر اذیت و آزار قریش و دشمنان فرمان داشتند. اما هنگامی که قریش همچنان به شدت و زیادهروی در آزار و اذیت و ظلم به مسلمانان ادامه داد، آنگاه آیات ۳۹ تا ۴۱ [[سوره حج]] اولین آیاتی است که به مسلمانان اجازه میداد تا با کسانی که به ایشان ظلم میکنند و از خانههایشان بیرون میکنند، بجنگند.
پیامبر پس از پیمان اول ۱ [[مصعب بن عمیر]] را به یثرب فرستاد تا برای آنها قرآن بخواند و اسلام را بیاموزد. او اولین [[نماز جمعه]] را در یثرب خواند و بسیاری از جمله [[سعد بن معاذ]] توسط او اسلام آوردند.<ref name="سیره۵۲">سیرةالنبویه، ابن هشام؛ ج ۲، ص ۷۲–۵۲</ref> بدین ترتیب در مدینه افرادی، تقریباً از تمامی قبایل، به آیین اسلام گرویدند تا آنجا که در سال بعد ۷۵ مسلمان از مدینه جهت حج و ملاقات محمد به مکه آمدند. آنها او را به صورت مخفیانه و در شب ملاقات کرده و با او پیمانی بستند که به «[[پیمان دوم عقبه]]»، یا «پیمان جنگ» شهرت یافت.<ref>Watt (1974) p.
در پیمان عقبه دوم محمد پس از دعوت به اسلام، بیعتش با فرستادگان یثرب را مشروط به این کرد که آنان همانطور که از زنان و فرزندانشان حمایت کنند، از او نیز پشتیبانی به عمل آورند. آنچه محمد به آنان گفت این بود: «خون من خون شماست، حرمت من حرمت شما. از شمایم و شما نیز از من هستید. با هرکه بجنگید میجنگم و با آنکه دوستی کنید، در صلح خواهم بود.» به همین دلیل بیعت دوم به «بیعة الحرب» مشهور گردید. در این بیعت هفتاد و سه مرد و دو زن حضور داشتند که دوازده تن از آنان از بزرگان مدینه بودند، نه تن از بزرگان خزرج و سه تن از بزرگان خاندان اوس.<ref name="سیره۵۲"/> پس از پیمان عقبه، محمد پیروانش در مکه را تشویق به مهاجرت به یثرب کرد. مانند قضیه هجرت به حبشه، قریش سعی کرد تا از خروج یاران محمد از مکه جلوگیری نماید ولی این تلاشها ناموفق بود و تقریباً تمامی مسلمانان موفق به ترک مکه شدند.<ref name = P87>Peterson (2006), pg. 86-9</ref>
=== هجرت به مدینه ===
یک هیئت که شامل دوازده تن از بزرگان خاندانهای مهم مدینه بودند، از محمد دعوت نمودند تا به عنوان یک غریبه بیطرف، به داوری بین اهالی شهر مدینه بپردازد.<ref name="Cambridge39"/><ref name="Esp">Esposito (1998), p.
بر اساس روایات اسلامی، قریش از خروج مسلمانان از مکه آگاه شده و برای قتل محمد نقشهای را به اجرا گذاشتند. محمد به کمک [[علی بن ابیطالب]]، کسانی که مراقبش بودند را گمراه نموده و مخفیانه به همراه [[ابوبکر]] از شهر خارج شد.<ref>Moojan Momen (1987), p.
<!--جان محمد بسیار در خطر بود و هجرت در شبی رخ داد که مشرکان مکه قصد کشتنش را داشتند. خانهٔ پیامبر به شدت مراقبت میشد لذا علی به جای پیامبر در بسترش خوابید تا او بتواند از مکه خارج شود. پیامبر در راه [[ابوبکر]] را دید و او را با خود همراه کرد.
خط ۳۳:
== پانویس ==
{{پانویس|۲}}
{{محمد}}
{{دادههای کتابخانهای}}
|