درخت آسوری: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mahdisadjadi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
تکمیل نظریات |
||
خط ۴:
در این داستان شاهد گفتمان [[درخت]] [[آسوری]] (درخت آسورستانی،<ref>پس از گشودن بابِل به دست کورش بزرگ، سرزمینهای آشور و بابِل بخشی از شاهنشاهی ایران شدند و تا مدتها، این وضع بر قرار بود. سرزمین آشور(آسور) در دوران ساسانیان، آسورستان خوانده میشد. آسورستان اکنون عراق مرکزی را تشکیل میدهد.</ref> درخت [[خرما]]) و [[بز]] هستیم که در فرجام به برتری بز میانجامد. شاید بتوان بز را نماینده دین زرتشت و درخت آسوریک را نماینده دین [[چندگونهپرستی]] آسور دانست. درخور نگرش است که در آیین دینی [[آسوریان]] درختی خشک به کار میرفته که آن را با زر و زیور ساختگی میآراستند. بیپروا و خشن بودن بز را هم در گفتگو میتوان دلیل بر برتری اجتماعی [[زرتشتیگری|مزداپرستان]] دانست. [[آسورستان]] یکی از [[استانهای ایران]] بود که اکنون عراق مرکزی را تشکیل میدهد.
نظریه دیگری هم هست که در آن، نخل را نماد دوره کشاورزی و بز را نماد دوره شهرنشینی دانستهاند. چه بسا درخت خرما سمبل یکجانشینی و بز نشان تحرک و دوندگی است. در متن داستان هم بز به درخت میگوید: «تو همچون میخی بر زمین کوبیده شدهای و توان رفتن نداری.»
نظریه دیگر برای این داستان تاریخی نیز بر نخل بعنوان نماد زندگی یکجانشینی و بز کوهی بعنوان نماد زندگی کوچ نشینی و دامپروری اشاره دارد. برتری ها و تحرک و پویایی سبک زندگی کوچ نشینی نسبت به یکجانشینی را در حین خواندن داستان می توان دریافت.
از سوی دیگر، در میان یافتههای کوچک و بزرگ باستانشناسان در [[شهر سوخته]]،<ref>شهر سوخته اشاره به بقایای «دولت ـ شهر»ی باستانی در ایران قدیم است که در روی آبرفتهای مصب رودخانه هیرمند به دریاچه هامون واقع شده بود.</ref> سفالینهای هست که در آن بزی در پنج حرکت به سمت درختی میجهد و برگهای آن را میخورد. گفته میشود این سفالینه که هماکنون بهعنوان نخستین [[پویانمایی]] جهان در دنیا مطرح شدهاست، در حقیقت پویانمایی داستان منظوم کهن درخت آسوریک و بز است.
سطر ۹ ⟵ ۱۱:
کتاب کوچک ''درخت آسوریک'' به گونه شعر و درپیوسته (منظوم) بودهاست با مصراعهای ششهجایی و یازدههجایی. برخی پژوهشگران آن را از آثار ادبی و درپیوسته روزگار اشکانی دانستهاند.
بخشهایی از آن که باقی مانده اوزان شعرگون خود را نگاه داشتهاست. پساوندها (قافیهها) با «الف و نون» و برخی با «نون و دال» بودهاست.
== داستان منثور ==
|