مارکسیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Arash.ami (بحث | مشارکت‌ها)
۱ ویرایش Arash.ami (بحث) برگردانی شد: مطلب بدون منبع (توینکل)
برچسب: خنثی‌سازی
خط ۲۵:
=== مهم‌ترین مؤلفه‌های اندیشهٔ مارکس ===
==== ماتریالیسم ====
[[مارکس]] معتقد به [[ماتریالیسم]] بود یعنی آنکه بردر خلافدنیا [[ایدئالیسم]] پدیده های روانی و روحی را با این یا آن کیفیتفقط ماده بررسیوجود میکنددارد. این مفهوم از [[ماتریالیسم]] را مارکس از [[فوئرباخ]] اخذ کرد. بر این اساس دیگر وجود خداوند یا روح یا هرگونه موجود غیرمادی منتفی خواهد شد و در جهان فقط ماده وجود دارد.
 
==== دیالکتیک ====
مارکس [[دیالکتیک]] را از [[هگل]] فراگرفت. بر اساس دیالکتیک همه‌چیز در دنیا در حال تغییر و دگرگونی است. در مقابل هر چیزی، ضد یا مخالفی وجود دارد که مارکس از آن دو به [[تز]] و [[آنتی تز]] یاد می‌کند. از ترکیب این دو [[سنتز]] به‌وجود می‌آید.
 
'''ماتریالیسم دیالکتیک'''
 
ماتریالیسم دیالکتیک برعکس ماتریالیسم مکانیکی فوئرباخ به تغییر و تحول و دگرگونی ماده تاکید دارد و بر عکس دیالکتیک هگل پدیده های جهانی را بر اساس کیفیات اصلی ماده بررسی میکند همچین ماتریالیسم دیالکتیک اگر در جامعه پیاده شود[[ماده‌باوری تاریخی|(ماتریالیسم تاریخی)]] شیوه های تولیدی و روابط مادی انسان ها در نظر دارد که بر اساس این شیوه های تولیدی مسیر تکاملی جامعه را تعیین میکند.
 
==== دترمینیسم تاریخی ====
سطر ۴۲ ⟵ ۳۸:
=== نقد نظریهٔ مارکس ===
# یکی از بزرگ‌ترین انتقاد به نظریهٔ مارکس این بوده و هست که پیش‌بینی او محقق نشد. او پیش‌بینی کرد به زودی در انگلستان انقلاب کمونیستی رخ می‌دهد؛ اما این انقلاب هیچ‌گاه در این کشور رخ نداد. تاریخ که به باور او می‌بایست روندی جبری را مطابق با دوره‌های تاریخی او پیش برود، نرفت.
# دومین نقد عمده به اندیشهٔ مارکس معمولاً به وجه [[تقلیل‌گرایی]] این اندیشه ناظر می‌باشد. تقلیل‌گرایی به این معناست که شما یک امر مهم و بزرگی را به یک چیز خلاصه کنید و تقلیل دهید. مارکس تحولات تاریخی را که از بسیاری عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و… ناشی می‌شود را صرفاً (و در برخی تفاسیر عمدتاً) به اقتصاد تقلیل می‌دهد. اقتصاد را هم در نهایت به ابزار تولید تقلیل می‌دهد. به این ترتیب او در نظریه‌اش بسیاری از عوامل مهم و مؤثر را نادیده می‌گیرد یا کم‌اهمیت می‌پندارد.نکته ی حائز اهمیت این است که مارکسیسم هیچگاه عوامل فرهنگی-اجتماعی را بدون تاثیر نمیداند بلکه بر این نظر است که این پدیده ها بازتاب شیوه ی تولید مسلط در یک جامعه هستند که خود نیز میتوانند بر عامل اقتصادی که [[زیربنا و روبنا|زیربنای]] جامعه را شکل میدهد تاثیر بگذارند.
# بسیاری از اندیشمندان کمونیسم نهایی، مارکس را که جامعه‌ای بدون طبقه، بدون دولت و بدون مالکیت خصوصی است نقد می‌کنند. اصولاً امکان به وجود آمدن چنین جامعه‌ای وجود ندارد و لذا پیش‌بینی مارکس که معتقد به رسیدن به این جامعه است هیچ‌گاه محقق نشد.
 
سطر ۵۷ ⟵ ۵۳:
# [[مارکسیسم-لنینیسم]]
# [[مارکسیسم-لنینیسم-مائوئیسم]]
#[[مکتب فرانکفورت|مارکسیسم-انتقادی فرهنگی]]
 
=== اندیشهٔ مارکسیسم-لنینیسم ===