گوتفرید لایبنیتس: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش و تصحیح ویکی‌سازی
Amir Hussein Latifi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۱:
'''گوتفرید ویلهلم لایبنیتس''' {{آلمانی|Gottfried Wilhelm Leibniz}} {{رچ}} (۱۶۴۶–۱۷۱۶)، [[فیلسوف]]، [[منطق‌دان]]، [[ریاضی‌دان]]، [[فیزیک‌دان]]، [[حقوق‌دان]]، [[تاریخ‌دان]] و [[دیپلمات]] [[آلمان|آلمانی]] بود، که نقش به‌سزایی در [[سیاست]] [[اروپا]]ی زمان خود بازی کرد. او بنیادگذار [[دستگاه اعداد دودویی]] است. همچنین [[حسابان|محاسبات دیفرانسیل و انتگرال]] را که در کنار [[معادله دیفرانسیل|معادلات دیفرانسیل]] زمینه بسیاری از پیشرفت‌های بشر شدند، همزمان ولی کاملاً مستقل از [[آیزاک نیوتن]] به دست آورد. همین مایه باعث اختلاف او با [[نیوتون|نیوتن]] بر سر این که کدام مبدع این علم بوده‌اند، شد، که سرانجام نیوتن پیروز این محکمه شد و بیش‌تر کشفیات به نام او ثبت شد، هرچند که نمادها و نشانه‌هایی که امروزه به‌طور گسترده استفاده می‌کنیم، نشانه‌هایی اند، که لایب‌نیتس نخستین بار به کار گرفت. (به‌طور مثال نماد dy/dx برای مشتق تابع (y(x در نقطه x یا نماد (∫) برای انتگرال)
 
او از بزرگ‌ترین فیلسوفان [[تاریخ فلسفه]] و در شمار [[خردگرایی|خِردگرایان]] پیرو [[رنه دکارت]] است. [[منطق]] نزد او، که «می‌اندیشم» دکارت را بسیار مهم می‌داند، بسیار ارجمند است و در فلسفه شفلسفه‌اش جایگاه و اثری چشم‌گیر و هویدا دارد.
 
در [[مکانیک کلاسیک]]، او بر این عقیده بود که زمان و مکان [[نظریه نسبیت|نسبی]] <nowiki/>اند، در حالی که نیوتون بر عقیده خودش مبنی بر مطلق بودن زمان و مکان اصرار می‌ورزید.
 
اگرچه لایبنیتس مورخ حرفه‌ای نبود، اما به سبب حضور ش در دربار [[امرای انتخابگر|شاه‌گزین]] [[دودمان هانوفر|هانوفر]] مأمور تألیف تاریخ [[خاندان برونسویک]] شد، تألیفی که تا پایان عمر شعمرش ادامه داشت.
 
در روزگاری که [[امپراتوری عثمانی|عثمانیان]] [[وین]] را در [[نبرد وین|محاصره]] داشتند و شاه‌گزینان آلمانی [[امپراتوری مقدس روم]] سخت در جنگ با [[ینی‌چری|سپاهیان عثمانی]] بودند، لایبنیتس سخت پی‌گیر آشتی برقرار کردن میان دولت‌های مسیحی اروپا بود و برای تشویق فرمان‌روایان این دولت‌ها به اختلافات را کنارگذاشتن، با بسیاری از ایشان، از جمله [[پتر یکم]] [[تزار|تزار روسیه]] و [[لوئی چهاردهم]] [[پادشاهی فرانسه|پادشاه فرانسه]] نامه‌نگاری می‌کرد.
خط ۵۶:
[[پرونده:Stamp leibniz.jpg|بندانگشتی|چپ|تمبر یادبود لایب‌نیتس، منتشرشده در سال ۱۹۶۶، جمهوری فدرال آلمان]]
لایبنیتس مانند [[جرج بارکلی]]، فیلسوف [[ایرلندی‌ها|ایرلندی]]، قائل به وجود [[ماده (فیزیک)|ماده]] نبود و آن را توهم و زاییدهٔ ذهن انسان می‌دانست.
فلسفهٔ لایبنیتس بر دو اصل [[امتناع تناقض]] و [[اصل دلیل کافی|دلیل کافی]] استوار است. اصل امتناع تناقض بیان می‌دارد، که از میان دو [[گزاره (منطق)|گزارهٔ]] [[تناقض|متناقض]] تنها یکی می‌تواند درست باشد. اصل جهت کافی مدعی است که بدون جهت و علل کافی هیچ چیز در عالم موجود نمی‌شود و هیچ گزاره‌ای صدق نمی‌کند. با کاربرد این دو اصل، لایبنیتس نتیجه می‌گیرد که به‌موجب اصل امتناع تناقض هر قضیه تحلیلی صادق است و به‌سبب اصل جهت کافی، هر قضیهٔ صادق چون از جهات و مقدمات کافی نتیجه‌گیری می‌شود، پس تحلیلی است؛ بنا بر این،بنابراین، قضایای صادق و قضایای تحلیلی هم‌ارز اندهستند.
 
لایبنیتس این جهان را بهترین جهانِ ممکن برای زندگی انسان که خدا می‌توانسته بیافریند، می‌دانست و معتقد بود هیچ چیزی در جهان بیهوده نیست و حتی پدیده‌های شر مانند زلزله، قحطی و سیل، زمینه‌ساز خیر اندخیرند و این حداقل «شرّ گزاف» است، که برای خلق جهانی متعادل ممکن بوده‌است. در بحث «شرّ اخلاقی» او بر این باور بود، که اختیار و آزادی انسان عمدتاً باعث تولید شرٌشرّ اخلاقی (مثل قتل و جنایت و دزدی…) می‌شود.<ref>تاریخچه کوتاهی از فلسفه، نایجل واربرتون، نشر ققنوس ٩٣</ref> او همچنین جهان را متشکل از ذرات بسیار کوچک و هماهنگ خداگونه به نام «مُنادها» می‌دانست و حتی کتابی به نام ''مُنادولوژی'' دارد.
 
[[الاهیات]] <nowiki/>ش را بیش‌تر متأثر از [[باروخ اسپینوزا|اسپینوزا]] و دکارت می‌دانند. اگر آرمان خردگرایان را این بدانیم، که بر پایه [[ایده‌های فطری]] یا بنیادهای بدیهی خرد نظامی بسازند و پیش‌کشند،پیش کشند، که گذشته از منطق، ریاضی و هندسه، شناخت جهان بیرون از ذهن را هم، با همان درجه از یقین، به دست دهد، لایب‌نیتس بیش‌تر از هر فلیسوفی به این آرمان نزدیک شد. هرچند این آرمان هرگز محقق نشد و اگرچه فلسفه لایب‌نیتس پیایند پژوهش‌های منطقی او نیست، اما او توانست دست‌کم فلسفه شفلسفه‌اش را با منطق مرتبط کند و در هم تأثیر دهد. از دیگر سو لایب‌نیتس بیش‌تر از دیگر فیلسوفان دوره جدید از فلسفه مدرسی و مابعدالطبیعه سده‌های میانه آگاه بود. همچنین او کتاب پژوهش‌های نو را در پاسخ به [[تجربه‌گرایی|تجربه‌گرایان]]، به‌ویژه اشکال‌های [[جان لاک]] در کتاب ''پژوهش‌هایی دربارهٔ فاهمه انسان''، نوشت و از نگره ایده‌های فطری دفاع کرد.
 
=== دوگانه‌های لایبنیتس ===