زامبی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
تغییرات کلی مقاله و حذف مطالب نادرست و عوام گرایانه
افرزودن مطلب های جدید
خط ۱۳:
در اواخر دهه 2000 و 2010 شاهد انسانی شدن و رمانتیزه شدن آرکیپت زامبی بودیم که زامبی ها به طور فزاینده ای به عنوان دوست و علاقه های عاشقانه برای انسان ها به تصویر کشیده شده اند. نمونه های قابل توجه این دومی شامل فیلم های Warm Bodies and Zombies ، رمان های Gods American Gods by Neil Gaiman ، Generation Dead by Daniel Waters و Bone Song توسط John Meaney ، فیلم انیمیشن Corpse Bride ، سریال های تلویزیونی Pushing Daisies و iZombie و مانگا / رمان / انیمه است. سری Sankarea: Undying Love و آیا این یک زامبی است؟ در این زمینه ، زامبی ها اغلب به عنوان ایستادگی برای گروه های تبعیض آمیز که برای برابری می جنگند ، دیده می شود و رابطه عاشقانه انسان و زامبی به عنوان استعاره برای آزادی جنسی و شکستن تابو تعبیر می شود (با توجه به اینکه زامبی ها در معرض خواسته های وحشی و عاری از اجتماعی هستند کنوانسیون)
 
== درعلم فلسفهاشتقاق لغات ==
کلمه انگلیسی "زامبی" برای اولین بار در سال 1819 ضبط شده است ، در تاریخ برزیل توسط شاعر رابرت سوتویی ، شاعر "رابرت ساتویی" ، به شکل "زامبی" ، در واقع با اشاره به رهبر شورشی افرو برزیلی به نام زومبی و اصطلاحات نام او در " nzambi ". فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد منشأ این کلمه را به عنوان آفریقای مرکزی می دهد و آن را با کلمات کنگو "nzambi" (خدا) و "zumbi" (شرع) مقایسه می کند.
در [[فلسفه]] و به‌ویژه در جستارهای [[خودآگاهی]] در [[فلسفه ذهن]]، زامبی به سامانه‌ای گفته می‌شود که همانند انسان عمل می‌کند اما [[خودآگاهی]]، فهم روانی، و قصد و [[نیت]] ندارد.<ref>''Mind, A brief introduction''. John R. Searle. انتشارات دانشگاه آکسفورد. ص۶۴</ref>
 
در فولکلور هائیتی ، یک زامبی (فرانسوی هائیتی: زامبی ، هائیتی کریول: zonbi) یک جسد متحرک است که با وسایل جادویی مانند جادوگری پرورش یافته است.
== به تعبیری ==
 
فرض می‌شود فرد نخست با اعمال نفوذ و قدرت ویژه‌ای که در اختیار خود دارد (خواه مادی و معنوی) تمامی آگاهی، اختیارات، تصمیمات، گفتار، پندار و کردار فرد دوم را در سیطره و اختیار خود می‌گیرد و هرآنچه که می‌خواهد را به واسطه فرد دوم انجام می‌دهد و این کار می‌تواند دلایل مختلفی نظیر مخفی نگاه داشتن اطلاعات شخصی، گم کردن ردپای خود و... داشته باشد؛ که در اصطلاح می‌گویند فرد دوم زامبی فرد نخست شده است.{{مدرک}}
این مفهوم به طور گسترده با دین ودو همراه بوده است ، اما هیچ نقشی در عملکردهای رسمی آن ایمان ندارد.
 
چگونگی موجودات موجود در فیلم های زامبی معاصر به نام "زامبی" شناخته نشده است ، کاملاً مشخص نیست. فیلم Night of the Living Dead هیچ اشاره ای به آنتاگونیست های ارواح خود به عنوان "زامبی" نکرده است و آنها را به جای "غول ها" توصیف می کند (گرچه ارواح ، که از فرهنگ عربی سرچشمه می گیرند ، شیاطین هستند ، ارواح نیستند). گرچه جورج رومرو در اصطلاحات اصلی خود اصطلاح غول را به کار برد ، اما در مصاحبه های بعدی از اصطلاح زامبی استفاده کرد. کلمه "زامبی" برای فیلم دنباله او Dawn of the Dead (1978) ، که توسط یکبار در گفتگو استفاده می شود ، منحصرا توسط رومرو استفاده می شود. به گفته جورج رومرو ، منتقدین فیلم در پیوند دادن اصطلاح زامبی به موجودات وی و به ویژه مجله فرانسوی Cahiers du Cinéma تأثیرگذار بودند. وی سرانجام این پیوند را پذیرفت ، حتی اگر در آن زمان قانع بماند كه "زامبی ها" با بردگان ارواح وودو هائیتی مطابقت داشته باشد ، همانطور كه ​​در White Zombie با بلا لوگوسی به تصویر كشیده شده است.
 
== اعتقادات عامیانه ==
 
=== سنت هائیتی ===
زامبی ها به طور گسترده در فولکلور روستایی هائیتی به عنوان افراد کشته شده از نظر جسمی که با عمل عصبیت یک بوکر ، جادوگر یا جادوگر احیا می شوند ، ظاهر می شوند. بوکر با هونگان (کاهن) و مامبو (کشیش) دین رسمی ودو مخالف است. یک زامبی به عنوان یک برده شخصی تحت کنترل بوکر باقی می ماند و هیچ اراده ای از خود ندارد.
 
سنت هائیتی همچنین شامل یک نوع غیرمشخص از زامبی ، "آسمونی زامبی" است که جزئی از روح انسان است. یک بوکر می تواند یک آسمونی زامبی را به منظور تقویت قدرت معنوی خود اسیر کند. یک آستر زامبی نیز می تواند درون یک بطری مخصوص تزئین شده توسط یک بوکرور بسته شود و به مشتری بفروشد تا شانس ، شفابخشی یا موفقیت تجاری کسب کند. اعتقاد بر این است که خداوند سرانجام روح زامبی را پس خواهد گرفت ، بنابراین زامبی یک موجود معنوی موقتی است.
 
دو نوع زامبی نشانگر دوگانگی روح است ، اعتقاد به ودو هادی. بنابراین ، هر نوع زامبی افسانه ای نیمی از روح خود (گوشت یا روح) را از دست نمی دهد.
 
اعتقاد زامبی ریشه در سنتهایی دارد که آفریقایی ها به بردگی و تجربیات بعدی آنها در دنیای جدید به هائیتی آورده اند. تصور می شد که خدای voodoo Baron Samedi آنها را از قبرشان جمع می کند تا آنها را به زندگی آخرت آسمانی در آفریقا ("گینه") برساند ، مگر اینکه آنها به نوعی به او توهین کرده باشند ، در این صورت آنها برای همیشه برده پس از مرگ خواهند بود. ، به عنوان یک انسان زنده یک انسان زنده نیز با تغذیه نمک می تواند نجات یابد. استاد انگلیسی ، ایمی ویلنتز نوشت که مفهوم مدرن زامبی ها تحت تأثیر برده داری هائیتی قرار داشت. رانندگان برده در این مزارع ، که معمولاً خودشان برده بودند و گاهی کاهنان شرور ، از ترس از زامبی کشیدن استفاده می کردند تا بردگان را از خودکشی منصرف کنند.
 
در حالی که اکثر محققان زامبی هائیتی را با فرهنگهای آفریقایی مرتبط کرده اند ، ارتباطی نیز به افراد بومی جزیره Ta suggestedno پیشنهاد شده است ، که بخشی از آن براساس روایت اولیه از شیوه های shamanist بومی نوشته شده توسط راهب Hieronymite Ramón Pané ، یار کریستوفر کلمب است.
 
پدیده زامبی هائیتی برای اولین بار در طی اشغال هائیتی (1915-1915) در ایالات متحده ، توجه جهانی بین المللی را به خود جلب کرد ، هنگامی که تعدادی از تاریخ های موردی از "زامبی" های اعلام شده شروع به ظهور کرد. اولین کتاب پرطرفدار با موضوع ، جزیره جادویی (1929) ویلیام سابروک بود. Seabrooke با استناد به ماده 246 قانون جزایی هائیتی که در سال 1864 تصویب شد ، ادعا کرد که این یک رسمیت رسمی از زامبی ها است. این گذرگاه بعداً در مواد تبلیغاتی برای فیلم 1926 White White استفاده شد.<blockquote>همچنین به عنوان اقدام به قتل شغلی که ممکن است توسط هر شخص ماده ایجاد شود ، بدون ایجاد عامل واقعی مرگ ، کاما بی حسی طولانی یا طولانی تر تولید می کند. اگر پس از تجویز چنین مواردی ، فرد به خاک سپرده شود ، مهم است که نتیجه آن قتل تلقی شود.
 
- کد پینال</blockquote>در سال 1937 ، هنگام تحقیق در مورد فرهنگ عامه در هائیتی ، زورا نیل هرستون با پرونده زنی مواجه شد که در دهکده ای ظاهر شد. خانواده ای ادعا كردند كه او فلیسیا فلیكس - منتور است ، یكی از بستگان ، كه درگذشت و در سال 1907 در سن 29 سالگی دفن شد. این خانم توسط پزشك معاینه شد. پرتونگاری ایکس نشان می دهد که او شکستگی پا را ندارد که فلیکس-منتور شناخته شده است. هورسون شایعاتی را دنبال کرد مبنی بر اینکه به افراد آسیب دیده یک داروی روانگردان فعال داده می شود ، اما او نتوانست افرادی را که مایل به ارائه اطلاعات زیادی هستند ، پیدا کند. وی نوشت: "چه چیز دیگری ، اگر علم به پایین ودو در هائیتی و آفریقا برسد ، مشخص می شود که برخی اسرار مهم پزشکی ، که هنوز هم برای علم پزشکی ناشناخته اند ، قدرت خود را به جای حرکات مراسم می بخشند."
 
=== افسانه‌های آفریقایی و مرتبط ===
مبدا آفریقای مرکزی یا غربی برای زامبی هائیتی بر اساس دو اصطلاح شناسی به زبان کنگو ، nzambi ("خدا") و zumbi ("شرم آور") فرض شده است. این ریشه به شکل گیری اسامی چندین خدایان کمک می کند ، از جمله الهه خالق کنگو Nzambi a Mpungu و خدای بزرگ مار لوئیزیانا لی گراند زامبی (نسخه محلی محلی دامبلا هائیتی) ، اما در حقیقت یک کلمه عمومی برای یک روح الهی است. تصور رایج آفریقا از موجودات تحت این نام ها ، مانند ارواح کنگو Nkisi ، بیشتر شبیه به "نجوم زامبی" است.
 
یک موجود غیرمذهب مرتبط ، اما غالباً نامناسب ، جام جمای کارائیب انگلیسی زبان است ، که از همان اصطلاحات در نظر گرفته می شود. در هند غربی فرانسه نیز "زامبی ها" محلی به رسمیت شناخته می شوند ، اما اینها ماهیت روح کلی تری دارند.
 
ایده موجودات زامبی مانند جسمی در برخی از فرهنگهای آفریقای جنوبی وجود دارد ، جایی که به آنها در Xodachane در سوتو / Tsonga و maduxwane در وندا گفته می شود. در برخی جوامع ، اعتقاد بر این است که یک فرد مرده می تواند توسط یک کودک کوچک زامبی شود. گفته می شود که طلسم توسط یک سانگوما به اندازه کافی قدرتمند می تواند شکسته شود. همچنین در بعضی از مناطق آفریقای جنوبی اعتقاد بر این است که جادوگران می توانند با کشتن و در اختیار داشتن بدن مقتول فرد را زامبی کنند تا آن را وادار به کار برده کند. پس از ایجاد خطوط ریلی برای حمل و نقل کارگران مهاجر ، داستانهایی درباره "قطارهای جادوگر" پدید آمد. این قطارها معمولی به نظر می رسید اما توسط کارگران زامبی کنترل شده توسط جادوگر کار می کردند. این قطارها شخصی را که شبانه در آن سوار است ، ربوده و آن شخص را زامبی می کردند و کتک می زدند و از قطار دورتر از محل اصلی پرتاب می کردند.
 
=== خاستگاه اعتقادات زامبی ===
 
==== فرضیه شیمیایی ====
چند دهه پس از کار هورسون ، وید دیویس ، اتنوبوتانیست هاروارد ، در مقاله ای در سال 1983 در ژورنال Ethnopharmacology ، و بعداً در دو کتاب محبوب: مار و رنگین کمان (1985) و Passage of Darkness: یک مورد دارویی برای زامبی ها ارائه داد. مردم شناسی زامبی هائیتی (1988).
 
دیویس در سال 1982 به هائیتی سفر کرد و در نتیجه تحقیقات خود ادعا کرد که توسط دو پودر مخصوص که در جریان خون قرار می گیرند (معمولاً از طریق زخم) می توان یک انسان زنده را به زامبی تبدیل کرد. اولین ، فرانسوی: coup de poudre ("اعتصاب پودر") ، شامل تترودوتوکسین (TTX) ، یک نوروتوکسین قدرتمند و غالباً کشنده است که در گوشت pufferfish (خانواده Tetraodontidae) یافت می شود. پودر دوم شامل داروهای دلگیر مانند datura است. گفته می شود كه این پودرها حالت مرگ را القا می كنند كه در آن اراده قربانی كاملاً مطابق خواست بوكور خواهد بود. دیویس همچنین داستان Clairvius Narcisse را که ادعا می شود در این عمل تسلیم شده است ، محبوب کرد. بیشترین سؤال از نظر اخلاقی و کم علمی ترین مورد بررسی پودرها بخشی از مغز کودک است که اخیراً دفن شده است.
 
روند توصیف شده توسط دیویس حالت اولیه انیمیشن معلق مانند مرگ بود ، و به دنبال آن بیدار شدن مجدد - معمولاً پس از دفن شدن - به حالت روانی می رسید. روان پریشی ناشی از مواد مخدر و آسیب های روانی توسط دیویس فرضیه برای تقویت اعتقادات آموخته شده فرهنگی و باعث شده است که فرد هویت خود را مانند یک زامبی بازسازی کند ، زیرا آنها "می دانستند" که آنها مرده اند و نقش دیگری ندارند. جامعه هائیتی. تقویت اجتماعی این عقیده توسط دیویس فرضیه برای تأیید وضعیت زامبی برای فرد زامبی انجام شد ، و چنین افرادی شناخته شده بودند که در گورستانها در حال آویزان شدن هستند و رفتارهای کم نظیری از خود نشان می دهند.
 
ادعای دیویس مورد انتقاد قرار گرفته است ، به ویژه اینكه پزشكان جادوگر هیتی می توانند سال ها سال "زامبی ها" را در حالت خلسه دارویی نگه دارند. علائم مسمومیت با TTX از بی حسی و حالت تهوع گرفته تا فلج - به ویژه عضلات دیافراگم - ناخودآگاه بودن و مرگ وجود دارد ، اما شامل یک راه رفتن سفت و سخت و خلل مانند مرگ نیست. به گفته روانشناس "ترنس هینز" ، جامعه علمی تتروودوتوکسین را علت این وضعیت رد می کند و ارزیابی دیویس از ماهیت گزارش های زامبی های هائیتی بسیار معتبر تلقی می شود.
 
==== فرضیه اجتماعی ====
روانپزشک اسکاتلندی ، R. D. Laing ، ارتباط بین انتظارات اجتماعی و فرهنگی و اجباری را در زمینه اسکیزوفرنی و سایر بیماری های روانی برجسته کرد و اظهار داشت که اسکیزوژنز ممکن است برخی از جنبه های روانشناختی زامبی را تشکیل دهد. به خصوص ، این موارد را نشان می دهد که اسکیزوفرنی حالت کاتاتونی را نشان می دهد.
 
رولاند لوتوود ، استاد مردم شناسی و روانپزشکی ، مطالعه ای را برای حمایت از توضیحات اجتماعی در مورد پدیده زامبی در ژورنال پزشکی The Lancet در سال 1997 منتشر کرد. در توضیحات اجتماعی موارد مشاهده شده افرادی که به عنوان زامبی به عنوان یک سندرم وابسته به فرهنگ شناخته شده اند ، مشاهده می شود. فرزندخواندگی در هائیتی که در آن ها بی خانمان ها و بیماران روحی با خانواده های اندوهگین که آنها را به عنوان عزیزان گمشده آنها "بازگشت" می بینند ، متحد می شود ، همانطور که Littlewood یافته های خود را در مقاله ای در آموزش عالی تایمز خلاصه می کند:<blockquote>به این نتیجه رسیدم که اگرچه بعید است که در مورد کلیه مواردی که زامبی ها توسط افراد محلی در هائیتی شناخته می شوند ، توضیحی واحد داده شود ، اما شناسایی اشتباه یک غریبه بیمار روانی که توسط اقوام بی سر و صدا انجام می شود بعید است که در بسیاری از موارد توضیح داده شود. افراد مبتلا به بیماری اسکیزوفرنی مزمن ، آسیب مغزی یا ناتوانی در یادگیری در هائیتی روستایی شایع نیستند ، و به ویژه احتمالاً به عنوان زامبی شناخته می شوند.</blockquote>
 
== تکامل آرکتیپ مدرن زامبی ==
 
== داستان های مدرن ==
 
== منابع ==