طبق گفتههای Chip Morningstar و F. Randall Farmer، فضای مجازی بیشتر از تعاملهای اجتماعی درگیر شدهاست تا اجرای فنی آن. [7] از نظر آنها، رسانهٔ محاسباتی در فضای سایبر تقویت کانال ارتباطی بین افراد واقعی است؛ ویژگی اصلی فضای مجازی این است که محیطی را ارائه میدهد که شامل بسیاری از شرکتکنندگان با توانایی تأثیرگذاری و تأثیرگذاری بر یکدیگر است. آنها این مفهوم را از این نتیجه میگیرند که مردم به دنبال ثروت، پیچیدگی و عمق درون یک دنیای مجازی هستند.
==ریشهریشهٔ کلمهواژه==
اصطلاح فضای مجازی برای اولیننخستین بار در اواخر دههدههٔ 1960۱۹۶۰ میلادی در هنرهای تجسمی ظاهر شد ،شد، زمانی که هنرمند دانمارکی سوزان یوسینگ (1940۱۹۴۰-1998۱۹۹۸) و معمار شریک وی کارستن هاف (د. 1934۱۹۳۴) خود را به عنوان آتلیهآتلیهٔ فضای مجازی معرفی کردند. تحت این نام ،نام، این دو مجموعه ایمجموعهای از نصب هانصبها و تصاویر با عنوان "«فضاهای حسی"» ساخته شده اندشدهاند که بر اساس اصل سیستم هایسیستمهای باز قابل انطباق با تأثیرات مختلف ،مختلف، مانند حرکت انسان و رفتار مواد جدید ساخته شده اندشدهاند. [8]▼
طلاح
▲اصطلاح فضای مجازی برای اولین بار در اواخر دهه 1960 در هنرهای تجسمی ظاهر شد ، زمانی که هنرمند دانمارکی سوزان یوسینگ (1940-1998) و معمار شریک وی کارستن هاف (د. 1934) خود را به عنوان آتلیه فضای مجازی معرفی کردند. تحت این نام ، این دو مجموعه ای از نصب ها و تصاویر با عنوان "فضاهای حسی" ساخته شده اند که بر اساس اصل سیستم های باز قابل انطباق با تأثیرات مختلف ، مانند حرکت انسان و رفتار مواد جدید ساخته شده اند. [8]
آتلیهآتلیهٔ فضای مجازی در زمانی کار می کردمیکرد که اینترنت وجود نداشته باشد و رایانه هارایانهها کم و بیش از نظر هنرمندان و درگیری خلاق محدود بودندبود. در مصاحبهمصاحبهای ای(۲۰۱۵) با 2015 با مجلهمجلهٔ هنری اسکاندیناوی Kunstkritikk ،Kunstkritikk، کارستن هوف یادآوری می کندمیکند که اگرچه آتلیهآتلیهٔ فضای مجازی سعی در پیادهپیادهسازی سازیرایانهها رایانه ها داشت ،داشت، اما هیچ علاقه ایعلاقهای به فضای مجازی به این ترتیب ندارند: [8]
برای ما "«فضای مجازی"» صرفاً در مورد مدیریت فضاها بود. هیچ چیز باطنی در مورد آن وجود نداشت. هیچ چیز دیجیتال ،دیجیتال، یا. این فقط یک ابزار بود. فضای بتن ،بتن، جسمی بود.
و در همان مصاحبه هاف ادامه می دهدمیدهد:
نقطهنقطهٔ عزیمت مشترک ما این بود که ما با تنظیمات بدنی کار می کردیم ،میکردیم، و از معماری از آن دوره ناامید و ناامید شدیم ،شدیم، به خصوص وقتی که به فضاهایی برای زندگی رسیدیم. ما احساس کردیم که نیاز به سست کردن محدوده هایمحدودههای سخت و سفت و سخت از برنامهبرنامهریزی ریزیشهری، شهری ، هدیههدیهٔ خلاقیت به انسانهایانسانهای مختلف استرداد داده می شودمیشود و به آنهاآنها اجازه میمیدهد دهد خانه هاخانهها یا خانه هایخانههای خود را شکل دهند و طراحی کنند -کنند؛ به جای اینکه یک معمار باهوش ظاهر شود ، میشود، گویدمیگوید. شما چگونه باید زندگی کنید ما در حال فکر کردن بر حسب سیستمهایسیستمهای روباز هستیم که همه چیز در صورت لزوم می تواند رشد و تکامل یابد.
به عنوان مثال ،مثال، ما نوعی واحد تولید موبایل را تصور می کردیم ،میکردیم، اما متأسفانه نقشه هانقشهها از بین رفت. نوعی کامیون با نازل در پشت بود. مثل زنبور عسل که در حال کندو است. این نازل موادی را تولید می کندمیکند که برای رشد قارچ هایقارچهای آمورف یا هر آنچه که تصور می کنید ،میکنید، منتشر می کندمیکند. قرار بود این کامپیوتر کنترل شود و به شما امکان می دهدمیدهد اشکال جالب و توالی فضایی را ایجاد کنید. این ادغام سیستم هایسیستمهای ارگانیک و فناوری ،فناوری، روشی جدید برای ساخت جهان بود. و پاسخی که یکنواختی صنعتی را خنثی کرد. ما این ایده را داشتیم که نرم افزارنرمافزار پیشرفته ممکن است به ما امکان دهد تا از نحوهنحوهٔ ایجاد طبیعت محصولاتی را تقلید کنیم -کنیم؛ جایی که چیزهایی که به یک خانواده تعلق دارند می توانند اشکال مختلفی داشته باشند. همه درختان بلوط درخت بلوط هستند اما هیچ دو بلوط دقیقاً یکسان نیستند. و سپس یک مادهمادهٔ کاملاً جدید -جدید، فوم پلی استایرن -استایرن، وارد صحنه شد. مانند طبیعت رفتار می کردمیکرد به این معنا که وقتی دو جزء آن مخلوط شدند رشد می کندمیکند. تقریباً مثل رشد قارچ است. این امر باعث شده تا این انتخاب برای کار ما در فضای مجازی آتلیه انتخابی آشکار باشد.
آثار Atelier فضای مجازی در ابتدا در تعدادی از مکانهایمکانهای کپنهاگ به نمایش در آمده و بعداًبعدها به عنوان بخشی از نمایشگاه "«چه اتفاقی می افتد"میافتد» در گالری ملی دانمارک در کپنهاگ به نمایش گذاشته شده استشدهاست. [9]
اصطلاح فضای مجازی برای اولیننخستین بار در دههدههٔ 1980۱۹۸۰ میلادی در اثر نویسندهنویسندهٔ علمی تخیلی سایبرپانک ،سایبرپانک، ویلیام گیبسون ظاهر شد ،شد، ابتدا در داستان کوتاه 1982۱۹۸۲ خود " «سوزاندن کروم "» و بعداًبعدها در رمان خود در سال 1984۱۹۸۴ " Neuromancer" . [10] در چند سال آینده ، این کلمه با شبکه های رایانه ای آنلاین مشخص شد. بخش مورد اشاره Neuromancer از این نظر معمولاً به شرح زیر است: [11]
فضای مجازی توهم اجماعی که روزانه توسط میلیاردها اپراتور مشروع ، در هر کشور ، توسط کودکانی که به آنها مفاهیم ریاضی آموزش داده می شود ، تجربه می شود ... بازنمایی گرافیکی از داده های منتخب از بانکهای هر رایانه ای در سیستم انسانی. پیچیدگی غیرقابل تصور. خطوط نور در فضای نامشخص ذهن ، خوشه ها و صورت های فلکی داده ها قرار داشتند. مانند چراغ های شهر ، در حال عقب افتادن است.